جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۴:۲۵ - ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۷۲۵۲
هنرهای تجسمی

مجسمه‌های خنده‌دار!

گفت‌وگو با سازنده سردیس‌های عباس کیارستمی و عزت‌الله انتظامی

علیرضا آسانلو,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی
«تجلیل کردن از بزرگان و مفاخر و حتی قهرمان‌های مردمی یا کارگرها، کار درستی است و حد فرهنگی جامعه را نشان می‌دهد. اثر هنری در سطح شهر اگر قابلیت هنری داشته باشد جامعه را آرام و شاد می‌کند و زندگی به جامعه می‌آورد. به نظر شما چرا خیلی‌ها به فلورانس می‌روند؟ مگر می‌خواهند چه ببینند. یک چیزی که حال آنها را خوب می‌کند.»

این جملات بخشی از سخنان یک سازنده سردیس است که در گفت‌وگو با ایسنا مطرح می‌شود.

 

در دنیا ساخت مجسمه و خصوصاً سردیس مشاهیر امری مرسوم است. بالطبع این اتفاق در ایران نیز رخ می‌دهد. ولی گاهی اوقات در ساخت سردیس از مشاهیر شاهد تفاوت چهره اصلی با مجسمه ساخته شده هستیم. حال در این راستا تصمیم گرفتیم نظر تعدادی از مجسمه‌سازان را جویا شویم تا علت مشکلاتی که بعضاً در ساخت برخی سردیس‌ها پیش می‌آید را جویا شویم.

 

علیرضا آسانلو، مجسمه‌ساز و نقاش که در کارنامه کاری خود ساخت سردیس از چهره‌هایی همچون عباس کیارستمی، عزت‌الله انتظامی، ملک‌الشعرای بهار و… را دارد، درباره سردیس‌هایی که از چهره مشاهیر ملی ساخته می‌شود، بیان می‌کند: ممکن است مجسمه‌های زیادی از چهره‌های مطرح ساخته شود که اگر یک کارشناسی درست بر روی آنها صورت نگیرد اساساً مردود هستند.

 

او در ادامه دلایل اهمیت ساخت سردیس از مشاهیر و چهره‌های ملی را چنین برمی‌شمارد: همه جای دنیا از مشاهیرشان به دلیل اینکه در جامعه تأثیرگذار بودند و باعث تغییر شده‌اند، سردیس‌هایی می‌سازند. سردیس‌ها ساخته می‌شوند تا بعدها با دیدن آنها چهره‌های ملی و کارهایی که کرده‌اند را به یاد بیاوریم و بتوانیم از تاریخ و گذشته خود درس بگیریم و در ادامه راه بزرگان خود حرکت کنیم. ولی اگر تاریخ معاصر را مرور کنیم متوجه می‌شویم که خیلی از اتفاقات غلطی که در دنیا در حال رخ دادن است به دلیل ندانستن تاریخ است. چراکه مجبور شده‌ایم به دلیل فراموش شدن برخی حقایق و کارهایی که پیش از این صورت گرفته، مسیرهای گذشته خود را دوباره دنبال کنیم.

 

آسانلو اضافه می‌کند: در ایران چلچراغی از مفاخر وجود دارد که باعث شدند ایران باقی بماند و رشد کند. زمانی که یک شخصیت جنبه ملی پیدا می‌کند اگر حتی یک روز هم بیشتر زندگی کند می‌تواند مسیر تاریخ و زندگی ما را عوض کند.

 

او همچنین با ذکر این سوال که چرا باید با اثر هنری کاری کرد که مشاهیر از یاد نروند؟ پاسخ می‌دهد: زیرا هنر سه بعد دارد؛ یک بعد آن شکل است. دو بعد دیگر به موضوع و محتوا برمی‌گردد. یعنی زمانی که هنرمند مجسمه‌ای از شهید همت می‌سازد تنها نباید به دنبال شباهت ساخته‌ی خود با شخصیت اصلی باشد، بلکه باید مسیری را که آن فرد طی کرده را در اثر ببینیم. اما به ندرت پیش می‌آید که یک هنرمند موفق به انجام این کار شده باشد.

 

این مجسمه‌ساز با بیان اینکه اثری می‌تواند ماندگار باشد که نتوان آن را حذف کرد، بیان می‌کند: به عنوان مثال اگر ما بخواهیم مجسمه فردوسی را از میدان فردوسی برداریم هویتی از شهر گرفته می‌شود و ماهیتی از دست می‌رود. به این دلیل نمی‌توان آن را حذف کرد. چون یک اثر موفق است. مجسمه میدان فردوسی به گونه‌ای است که وقتی اسم فردوسی می‌آید مردم ناخودآگاه به یاد این مجسمه می‌افتند چراکه آن را به عنوان چهره فردوسی پذیرفته‌اند.

 

او در همین راستا اضافه می‌کند: ۸۰ درصد کارهای هنری که عجولانه و با صرف هزینه‌های کلان در سطح شهر نصب می‌شوند، بی‌ربط هستند و سیاست دقیق و روشنی از ساخت این مجسمه‌ها وجود ندارد. به گونه‌ای که حتی اگر آنها را جا به جا کنیم نبودشان احساس نمی‌شود.

 

این هنرمند همچنین درباره روند عجولانه پروژه‌های ساخت سردیس و مجسمه برای مشاهیر در ایران، می‌گوید: یک بار در آمریکا به من سفارش ساخت یک پرتره از مولانا داده شد. ولی به من گفته شد که باید از مولانا چندین مجسمه در حالات و سبک‌های مختلف بسازم تا اینگونه راحت‌تر بتوانند به آن چیزی که می‌خواهم در کارم بیان کنم، برسند و انتخاب بهتری داشته باشند. من از این حرف تعجب کردم. وقتی به آنها گفتم این کار زمان و هزینه زیادی می‌خواهد گفتند که مشکلی نیست. در نهایت حدود ۱۰ نسخه به آنها ارائه دادم که چند ماه مورد بررسی قرار گرفت.

 

او ادامه داد: توجیه آنها این بود که ۳۰۰ سال دیگر آنها نیستند و حتی اسمشان هم فراموش شده ولی مجسمه باقی خواهد ماند. بنابراین برای ساخت سردیس شهری باید در بخش کارشناسی حساسیت وجود داشته باشد. من خودم برای شهرداری کار کرده‌ام. یک فرصت کوتاه و یک عکس در اختیار هنرمند قرار می‌دهند و به نظرشان انجام این کار به هیچ تحقیق و بررسی نیاز ندارد و لزومی ندارد که هنرمند آن شخص را بشناسد و شناختی روی او داشته باشد.

 

علیرضا آسانلو,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی

این مجسمه‌ساز سپس چنین بیان می‌کند که به نظر او ساخت مجسمه و سردیس در مدت زمان کوتاه توجیه پذیر نیست؛ چراکه در نهایت کار خوبی تحویل داده نخواهد شد. اگر هنرمندی در یک برهه زمانی توانایی انجام پروژه‌ای را ندارد بهتر است آن کار را قبول نکند که در آخر به دلیل خراب شدن کارش همه او را به تمسخر بگیرند.

 

آسانلو همچنین مثالی از بدساخت بودن برخی سردیس‌ها بیان می‌کند: جایی را در تهران می‌شناسم که سردیس مشاهیر مختلف کار گذاشته شده و بدنه همه آنها یکی است و تنها چهره‌هایشان فرق دارد. این امر خنده‌دار است و اصلاً کسی هم به چنین چیزی معترض نیست و خیلی هم به این کارشان افتخار می‌کنند.

 

از او درباره جایگاه ایران در حوزه ساخت سردیس برای مشاهیرش سوال می‌کنیم، پاسخ می‌دهد: در بین مجسمه‌سازانی که در ایران هستند، تعداد کسانی که بتوانند پرتره بسازند و آناتومی بدن و صورت را بشناسند زیر ۱۰ نفر است. در بین این ۱۰ نفر نیز شاید تنها پنج نفر آنها بتوانند این کار را انجام دهند. اما به دلیل روابط و ضوابطی که برخی افراد دارند کارهایشان با هر کیفیتی در سطح شهر قرار می‌گیرد. این باعث می‌شود که حتی کسانی که کارهایشان خوب بوده برای به دست آوردن پول وارد برخی بازی‌ها شوند. فشارهای اقتصادی و مشکلات جامعه حتی هنرمندان خوب را هم وارد برخی بازی‌های نادرست می‌کند.

 

این هنرمند معتقد است که با برخی از مشاهیر برخورد سیاسی و جناحی می‌شود ولی نمی‌توان حضور این افراد را در تاریخ انکار و یا حذف کرد.

 

او در همین راستا ادامه می‌دهد: حال اینکه بیایند از برخی مشاهیر تعداد زیادی مجسمه بسازند ولی از برخی دیگر هیچ اثر هنری به چشم نخورد کار درستی نیست چون تک تک مشاهیر ما رنج کشیده و برای کشور خود تلاش کرده‌اند. البته تاریخ در نهایت کار خود را می‌کند و نمی‌توان این افراد را حذف کرد.

 

آسانلو درباره ساخت مجسمه زنده‌یاد «عزت الله انتظامی» و «عباس کیارستمی» بیان می‌کند: به یاد دارم که برای ساخت مجسمه آقای انتظامی از همان ابتدای شروع کار، آقای بابک برزویه همراه من بود و از کارم یک مستند ساخت. بررسی‌های زیادی را برای این کار انجام دادم و چندین بار هم در مراحل ساخت با آقای انتظامی صحبت کردم. برای سردیس آقای عباس کیارستمی نیز از پسر او و خیلی از آشنایانش درباره ویژگی‌های چهره او سوال کردم.

 

او با بیان اینکه در ساخت مجسمه فقط بحث شباهت مطرح نیست، می‌گوید: یک فرد دارای طبقه اجتماعی است که باید در کار مشخص شود. همچنین فرد بر اساس جایگاهش در اجتماع یک استایل و تیپ دارد. مثلاً بر اساس نحوه لباس پوشیدن افراد تقریباً می‌توان نوع و حوزه شغلی آنها را حدس زد. ولی در بحث کاراکتر همه چیز جزئی‌تر می‌شود چراکه هرکس رفتارها و ویژگی‌های منحصر به خود را دارد. مثلاً نوع نگاه، خندیدن یا لبخند زدن، اخم کردن یا راه رفتن.

 

آسانلو اضافه می‌کند: در ساخت اثر هنری باید شباهت شکلی کار، موضوعی که باعث شده یک مجسمه ساخته شود و اینکه آن مجسمه چه می‌خواهد بگوید، بیان شود. اینکه ما یک مجسمه از ستار خان بسازیم کار خوبی است ولی باید دید که چرا و بر اساس چه موضوعی می‌خواهیم آن مجسمه را بسازیم. مثلاً در خانه موزه مشروطه تبریز دو مجسمه از باقرخان و ستار خان قرار داده‌اند که بدن هر دوی آنها یکی است و تنها سرهایشان تفاوت دارد در حالی که نباید اینگونه باشد چراکه این دو شخصیت از لحاظ ویژگی اندامی و یا طرز ایستادن با هم متفاوت بوده‌اند. بهتر است در چنین مواقعی مجسمه ساخته نشود یا اگر ساخته می‌شود درست انجام شود.

 

 

  • 11
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش