پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۰۰:۰۶ - ۰۹ خرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۳۰۲۱۹۲
چهره ها در سینما و تلویزیون

حقایقی که رامبد جوان فاش کرد/ از دستمزدها و اسپانسرهای «خندوانه» تا دلسردی برخی ازهمکاری با تلویزیون

رامبد جوان,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
 رامبد جوان که این روزها پنجمین فصل «خندوانه»، را روی آنتن دارد در گفت و گویی از دلایل و چرایی ادامه ساخت این برنامه گفته است.

رامبد جوان علاوه بر شرح جزييات برنامه سازي در تلويزيون و تاكيد چند باره سختي هاي اين مسير، به شايعاتي در خصوص اسپانسرهاي مالي و ميزان دستمزدهاي «خندوانه» پاسخ داد. او  همچنين ياد و نام رضا عطاران را به عنوان يكي از موفق ترين سريال سازان تلويزيون در حوزه طنز، زنده كرد. در ادامه بخش هايي از صحبت هاي او را با «همشهری» مي خوانيد.

 

بازيگر خوبي نيستم!

من اصولا هميشه با خودم اين‌طور قرار گذاشته‌ام كه منتظر نمي‌شوم تا براي كاري خبرم كنند؛ به همين دليل است كه فاز بازيگري‌ام را كمرنگ كرده‌ام؛ چون اصولا بازيگر خيلي خوبي نيستم و براي آنكه پيشنهاد بازي بدهند بايد مدام منتظر بماني، بعد افسرده شوي؛ دوست داري به همه ناسزا بگويي و اخلاق‌هاي بد پيدا مي‌كني و حالت بد مي‌شود (خنده).

 

براي اينكه مدام منتظر نمانم شروع كردم براي خودم كاردرست‌كردن؛ مثلا اينكه كارگردان بشوم و پروژه راه بيندازم. با اين روحيه‌اي كه داشتم، يكي از آيتم‌هايي كه به آن فكر مي‌كردم، ساختن يك شوي تلويزيوني بود و براي اينكه فرمول‌هاي آن را پيدا كنم، خيلي درباره شوهاي فرنگي تحقيق كردم كه ساختار مشخصي دارند. ما هم سعي كرديم برنامه را خيلي استاندارد برگزار كنيم؛ مثلا حتما بايد يك گروه موسيقي در استوديو حضور داشته باشد و تماشاگر احساس كند در اين مكان، موسيقي با او ارتباط لحظه‌اي برقرار مي‌كند؛ يا يك نفر به عنوان آدم اصلي همه‌چيز را بگرداند كه اينجا رامبد است؛ كسي ديگر بايد حرف مردم را بزند، پارازيت بيندازد، غر بزند و حتي خود پروژه را مسخره كند كه نيماست.

 

ضمنا برنامه حتما به تماشاگر حاضر در استوديو نياز دارد تا تماشاگر داخل خانه احساس كند خودش در استوديو حضور دارد. خيلي جالب است كه بارها در نظرات خوانده‌ام: «تماشاگري كه در استوديو نشسته‌اي! شما نماينده مايي»! انگار مجلس است! و اين خيلي جذاب است؛ كمدين و مهمان، موضوعات روز جامعه، گفت‌وگو و... مي‌خواهد. اگر بشود بايد تصاويري از بيرون و خيابان و مردم هم داشت تا مردم احساس نكنند آنجا جزيره‌اي دورافتاده از جهان است بلكه با خودشان بگويند كه اين برنامه به ميان ما هم مي‌آيد. همه اين آيتم‌ها را كنار هم گذاشتيم كه استاندارد باشد و بعد به اين فكر كرديم كه كيفيت را چگونه ايجاد كنيم، چه حرف‌هاي بزنيم و چگونه بزنيم. تمام اينها را به دست آورديم.

 

شفاف سازي مالي «خندوانه»

تلويزيون پول مي‌گيرد و ما فقط دستمزدمان را از شبكه مي‌گيريم. وقتي كسي براي تلويزيون اسپانسر جذب مي‌كند، تلويزيون ۱۰‌درصد آورده مي‌دهد ولي همين را هم به خندوانه نمي‌دهند؛ چون معتقد هستند كه اين برنامه نيازي ندارد و اسپانسر برايش فراوان است. اگر از بيرون هم كسي به‌عنوان رابط براي خندوانه اسپانسر بياورد، باز هم ۱۰‌درصد را نمي‌دهند. ما فقط برآوردمان را ارائه مي‌دهيم و آنها هم مانند همه برنامه‌هاي تلويزيوني همين مبلغ را تكه‌تكه مي‌كنند و با زور و يقه‌گيري پرداخت مي‌كنند؛ درحالي‌كه اسپانسر پول زيادي به تلويزيون مي‌دهد. ما فقط بودجه كارمان را مي‌گيريم؛ همين! هيچ پول اضافه‌تري وجود ندارد.

 

چون برند خندوانه متعلق به تلويزيون است؛ حتي من نمي‌توانم با آن تي‌شرت بزنم و بفروشم يا كافه‌اي به نام خندوانه بزنم. جالب است كه تعداد زيادي كافه، سوپرماركت و ميوه‌فروشي به‌ نام خندوانه وجود دارد كه كارشان را انجام مي‌دهند و تلويزيون يقه آنها را نمي‌گيرد چون وقتي براي اين كارها ندارد ولي ما طبق قوانين تلويزيون چنين اجازه‌اي نداريم. شبكه، پول را از اسپانسر مي‌گيرد و برآوردمان را پرداخت مي‌كند. رقم ما هم شايد كمي گران‌تر از برنامه‌هاي متداول اين‌چنيني باشد؛ چون برنامه ما تركيبي‌است. البته سريال‌ها چندين برابر ما دريافت مي‌كنند.

 

تا به‌حال در اين برنامه مقدار زيادي از جيب خودمان هم خرج كرده‌ايم؛ مثلا اگر هفت‌هشتاد (۷۸۰) نبود بايد يك‌سري از جوايز را از جيب خودمان مي‌داديم! باور مي‌كنيد جايزه مسابقه پرتاب صدميليوني را كه ايرانسل بايد مي‌داد، به دليل دعواي آقاي... از تلويزيون با ايرانسل و خروج ايرانسل از كل برنامه‌هاي تلويزيون، خودمان داديم؟ حتي تلويزيون هم متقبل نشد! خيلي جاها از جيبمان خرج كرده‌ايم فقط به اين دليل كه برنامه سرپا باشد.

 

خندوانه پولساز هست ولي براي تلويزيون، نه ما. ما دستمزدمان را مي‌گيريم. بديهي‌است كسي مثل من بعد از ۲۷سال كار به‌عنوان طراح، كارگردان، مجري، سرپرست تيم ايده‌پردازي و... نبايد دستمزدش كم باشد. خندوانه برنامه موفقي هم هست؛ پس بايد از برنامه و اين تيم مراقبت كرد.

 

وقتي همه چيز واقعي است

همه كارهاي ما خيلي شفاف است؛ از دعوت مهمانان داخل استوديو گرفته تا مهماناني كه قرار است با آنها معاشرت كنيم و مخاطب، حال خوبي پيدا كند. اصولا همه‌‌چيز در خندوانه واقعي‌است؛ يعني اگر مي‌گوييم كه مخاطبان براي حضور در استوديو در اپليكيشن ثبت‌نام كنند، واقعا مخاطبان را از ميان آنها انتخاب مي‌كنيم و اجازه نمي‌دهيم پسرخاله و دخترخاله فلاني، مهمان به برنامه بياورد. همين باعث شده است كه مخاطب هم به ما و چيزي كه مي‌گوييم اعتماد كند.

 

در دعوت مهمان‌ها هم سعي مي‌كنيم سراغ خيلي از حوزه‌ها برويم و محدوديت خاصي نداشته باشيم. اصولا قرار است آدم‌هايي را جلوي دوربين بياوريم كه مردم از معاشرت متفاوت ما با آنها لذت ببرند؛ يعني مخاطب مي‌داند كه حتي اگر يك گياه‌شناس يا متخصص طب سنتي هم به برنامه مي‌آيد، قرار است حرف تكراري نشنود و شاهد يك گفت‌وگوي جذاب باشد. همين نگاه هم باعث شده است كه مهمانان با روي باز دعوت خندوانه را بپذيرند.

 

تلويزيون برنامه‌سازان موفق را رانده است

ما بسياري از چهره هاي موفق تلويزيون را مايوس و خسته كرده‌ايم، بسياري‌شان را رانده‌ايم و ديگر انگيزه كار ندارند. مثلا رضا عطاران به‌عنوان يك سريال‌ساز موفق تلويزيون چرا نبايد در اين رسانه باشد؟! مهران مديري كه اين‌همه سال نبوده و «دورهمي» نشان داد تفاوت بين بودن و نبودنش بسيار زياد است، چرا بايد اين‌همه سال غايب باشد؟ بيژن بيرنگ چرا نبايد با آرامش و راحتي كار كند؟ و خيلي‌هاي ديگر.

 

 

  • 12
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۸
غیر قابل انتشار: ۱۴
جدیدترین
قدیمی ترین
خوب بود
کسب اعتبار برای عوامل سازنده برنامه خوب خندوانه ارزشش کمتر از پول نیست
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش