از همان روزی که در دقایق ابتدایی فیلم سینمایی «امروز»، سیدرضا میرکریمی کارگردان فیلم را دیدیم که به عنوان یک رهگذر از جلوی دوربین عبور کرد، باید می فهمیدیم صبر آقای کارگردان برای حضور در پشت دوربین به سر آمده و می خواهد بیشتر دیده شود. او پس از «امروز»، دو سال دیگر هم تحمل کرد ولی بالأخره از سال ۹۴ و با پایان فیلم برداری «دختر»، کارگردانی را رها کرد و یک بار دیگر به جرگه مدیران سینمایی پیوست. میرکریمی که به تازگی اعلام شده است در دوره بعدی جشنواره جهانی فیلم فجر هم دبیر خواهد بود، احتمالاً تا اردیبهشت ۹۸ هم فیلم نخواهد ساخت و باز هم برای جشنواره جهانی سال آینده برنامه ریزی و در جلسات بی شمار مدیران سازمان سینمایی، شرکت می کند و برای سینماگران خارجی مهمان این رویداد سینمایی امکانات رفاهی فراهم می کند!
چند سالی است که بخش «جهانی» جشنواره فجر، از بخش «ملی» جدا شده و تا پنج شنبه هم در پردیس سینمایی چارسوی تهران در حال برگزاری بود. سوژه این نوشتار اما، کیفیت برگزاری جشنواره نیست و قصد ندارد عملکرد دبیرخانه این جشنواره و سیدرضا میرکریمی را به عنوان دبیر، ارزیابی کند. روی سخن این مطلب با شخص دبیر جشنواره است؛ هنرمند بااستعدادی که خودش را حیف کرده و به جای حضور پشت دوربین ۳۵ میلی متری و کارگردانی در سینما، به عنوان دبیر یک جشنواره سینمایی، به فعالیت های اجرایی می پردازد. فیلم ساز بااستعدادی چون سیدرضا میرکریمی این روزها در حالی به رسانه ها درباره حضور فرزندش در میان مسئولان جشنواره پاسخ می دهد که روزگاری نه چندان دور، به عنوان یک فیلم ساز مؤلف شناخته می شد.
میرکریمی از آن دسته کارگردان هایی است که هم بلد است فیلم جشنواره ای بسازد و هم می تواند مخاطبان را راضی کند. او با سه فیلم اول خود یعنی «کودک و سرباز»، «زیر نور ماه» و «این جا چراغی روشن است» به جشنواره های معتبر کن و آسیا پاسیفیک راه یافت و جوایزی هم گرفت. او چندین بار هم جوایز اصلی جشنواره فجر را از آن خود کرد. کارگردان دیروز و مدیر امروز، فیلم های پرمخاطبی هم می ساخت. فیلمی مانند «یه حبه قند» که از منتقدان نمره قبولی گرفت، در گیشه به فروش معقولی دست یافت. حتی «امروز» نیز به عنوان ضعیف ترین فیلم کارنامه کاری او، باز هم در اکران عمومی مخاطب خودش را پیدا کرد. «امروز»، در جدول فروش سال ۹۳ در ردیف آثاری مانند «فرشته ها با هم می آیند» و «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» قرار گرفت.
آخرین فیلم میرکریمی یعنی «دختر» هم که منتقدان را راضی نکرد، در سال ۹۵ اکران شد و باز هم از فیلمی گیشه ای مانند «رسوایی ۲» بیشتر فروخت و از آثار تحسین شده ای مانند «من»، «سیانور»، «اژدها وارد می شود» و «ایستاده در غبار» هم بیشتر توانست مخاطبان را به سالن های سینما بکشاند.
سیدرضا میرکریمی در مدیوم های متعددی کارگردانی کرده است. او در تلویزیون، سریال نوستالژیک «بچه های مدرسه همت» را ساخته است که به یاد داریم. میرکریمی حتی مستند ورزشی هم ساخته، دو مجموعه مستند ورزشی به نام های «از فوتبال تا فوتبال» و «با قهرمانان کشتی» که در دهه ۷۰ روی آنتن تلویزیون رفت. حتی سال گذشته نیز خبرهایی از ساخت یک سریال تاریخی به کارگردانی میرکریمی به گوش می رسید که البته فعلاً خبری از آن نیست. بنابراین او با تلویزیون بیگانه نیست و این مدیوم را می شناسد.
سیدرضا میرکریمی پیشتر در دوره ای مدیرعامل خانه سینما بود و در این نهاد صنفی هم مسئولیت های اجرایی داشت. با این حال، مسئولیت های خانه سینما آن قدر او را درگیر نکرده بود که نتواند فیلم بسازد. اما این سه دوره دبیری جشنواره جهانی فیلم فجر، او را به شدت از فیلم سازی دور کرده به طوری که در این مدت، در هیچ فیلم سینمایی به عنوان کارگردان یا تهیه کننده حضور نداشته است. ممکن است بگویید میرکریمی هم مانند هر انسان دیگری، می تواند تصمیم بگیرد کارگردانی یا تهیه کنندگی کند یا حتی بازیگر شود. بله حتماً همین طور است. اما این مطلب، هشداری است برای کارگردان «خیلی دور، خیلی نزدیک» . او حالا به جای آن که نگران اکران فیلمش باشد، باید نگران عکس هایی باشد که از حضور فرزند جوانش به عنوان یکی از مسئولان جشنواره جهانی فجر، در کاخ جشنواره منتشر می شود. میرکریمی به جای چیدن میزانسن، باید به رسانه ها درباره بودجه جشنواره پاسخ بدهد؛ جایی که استعداد هنری اش، هرز می رود.
نویسنده : مصطفوی
- 12
- 5