جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۲۲:۴۴ - ۰۹ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۲۵۰۱
چهره ها در سینما و تلویزیون

تجربیات بازیگر زن از بازی در فیلمی با موضوع زلزله

بهناز جعفری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
بهناز جعفری با حضور در برنامه «سینما دو» از اکران فیلم «بیدار شو آرزو» پس از ۱۴ سال سخن گفت و همکای با کیانوش عیاری را تجربه شگفت انگیزی دانست که هرکس مدعی بازیگری است باید حداقل یک بار آن را داشته باشد.

به گزارش خبرآنلاین، بهناز جعفری بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون مهمان برنامه «سینما دو» با اجرا و سردبیری حامد عنقا برای گفتگو درباره فیلم «بیدار شو آرزو» به کارگردانی کیانوش عیاری درباره زلزله بم بود.

 

حامد عنقا در این برنامه خطاب به جعفری گفت: «این فیلم بعد از ۱۴ سال در حالی اکران شد که این روزها بحث زلزله در کشورمان زیاد است، هر روز در این خصوص صحبت می کنیم و این همزمانی جالب است. چه اتفاقی افتاد کارگردانی که وسط ساخت سریال «روزگار قریب» است، به یکباره می رود این فیلم را می سازد؟»

 

«بیدار شو آرزو» منجر به زلزله تهران شد!

جعفری پاسخ داد: «ابتدا باور نمی کردم که قرار است فیلم «بیدار شو آرزو» اکران شود، اما به قدری انرژی فیلم زیاد بود که منجر به زلزله تهران شد!»

 

او افزود: «ساخت این فیلم به وجدان کاری کارگردان باز می گردد و البته مسائل خیلی شخصی هم وجود داشت که تیتر اول فیلم می آید و درباره ساخت این فیلم و حسی است که خودش دارد تا بعدها متهم نشود. در حقیقت ما فیلم را با گارد نمی بینیم و طمأنینه دیگری داریم.»

 

کاش هر کس مدعی بازیگری است تجربه یک بار کار با کیانوش عیاری را داشته باشد

این بازیگر تاکید کرد: «دوست داشتم خود آقای عیاری اینجا باشند، چون تجربیات کشف نشده ای در کار با ایشان داشتم و با خودم مرور می کردم کاش هرکس مدعی بازیگری است، این تجربه را داشته باشد که یکبار با آقای عیاری کار کند.»

 

جعفری با تأیید اینکه در بم فیلمنامه‌ای در اختیار نداشتیم، توضیح داد: «با آقای عیاری رفت و آمد خانوادگی داشتیم و می دیدم که در آن مقطع چقدر پریشان احوال بودند. گروه جمع و جوری بودیم که رفتیم آنجا و قبل از آن هیچ تصویری درباره زلزله نداشتم و اصلا نمی دانستم در ذهن آقای عیاری چه چیز شکل می گیرد.»

 

تبدیل حسمان به انرژی برای خلق فیلم خیلی سخت بود

او ادامه داد: «همه ما با هم به آن لوکیشن رسیدیم، اما تجربه ای که ذهن آزاد عیاری داشت، باعث شد یکبار فیلم را تا پایان برای ما روایت کند. همه ما شوکه بودیم و اینکه بتوانیم حسمان را به انرژی برای خلق فیلم تبدیل کنیم، خیلی سخت بود.»

 

بازیگر «لانتوری» یادآور شد: «ایده کار همان جا شکل گرفت. آقای عیاری معمولا فیلمنامه ندارند و اتفاقات روز به روز و لحظه به لحظه بود. روز اول پر شدیم با آوار و خاک. آقای عیاری پتویی را از آوار بیرون کشید و گفتند بدو و چرا کفش پا داری؟ به تدریج همرنگ جماعت شدم. قبل از «بیدار شو آرزو» با آقای عیاری کار نکرده بودم.»

 

انتخاب شدنم توسط عیاری موهبتی برای من بود

جعفری در خصوص اینکه چطور کیانوش عیاری شما را انتخاب کرد که قبلا با او کار نکرده بودید، گفت: «قطعا انتخاب ایشان برای من موهبتی بود و تعریف همه چیز به عنوان بازیگر برایم تغییر کرد. باید مثل مردم آنجا رفتار می کردم و تبدیل به درد می شدم.»

 

عنقا در ادامه عنوان کرد: «اگر موفق نمی شدید ایده های کیانوش عیاری به ثمر بنشیند، تمام نقشه های او نقش بر آب می شد.»

 

این بازیگر پاسخ داد: «به نظرم عیاری به قدری ذهنش باز و آزاد بود که قطعا آن را تغییر می داد و به عنوان کسی که قرار بود حضور داشته باشم، حذف و کمرنگ می شدم و آقای مهران رجبی قصه را پیش می برد.»

 

عنقا یادآوری کرد: «خیلی ها می گویند اگر این فیلم آن سال اکران می شد، برای مسیر بازیگری خانم جعفری ممکن بود اتفاقات دیگری بیفتد.»

 

قاضی سرسخت خودم هستم

جعفری گفت: «خودم یکی از قاضی های سرسخت خودم هستم. هفته پیش این فیلم اکران شد و سعی کردم با زاویه دیگری فیلم را ببینم و نه به خودم بلکه به خانمی که در فیلم بازی می کرد و در حال راه رفتن بود، خسته نباشید می گویم. اگر فیلم در همان دوران اکران می شد شاید اتفاقات دیگری در زندگی ام می افتاد، اما همچنان از کسانی که سختی ها را تحمل کردند، فاصله نگرفتم.»

 

این بازیگر درباره اتفاقات خوبی که ممکن بود در زلزله بم بیفتد، بیان کرد: «تمام مردم در جست و جوی روزنه های امید بودند. اولین چادری که روشن شد با یک قلموی بد خط روی آن نوشته بودند، آرایشگاه. دیگر اینکه قرار بود چهار روز باشیم، اما ماجرا طول کشید و با اهالی بم دوست شدیم و هرکدام سلام و علیک می کردند و می گفتند تشریف بیارید داخل. خیلی محیط آنجا پر تنش و اعصاب مردم بهم ریخته بود. در بخش هایی مردم به جرثقیل سنگ می زدند که چرا دیر رسیدی. آقای عیاری انگار مردم را با شنیدن درد دلهایشان آرام و میان همین صحنه ها قصه هایش را پیدا می کرد.»

 

بهترین بازی ام وقتی است که فرسنگها از خودم فاصله بگیرم

جعفری در رابطه با تفاوت کار با کیانوش عیاری نسبت به دیگر کارگردانان گفت: «همیشه وقتی می پرسیدند بهترین بازی ات چه زمانی است، می گفتم وقتی فرسنگ ها از خودم فاصله بگیرم. قبل از آن با «تخته سیاه» سمیرا مخملباف کار کردم، اما جایزه ام را برای فیلم آقای فرمان آرا گرفتم.»

 

او تصریح کرد: «کار با آقای عیاری بعد از گذشت این سال ها و تجربه منحصر به فرد و جدا از تمام کتاب ها و کلاس هایی بود که در دانشگاه داشتم. ایشان صحنه را می چید و من تلاش می کردم صدایم را هرچقدر که می توانم خشدارتر کنم و او به یکباره کات می داد.»

 

اینکه کارگردان به طبیعی بودن کار هنروران توجه کند برایم نادر بود

بازیگر «خشم و هیاهو» یادآور شد: «از خودم می پرسیدم که چکار باید انجام دهم و بعد متوجه می شدم ماجرا مربوط به هنرورهای سر صحنه بود. این اتفاق خیلی برایم نادر بود که ایشان به جای توجه به بازیگر اصلی به طبیعی بودن کار هنروران توجه می کرد. از مردم بم برای بازسازی صحنه ها یا زمانی که پیکر عزیزان خود را روی کاپوت ماشین می اندازند، کمک گرفتیم. فیلم از لحظه اول یعنی پنج بامداد شروع می شود.»

 

 

 

 

 

  • 18
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش