شنبه ۰۳ شهریور ۱۴۰۳
۱۱:۵۶ - ۲۲ خرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۳۰۵۷۲۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

شمسی فضل‌اللهی: به‌جای وقت‌گذاشتن برای ظواهر،مطالعه کردم

شمسی فضل‌اللهی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

شمسی فضل‌اللهی بازیگر و گوینده از خاطرات کودکی خود تعریف کرد که پدربزرگش برایش ادبیات کهن می‌خواند و به این ترتیب از کودکی عاشق فردوسی، حافظ و مولانا شد.شمسی فضل‌اللهی بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینماست که علاقه زیادی هم به مطالعه آثار بزرگان ادب پارسی از جمله حکیم فردوسی، حافظ و مولانا دارد.فضل‌اللهی در گفت‌و‌گویی از خاطرات و کودکی خود گفت و اینکه چگونه به ادبیات علاقه‌مند شده است.این بازیگر بیان کرد که چگونه پدربزرگش در کودکی برایش از قصه‌های شاهنامه می‌خوانده است و در ۲۳ سالگی یک شاهنامه نفیس از پدرش هدیه گرفت که باعث شد جدی‌تر و پرشورتر سراغ خواندن شاهنامه فردوسی برود.گفت‌و‌گوی مهر با وی را درادامه می‌خوانید:

 

شما چندی پیش به‌دلیل توجه‌ای که به زبان و ادبیات پارسی در این سال‌ها داشته‌اید مورد تجلیل قرار گرفتید.دوست داریم بدانیم زندگی شما با چه کتاب‌هایی گذشت و کدام یک از شاعران بزرگ ادب پارسی بیش از همه نظر شما را به‌خود جلب کرده است؟

از شاعرانی که بسیار مورد علاقه من است حکیم فردوسی است که در یک خانواده دهقان‌ زاده بزرگ می‌شود.جذابیت شعر فردوسی در اسطوره‌هایی است که می‌سازد. او در زندگی خود به تاریخ علاقه‌مند می‌شود و بعد با خود فکر می‌کند که چطور می‌تواند تاریخ را برای مردمش به گونه‌ای بیان کند که جذاب باشد.

 

خاطرتان هست اولین بار چگونه با شاهنامه آشنا شدید؟

صحبت از شاهنامه و داستان‌های شاهنامه همیشه در منزل ما وجود داشت. پدربزرگ و مادرم هر دو در اداره پست کار می‌کردند و اهل دانش و مطالعه بودند و وقتی من کوچک بودم پدربزرگم برایم از داستان‌های شاهنامه، کتاب‌های مولوی و حافظ می‌خواند.به‌خاطر دارم وقتی بعدازظهرها حیات خانه را آب‌پاشی می‌کردیم پدربزرگم در حیاط می‌نشست، یک چای برایم می‌ریخت و ابیاتی از این شاعران بزرگ را می‌خواند و با اینکه معنای اشعار را چندان نمی‌فهمیدم اما خیلی برایم لذتبخش بود. از آن لحظه‌ها، آهنگ و روح حماسی اشعاری که برایم خوانده می‌شد و حتی لحظاتی که اینگونه با هم گذراندیم برای من به یادگار مانده است.

 

معلم‌هایتان چقدر در کتاب خواندن شما نقش داشتند؟

ما معلم‌های باحوصله‌ای داشتیم چون کلاس‌ها در زمان قدیم خلوت‌تر بود و معلم‌ها راحت‌تر می‌توانستند با بچه‌ها سر و کله بزنند. زنگ فارسی در مدرسه همیشه برای من شیرین بود و حتی نام معلم‌هایی را که فارسی می‌آموختند به یاد دارم.

 

چه زمانی این کتاب‌ها برای شما جدی‌تر شدند و خودتان به دست گرفتید تا آنها را منظم بخوانید؟

پدر من در زمانیکه حدودا ۲۳ سال داشتم شاهنامه نفیسی را به من هدیه داد که باعث شد بیشتر با جهان فردوسی آشنا شوم. البته قبل از آن هم می‌خواندم ولی این کتاب باعث شد منظم‌تر شعرهای فردوسی را بخوانم و بفهمم چقدر عمیق است و داستان‌هایش چقدر درس‌های مختلفی برای آموختن دارد. گاهی جمله‌ای می‌شنوم که خیلی مرا ناراحت می‌کند که عده‌ای می‌گویند مولوی و فردوسی انسان‌هایی تک‌بعدی بوده‌اند اما وقتی این آثار را می‌خوانید، می‌فهمید نه تنها خودشان تک‌بعدی نبوده‌اند بلکه هدف آنها این است که انسان هم تک‌بعدی نباشد. یک ویژگی در داستان‌های فردوسی وجود دارد که او وقتی شخصیت‌ها و کاراکترها را در داستان‌هایش می‌آورد از ویژگی‌های خوب و منفی و عیب‌ها و حسن‌ها هر دو صحبت می‌کند. او وقتی از رستم می‌گوید، می‌خواهد نشان دهد که رستم برای ایران زندگی کرد نه برای خودش.

 

کدام یک از شخصیت‌ها را بیشتر دوست داشتید؟

به‌نظرم کار عظیم فردوسی این است که شما را فقط به شخصیت‌ها جلب نمی‌کند بلکه به لحظه لحظه زندگی آنها جذب می‌کند. با این حال شخصیت‌هایی مثل سیاوش، کیخسرو و فریدون برای من جذاب بوده‌اند به‌ویژه فریدون که فردوسی درباره او می‌گوید «فریدون فرخ فرشته نبود ز مشک و ز عنبر سرشته نبود / بداد و دهش یافت این نیکویی تو داد و دهش کن فریدون تویی» این کتاب در موضوعات مختلف آموزش می‌دهد و من تعجب می‌کنم که عده‌ای می‌گویند این کتاب دورانش گذشته است و در عصر مدرن به کار نمی‌آید.

 

خود شما برای فرزندانتان چه کتاب‌هایی را می‌خواندید و یا امروز برای نوه‌هایتان چه کتاب‌هایی را ترجیح می‌دهید؟

من هنوز هم برای نوه‌هایم از داستان‌های شاهنامه استفاده می‌کنم البته در کنارش قصه‌های دیگر هم می‌گویم اما قصه‌های شاهنامه مثل زال را هم تعریف می‌کنم. خیلی خوب است که تصویرگرها برای این داستان‌ها نقاشی بکشند چون تعریف کردن داستان‌های شاهنامه بدون نقاشی برای بچه‌ها سخت است، بچه‌ها نمی‌توانند این داستان‌ها را به‌راحتی درک کنند و من همیشه سعی کرده‌ام این فضا را به‌صورت تصویری برایشان ترسیم کنم. در زمان ما نقاشی‌های زیبایی برای کتاب‌های درسی انجام می‌شد و کاش این تصویرگری‌ها ادامه یابد.

 

برچه اساسی این داستان‌ها را انتخاب می‌کنید؟

به‌نظرم داستان زال قصه بسیار مهمی ‌دارد و از آن نکات بسیاری را می‌توان برداشت کرد اینکه بچه‌ای را به صرف اینکه موهایش سفید است در کوه می‌گذارند و بعد یک پرنده چون سیمرغ، بهتر از انسان‌ها و پدر و مادر او را بزرگ می‌کند و به او آب و نان می‌دهد. این داستان نمادین، قصه شرمندگی انسان نیست که نتوانست کودکش را بزرگ کند. ما امروز با حیوانات بدرفتاری می‌کنیم و خود را هم برتر می‌دانیم و این قصه‌ها می‌گویند که حیوانات هم احساسات و عاطفه دارند.

 

چقدر از وقت خود را به خواندن این کتاب‌ها اختصاص می‌دهید؟

لازم است که هر روز این کتاب‌ها را بخوانید اما متاسفانه هر روز نمی‌شود. با این حال من همیشه زمانی را در هفته باز می‌کردم و این آثار را می‌خواندم گاهی هم آنقدر زیاد می‌خواندم که اشعار را حفظ می‌شدم. من دوستانی هم دارم که زمانی با هم حافظ خوانی داشتیم، ما هفت خانم بودیم که ماهی یک بار به یک رستوران در پارک قیطریه می‌رفتیم و حافظ و فردوسی می‌خواندیم.

 

پاتوق تان هنوز هم ادامه دارد؟

بله البته آن مکان اصلی را از دست دادیم و بعد به مکان‌های مختلفی مثل کتابخانه و آلاچیق‌های پارک‌ها رفتیم اما نبود مکان ثابت باعث شد که تعداد خانم‌ها در این دورهمی‌ها کمتر شود. با این حال باز هم دورهمی‌ها گه‌گاه ادامه دارد و حتی زنان دیگری هم دوست دارند که به آن بپیوندند اما درخواستشان این است که زمان‌های مختلفی در یک هفته باشد تا بتوانند وقت خود را با آنها هماهنگ کنند.

 

البته من فکر می‌کنم هماهنگی و صرف کردن هفته‌ای ۲ ساعت برای کتاب خواندن به‌ویژه آثار بزرگان ادبیات برنامه‌های روزانه کسی را به هم نمی‌ریزد. ای کاش ما بتوانیم با همه مشکلات و مسائلی که داریم زمانی را برای خواندن این اشعار و فکر کردن به محتوای آنچه بزرگان ادبیات گفته‌اند اختصاص دهیم.من بسیاری را هم می‌شناسم که با وجود سواد و وقت، از این شاعران بزرگ استقبال نمی‌کنند مثلا می‌گویند، نمی‌توانند این شعرها را بخوانند درحالی که سواد دارند. خواندن و فهم این شعرها سخت نیست فقط نیاز است که شما برایشان عشق داشته باشید.

 

شما چطور اینقدر عشق داشتید که از کار یا تفریح‌تان بزنید و این کتاب‌ها را بخوانید؟

من در بسیاری از لحظات زندگی از خواب و تفریحم زدم تا بتوانم زمانی را برای ادبیات پارسی بگذارم و لذت ببرم. من در بسیاری از اوقات صبحگاهی که از خواب بیدار می‌شدم با شعرهای حافظ و شاهنامه شروع می‌کردم. آن زمان‌ها فکر می‌کردم اگر صبح خود را به اتوکردن و ست کردن لباس‌هایم و موارد دیگر بگذرانم این زمان از کفم می‌رفت و ترجیح دادم حتی دقیقه‌ای بیشتر برای کتاب و شعر وقت بگذارم و از آثار بزرگان ادب پارسی بهره ببرم.

 

 

  • 12
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

چکیده بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید

نام کامل: هیثم بن طارق آل سعید

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش