پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۵:۳۷ - ۲۵ دي ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۰۰۶۷۵۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

علی ضیا:

علاقه‌ای به بازگویی خط قرمزها ندارم/ تنها مجری هستم که گریم نمی‌کنم!

علی ضیا,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
علی ضیا با بیان اینکه علاقه‌ای به بازگویی خط قرمزهای سازمان صداوسیما ندارد، گفت: این موضوعات، مسائل خانوادگی به شمار می‌آید و بنده علاقمند نیستم که با صحبت درباره این موضوعات برنامه را داغ کنم.

به گزارش ایلنا، برنامه «فرمول یک» یکی از برنامه‌هایی است که با وجود پخش در ساعت غیرپیک تلویزیون توانسته توجهات را به سوی خود جلب کند. در بسیاری از موارد صحبت‌های میهمانان این برنامه در فضای مجازی بازتاب داشته و به این صورت حاشیه‌هایی نیز برای آن به وجود آمده است. یکی از آخرین جنجال‌های این برنامه موضوع مجلس بود که در طی آن حجت‌الاسلام زائری صحبت‌هایی را انجام داد که حواشی بسیاری ازجمله حکم ممنوع‌التصویری را برای خود او به دنبال داشت.

 

برای اینکه از وضعیت این برنامه بهتر آگاه شویم؛ با علی ضیا، تهیه‌کننده و مجری جوان «فرمول یک» گفتگو کردیم.

 

به طور کلی چه اتفاقی افتاد که تهیه‌کنندگی برنامه‌ای در شبکه یک را قبول کردید؟ آیا قصد دارید تهیه‌کنندگی را در مدیوم‌های دیگری غیر از برنامه‌سازی هم ادامه دهید؟

این برنامه اولین تهیه‌کنندگی بنده نبوده و قبل از آن، وقتی برنامه «ویتامین ث» به پایان رسید، دو برنامه «نبش جنت‌آباد» و «بعضی‌ها» را برای شبکه سه تهیه کردم. بعد از این موضوع اجرا و تهیه برنامه «فرمول یک» به بنده پیشنهاد شد و خودم ترجیح دادم که در ابتدا دوستان دیگری را هم در کنارم داشته باشم. بر همین اساس این برنامه را در شبکه یک آغاز کردم و اکنون از موفقیت آن بسیار خوشحالم.

 

در پاسخ به قسمت دوم سوال نیز باید بگویم که قطعا تهیه‌کنندگی را ادامه خواهم داد. در حال حاضر نیز به شدت به تهیه‌کنندگی در حوزه‌های دیگری همچون سریال، فیلم و حتی موسیقی فکر می‌کنم و در مورد آنها در حال تحقیق و خواندن هستم.

 

 مجبوریم یک روز در هفته سلبریتی دعوت کنیم

 

به طور کلی روند انتخاب سوژه برای برنامه «فرمول یک» به چه صورتی است و چه تحقیقاتی برای مهمانی که قرار است در برنامه حضور داشته باشد، انجام می‌شود؟

اگر بخواهم این روند را خیلی کوتاه و به صورت یک خطی توضیح دهم باید بگویم که همین حالا تا دو هفته آینده میهمان‌های برنامه مشخص بوده و می‌دانیم که قرار است میزبان چه کسانی در برنامه باشیم. ولی ممکن است ناگهان میهمان برنامه کنسل شود. در این صورت به نوعی یک فشار مضاعف به تیم وارد شده و باید خیلی سریع دنبال سوژه بگردیم و ببینیم که چه کسانی را می‌توانیم به برنامه دعوت کنیم.

 

شکر خدا یک تیم تحقیق منسجم، درست و حسابی و با فکر داریم که وقتی مهمانی کنسل می‌شود، بچه‌ها خیلی سریع بسته به مناسبتی که نزدیک به امروز است، میهمانی را پیدا کرده و به برنامه دعوت می‌کنند.

 

روند به این صورت است که یک تیم تحقیق نزدیک به شش نفره که اکثرا همه بچه‌های خبرنگار حوزه‌های اجتماعی مختلف هستند، تمام تلاش خود را می‌کنند تا برنامه لطمه نبیند.

 

خلاصه اینکه فرم برنامه فرمول یک برای دعوت از میهمان به صورتی است که ما نگاه می‌کنیم و کسانی که یک آسیب اجتماعی داشته و یک قدم برای حل آن برداشته‌اند را به برنامه دعوت می‌کنیم. به جز روزهای چهارشنبه که تنها روزهایی است که سلبریتی‌ها به فرمول یک دعوت می‌شوند. البته این یک روز را هم مجبوریم. چراکه برخی از برنامه‌های تلویزیونی ذائقه مردم را به سمتی بردند که فکر می‌کنند اگر چهره در برنامه نباشد، برنامه خوبی را شاهد نیستند. ما چهار روز هفته در تلاشیم که بگوییم اولویت اصلی مردم هستند و باید کاری بکنیم که مردم خودشان را ببینند. چراکه از نظر بنده دیدن خودمان لذت‌بخش‌تر است.

 

همین جا در این مصاحبه هم اعلام می‌کنم که هر خبرنگار فرهنگی، اجتماعی که علاقمند به فعالیت در برنامه «فرمول یک» باشد، ما دوست داریم که به گروه و تیم ما اضافه شوند. البته رسیدن به برنامه ما روندی دارد. بر این اساس ما با افراد علاقمند مصاحبه می‌کنیم و از آنها رزومه می‌گیریم. بعد از این اتفاق هرچقدر از افراد که راغب باشند، می‌توانند با ما در برنامه فرمول یک همکاری کنند.

 

علاقه‌ای به بازگویی خط قرمزها ندارم

 

خط قرمزهای سازمان صداوسیما به چه صورتی است و چه حساسیت‌هایی روی برنامه‌سازی وجود دارد؟  آیا تا به حال اتفاقی در برنامه‌ای افتاده که بعد از آن حراست سازمان شما را بخواهد؟

ابتدا باید بگویم که اکنون دیگر حراستی وجود ندارد و شکر خدا آنجا تبدیل به مرکز صیانت شده است. اما درباره اینکه خط قرمزها به چه صورتی بوده و اینکه آیا حراست به ما گیر می‌دهد یا خیر ، باید بگویم که بنده علاقه‌ای به بازگویی این موارد ندارم. این موارد موضوعات درون خانوادگی است.

 

من بعد از گذشت یک سال و نیم گفتم در فلان برنامه‌ای که من فلان حرف را زدم، کار به دستگاه قضا هم کشیده شد و خیلی آسیب‌های جدی وارد شد ولی به طور کل خیلی علاقمند نیستم که خودم و فضاهای این چنینی را وارد این جور داغ‌بازی‌ها کنم. به نظر بنده به این صورت برنامه داغ نمی‌شود. برنامه باید خودش حرفی برای گفتن داشته باشد.

 

اینکه بعد و قبل از برنامه چه اتفاقاتی می‌افتد نباید در کیفیت برنامه و مخاطب تاثیر بگذارد. به عنوان مثال اگر حضور میهمانی در برنامه کنسل می‌شود، ما به چند نفر زنگ می‌زنیم و سعی می‌کنیم هر طور شده هماهنگی‌های لازم را برای حضور میهمان دیگری انجام دهیم و در نهایت برنامه قابل قبولی را به مردم ارائه دهیم. قطعا برای مخاطب حضور میهمان مورد علاقه‌اش مهم است. ما هم در کنار این مسائل باید با تلاش خود به صورتی عمل کنیم که سلیقه اکنون مخاطب را رو به پیشرفت ببریم.

 

گریه کردن در اجرا اجتناب‌ناپذیر است

 

در «فرمول یک» شاهد ارائه موضوعاتی هستیم که مربوط به مسائل اجتماعی بوده و ممکن است هر کسی را احساساتی کند. شاید این موضوع تمرکز مجری را با مشکل مواجه کند. با توجه به اینکه رشته دانشگاهی شما مکانیک است و تاحدی از مسائل اجتماعی دور هستید، آیا فکر نمی‌کنید با احساساتی شدن شما موضوع از چارچوب بررسی‌های منطقی و علمی خارج می‌شود؟ اصولا خودتان تا چه اندازه درباره موضوعی که قرار است در برنامه مطرح شود مطالعه می‌کنید؟

نکته‌ای که اشاره کردید، مطلب دوری نیست. به طور کلی با بخشی از مشکلات اجتماعی باید زندگی کرد تا بتوانیم آنها را لمس کنیم. به شخصه برای این موضوع تلاش کرده و از این پس هم خواهم کرد. همچنین باید بگویم که به  لطف خداوند با بخشی از این مشکلات اجتماعی درگیر بودم و آنها را در زندگی‌ام دیده‌ام. ولی بخش دیگری هم وجود دارد که من از آن اطلاعی ندارم. ولی علاوه براینکه خودم درباره آنها مطالعه می‌کنم، تیم برنامه هم به من کمک خواهد کرد. به نوعی بعضی از مسائل اجتماعی وجود دارند که من هیچ اطلاعی درباره آن ندارم، ولی بچه‌های برنامه کلی اطلاعات خوب درباره موضوع دارند و آن را به من انتقال می‌دهند. همچنین به علاوه این موضوع، وقتی مسئله‌ای برای خودم جذاب باشد، کلی در مورد آن می‌خوانم و سعی می‌کنم که در مورد آن اطلاعات کافی را جمع‌آوری کنم.

 

در پاسخ به قسمت دیگر سوال نیز باید بگویم که احساسات هیچ لطمه‌ای به اجرا نمی‌زند. گریه کردن و یا احساساتی شدن در اجرا، یک اتفاق اجتناب‌ناپذیر است. همه ما عاطفه داریم؛ پس از من نخواهید که آدم عاطفه‌داری نباشم؛ چون من نمی‌توانم و از شما هم نمی‌خواهم که عاطفه نداشته باشید.

 

همانطور که من از شما نمی‌خواهم که هیچ‌وقت احساساتی نشوید و اشتباه نکنید، شما هم این را از من نخواهید. چراکه من هم عاطفه دارم و درگیر احساساتم می‌شوم و تلاش می‌کنم که هیچوقت این عاطفه را از دست ندهم. 

 

در نهایت باید بگویم که چیزی که ما در اجرا می‌بینیم با آن چیزی که در بازیگری دیده می‌شود، یک تفاوت عمده دارد. ما خودمان را اجرا می‌کنیم و عزیزان بازیگر دیگران را بازی می‌کنند. ما قرار نیست نقش بازی کنیم، پس اگر مهمانمان چیزی می‌گوید، ممکن است خنده‌ یا گریه‌مان بگیرد یا عصبانی و احساساتی شویم و نمی‌توانیم آن را نشان ندهیم که به اجرا لطمه نزند. چراکه در غیر این صورت باید ربات به جای مجری بگذارند.

 

تنها مجری هستم که گریم نمی‌کنم

 

جیمی فالون، جیمی کمل و خانم الن را در اجرا دنبال می‌کنم

 

در حال حاضر وضعیت به‌گونه‌ای شده که حتی ویژه برنامه شب یلدا را هم به چهره‌هایی می‌دهند که از دنیای دیگری وارد مقوله اجرا شدند. نظرتان در مورد مجری‌های سلبریتی حال حاضر تلویزیون چیست؟

به نظر بنده، هر کسی در حوزه‌ای که ما اجرا می‌کنیم، تخصص دارد و فکر می‌کند از پس اجرای برنامه برمی‌آید؛ می‌تواند مجری‌گری را آغاز کند. البته اینکه بیاییم ششصد قسمت که مصادف با سه تا چهار سال است را اجرا کنیم و بعد مجری شویم اتفاق سختی نیست. چراکه من هم می‌توانم سه سال بهترین فیلم‌های سینمای ایران را بازی کنم و بعد قطعا بازیگر خواهم شد.

 

به طور کلی چقدر پوشش یک مجری در تلویزیون اهمیت دارد و چقدر شما به آن اهمیت می‌دهید؟ آیا مجری خارجی هست که آن را دنبال کنید و به نوعی طرفدار آن باشید؟

پوشش مجری خیلی مهم است ولی اینکه من چقدر اهمیت می‌دهم، همین قدر که جلوی من نشستید و می‌بینید. همیشه موهای ساده‌ای دارم و به‌نوعی می‌توان گفت که شاید من تنها مجری در تلویزیون هستم که گریم نمی‌کنم. با احترام به همه گریمورها، بنده معتقدم که مردم باید خودتان را ببینند. به همین دلیل گریم نمی‌کنم.

 

در پاسخ به قسمت دوم سوال شما نیز باید بگویم که بله، مجری‌های خارجی هم هست که به اجرای آنها علاقمندم. بر همین اساس اجرای آقای جیمی فالون، جیمی کمل و خانم الن را دنبال می‌کنم. البته در مورد بقیه مجری‌ها نیز هم خواندم و هم ویدئوهای آن‌ها را دیدم. ولی تنها آن سه بزرگواری که در ابتدا نام بردم را دنبال می‌کنم.

 

در هیچ شرایطی خارج نخواهم رفت

 

آیا تا به حال برای اجرا از شبکه‌های خارجی پیشنهاد داشتید؟

شکر خدا تا به حال چنین پیشنهادی نداشته‌ام و علاقه‌ای به این پیشنهادات هم ندارم. من بچه ایران هستم و اینجا هر اتفاق، مشکل و بدبختی داشته باشد، مال من است و باید بنشینم و آن را حل کنم. به شخصه معتقدم خوشبختی دو مولفه دارد یکی لوکالیته است که به معنی همان مکان ما یعنی تهران با هوای آلوده‌اش است و مولفه دیگر آن که خانواده است.

 

عمدتا کسانی که از کشور می‌روند، هر دوی این موارد را از دست می‌دهند. ما در ایران چیزهای نابی داریم که در هیچ جای جهان یافت نمی‌شود. انگار باید حتما بلایی سرمان بیاید تا قدر آنها را بدانیم. من اینجا برای همزبانانم صحبت می‌کنم و از دغدغه‌های آنها می‌گویم و سعی می‌کنم قدمی در حل مشکلات مردم بردارم. چرا باید اصلا به این فکر کنم که به شبکه دیگری در کشور دیگر بروم.

 

همینجا می‌گویم که اگر شرایطی پیش بیاید که حتی در صداوسیما نتوانم برنامه اجرا کنم، به خارج از کشور نخواهم رفت و هویت را از اجرایم نمی‌گیرم. من علی ضیا، با افتخار بچه شهرستانم اما به اندازه خودم قدرتمند، باهوش و توانا هستم. با اینکه در تلویزیون به من شهرت و احترام داده شده، اما باید بگویم که هویت من مجری بودن من نیست. بنده شخصیتی دارم که بر اجرا غالب است. من هویت و شخصیتم را از خودم نمی‌گیرم.

 

فرمول یک تا چه زمانی ادامه پیدا می‌کند؟ آیا قرار است بعد از آن برنامه دیگری را اجرا کنید؟

انشاالله تا اواخر امسال فرمول یک ادامه پیدا می‌کند و بعد از آن شب عید را برای نوروز داریم که قرار است با یک طرح متفاوتی انجام شود. بعد از ماه مبارک رمضان نیز فصل جدیدی را برای فرمول یک شروع می‌کنیم. اینکه فرمت این برنامه به چه صورت باشد را بعدا می‌گوییم ولی تمام تلاش ما این است که در هر فصل برنامه، فرم خود را متفاوت کنیم.

 

 

  • 14
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش