شاید تاکنون واژه «خیامی» یا اصطلاح «خیام خوانی» به گوشتان خورده باشد. معمولا در قدم نخست با شنیدن این واژه، جرقهای در خصوص ارتباط این مفهوم با خراسان بزرگ و شهر نیشابور به عنوان زادگاه «حکیم عمر خیام» در ذهن زده می شود، اما باید گفت «خیامی» که از کهن ترین انواع موسیقی ایرانی است، در استان بوشهر شکل گرفته و رایج است. یک هنــر بومیِ جنوب که تاریخچــه و سرگذشت جذابی دارد و توصیه میکنیم اگر گذرتان به بوشهر، زادگاه این گونه موسیقی افتاد، دیدن و شنیدنش را از دست ندهیــد.
پرونده امروز زندگیسلام قرار است مثل سفری مجــازی، دست تان را بگیرد و شما را به سرزمینهای گرم و شرجی جنوب ایران ببرد و دعوتتان کند به شنیدن نوای دوستداشتنی موسیقی این خطه با عنوان «خیامی» یا «خیام خوانی». در ادامه مطلب با مفهوم و فلسفه این موسیقی، تاریخچه شکلگیری، برخی از رایج ترین محتواها و بزرگان و پیش کسوتان این رشته آَشنا خواهیــد شد. با ما همراه باشید.
درباره فلسفه و ماهیت خیامخوانی
خیامخوانی، برجسته ترین و پرطرفدارترین موسیقی بومی در استان بوشهر است که محبوبیت آن نه تنها در این استان بلکه در تمام کشور و حتی خارج از مرزهای ایران مشهود است. یکجور موسیقی که بر پایه خواندن و اجرای رباعیات خیام شکل میگیرد. رباعی را کاملترین قالب شعر در دنیای ادبیات جهان می دانند زیرا دارای فلسفه ای است که بر مبنای آن حکمی صادر می شود و در پس آن اندیشه ای ژرف نهفته و به لحاظ ساختار، چهار مصراع است.
در خیام خوانی هم همان گونه که از نامش پیداست، تمرکز اصلی روی مرور رباعیات حکیم عمر خیام است که با زبان شعر از جور و جفای زمانه صحبت می کند و دنیا را به نقد می کشد و دستآخر به این نتیجه میرسد که نباید در غم گذشته و ترس آینده بود و باید همین لحظه از زندگی را غنیمت شمرد و دلخوش بود. در خیامی بوشهر هم از زحمت و سختی و دشواریهای زندگی و کار و تلاش آدم ها برای رقم زدن خوشبختی سخن گفته می شود؛
از ماهی گیرانی که دل به دریا می سپارند به امید بازگشت با دست پر و این در حالی است که از بازگشت خود و دست های پر، اطمینانی ندارند. یکجور روایت درد که درمان هم درونش نهفته است. پذیرفتن و لبخند زدن به رنجها، به عنوان بخشی از زندگی و حتی شادی و آواز و رقص و پایکوبی با یاد غمهایی که میگذرد و چون میگذرد، غمی نیست. در خیام خوانی گاهی ابیاتی از حافظ، سعدی و باباطاهر نیز به گوش می رسد که دلیل آن، وجود مضامین مشابه در این ابیات با رباعیات خیام است.
یادی از پیش کسوتان این هنر
با گوش سپردن به آثار صوتی به جای مانده از این هنر کهن و ارزشمند، می توان از بزرگانی چون باقر آرامی، جهانبخش کردی زاده و محمد شریفیان نام برد که متاسفانه همگی دار فانی را وداع گفته اند. خوشبختانه ناخدا «خِدِر عزیززاده» یکی از پیش کسوتان موسیقی و حرکات آیینی بوشهر، اکنون همچنان سالم و سرحال به فعالیت در هنر خیامی مشغول است. ساز تخصصی ناخدا خدر فلوت است و در مراسم خیامخوانی علاوه بر اجرای آواز، فلوت نیز مینوازد.
در رویارویی با این هنر، نباید از نقش مهم استادان معاصر و جوان و تازه نفسی همچون «محسن شریفیان» غافل شد، زیرا سواد موسیقایی ایشان و همراهیشان با موسیقی جهان و اشاعه فرهنگ اصیل موسیقی بوشهر در میان ایرانیان، بر همگان آشکار است .محسن شریفیان این فرم از موسیقی را که تنها در بندر بوشهر قابل ملاحظه است، چه از نظر ساختار موسیقایی و چه به لحاظ مفاهیم درونی و کارکردهای آن، در میان انواع موسیقی نواحی ایران، موردی منحصر به فرد می داند.
خیامخوانی، چگونه اجرا میشود؟
حمید اکبری، نوازنده ۲۸ ساله بوشهری که از سال ۱۳۸۰ نوازندگی حرفه ای سازهای کوبه ای محلی را آغاز کرده است، در گفت وگو با «زندگی سلام» از «نی جفتی» و «فلوت» به عنوان اصلی ترین سازهای خیام خوانی نام می برد و می گوید این دو ساز، در کنار همراهی سازهای کوبه ای و حضور چند خواننده، خیامخوانی را شکل می دهد و آن را برای شنوندگان و بینندگان لذت بخش می کند. وی در خصوص بخش های خیامی اظهار میکند که «خیام خوانی شامل دو بخش است: معمولا در ابتدا یکی از رباعیات خیام خوانده می شود، پس از آن شکل دیگری از موسیقی بوشهری که به آن «یَزله» می گویند و همان «هلل یوس» است و ریتمی تندتر دارد، اجرا می شود و بعد نوبت به «شَپ زدن»(دست زدن) می رسد و پس از آن مجدد دو یا چند بیت رباعی خوانده می شود و آن چه گفته شد، توسط حاضران تکرار می شود. در خور ذکر است که در یک محفل خیامی، عموما چند خواننده در کنار هم به خیام خوانی می پردازند و کمتر پیش می آید که خواننده مجلس، تنها یک نفر باشد.»
مرور ابیاتی از رایج ترین رباعیات خیام خوانی
از رباعیات رایج و متداولی که در خیام خوانی خوانده می شود اما تمام آن ها متعلق به حکیم عمر خیام نیست، می توان به ابیات زیر اشاره کرد:
ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم/ وین یکدم عمر را غنیمت شمریم
فردا که ازین دیر فنا درگذریم/ با هفتهزار سالگان سر بسریم
من بی میِ ناب زیستن نتوانم/ بی باده کشید بارِ تن نتوانم
من بنده آن دمم که ساقی گوید/ یک جام دگر بگیر و من نتوانم
آن قصر که جمشید در او جام گرفت/ آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت
بهرام که گور میگرفتی همه عمر/ دیدی که چگونه گور بهرام گرفت
یک موسیقی بومی، از گذشته تا امروز
نخستین و البته مهمترین تجربه های نوازندگیِ هر هنرمند بوشهری «خیامی» است که امروزه غالبا در محافل عمومی صورت می گیرد، تا جایی که این روزها در بندر بوشهر، خانه های قدیمی تبدیل به فضاهایی عمومی برای برگزاری محفل «خیام خوانی» شده و شب های داغ این بندر را با حضور مردم بومی و گردشگران، در کنار هم گرم تر و زیباتر کرده است. این در حالی است که در گذشته «خیامی» یکی از ارکان اصلی محافل خصوصی و خانوادگی مانند مهمانی
ها و دورهمی ها بوده است. امروزه این هنر از چنان جایگاه رفیعی در میان مردم استان های جنوبی، به ویژه بوشهر برخوردار است که نه تنها در محافل خصوصی، بلکه در مجامع عمومی با استقبال فراوان روبه رو می شود و جوانان زیادی به یادگیری و اجرای این نوع موسیقی محلی روی آورده اند و شاهد آلبوم های موسیقی با این مضمون و تکنیک و همچنین برگزاری کنسرت های «خیام خوانی» در اقصی نقاط کشور عزیزمان ایران و حتی دیگر کشورهای جهان هستیم.
حاشیههای دوستداشتنی
آقای اکبری، نوازنده بوشهری، «بداهه خوانی» را یکی از حاشیه های جذاب هنر خیامخوانی می داند. بدین صورت که خواننده، با توجه به محفلی که خیام خوانی در آن در حال اجراست، ممکن است به واسطه نبوغ و استعداد و تجربه، ابیاتی را به صورت فی البداهه و در لحظه خلق کند و بسراید و بخواند و این موضوع بر جذابیت این هنر می افزاید. تغییر خواننده ها نیز از دیگر اتفاقاتی است که وقتی مشغول تماشا و گوش کردن به خیامی هستیم، با آن مواجه می شویم و این تنوع در صدا، قطعا دلپذیر و دوست داشتنی است.
- 13
- 6