دوشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۳
۱۰:۴۵ - ۱۰ اسفند ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۲۰۲۴۲۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

با محمد شیری، بازیگر قدیمی تلویزیون و سینما

خانه سینما هیچ کاری برایم نکرده است

محمد شیری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
بازیگر ۶۸ ساله که از روی عشق و در جوانی وارد حرفه بازیگری شده امروز از انتخابی که کرده پشیمان نیست، هرچند روزگار برایش سخت و سخت‌تر می‌شود، اما به جوان‌هایی که به این حرفه علاقه‌مندند توصیه می‌کند با دقت بیشتری وارد دنیای بازیگری شوند و آن را به عنوان شغل اصلی‌شان انتخاب نکنند!‌

به گزارش جام جم آنلاین، محمد شیری در مشهد متولد شده و تا چهار سالگی در این شهر زندگی کرده و بعد از آن همراه خانواده‌اش به تهران آمده است.

 

بعد از پیروزی انقلاب هرچند امکان مهاجرت داشته، اما ترجیح داده در ایران بماند و در وطنش زندگی کند.

 

شیری را بیشتر به عنوان بازیگر آثار کمدی می‌شناسیم. قدیمی‌ترها شیری را با برنامه‌هایی مانند سیمای اقتصاد که در اوایل دهه ۶۰ از شبکه یک پخش می‌شد به یاد می‌آورند و امروزی‌ها نقش‌آفرینی او را در آثاری مانند شب‌های برره و ساختمان پزشکان به یاد دارند.

 

با شیری که این روزها کم‌کار شده هم صحبت شدیم تا بگوید چگونه روزگار می‌گذراند.

 

این روزها مشغول چه کاری هستید؟

بعد از مدت‌ها بیکاری در فیلم «لازانیا» به کارگردانی آقای حسین قناعت بازی کرده‌ام و برای بازی در یک فیلم سینمایی دیگر هم صحبت کردم، اما هنوز قطعی نشده است.

 

پس بعد از مدت‌ها سینما به شما روی خوش نشان داده و دوباره به سینما برگشته‌اید. در ژانر آثار کمدی آثار خوبی در کارنامه دارید، چرا در سال‌های اخیر کمتر به شما نقش‌های طنز پیشنهاد شده است؟

بله! عاقبت مرغ سعادت روی شانه‌ام نشست! چند سالی است باندبازی در حوزه بازیگری زیاد شده و من علاقه‌ای ندارم وارد باندی شوم و به دفاتر تولید فیلم بروم و چاکرم و مخلصم تهیه‌کننده‌ها شوم که به من نقش بدهند!

 

خیلی از بازیگران قدیمی گلایه دارند که دست‌های پشت پرده نمی‌گذارد به آنها نقشی برسد به نظر شما که بازیگر با تجربه‌ای هستید، چرا این اتفاق در حوزه بازیگری رخ داده است؟

معتقدم اخلاق نه تنها در صنف بازیگری، بلکه در همه ابعاد جامعه کمرنگ شده. من عضو هیات مدیره انجمن بازیگران خانه تئاتر هم هستم. خیلی از بازیگران به من می‌گویند حدود دو سال است که بیکارند! اما انجمن ما قدرت اجرایی ندارد که بتواند برای این گروه از بازیگران کاری کند. واقعیت این است که ما امنیت شغلی نداریم!

 

خانه سینما برای حمایت سینماگران در هر رشته و شاخه‌ای راه‌اندازی شد، چرا این خانه صنفی نمی‌تواند از اعضای خود حمایت کند؟

من عضو خانه سینما هستم، اما آنجا هیچ‌کاری برایم نکرده است. از طریق خانه تئاتر بیمه شدم‌. خانه سینما هر سال از ما حق عضویت می‌گیرد، اما آنقدر قدرت ندارد که برای اعضایش امنیت شغلی فراهم کند. الان تهیه‌کننده‌ها حرف اول را در انتخاب بازیگران می‌زنند و حتی کارگردان‌ها نیز چندان حق انتخاب ندارند. من به عنوان بازیگر، سال‌های زیادی از عمرم را پای این کار گذاشته‌ام و خودم را به مردم ثابت کرده‌ام و از آنها نمره قبولی گرفته‌ام اما حاضر نیستم اعتبارم را نادیده بگیرم و به هر قیمتی نقش بگیرم. سنم بالا رفته و نمی‌خواهم برای کار به هر کسی رو بزنم!

 

اگر به گذشته برگردید باز هم بازیگری را به عنوان شغل انتخاب می‌کنید؟

روح زنده‌یاد علی معلم شاد! چند شب قبل از فوتش یک شب که حالم خیلی بد بود به او پیام دادم که «علی جان بیداری!» ده دقیقه بعدش به‌من زنگ زد و گفت: «چی شده بی‌خواب شدی؟» گفتم: «از روزی که در جشن حافظ مرا نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر کردی دیگر کسی سراغم نیامد!». وقتی کسی نامزد دریافت جایزه می‌شود، یعنی کارش را خوب انجام داده و باید پرکارتر شود اما برای من قضیه برعکس شد. نمی‌دانم، چرا برای من این اتفاق افتاد.

 

شما در قهوه تلخ بازی نکردید، آیا دلیل خاصی داشت‌؟

هم خودم و هم دیگران از این موضوع متعجب شدیم. بعد از موفقیتم در سریال شب‌های برره گمان می‌کردم پرکار خواهم شد، اما آقای مدیری در آثار دیگرش سراغم نیامد. من در سریال جایزه بزرگ با آقای مدیری همکاری کردم که بازیگر برتر شبکه سه در همان سال شدم و در سریال شب‌های برره هم با او همکاری کردم. این دو کار باعث شد خیلی‌ها فکر کنند من در باند او هستم، اما اینچنین نبود. من در باند هیچ کسی نیستم و از باند خوشم نمی‌آید.

 

به این سوالم جواب ندادید، اگر به عقب برگردید باز هم بازیگر می‌شوید؟

بله! چون دوست دارم با کارم مردم را شاد کنم. عضو شورایاری منطقه ایرانشهر هم هستم، دوست دارم برای مردم کار کنم. سال ۶۸ برای اجرای یک تئاتر به اروپا رفتیم اولین گروه تئاتری بودیم که بعد از پیروزی انقلاب به اروپا می‌رفت.همان زمان شرایط مهیا بود همان‌جا بمانم و بعد به آمریکا بروم‌؛ اما من ایران و مردم کشورم را دوست دارم.در ایران به دنیا آمدم و حتی اگر گدایی هم کنم از وطنم نمی‌روم.

 

به جوان‌هایی که دوست دارند بازیگر شوند و از این راه به پول و شهرت دست پیدا کنند چه توصیه‌ای دارید؟

به همه جوان‌هایی که به من مراجعه می‌کنند و می‌خواهند وارد حرفه بازیگری شوند توصیه می‌کنم بازیگری را به عنوان شغل اول خود انتخاب نکنند. بدون فانوس وارد این تاریکی نشوند!بازیگری امنیت شغلی ندارد! سه سال بیکار بودم که بازی در لازانیا به من پیشنهاد شد. هیچ‌کس نپرسید تو کرایه خانه‌ات را چگونه تامین می‌کنی یا بقیه مشکلاتت را چگونه رفع می‌کنی. این شرایط فقط برای من نیست، خیلی از بازیگران دچار این مشکلات هستند. این روزها واویلایی است در دنیای بازیگری!نقش می‌فروشند!این روش بدترین نوع کاسبی است. مگر می‌توان هنر را خرید؟ یک آدم پولدار بدون این‌که بداند بازیگری چیست به تهیه‌کننده مقدار زیادی پول می‌دهد و بازیگر یک فیلم می‌شود. این اتفاقات بشدت حالم را بد می‌کند.

 

 

  • 17
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش