دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۰۹:۴۷ - ۰۶ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۱۵۴۴
هنرهای تجسمی

خالق انیمیشن‌های «دیرین دیرین»:

از کاریکاتور فرار کردم!

علی درخشی,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی
علی درخشی گفت: من از کاریکاتور فرار کردم؛ در این حوزه فضا برای کار کم است و درآمد وجود ندارد؛ کسی که درگیر کاریکاتور است نمی‌تواند در این وضعیت زندگیش را بگذارند.

این کاریکاتوریست در گفت‌وگویی با ایسنا، اظهار کرد: یادم نمی‌آید آخرین بار کی کاریکاتور کشیده‌ام؛ البته گاهی وقت‌ها برای دل خودم این کار را انجام می دهم.

 

خالق انیمیشن‌های «دیرین دیرین» درباره دلیل کنار گذاشتن کاریکاتور، بیان کرد: مخاطب مطبوعات ریزش کرده است؛ کاریکاتور به جای اینکه ژورنالیستی باشد، نقد کند و به‌روز باشد به سمت نمایشگاهی شدن رفت و این فضا برای من جالب نبود. دغدغه اصلی من انیمیشن است و سعی می‌کنم ایده‌هایم را در این بخش اجرایی کنم.

 

درخشی ادامه داد: ضمن احترام به تمام افرادی که در این روزها با کیفیت و متعهدانه کار می‌کنند اما وقتی به سی‌سال پیش نگاه می‌کنیم، می‌بینیم در آن دوران کاریکاتور پررونق‌تر بود و کارهای کیفی‌تری ارایه می‌شد. در آن دوران وقتی نشریه‌ای را ورق می‌زدیم شگفت‌زده می‌شدیم اما الان خیلی در کاریکاتور پس‌رفت کردیم.

 

او اضافه کرد: حتی پیش از ظهور شبکه‌های اجتماعی، خیلی وقت بود کاریکاتور دوران اوج خود را گذرانده بود و الان در سراشیبی سقوط است. من مدت‌ها است ایده‌های جدید و غافلگیرکننده نمی‌بینم.

 

این کاریکاتوریست در ادامه اظهار کرد: در کل دنیا به همین شکل است و هرچیزی اوجی دارد؛ هر هنری با توجه به پیشرفت تکنولوژی باید خودش را به‌روز کند؛ الان وقتی شبکه‌های اجتماعی امکان حرکت و صدا را به تصویر اضافه کردند و آدم به سادگی می‌تواند به آن‌ها دست پیدا کند؛ کاریکاتور چالش بزرگی دارد که بتواند خود را به عنوان یک تک‌فریم عرضه کند و مخاطب آن را ببیند.

 

او تاکید کرد: کاریکاتوریست‌ها باید خودشان را به‌روز کنند، ذائقه مخاطب را بشناسند، نیازهای آن را بدانند و بر اساس دغدغه‌های آن‌ها کار کنند. شاید باید سبک‌ها وتکنیک‌های جدیدی ایجاد شود.

 

درخشی افزود: من به واسطه جواد علیزاده وارد حوزه کاریکاتور شدم و از او بسیار یاد گرفتم. او در زمان جنگ به شکل خلاقانه همه چیز را دستمایه قرار داد و کتابچه‌هایی منتشر می‌کرد که می‌توان از آن به عنوان کاری خلاقانه نام برد. مشابه اکثر کارهایی که الان می‌بینم، در سی سال گذشته وجود داشته است؛ این یعنی ما در بهترین حالت درجا زده‌ایم که به نظر من پسرفت نیز کرده‌ایم.

 

او با اشاره به فعالیتش در مطبوعات اظهار کرد: تا زمانی که من فعالیت می‌کردم، کاریکاتور در مطبوعات جنبه تزئینی داشت و اگر آگهی خارج از نوبت یا مطلب به‌روزی می‌رسید اولین چیزی که حذف می‌شد، کاریکاتور بود!

 

او با انتقاد از «خانه کاریکاتور» بیان کرد: خانه کاریکاتور در طول فعالیت‌هایش، این هنر را به سمت نمایشگاهی، تبلیغاتی و تزئینی شدن پیش برد. شاید این کار ناآگاهانه و بر اساس سلیقه مدیر آن انجام شد. شاید تمام جوان‌هایی که از طریق «خانه کاریکاتور» جذب این هنر شدند به این سو رفتند که کار نمایشگاهی و شیک انجام بدهند؛ درحالی‌که اصلا قرار نیست کاریکاتور کار شیکی باشد بلکه یک کار روزنامه‌نگاری است که جنبه‌های هنری هم دارد.

 

درخشی ادامه داد: این موضوع باعث شد نیروهای جوان که بتوانند در مطبوعات کار کرده و مخاطب را درگیر کنند، کمتر پرورش پیدا کنند. ما نشریه‌های گل‌آقا، شیپور، توفیق و... بودند که کاریکاتوریست تربیت می‌کردند. آن‌ها مردم را می‌شناختند و برای آن‌ها کار می‌کردند نه برای جشنواره!

 

این هنرمند معتقد است: در حال حاضر تعداد زیادی در حوزه کاریکاتور کار می‌کنند که کارشان سمبلیک، شعاری و تکراری است که مردم نیز به ان اقبالی نشان نمی‌دهند.

 

این کاریکاتوریست در ادامه صحبت‌های خود اظهار کرد: در آخرین جلسه‌ای که من به شکل جدی حضور داشتم برایم محرز شد که مدیر خانه کاریکاتور، انتصابی است؛ نه انتخابی! من فکر می‌کردم او باید بر اساس رای و منافع همه کاریکاتوریست‌ها انتخاب شود اما کاری نمی‌توان کرد؛ زیرا سازمان فرهنگی‌ هنری شهرداری تصمیم‌ گرفته چنین مرکزی را تاسیس کند و از یک نوع تفکر حمایت کند.

 

درخشی اضافه کرد: من از آن روز دیگر سعی کردم خیلی وارد این موضوع نشوم؛ شهرداری تصمیم گرفته «خانه کاریکاتور» داشته باشد و این‌گونه عمل کند. افرادی که به آن نقد دارند بهتر است مرکز دیگری تاسیس کرده و به شکل دیگری عمل کنند.

 

او تاکید کرد: در مجموع من هنوز هم منتقد «خانه کاریکاتور» هستم و به هیچ‌وجه خط مشی آن را نمی‌پسندم ولی فکر نمی‌کنم خط مشی آن عوض شود؛ زیرا زیرمجموعه‌ای از شهرداری است.

 

این کاریکاتوریست با اشاره به تصویب نشدن آیین‌نامه شورای مشورتی خانه کاریکاتور گفت: این نشان دهنده این است که در شهرداری افرادی دوست دارند تغییر ایجاد شود و افراد دیگر دوست ندارند این اتفاق بیفتد. بعضی وقت‌ها زور عده‌ای به عده دیگر می‌چربد؛ به همین سادگی!

 

این هنرمند در ادامه با اشاره به نداشتن صنف مستقل کاریکاتوریست‌ها اظهار کرد: کاریکاتور مانند یک بچه ناخوانده یا سرراهی می‌ماند. کاریکاتور چیزی است میان هنرهای تجسمی و روزنامه‌نگاری اما هیچ‌گاه این دو طرف از آن حمایت خوبی انجام نداده‌اند. شاید خود ما باید جمع شویم و جدی‌تر به این موضوع نگاه کنیم. ما باید حق خودمان را بگیریم.

 

درخشی گفت: ما نمی‌توانیم گوشه‌ای بایستیم و کاریکاتور بکشیم و از مردم و مسوولان بخواهیم ما را تحویل بگیرند؛ ما باید فکری برای خودمان بکنیم و ببینیم مردم چه می‌خواهند.

 

او با بیان اینکه دوست داشتم فضایی وجود داشت تا آن‌طور که می‌خواهم کاریکاتور بکشم، اظهار کرد: زیرا در حوزه انیمیشن چالش‌ها خیلی زیاد است و تا ایده‌ای که وجود دارد، به مرحله اجرا درآورید زیاد دست به دست می‌شود؛ کار سخت است. من هنوز حسرت کاریکاتورهایی را می‌خورم که در «طنز و کاریکاتور» می‌کشیدم؛ زیرا خیلی دستم باز بود.

 

درخشی اضافه کرد: من الان در حوزه انیمیشن درگیر سفارش‌دهنده و اسپانسر هستم و نمی‌توانم نفس بکشم؛ زیرا خلاقیت من را می‌گیرند. خیلی دوست دارم دوباره کاریکاتور کار کنم اما به شرط اینکه دغدغه مخاطب و فناوری جدید لحاظ شود و کار نویی انجام شود.

 

 

 

  • 10
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش