چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳
۱۰:۲۲ - ۱۱ بهمن ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۱۰۲۷۰۳
چهره ها در سینما و تلویزیون

چیه این فوتبال؟ کیه این قانع؟

عباس قانع,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

یکی از پیش بینی شده ترین اتفاق ها بعد از هر بازی حساس فوتبال، پربازدید شدن ویدئو  هایی از گزارش آن بازی توسط «عباس قانع» در شبکه های اجتماعی است. در روزگاری که بعضی از گزارشگرها به یک سری عبارت های ثابت پایبند بودند و نحوه گزارش بازی شان و حتی جملاتی که خواهند گفت از قبل برای فوتبال دوستان قابل پیش بینی است، ظهور پدیده ای جوان در گزارشگری را باید به فال نیک گرفت. «توووی دروازه» گفتن های علیفر، تیکه انداختن به یک اتفاق روز توسط فردوسی پور یا استفاده از کلمات قلمبه سلمبه توسط پیمان یوسفی، دست آن ها را در گزارشگری تا حد زیادی برای مخاطب رو کرده است. در این بین، عباس قانع با گزارش در یک تلویزیون اینترنتی، نه تنها سنت شکنی کرده و خودی نشان داده است که محبوبیت اش هم رو به افزایش به نظر می رسد. به بهانه گذراندن چند هفته فوتبالی پر استرس که فردا با برگزاری فینال جام ملت های آسیا به پایان خواهد رسید، به سراغ «قانع» رفتیم و از پر بازدیدترین فیلم هایش و دلایل جذابیت گزارش هایش نوشته ایم.

 

عباس قانع در گفت و گو با زندگی سلام از سبک متفاوت گزارشگری اش می گوید.

 

مردم ما تشنه سبک جدیدی در گزارش هستند

 این روزها خیلی از علاقه مندان به ورزش به خصوص فوتبال، عباس قانع را می شناسند. به همین دلیل درباره سبک متفاوت گزارش هایش، گفت و گویی با او انجام دادیم که در ادامه مطلب می خوانید.

 

گزارشگری را از کجا و چگونه شروع کردید؟

من ۲۹ سال دارم. گزارشگری را از ۱۷ سالگی شروع کردم و الان ۱۲-۱۳ سالی است که سابقه گزارشگری دارم. اصالتا یزدی هستم اما کار خودم را از شهر کرمان شروع کردم. دوست دارم حتما این را اعلام کنم که آن ها بودند که به من میدان و اجازه دادند در این عرصه حضور داشته باشم. چون آن موقع بازی های مهمی به من نمی رسید و همچنین در فوتبال به من میدان داده نمی شد مجبور بودم با گزارش ورزش های دیگر سعی کنم حداقل در دور باشم، تجربه کسب کنم و در آن جا بتوانم استعدادی را که به نظر خودم دارم به شکوفایی برسانم. 

 

گزارش هایی از شما منتشر شد که از طرف مردم مورد استقبال قرار گرفتند. نظر خودتان درباره این موضوع چیست؟

ببینید من آدم برون گرایی هستم و هیجانی که در گزارش هایم می بینید در واقع به همین دلیل است. پایه و اساس سبک گزارشگری من از گزارشگری آمریکای جنوبی و کشورهای عربی می آید. من گزارش های این سبکی را دوست دارم و به طور ناخودآگاه از آن ها تاثیر گرفته ام اما بخشی از هیجان گزارش من به دلیل همان چیزی است که گفتم من با گزارش والیبال و هندبال شروع کردم. چون سرعت این دو ورزش بالاست و هر لحظه موقعیت در این بازی ها خلق می شوند، ناخودآگاه سرعت بیان و هیجان من هم در گزارش ها بالا رفته است. البته این فیلم هایی که از گزارش های من بیرون می آید فقط بخشی از یک نود دقیقه است که من گزارش و سعی می کنم برای همه دقایقش به بهترین شکل کار را انجام دهم. یک نکته دیگر هم بگویم این که هیجان گزارش مثلا در بین گزارشگران عربی بخشی اش از خود زبان عربی می آید که در گویش و ادای کلمات نوعی هیجان وجود دارد. 

 

شما در گزارشگری به دنبال رقم زدن چه اتفاقی هستید؟

شما ببینید در فوتبال نود دقیقه داریم که هر لحظه اش می تواند به شدت تاثیرگذار باشد به اضافه این که من هنگام گزارش نقش راوی را دارم پس باید به جذابیت آن بیفزایم. فرقی هم نمی کند برزیل باشد یا مالدیو، به هرحال فوتبال، فوتبال است و این که شما اتفاقات درون آن را چطور بیان کنید از اهمیت زیادی برخوردار است. در ضمن هر کسی سبک خودش را دارد. هر سبکی هم نوع متفاوتی از سلیقه است اما من سعی ام بر این بوده که فضای متفاوتی را ایجاد کنم و وسیله شده ام که این سبک متفاوت جا بیفتد.

 

بازخوردهای گزارش هایتان بین مردم و صاحب نظران چه کمکی به شما کرده و اصطلاحاتی که به کار می برید چه مقدارش بداهه بوده و چه مقدار در لحظه می آید؟

خیلی تاثیرگذار بوده است. اصلا مسئله مشورت کردن با دیگران خیلی در این قضیه برایم مهم است. موضوع این است که مردم ما هم تشنه یک سبک گزارش جدید بودند و فقط دنبال این اصطلاحات تکراری «توی دروازه» و ... نبودند. البته این ها همه شان ارزشمند هستند اما دیگر به تکرار افتاده اند. در کل ما دو بحث داریم: یکی بداهه گویی که من جرقه کارم را با همین بداهه ها شروع کرده ام و دومی پرداختن به یک سری جملاتی است که من از قبل بهشان فکر می کنم. درباره مسئله دوم، امروز بعضی به من خرده می گیرند که تو جملاتت از پیش تعیین شده است و مصنوعی جلوه می کند. اما من همدل با مردم کار گزارشم را انجام می دهم. برای من مهم است مردم چه می خواهند. منظورم از مردم طرفداران این سبک گزارشگری هستند. من می گویم چرا ما اصرار داریم در مسیر تکراری حرکت کنیم؟ البته برای من پیش کسوتان عرصه گزارش خیلی محترم هستند و من از آن ها بسیار آموخته ام اما قبول کنیم اگر هیچ تنوع و تغییری نباشد و همه در مسیر تکراری حرکت کنیم، مخاطب هم زده می شود. در این فضاست که اصطلاحات و ترکیباتی مثل «رابین هود کویر»، «چشام نمی بینه زمین بازی رو»، «خدای من، اینا دیگه کی ان!» و ... دیده شدند و از آن ها استقبال شد. امروز عباس قانع دارد از نظر مخاطب استفاده می کند.

 

نمی خواهم دروغ بگویم که همه این ها تراوش ذهنی خودم است، بلکه تراوش ذهنی خیلی هاست. اگر قرار باشد من فقط داد و قال کنم بدون شک اولین کسی که ناامید می شود، خود من هستم. امروز کسانی هستند که جمله ای پیشنهاد می دهند و بعد از بازی می آیند تشکر می کنند و می گویند دمت گرم که استفاده کردی.

 

آینده جایگاه خودتان را در عرصه گزارشگری کجا می بینید؟

مطمئنا هر کس در ذهن خودش بلندپروازی انجام می دهد که قرار نیست انتهایی برای آن قائل شد. ضمن این که یک چارچوب مشخصی هست و افرادی پیش از من آن را رفته اند و بالاخره یک حدودی دارد. البته تحصیلات من هم در حوزه مدیریت ورزشی است و امروز شغل و کار من هم در همین زمینه است، شاید در آینده وارد عرصه برنامه سازی شوم اما موضوع این است که من در بحث گزارشگری قدم اول را گذاشته ام و یک سبک جدید آورده ام. حالا می توانم بگویم از دریاچه وارد اقیانوس شده ام و این باعث خوشبختی و خوشحالی من است. سعی می کنم تا لحظه ای که زنده هستم آن را گسترش دهم و پربارترش کنم و خاص تر آن را جلوه بدهم.

 

در گزارش هایتان اشاره به اقوام ایرانی، حضور پررنگی دارد. نظر خودتان در این باره چیست؟

من در گزارش هایم به اقوام ایرانی احترام زیادی می گذارم. در گزارش هایم به بحث وحدت اقوام به خوبی پرداخته و احترام گذاشته ام. من وقتی دارم اصطلاحات گویشی اقوام مختلف را به کار می برم در واقع دارم به زبان دل ها سخن می گویم که باعث خوشحالی مردم آن قوم می شود و احساس دیگر اقوام ایرانی را هم برمی انگیزد که که حس تعلق و علاقه مشترک پررنگ می شود. نباید با جملات دوپهلو باعث رنجش اقوام ایرانی بشویم. در پایان از خانواده خوبم که اهل ورزش هستند، از همسر خوبم «دنیا ستوده نیا»که او هم تحصیلات ورزشی دارد و از خانواده همسرم و مدیران و سردبیران رسانه مان  که همواره حامی من بوده اند تشکر و قدردانی می کنم.

 

چرا گزارش های «قانع» این قدر جذاب است؟

باید پذیرفت که گزارش های «قانع» جذاب است و شاید دم دستی ترین گواه بر این ادعا، بازنشر قابل توجه فیلم های گزارشگری او در شبکه های اجتماعی است. بنابراین و در ادامه مطلب به چند دلیل از دلایل جذاب بودن گزارش های قانع اشاره می شود.

 

غیرقابل پیش بینی بودن: یکی از اصلی ترین دلایل جذاب بودن گزارش های قانع، غیر قابل پیش بینی بودن واکنش ها و حرف های اوست. او بعد از به ثمر رسیدن هر گل، واکنشی متفاوت دارد و به نوعی مخاطب خود را با کلمات و رفتارهای منحصر به فردش غافلگیر می کند.

 

استفاده از اصطلاحات: دایره لغاتی که او در گزارش هایش از آن ها کمک می گیرد، بسیار گسترده است. بنابراین می تواند در لحظه بین یک اتفاق در زمین فوتبال و یک ضرب المثل یا جمله معروف، رابطه برقرار کند و مخاطب خودش را تحت تاثیر قرار دهد.

 

ساده و صمیمی: نوع برقراری ارتباط قانع با مخاطب و نحوه گزارش هایش، کاملا صمیمی و ساده است. او نه تنها در گزارش هایش از کلمات سخت استفاده نمی کند که تلاش می کند با کلمه های عامیانه، گزارش هایش را برای شنوندگان دلچسب تر کند.

 

انتقال هیجان به مخاطب: نحوه گزارش قانع به گونه ای است که مخاطب را در تمام لحظه های بازی با خودش همراه می کند و دل کندن مخاطب از شنیدن گزارش های او در وسط بازی سخت است. استفاده از عبارت هایی مانند این که : «اگر این توپ گل بشه، گزارشگری این بازی رو ادامه نمی دم!»، مخاطب را حداقل تا بیرون رفتن آن توپ پای تلویزیون میخکوب می کند!

 

مدیریت میزان صدا: او در کنار گزارش های هیجانی اش که شاید لازمه اش داد زدن هم باشد، کمتر صدایش را در حد آزار دهنده ای بلند می کند. او به شدت بر میزان صدایش کنترل دارد که همین مسئله باعث دلنشین تر شدن گزارش هایش می شود.

 

خلاصه رموز موفقیت قانع در ۲ کلمه

به عنوان نکته آخر، شاید بتوان همه رموز موفقیت قانع را در دو کلمه خلاصه کرد: انگیزه و پشتکار. انگیزه ای که او برای بهتر شدن دارد و پشتکاری که باعث می شود برای گزارش هایش در هر بازی، یک برگ برنده رو کند.

 

۴ ویدئوی پربازدید از گزارشگری های قانع

۱- فیلم پشت صحنه گزارش عباس قانع روی گل اول ژاپن که به دلیل تعلل عجیب مدافعان ایران به نظر رسید و واکنش جالب این گزارشگر بسیار مورد توجه قرار گرفت.

 

۲- مهار پنالتی عمان توسط بیرانوند و واکنش قانع به این سیو هم از جالب ترین فیلم های منتشر شده از گزارش های او در چند وقت اخیر است.

 

۳- گزارش بازی برگشت پرسپولیس و السد در لیگ قهرمانان و واکنش های قانع بعد از گل تساوی بسیار جالب بود که نشان دهنده حضور ش در شبکه های اجتماعی است.

 

۴- عبارت معروف «اگر گل بشه، گزارش بازیو تعطیل می کنم» که بازنشر بالایی داشت، مربوط به گزارش قانع از بازی میلان و اودینزه بود.

 

محمدعلی محمدپور

 

  • 15
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش