سه شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳
۰۹:۳۳ - ۰۵ خرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۳۰۱۰۱۶
چهره ها در سینما و تلویزیون

مجید مجیدی: تاریخ نفاق در سینمای ایران به احمدی‌نژاد می‌رسد

مجید مجیدی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
مجید مجیدی معتقد است که دولت روحانی درباره فرهنگ اشتباه فاحشی کرد اما عملکرد دولت احمدی‌نژاد فاجعه بود. در دوره روحانی، فرهنگ مساله اول نبود و عملکرد دولت احمدی‌نژاد در حوزه فرهنگ و سینما باعث شد گروه‌های خودرو مانند قارچ سمی در سینما رشد کنند و پول‌های سرگردانی وارد سینما شود که مشخص نیست از کجا وارد سینما شده‌اند.

به گزارش ایلنا، مجید مجیدی یکی از کارگردان‌های شناخته شده‌ی سینمای ایران است که با اولین آثارش علاوه بر استقبال مخاطبان داخلی، در سطح بین‌المللی نیز خود را به مخاطبان شناساند. بعد از ساخت فیلم "محمد رسول الله" کشورهای مختلفی از مجیدی برای ساخت فیلم دعوت کردند که او درنهایت دعوت کشور هند را قبول کرد. مجیدی به دعوت یک شرکت معتبر فیلمسازی در هند فیلم سینمایی "آن سوی ابرها" را در این کشور ساخت. "آن سوی ابرها" اولین تجربه جدی یک سینماگر ایرانی در تولید یک محصول مشترک با یکی از بزرگترین کشورهای صاحب سینماست. در گفتگوی پیش‌رو مجیدی از واقعیت سینمای هند و وضعیت امروز سینمای ایران سخن گفته است.

 

شما اولین فیلمساز ایرانی هستید که یک محصول مستقل را در هند و با امکانات آن کشور تولید کردید. سینمای هند از نگاه شما چه نوع سینمایی است؟

سینمای هند دو شکل اساسی دارد؛ یکی صورتی که از بیرون دیده می‌شود و دیگری وضعیت درونی سینمای هند است. از بیرون سینما؛ همه تصور می‌کنند سینمای هند کاملا صنعتی است و توانسته روی پای خود بایستد. البته این حرف تا حدودی درست است اما شامل همه فیلم‌ها نمی‌شود.

 

در هند سالی سه هزار فیلم ساخته می‌شود که در نهایت فقط ۵۰ فیلم در اکران پرفروش می‌شود با این‌حال مخاطبی که در بیرون از این سینما قرار دارد، تصور می‌کند همه فیلم‌ها پرفروش می‌شود. از طرفی سینمای هند توانسته علاوه بر اکران در داخل کشور، بازارهای دیگری همچون کشورهای اردو زبان را با تمامی شبکه‌های تلویزیونی و سالن‌های سینمایی‌اش به دست آورد. به این ترتیب که فیلم‌های هندی در پاکستان، بنگلادش، سریلانکا، افغانستان و فیلیپین، مالزی، اندونزی و... به نمایش درمی‌آیند. این یعنی با وجود آنکه هند حدود یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر جمعیت دارد، کاملا وابسته به جمعیت خود نیست و توانسته بازارهای خارج از کشور را نیز به دست بیاورد. این بازار نیز توسط کمپانی‌ها فراهم شده‌اند. یعنی ابتدا کمپانی‌ها؛ سالن‌هایی را در کشورهای دیگر اجاره کردند و فیلم‌هایشان را نمایش دادند و بعد؛ آرام آرام آن کشورها متقاضی فیلم‌های هندی شدند.

 

۸۰ درصد فیلم‌های هندی به سوددهی نمی‌رسند

 

این یعنی بیشتر فیلم‌های هندی در همین کشور به سوددهی نمی‌رسند و بخشی از آنها در خارج اکران می‌شود؟ در چنین وضعیتی این سینما چگونه به حیات خود ادامه می‌دهد؟

تقریبا ۸۰ درصد از آثار تولید شده در طول اکران به سوددهی نمی‌رسند و به اصطلاح در باکس‌آفیس رتبه‌ی خوبی ندارند. آنچه باعث حفظ حیات سینمای هند شده به‌دست آوردن بازارهای دیگری همچون شبکه‌های ماهواره‌ای، اکران در کشورهای منطقه و شبکه‌های اینترنتی است. مثلا شبکه‌ای مانند نت فلیکس بسیاری از آثار سینمای هند را می‌خرد و پخش می‌کند. ساخت یک فیلم با بودجه کم؛ حدود یک الی چهار میلیون دلار سرمایه نیاز دارد. به همین دلیل به‌دست آوردن بازار برای همه فیلم‌ها در هند بسیار مهم است.

 

نقش دولت در سینمای هند چیست؟

کمک دولت بیشتر در بخش سینمای تجربی و سینمای دانشجویی خلاصه می‌شود. نکته‌ای که درباره سینمای هند اهمیت دارد؛ رابطه این سینما با زبان است. در کشور هند به چندین زبان مختلف همچون هندی، اردو، تامیلی و پنجاب و... صحبت می‌شود و بعضا فیلمی که به زبان تامیلی ساخته می‌شود؛ فقط برای یک بخش‌هایی از هند جذاب است و مثلا در بمبئی و دهلی با استقبال مواجه نمی‌شود. حتی سوپراستارها متفاوت هستند مثلا شاهرخ‌خان که برای ما بخش زیادی از هند شناخته شده است، در ایالت‌هایی که به زبان تامیلی صحبت می‌کنند، طرفدار ندارد.

 

جشنواره برای سینمای تجاری اهمیت ندارد

 

به نظر می‌رسد سینماگران هندی و سینمای هند مانند ما به جشنواره‌های جهانی آنگونه که باید اهمیت نمی‌دهند؟

سینمای تجاری هند اصلا به جشنواره‌ها فکر نمی‌کند و فقط بخشی از این سینما که نوعی سینمای هنری و تجربی‌ست؛ نیم‌نگاهی به جشنواره‌ها دارد اما مانند ما و سینمای ما خیلی در جشنواره‌ها دیده نمی‌شوند.

 

ویژگی اصلی در هند این است که اگر اثر شما فیلمی نباشد که به لحاظ اقتصادی بتواند روی پای خود بایستد، آن فیلمساز سریعا از دور خارج می‌شود. فیلمسازانی همچون ساتیار جیترای که از یک طبقه‌ی فرهنگی و مرفه می‌آیند یا خانم میرانایر؛ آثاری ساختند که در بیرون از هند بسیار شناخته شده است اما در داخل هند با استقبال خوبی مواجه نمی‌شوند. فیلمی در هند موفق است که بتواند به فروش خوبی برسد و فیلم‌های هنری جایگاهی در اقتصاد سینمای هند ندارند.

 

سینما برای هندی‌ها از نان شب واجب‌تر است

 

در این‌صورت نقش فرهنگی و اجتماعی این سینما با توجه به بافت جمعیتی و وضعیت اقتصادی مردم هند چگونه بروز پیدا می‌کند؟

سینما برای مردم هند مانند یک رویاست و بیشتر مخاطبان به سینما می‌روند تا رویاهای خود را روی پرده ببینند. در هند یک شکاف طبقاتی و فقر وحشتناک وجود دارد و افراد در طبقات مختلفی زندگی می‌کنند. گروهی از آنها بسیار فقیر هستند و با این فقر نیز کنار آمده‌اند. در این نوع زندگی، افراد هیچ راه نجاتی برای خود نمی‌بینند و شکل زندگی خود را پذیرفته‌اند. در این میان تنها عنصری که آنها را به آرامش می‌رساند، موسیقی و سینماست. سینما برای این گروه نقش مُسَکِن و مخدر را دارد و مخاطبان همه ذهنیت و رویای خود را در سینما می‌بینند. به همین دلیل ما در بیشتر فیلم‌های هندی شاهد قهرمان‌پروری‌های اغراق‌آمیز و امیدهای غیرواقعی هستیم و فیلم‌ها نیز با یک پایان خوش غیرقابل باور به انتها می‌رسند.

 

سینما یک وجه روانکاوانه و تراپی برای مردم هند دارد و کاری که این سینما با مردم می‌کند، مانند تاثیری است که مواد مخدر روی فرد مصرف‌کننده‌ دارد. سینما برای بیشترِ هندی‌ها فقط شکلِ سرگرمی ندارد بلکه مانند یک مخدر؛ آنها را ساعاتی از دنیای واقعی‌ جدا می‌کند. می‌توان گفت مردم در هند به سینما معتاد شده‌اند. امروز یک فرد عادی در هند روزانه ۵۰۰ روپیه درآمد دارد درحالی‌که قیمت بلیت سینما ۱۲۰ تا ۲۰۰ روپیه است. این مساله نشان می‌دهد سینما برای مردم هند از نان شب هم واجب‌تر است.

 

سوپراستارهای هند هم از فیلم‌های هندی خسته شده‌اند

 

نظر فعالان سینما در هند به‌خصوص سوپراستارها درباره این سینما چیست؟

من با تعدادی از سوپراستارها در هند در زمان ساخت فیلم «آن سوی ابرها» صحبت کرده‌ام. می‌توان گفت که بسیاری از آنها هم از این نوع سینما خسته شده‌اند اما می‌گویند چاره‌ای نداریم زیرا مخاطبان این گونه سینما را دوست دارند و اگر غیر از این باشد؛ مردم برای تماشای فیلم‌ها به سینما نمی‌آیند. اینجا سلیقه مردم را نمی‌توان تغییر داد.

 

یعنی معتقدید گروهی با اهداف مشخص این سلیقه را در سینمای هند حاکم کرده‌اند؟

نمی‌خواهم بگویم این سلیقه و این نوع فیلمسازی در هند از جایی هدایت می‌شود اما نمی‌توان نقش نهادهای تصمیم‌گیری همچون دولت را نادیده گرفت. به هر حال وقتی دولت می‌بیند که نمی‌تواند همه مشکلات اقتصادی مردم را حل کند و یک رفاه نسبی برای مردم کشورش به‌وجود بیاورد، با استفاده از اهرم فرهنگ تلاش می‌کند دائم به مردم مُسَکِن بدهد و در این راه؛ قهرمان‌های فیلم‌ها غیرمستقیم اهداف دولت را دنبال می‌کنند. مثلا اگر در فیلمی شاهرخ‌خان نقش فردی را بازی کند که در فقر به سر می‌برد اما در طول فیلم از فقر نجات پیدا نمی‌کند، قطعا مردم به تماشای آن نمی‌روند. حال آنکه فیلم‌های رویاپردازانه هندی به مردم می‌گوید صبر کنید مشکلات حل می‌شود. دولت هم با چنین فیلم‌هایی مردم را تسکین می‌دهد.

 

 تغییر مدیریت اواخر دهه هفتاد آسیب جدی به سینما زد

 

باتوجه به تجربیاتی که شما در سینما داشته‌اید چه در ساخت فیلم عظیمی  همانند محمد رسول‌الله(ص) یا فیلم آن سوی ابرها یا به دلیل حضورتان در جشنواره‌های مختلف با سینما در کشورهای مختلف آشنا هستید. به اعتقاد شما مشکل سینمای ایران چیست و چرا این سینما به رشد مطلوب خود نمی‌رسد؟

مساله اصلی در ایران بالاتر از سینماست که فرهنگ و هنر است. در بخش فرهنگ و هنر مهمترین اصل این است که ما بدانیم باید برنامه بلندمدت داشته باشیم و نمی‌توان اصلا در طول سه یا چهار سال به نتایج خوبی رسید. اگر سینمای ایران در طول دهه ۶۰ و ۷۰ به موفقیت رسید به این دلیل بود که در آن دهه؛ مسئولان سینمایی و کسانی که سینما را هدایت می‌کردند، حدود ۱۰ الی ۱۲ سال مدیریت کردند و در این ۱۰ سال بذری را کاشتند و بعد از یک دهه توانستند از آن برداشت کنند. اما از اواخر دهه ۷۰ تغییر مدیریتی به شکل بنیادین در کشور و سینما آغاز شد که آسیب‌های جدی نیز به سینما وارد آورد.

 

در دروه احمدی‌نژاد به دنبال نفاق در میان سینماگران بودند

 

یعنی شما دهه ۶۰ و ۷۰ را به‌عنوان دهه‌های طلایی و دهه ۸۰ را دهه‌ی بی‌نظمی در سینمای ایران می‌دانید؟

دقیقا. در ابتدای دهه ۸۰ با آمدن محمود احمدی‌نژاد شیب تحولات و فضای سیاسی کشور بسیار تند می‌شود و فرهنگ و هنر تبدیل به یک عنصر درجه دوم و سوم می‌شود و کسانی وارد این عرصه می‌شوند که نه صلاحیت دارند و نه شناختی از این حوزه. و از آنجا که فضای سیاسی بر فضای فرهنگی غالب شده؛ دچار معضلاتی می‌شویم و مشکلاتی در حوزه فرهنگ به وجود می‌آید که سال‌های بعد هم نمی‌توان آنها را حل کرد.

 

از طرف دیگر گروهی در حوزه فرهنگ به‌خصوص سینما وارد می‌شوند که نه تنها دانش و سواد کافی را ندارند بلکه به دنبال انتقام‌گیری هستند. آنها با نفی همه چیز به دنبال ایجاد نفاق در میان سینماگران بودند و در حرف؛ دائم شعار حمایت از سینمای ارزشی را می‌دادند اما در عمل حتی یک فیلم نیز تولید نکردند که بتواند با استقبال روبرو شود یا در اکران‌های خارجی مورد اقبال قرار گیرد.

 

می‌توان گفت آنها با پتانسیل بالایی از کینه وارد سینما شدند و ما شاهد بودیم که از یک طرف به زیرساخت‌هایی همچون خانه سینما و بنیاد فارابی حمله کردند واز طرف دیگر تخم خشم و نفاق را در بین سینماگران پراکندند. نتیجه آن رفتار در طول هشت سال باعث شد که ما امروز شاهد یک نابسامانی در همه عرصه‌ها و به‌خصوص سینما باشیم. این اتفاق؛ بدبینی اهالی فرهنگ را به دنبال داشت و گروه بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر در آن دوران یا طرد شدند یا گوشه‌نشین و عرصه فقط برای کسانی باز شد که نه سواد داشتند و نه هنری در سینما.

 

این دوره باعث ایجاد یک انقطاع بزرگ بین دهه‌ی طلایی سینمای ایران و بعد از آن شد. کسانی که به دلیل وضعیت سینما در انتهای دهه ۷۰ و بالندگی این سینما نمی‌توانستند وارد این سینما شوند، در اواخر دهه ۷۰ از وضعیت زمین بایر سینما سوءاستفاده کرده و وارد سینما شدند و به نوعی صدای ابتذال سینما از اواخر دهه ۷۰ به گوش رسید.

 

فرهنگ و سینما از دست دولت روحانی رها شده

 

وضعیت سینما در دولت روحانی چگونه شد؟

عملکرد دولت احمدی‌نژاد در حوزه فرهنگ و سینما باعث شد تا گروه‌های خودرو مانند قارچ سمی در سینما رشد کنند و پول‌های سرگردانی وارد سینما شوند که مشخص نیست از کجا وارد سینما شده‌اند. اگر ما تا پیش از این نگران کمبود نقدینگی بودیم؛ امروز به هیچ عنوان این نگرانی وجود ندارد بلکه کسانی که پول را وارد سینما کردند حتی انتظار دارند دولت هیچ کاری نداشته باشد. دولت نیز نمی‌تواند کاری بکند.

 

همین امروز هر کسی بخواهد فیلم بسازد؛ نقدینگی در اختیارش قرار می‌گیرد به شرط اینکه مفهوم و مفاهیم فیلمش هجو و شوخی‌های سخیف باشد. وضعیت فرهنگ و سینما امروز از دست دولت روحانی رها شده است زیرا سدی که سال‌ها جلوی ابتذال ساخته شده بود در دوره احمدی‌نژاد شکسته و سیلی جاری شد که همه را با خود برد.از طرف دیگر به دلیل مشکلات اقتصادی، فرهنگ و هنر برای دولت روحانی مساله اول نبود. دولت دایم به دنبال حل مشکلات اقتصادی بود. اگر دولت احمدی‌نژاد در حوزه فرهنگ فاجعه بود و هیچ درک درستی از این مساله نداشت، در دوره روحانی، فرهنگ مساله اول نبود. اگر معتقد باشیم عملکرد دولت احمدی نژاد در فرهنگ فاجعه بود، دولت روحانی درباره فرهنگ اشتباه فاحشی کرد.

 

در حالی که درست است که اقتصاد زیربنای همه مسائل است اما تا زمانی که فرهنگ اصلاح نشود هیچ مساله‌ای اصلاح نمی‌شود. نمی‌خواهم بگویم مسئولان سازمان سینمایی نمی‌خواهند یا نمی‌توانند مشکلات را حل کنند بلکه مساله آنقدر بزرگ است که از دست آنها خارج است، سینما و تولید فیلم‌ها در دست یک گروهی‌ است که آنها نیز فقط به دنبال حقنه کردن یک نوع سینما هستند.

 

به اعتقاد شما راه‌حل از بین بردن مشکلات چیست؟

من همیشه به‌رغم همه مشکلاتی که وجود داشته و سختی‌هایی که امروز اهالی سینما و مردم تحمل می‌کنند، به امید اعتقاد داشته‌ام و معتقدم می‌توان از داخل بدنه سینما با یک عزم جزم مشکلات را حل کرد. اگر فقط منتظر باشیم تا دولت مشکلات را حل کند هیچ مساله‌ای حل نمی‌شود. باید یک اتحاد در بین سینماگران به وجود بیاید اما متاسفانه بعضا رفتارهایی می‌بینیم که نه تنها این اتحاد را تقویت نمی‌کند بلکه باعث تفرقه می‌شود.

 

من خیلی ناراحت شدم وقتی دیدم گروهی از سینماگران بیانیه‌های شدیدی علیه رضا میرکریمی و جشنواره جهانی فیلم فجر نوشته‌اند زیرا رضا میرکریمی جزء سرمایه‌های سینمای ایران است و می‌توانست به‌جای برگزاری یک جشنواره برای خودش فیلم بسازد. نامه‌ای که گروهی علیه میرکریمی نوشتند بسیار ناجوانمردانه بود. البته می‌توان درباره عملکرد هر فرد و هر جشنواره‌ای انتقاد کرد اما اینکه بیانیه بدهیم درست نیست. چرا ما نباید از موفقیت سینماگران ایرانی خوشحال باشیم؟

 

چرا باید گروهی در ایران از اینکه فیلم اصغر فرهادی در کن مورد استقبال منتقدان قرار نگرفته؛ خوشحال می‌شوند؟ چرا باید وقتی حاتمی‌کیا حرفی را می‌زند گروهی مسلسل‌وار شروع به تخریب وی می‌کنند و به دنبال زدن ریشه او هستند؟ درحالی‌که سینمای جنگ ما با حاتمی‌کیا آغاز شده، همانطور که موفقیت‌های سینمایی ما با اصغر فرهادی پررنگ‌تر شد، پس ما باید این بخل و حسد را کنار بگذاریم و ابتدا خود را اصلاح کنیم و بعد به دنبال اصلاح سینما باشیم. ما باید قدر سرمایه‌های خود را بدانیم. راه درمان سینما در درون خود سینماست و طبیبی از بیرون وجود ندارد.

 

علی زادمهر

 

  • 15
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش