پوستر بسیاری از فیلمهای سینمای هالیوود، آن قدر زیبا، رازآلود یا جذاب هستند که سرنخهایی از داستان فیلم را به شما میدهند یا یک نگاه به آنها کافی است تا کنجکاو شوید ببینید پشت این تصویر چه قصهای نهفته است؛ اما متاسفانه اوضاع پوستر فیلمهای سینمایی در ایران متفاوت است و با این که طراحان گرافیک زیادی داریم که هنرنماییهایشان ماندگار است اما سالهاست وقتی به بیشتر پوستر فیلمهای سینمای ایران نگاه میکنیم، جز تصویر بازیگران فیلم، هیچ زیبایی بصری خاص دیگری در آن نمیبینیم.
ابراهیم حقیقی، عکاس و طراح گرافیک، تا به حال در زمینه طراحی جلد کتاب و مجله، طراحی صحنه و ساخت تیتراژ فیلم و سریالهای مختلف و البته طراحی پوستر فیلمهای سینمایی هنرنمایی کرده است. پوستر فیلمهایی مانند «گراند سینما»، «روسری آبی»، «هامون»، «خانه دوست کجاست»، «روز واقعه»، «من ترانه ۱۵ سال دارم» از جمله آثار اوست. درباره وضعیت پوستر فیلمها در سینمای ایران، گفت و گویی با این هنرمند پیش کسوت داشتیم که در ادامه میخوانید.
مهم ترین کارکرد پوستر فیلم چیست؟ مثلا مخاطب در یک نگاه متوجه ژانر فیلم یا حتی کلیت ماجرای فیلم شود یا بازیگران را معرفی کند؟
اولین کارکرد پوستر به طور کلی اطلاعرسانی است و باید در هجوم شلوغیهای بصری شهر، این اطلاعرسانی را به مخاطب داشته باشد. برای این که این اتفاق درست بیفتد، باید دارای شکل و شمایلی باشد که مخاطب به آن نگاه کند، جذب شود و اگر حس میکند به او مربوط است، اطلاعات را بخواند. این کارکرد کلی پوستر است و فرقی نمیکند تئاتر، سینما، نمایشگاه، کنسرت یا هرچیز دیگری باشد.
و در این اطلاع رسانی اولویت با چیست؟
طراح موظف است که پوسترش را برای آن سفارشی که داده شده طراحی کند، مثلا اگر پوستر برای تبلیغ یک نوشابه است که میخواهد در تابستان فروش برود، قطعا باید القای خنککنندگی و خوشمزگی آن نوشابه را داشته باشد. اگر پوستر یک شوفاژ یا بخاری است، باید حس گرما را داشته باشد که مخاطب جذب شود و به سمت آن بخاری برود، شاید آن را بخرد. اگر پوستر قرار است برای یک کنسرت باشد، باید اطلاعاتی بدهد که مخاطب یک گروه، نوازنده یا خواننده خاص، جذبش شود و به آن کنسرت برود.
اگر این پوستر قرار است برای یک فیلم یا تئاتر زده شود، باید اطلاعاتی که از درون آن سفارش پوستر برمیخیزد خوب یا جذاب نمایش بدهد. بین پوستر تئاتر، سینما، بخاری یا یک نوشابه، ما با مخاطبان متفاوتی سروکار داریم، پس طراح موظف است مخاطب پوستر را در نظر بگیرد. مخاطب تئاتر، هم به دلیل تعداد هم به دلیل رفتار فرهنگی یا حوزه فرهنگیاش با مخاطب یک فیلم سینمایی متفاوت است. یک فیلم سینمایی هم حتی وقتی به شبکه نمایش خانگی میآید، مخاطبانش تفاوت میکند.
چه کسی پوستر فیلم را سفارش میدهد؟
ما یک زنجیر داریم، یک سر زنجیر، حلقه سفارش است که از اثر برمیخیزد، حلقه وسط طراح گرافیک است و حلقه آن یکی سر زنجیر مخاطب است. هریک از این سه حلقه اصلی زنجیر نباشد، نمیتواند اتفاق گرافیک بیفتد، یعنی اگر سفارش را برداریم و مخاطب و طراح باقی باشند، اسم آن اثر میتواند نقاشی باشد، اگر مخاطب را برداریم معلوم نیست که اثر برای کجاست و در گالری هم میتواند نمایش داده شود،
در صورتی که یک اثر گرافیک به چاپ و در حقیقت رسانه مرتبط است. دو حلقه دیگر هم می توان به این زنجیر افزود که همیشه هم حضور دارند، یک حلقه سفارشدهنده بین سفارش و طراح، که در مورد سینما این سفارشدهنده یک زمانی کارگردان بود و بعد تغییر کرد، تهیهکننده شد و اکنون بیشتر پخشکننده است. یک حلقه دیگر هم بین طراح گرافیک و مخاطب هست که آن رسانه است. گرافیست برای این اثر گرافیکی که طراحی کرده چه مدیومی قائل است، میخواهد بیلبورد شود، چاپ شود، در بقالیها زده شود، سردر سینما نصب شود، بروشور یا آگهی روزنامه و مجله باشد؟ پس رسانه هم مهم است.
طراح گرافیک باید به همه حلقههای دو طرف خودش اشراف داشته باشد. به طور خاص در مورد پوستر سینما، پوستر یکی از کارهایی است که گرافیست برای معرفی و تبلیغ یک محصول انجام میدهد و مدیای خاص خودش یعنی چاپ و نصب روی دیوار را دارد. دو حلقه سفارش و مخاطب در آثار مختلف تغییر میکنند، مثلا وقتی فیلمی جنایی، پلیسی، کمدی یا کودک باشد، بنا براین سفارش، مخاطب هم متفاوت میشود.
چرا پوستر فیلمها در سینمای ایران صرفا بازیگران فیلم را معرفی میکنند و جذابیت دیگری ندارند؟
حلقه بین سفارش و طراح، یعنی سفارشدهنده از یک زمانی تغییر کرد. در دهه ۶۰ وقتی بنیاد سینمایی فارابی تاسیس شد، بسیاری از سفارشها سامان گرفت و در حقیقت سفارشدهنده بنیاد فارابی شده بود و یک سیاستی را دنبال میکرد و یک سلیقه ای هم وجود داشت؛ آن دوران دورانی است که پوسترهای سینمایی ایران رشد کردند. قدیمتر از آن، وقتی که موج نوی سینمای ایران با فیلمهای کیمیایی، مهرجویی، بیضایی و تقوایی راه افتاد، باز نوع سفارش و سفارشدهنده تفاوت کرده بود و نوع مخاطب هم داشت دگرگون میشد.
در دوره اوجی که بنیاد فارابی داشت، سفارش به کارگردانها منتقل شد و این دگرگونی اتفاق افتاد. اگرچه سفارشدهنده، تهیهکننده یا استودیو بود، ولی من با کارگردان مولف طرف بودم، او اطلاعات را به من می داد و من آن سفارش را انجام میدادم. بعد از مدتی سفارشدهنده تبدیل به تهیهکننده شد که همچنان اوضاع خوب بود، همان طور که این شیوه هالیوود و بالیوود هم است و تهیهکننده پوستر را سفارش میدهد و کارگردان از یک جایی به بعد دیگر در توزیع فیلم حضور ندارد.
سفارشدهنده چه کسی بود؟
از یک زمانی به طورکلی پخشکننده کار سفارش را دست گرفت که آغاز دوران نازل شدن پوسترهای سینمای ایران است. به این علت که فقط به بازار و فروش فکر میکند و البته این فکر بازار و فروش از آغاز تولید فیلم شروع شده، برای همین میبینید بیشتر فیلمهای ما به سمت کمدیهای کلیشهای و پرفروش رفتهاند. وقتی این فیلمها از طریق پخش هم قرار است پول بیشتری دربیاورند، معلوم است که چه نوع خواستهای در پی میآورد و چه سلیقهای میتواند بر آن حاکم شود. وقتی هم خود سفارش نازل است و هم سفارشدهنده به این نازل بودن دامن میزند، پوسترهای ما در سینما دچار این نقیصه میشود که شاهد هستیم. از طرفی موضوع قابل نقد و تأمل این است که پوستر تمام تولیدات سینماییمان را وقتی در شبکه نمایش خانگی توزیع میشود، در سوپرمارکتها و بقالیها میبینیم، در صورتی که پوستر فرهنگی است، قرار است که فرهنگی باشد.
علاوه بر فیلمهای کمدی سطح پایین، چرا در مورد پوستر بقیه فیلمهای سینمایی هم اتفاق ویژهای نمیافتد؟
چون کارگردان مولف کنار زده شده است، حق دخالت ندارد و حتی تهیهکننده هم دخالت چندانی نمیکند یا او هم تن داده است به این موضوع که حتما باید بفروشد، زیاد هم بفروشد. پخشکننده برای هرچه پرفروشتر بودن، یک فرمول خاصی در ذهنش است که من اعتقادی به آن ندارم. آن فرمول این است که باید ستاره محور باشد، همچنان که خود تولید ستاره محور شده و خب وقتی تولید ستاره محور است، پخشکننده هم میخواهد آن ستارهای که این همه برایش هزینه شده است، تصویرش بزرگ و با رنگ و لعاب روی پوستر بیاید. میبینید که این زنجیره به هم پیوسته، دارند با هم کار میکنند و نازل بودن در کل زنجیره اتفاق میافتد.
تفاوتی بین فیلمهای هنری، شخصی و تجاری در طراحی پوستر هست؟
معمولا آن ها که هنری هستند یا ادعای هنری بودن دارند یا دلشان میخواهد که هنری باشند، قطعا میروند سراغ طراحی که فرهیختهتر کار میکند، مثل فیلمهایی که در هنر و تجربه نمایش داده میشود و آن جا پوسترها سالم است چون نمیخواهند آن چنان فروش بالایی کند و خود اثر و مخاطبی که آن اثر را میبیند، برایشان مهم است، اگرچه آن مخاطب اندک است. اما برای آن دو دسته دیگر، این نازل بودن خود اثر و تبلیغاتش را شاهد هستیم.
خود شما هنگام طراحی پوستر به چه چیزهایی توجه میکنید؟
به خود اثر؛ من سعی میکنم به سفارشدهنده کاری نداشته باشم که چه میگوید یا چه فشاری میخواهد بیاورد. واقعا اگر بخواهد فشار بیاورد و سلیقه یا نگرش خاصی یا سلیقه شخصیاش را تحمیل کند قطعا انجام نمیدهم، عذرخواهی میکنم. چون من موظف هستم که شناسنامهای برای اثر بسازم، حالا اگر سفارشدهنده متفاوت بشود نباید کار من تغییر کند، چون اثر و شناسنامهای که میخواهد باقی بماند مهم است.
در مورد اثر اول به ژانر فیلم و قصه توجه میکنید؟
به تازگی این طور شده که معمولا طراح گرافیک زمانی وارد کار میشود که فیلم در حال تدوین است یا به انتها رسیده است. در قدیم حتی من چون قرار بود تیتراژ هم بسازم، زمانی که فیلم برداری آغاز میشد در بسیاری از فیلمهای کارگردانهای مولف حضور پیدا میکردم، این حضور باید با دیدن اتفاق بیفتد. در تئاتر هم همین طور است، وقتی نمایش نامه توسط طراح خوانده میشود، بهتر است که تمرینها و اجرای نزدیک به اجرای نهایی را هم ببیند تا فضا به طور کلی دست طراح بیاید.
چرا در ایران به طراحی پوستر فیلم توجهی نمیشود؟طراح خوب کم داریم؟
نه طراح کم نیست، پوستر فیلم در سینمای ایران به سمت فروش بسیار رفته است و از آن طرف مانند هر کالای دیگری، تولیدکننده دوست دارد که هزینه کمتری کند، پس سراغ طراحانی میرود که نه تنها حرفش را گوش کنند، بلکه دستمزد پایینی هم بگیرند. چقدر هزینه کنیم و چقدر بفروشیم، هرچه کمتر هزینه کنیم، هرچه بیشتر بفروشیم. به نظر آن ها دستمزد ما بالاست! اما در مورد آن ستارهها که همهمان آگاه هستیم این طور نیست، یعنی دستمزد آن ها، حتی اگر بسیار بالا باشد باید پرداخت شود.
در ایران جایزهای وجود دارد که مختص پوستر فیلم یا بهترین طراح پوستر باشد؟
فقط جشنواره فیلم فجر است. سیزده سال پیش، با انجمن طراحان گرافیک، بینال پوستر تهران را راه اندازی کردیم و من هم دبیرش بودم، اما همان سال اولین و آخرینبار بود و بعد از دولت نهم، بودجه این بینال قطع شد.
خارج از ایران چطور؟
نه به طور خاص برای پوستر فیلم، اما به طور کلی برای پوستر، جوایزی وجود دارد. در کشورهای متفاوتی که سابقه پوستر دارند مثل بعضی کشورهای اروپای شرقی، لهستان، روسیه، مکزیک، ژاپن، بینالهای خاص پوستر وجود دارد که فیلم هم شاملش میشود.
- 16
- 1