سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
۱۳:۲۵ - ۱۰ مرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۵۰۲۶۰۸
چهره ها در سینما و تلویزیون

نسیم ادبی:

نسبت به تئاتر غیرت دارم/ آرزوی همبازی شدن با نصیریان برای همه است

نسیم ادبی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
سیدعلی ضیا در برنامه «فرمول یک» میزبان نسیم ادبی، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون شد.

به گزارش مهر، نسیم ادبی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در جدیدترین برنامه «فرمول یک» مهمان علی ضیا شد. در ابتدای این برنامه ادبی در پاسخ به اینکه حفظ کردن دیالوگ های مجموعه تلویزیونی «برادر جان» سخت نبود، گفت: بله سخت بود، برای مردم عامی هم سخت بود و جزو اولین سوالات‌شان از بازیگران این بود که چطور توانستید این دیالوگ ها را حفظ کنید و حتی هنرجویان بازیگری از من می پرسیدند روشتان برای حفظ دیالوگ ها چیست؟

وی افزود: من قبلا سر سریالی به نام «عقیق» به کارگردانی بهرنگ توفیقی بودم که سعید نعمت الله نویسنده آن بود و من خیلی قلم او را دوست دارم و طرفدار این جنس دیالوگ گفتن هستم و حفظ کردن هم بعد از مدتی برایم راحت شد.

این بازیگر تاکید کرد: بیشتر نقدها بر اساس دیالوگ‌ها بودند و می گفتند چرا با زبان امروز متفاوت است. ولی من همیشه می گفتم این خیلی جذاب است، در طول سال سریال‌هایی می بینیم که به شکل روز حرف می زنند و برایتان عجیب و تازه نیست. چه اشکالی دارد سریالی ببینید که برایتان تازه باشد. سریال‌های تاریخی که به گذشته برمی‌گردند هم زبان فاخرتری دارند. فقط شاید ارتباط برقرار کردن با این برای مردم سخت بود.

در ادامه ضیا درباره رابطه خواهر برادری و پشت هم بودن افراد خانواده در این سریال پرسید و ادبی پاسخ داد: خیلی از کسانی که بعدا با من صحبت کردند می پرسیدند چرا خانواده ها دیگر پشت هم نیستند و خواهر و برادرها از یکدیگر حمایت نمی کنند. این سریال یادآور خیلی چیزهایی بود که یادمان رفته و گمشان کرده ایم و از خاطرمان دور است اما خیلی ها هنوز یادشان است و خود من با خانمی روبرو شدم که به شدت طرفدار برادرش بود و من به او گفتم من دارم سریالی بازی می کنم که دقیقا نقش شما را دارم.

ادبی یادآور شد: در کامنت‌های من می نوشتند ای کاش ما خواهری داشتیم که شبیه شما بود یا کسی را در خانواده داشتیم که اینقدر حامی بود و وقتی اشتباه می کردیم تنهایمان نمی گذاشت. عاطفه چنین کاراکتری داشت و می دانست برادرش دارد اشتباه می کند اما کنار او ایستاد تا پیش از این به خطا نرود.

وی درباره همکاری با علی نصیریان اظهار کرد: من قبلا در سریال «شهرزاد» با ایشان همکار بودم ولی هیچوقت با آقای نصیریان روبروی هم بازی نداشتیم اما در این سریال مقابل و مخالف هم قرار گرفتیم و خیلی جذاب بود. تقابل بازی را خیلی جذاب تر و سخت تر می کند. زمانی که با بازیگر دیگری همراهید و راه او را می روید کار سختی نیست اما وقتی نقش مخالف را بازی می کنید سخت تر است.

بازیگر نمایش «خرده جنایت‌های زناشوهری» تاکید کرد: واقعا درباره بازی کردن جلوی ایشان فکر می کنم ای کاش برای همه بازیگران چنین فرصتی پیش بیاید. زمانی که استاد به شما حین بازی نگاه می‌کند مسخ می شوید که اینقدر درست بازی و نگاه می کند و به شکل عجیبی در نقش فرو می رود و شما دیگر استاد نصیریان را نمی بینید بلکه او را در نقش می پذیرید. استاد درجه یک است خدا ان‌شاءالله همیشه سایه شان را بر سر ما نگه دارد.

در ادامه ضیا ادبی را سوپراستار تئاتر توصیف کرد و از او پرسید آیا این موفقیت را در تلویزیون هم تکرار کرده است؟ که ادبی پاسخ داد: تئاتر برای من حرف اول را می زند. در دانشگاه هم تئاتر را انتخاب کردم و هیچ چیزی برای من جای آن را نمی گیرد. حالا هم که در سینما و تلویزیون هستم نسبت به تئاتر غیرت دارم. حتی کارهایی که با نمایش هایم تداخل داشته را نپذیرفتم و همیشه مثل مادری بوده ام که بودن کنار فرزندش را ترجیح می‌دهد و علاقه ام به تئاتر معنوی تر است.

وی افزود: انرژی و وقتی که برای تئاتر گذاشته ام برای تصویر نگذاشته ام. انرژی برای نقش هایم می گذارم اما برایم زیاد کار کردن در تلویزیون و سینما اولویتی ندارم. همیشه هم تئاتر داشته ام.

ادبی که این روزها در نمایش «گورخواب ها» حضور دارد، توضیح داد: با سیامک صفری نمایشی کار می کنم که به گورخوابی می پردازد. ماجرایی که چند سال پیش درباره افراد بی خانمان باب شده بود که شب‌ها در قبرها می خوابیدند و آن را خانه خودشان می دانستند. به خاطر عکسی که بعدها منتشر و قضیه خبری شد نمایش آقای صفری نوشته و یکی دو بار روی صحنه رفت. اول اسم آن «لامبورگینی» بود و بعد «گورخواب ها» نام گرفت. این اثر قصه دو کارتن خواب است که متن آن بازنویسی مجدد شد و قصه جالبی دارد.

وی در این باره که آیا به درآمدزایی با صفحه اینستاگرم خود فکر کرده یا خیر، گفت: ترجیح می‌دهم این کار را نکنم چون از اینستاگرام برای کارم استفاده می کنم و حتی پست های شخصی هم خیلی ندارم بلکه تئاترهای خودم یا دوستان و همکاران، هنرجویان و فیلم‌هایم را معرفی می کنم و اینستاگرام برای من کاری است و اهل شعر و عکس و وصف حال نوشتن نیستم.

  • 12
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش