جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳
۰۱:۳۶ - ۰۴ فروردین ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۱۰۰۳۲۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

بازیگرانی که به دلایل عجیب و غریب وارد عرصه بازیگری شدند

بسیاری از افراد برای انتخاب یک حرفه خاص دلایل ویژه‌ای دارند و این دلایل در اکثر موارد بسیار ساده و قابل درک هستند، دلایلی مانند پای گذاشتن در جای پای پدران یا والدین، احساس یک ارتباط عاطفی با کار و یا الهام گرفتن از زن یا مردی که فرد او را اسوه خود قرار داده است.

 

این موضوع در مورد بازیگران نیز صدق می‌کند. بازیگران تراز اولی مانند لارا درن و گوینث پالترو شاید به این دلیل که والدینشان بازیگر بودند پای در این عرصه گذاشته اند. همین موضوع را نیز می‌توان در مورد نیکلاس کیج، برادر زاده فرانسیس فورد کاپولای معروف صادق دانست که البته می‌گویند جیمز دین الهام بخش او برای ورود به دنیای بازیگری بوده است.

 

داستین هافمن از داستان غذا خوردن خود با لارنس الیویه می‌گوید که از این بازیگر افسانه‌ای پرسیده است: «چه چیزی باعث می‌شود ما این کار را بکنیم؟». در پاسخ، لارنس الیویه خم می‌شود و عبارت «به من نگاه کن» را تکرار می‌کند. اما برخی از بازیگران دلایل غیرمعمولی برای ورود به عرصه بازیگری دارند. برخی از بازیگری به عنوان راهی برای غلبه بر مشکلات روحی و عاطفی استفاده می‌کنند و برخی دیگر به صورت تصادفی وارد این عرصه شده اند.

 

خواکین فینیکس به صورت خانوادگی وارد عرصه بازیگری شد

بازیگران هالیوود,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

شاید بسیاری به تنهای حرفه بازیگری را آغاز کنند، اما خواکین فینیکس همراه با کل خانواده اش وارد این عرصه شد. فینیکس در مصاحبه‌ای چنین گفته است: «مادرم در شبکه ان بی سی کار می‌کرد و سپس از طریق رییسش به یک ایجنت معرفی شدم. او تنها ایجنتی بود که همه پنج نفر ما را قبول می‌کرد، زیرا والدینم نمی‌خواستند که ما از هم جدا شویم». وقتی که فینیکس به اولین لحظات خود در مقابل دوربین فکر می‌کند هیجان زده می‌شود. او از اولین تجربه بازیگری خود چنین می‌گوید: «هیجان آنی. لذت بخش‌ترین چیز. برای برخی از کودکان این شادی زمانی که اولین بار به توپ ضربه می‌زنند یا گل می‌زنند رخ می‌دهد. برای من این بود.

 

هشت ساله بودم و اولین صحنه در سریال را به وضوح به یاد دارم». از آنجا بود که خانواده فینیکس وارد عرصه تبلیغات تلویزیونی، سریال و برنامه‌های پس از مدرسه شد. اما در طول سال‌های بعد فینیکس نشان داد که از سلبریتی بودن فراری است و جوایز صنعت سینما را رد کرده و گاهی سال‌ها دست از بازیگری کشید، اما می‌گوید که هیچگاه از علاقه اش به بازیگری کاسته نشده است.

 

لکنت زبان امیلی بلانت را وارد بازیگری کرد

بازیگران هالیوود,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

با شنیدن مصاحبه هایش یا ترانه‌ای که در فیلم‌های «بازگشت ماری پاپینز» و «به درون جنگل» متوجه آن نخواهید شد، اما امیلی بلانت در کودکی و نوجوانی با مشکل لکنت زبان شدید دست و پنجه نرم می‌کرد. بلانت خود در این باره چنین گفته است: «لکنت می‌تواند شبیه لباس مخصوص دیوانگان باشد. من با حرف‌های صدادار مشکل داشتم از این رو به زبان آوردن اسم امیلی برایم مثل گیر افتادن در قعر جهنم بود». اما بدترین جنبه داشتن لکنت برای بلانت و امثال او تمسخر‌ها و اذیت‌هایی است که در این مسیر تحمل می‌کنند. وی در مورد خود می‌گوید: «من دختربچه باهوشی بودم و خیلی چیز‌ها برای گفتن داشتم، اما نمی‌توانستم آن را به زبان بیاورم. این موضوع برایم کابوس شده بود.

 

هیچ وقت فکر نمی‌کردم که بتوانم بنشینم و و با کسی صحبت کنم، مانند آن چیزی که الان بین من و شما رخ داده است». در ادامه، اما یکی از معلمان بلانت برای درمان لکنت او را تشویق می‌کند که به کلاس‌های بازیگری برود و او اولین بازی خود را با صدایی متفاوت و بدون لکنت زبان انجام داد. سپس او زمانی که در نقشش فرو می‌رفت به کلی از دست لکنت خلاص می‌شد هر چند امروزه نیز گاهی این لکنت برای وی مشکل ساز می‌شود.

 

مایکل شانون برای درک انسان‌ها بازی می‌کند

بازیگران هالیوود,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

مایکل شانون با بازی در نقش شخصیت‌های آسیب دیده برای خود نامی دست و پا کرده است. او در نشان دادن آشوب و شکنجه درونی انسان‌ها مهارت خاصی دارد و انتخاب‌های متوالی این شخصیت‌های رنج دیده بدون دلیل نبوده است. وی در مصاحبه‌ای با نیویورک تایمز در این باره چنین می‌گوید: «من وارد بازیگری شدم، زیرا درمانده و دیوانه بودم و می‌خواستم کس دیگری باشم، که بچرخم و در برابر دیگران فریاد بزنم بدون این که به دردسر بیفتم».

 

اما موضوع بسیار عمیق‌تر از این است، زیرا برای شانون، بازی در نقش شخصیت‌های آشفته به او اجازه داده که دیدگاهی متفاوت در مورد معنای انسانیت کسب کند: «یکی از دلایل ورودم به بازیگری این است که سعی داشتم شیوه کارکرد زندگی را درک کنم. برایم جذاب بود که سبک مقابله دیگر افراد، واقعی یا خیالی، را با مشکلات را دنبال و امتحان کنم، زیرا من با مشکلات خودم دست و پنجه نرم می‌کردم».

 

خیانت نامزد ویل اسمیت را به بازیگری کشاند

بازیگران هالیوود,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

بسیاری از کارشناسان نقش آسیب‌ها و تروما‌های دوران کودکی را در شکل گیری شخصیت انسان‌ها بسیار مهم می‌دانند. زخم‌هایی که از سال‌های کودکی مان با خود داریم، با یا بدون این که آگاهانه آن‌ها را بشناسیم و درک کنیم، ممکن است سال‌ها بعد ما را در مسیری خاص قرار دهند. ویل اسمیت، اما از آسیب کودکی که او را به یک ستاره مشهور تبدیل کرد آگاه است. او لحظه‌ای بزرگ در زندگی اش را باعث تغییر مسیر زندگی خود می‌داند که نه تنها او را وارد عرصه بازیگری کرد بلکه در تبدیل شدنش به یکی از بزرگ‌ترین نام‌های عرصه سینما نیز نقش مهمی داشت.

 

وی در صحبت با بنیسیو دل تورو در این باره چنین گفته است: «وقتی ۱۵ ساله بودم نامزدم به من خیانت کرد. از آن لحظه، در یک پیچش روانشناختی غریب، می‌خواستم مشهورترین سرگرم کننده روی زمین باشم، زیرا فکر می‌کردم که در این صورت نامزدتان نمی‌تواند به شما خیانت کند». البته این موضوع در برقرار کردن ارتباط با شخصیت هایش نیز تاثیرگذار بوده است: «من همیشه در شخصیت هایم به دنبال آن هستم. بر اساس برخی آسیب‌ها آن‌ها چه جهش‌های روانشناختی عجیبی ایجاد می‌کنند؟».

 

کریستین بیل تنها به یک شغل نیاز داشت

بازیگران هالیوود,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

با فهرستی بلند از نامزدی‌ها و برنده شدن در جوایز اسکار و گلدن گلوب، به نظر می‌رسد که کریستین بیل خوب می‌داند که چطور نقش هایش را انتخاب کند. او خیلی زود به یکی از بااستعدادترین بازیگران سینمای جهان تبدیل شد و بازی او نقش مهمی در موفقیت فیلم هایش دارد. بیل در نوامبر ۲۰۱۸ در مصاحبه‌ای چنین گفت: «اکنون من خیلی خوش شانس هستم، اما همیشه همینطور نبوده است. من بازیگری را به این دلیل آغاز کردم که خانواده ام به پول نیاز داشتند. این تنها راهی بود که ما می‌توانستیم مخارجمان را تامین کنیم. از این رو گزینه دیگری نداشتیم».

 

امروزه بسیاری تنها برای پول بازی می‌کنند، اما بیل تنها ۱۱ سال داشت که بازیگری را آغاز کرد. در حالی که بیل جوان این بار مالی را روی دوش خود حس می‌کرد، فشار مالی هم به شور او آسیب زد و هم آن را به جلو برد: «اینکه بتوانی این کار را بکنی غرور خاصی دارد، اما یک زندان نیز هست، در چنین سن پایینی. اینکه که اکنون می‌توانم انتخاب کنم آن را مدیون خودم و مخاطبانی هستم که سعی می‌کنند تا جایی که امکان دارد با جذابیت انتخاب کنند».

 

کیرا نایتلی از نوزادی بازیگر شد

بازیگران هالیوود,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

اگر چه کیرا نایتلی بعد‌ها از مسیر دیگری وارد بازیگری شد، اما در واقع بخشی از ورود او به این عرصه در نتیجه تلاش‌های او برای مبارزه با مشکل در خواندن و نوشتن در کودکی بوده است. به گفته خودش، او از همان ابتدا می‌دانست که می‌خواهد بازیگر شود. او در مصاحبه‌ای ادعا می‌کند که در سن ۳ سالگی درخواست ایجنت کرده است و در سن ۶ سالگی توانسته ایجنت داشته باشد. اما در واقع او با قول به والدینش مبنی بر این که از طریق بازیگری با مشکل خود در خواندن و نوشتن مبارزه خواهد کرد موافقت آن‌ها را با حضور خود در عرصه بازیگری کسب کرد.

 

نایتلی خود در این باره چنین می‌گوید: «خیلی خوش شانس بودم، زیرا بازیگری را از قبل داشتم. درست مثل هویجی که در برابرم آویزان شده باشد، زیرا برای انجام آن باید آن دیالوگ‌ها را می‌خواندم». همچنین او می‌گوید که، اما تامپسون در بازیگری الهام بخش او بوده است، بازیگری که در فیلم «غرور و تعصب» با مادر او بازی کرده بود و مادرش نیز از، اما تامپسون به عنوان ابزاری برای انگیزش کیرا نایتلی استفاده کرد.

 

افسردگی، اما استون را به بازیگری کشاند

بازیگران هالیوود,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

در یک مصاحبه بسیار صادقانه با رولینگ استون، اما استون فاش کرد که در کودکی از افسردگی ناتوان کننده و حملات ترس رنج می‌برده است. او می‌گوید: «افسردگی من دائمی بود. صد‌ها بار از مادرم می‌پرسیدم که قرار است در ادامه روز چه اتفاقاتی بیفتند. چه ساعتی مرا به مدرسه می‌برد؟ کجا می‌رفت؟ سر میز ناهار چه اتفاقاتی می‌افتد. احساس تهوع می‌کردم. در یک مرحله حتی دیگر نمی‌توانستم به خانه دوستانم بروم و به سختی می‌توانستم برای رفتن به مدرسه از خانه خارج شوم».

 

در حالی که استون از روش‌های مختلفی مانند روان درمانی و نویسندگی برای مبارزه با افسردگی خود استفاده کرد، اما دریافت که بازی کردن یکی از بهترین روش‌ها برای مدیریت افکار و احساسات ناتوان کننده اش است: «در یک تئاتر جوانان شروع به بازی کردم و وارد کمدی شدم. برای بدیهه سرایی باید حاضر باشد و این دقیقاً در مقابل افسردگی قرار می‌گیرد».

 

چادویک بوزمن، استادی که شاگرد شد

بازیگران هالیوود,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

مدت‌ها قبل از این که در «پلنگ سیاه» بازی کند که یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ سینماست، و حتی قبل از اینکه برای بازی در نقش جکسون رابینسون در «۴۲» به شهرت برسد، چادویک بوزمن یک کارگردان و نویسنده بود و حتی نمی‌خواست بازیگر شود. او خود در این باره چنین می‌گوید: «من بازیگری را به این دلیل شروع کردم، زیرا می‌خواستم بفهمم که چگونه می‌توانم با بازیگران ارتباط برقرار کنم. وقتی که از من پرسیده می‌شد کارم چیست، نمی‌گفتم که من بازیگر هستم، اما بازیگران همواره منتظرند که به آن‌ها نقشی داده شود.

 

من یک هنرمندم. هنرمندان برای کار نیاز به اجازه ندارند. چه بازی کنم و چه نکنم، می‌نویسم». او می‌گوید که در دانشگاه استادی داشته که به شاگردانش می‌گفته برای یاد گرفتن کارگردانی باید با طرز فکر و کار یک بازیگر آشنا شوند و او نیز با همین هدف وارد دنیای بازیگری شده است.

 

حسین علی پناهی

 

bartarinha.ir
  • 10
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش