تحرک چهرههای مشهور در فضای مجازی به یک داستان طول و دراز بدل شده است. زنان و مردان بازیگر و ورزشکار و اهل موسیقی که بنا بر احساس مسئولیت خود نسبت به جامعه، در تلاش برای ارائه پرترهای مردم پسند از دلمشغولیهای خود مدام در فضای مجازی به اظهار نظر مشغولند.
شمشیری دولبه! حالا منتقدانی دارند که به آنها اعتراض میکنند که چرا در هر مسئلهای وارد میشوید و اظهار نظر میکنید و از آن سو همان منتقدان آن پستهایی که باب طبعشان است را با شور و هیجان بازنشر میکنند.
در نگاهی بدبینانه این حضور در فضای مجازی شاید تسکین دهنده وجدان این چهرهها در قبال دریافت دستمزدهای کلان و نه چندان پرزحمت آن هم در یکی از سختترین دوران اقتصادی کشور باشد. اما هرچه هست نمیشود از تاثیر این جملات و پستهای کوتاه چشم پوشی کرد. پایگاه اجتماعی آنان این اجازه را میدهد که دیدگاه هایشان در میلیونها مخاطب رسوخ کند و گاه حتی به یک موج بدل شود.
این یک ظرفیت است و بسته به نوع استفاده مخاطب میتواند متفاوت باشد. در این حوزه سه بازیگر زن سینمای ایران پا را از محدودههای خطرو خطوط قرمز آن سوتر گذاشته اند و فارغ البال و با صراحت دیدگاههای خود را منتشر میکنند.
دیدگاههایی که مدام با آرای بخشهایی از اجتماع و حاکمیت برخورد میکند. مثل موجهایی که بر ساحل میکوبند. آرای این سه. زن جدا از ناپختگیهای احتمالی و شتابزدگی و احساساتی گری شان، میتواند نشانههایی از تکاپوی مدرنیته در نفس کشیدن جامعه ایرانی امروز لحاظ شود. چرا که آنان مدام بر مسائلی تاکید میکنند که در جامعه ایرانی و در نظام ایران الزاما پذیرفته نیستند.
مسائلی مثل حقوق اجتماعی زنان، حق انتخاب پوشش، آزادیهای سیاسی و اجتماعی و حق استفاده آزاد از شبکههای اجتماعی مخالفان این سه زن، اما بر یک وجه پارادوکسیکال پای میفشارند. این که این سه زن خودشان از شفافیت لازم و ایده آل در یک دنیای مدرن بی بهره اند.
این که مثلا دستمزدهایشان را خودخواسته پنهان میکنند و یا این که با درآمدهای مشکوک سروکار دارند. این که کسب و کار مثلا همسرشان مشخص نیست و این که مسائل اقتصادی هم مثل مسائل اجتماعی نیازمند نسیم مدرنیته است.
هر چه هست ما این سه نفر را داریم که سعی میکنند به شکلی جدیتر در شبکههای اجتماعی حاضر باشند و پرترهای متعهدتر نسبت به دیگر همتایان خود ارائه دهند.
ترانه علیدوستی
هر اتفاقی که در حوزه زنان بیفتد باید منتظر باشیم تا ترانه علیدوستی ۳۴ ساله به عنوان یکی از اولین نفرات وارد عمل شود. او یک توئیت باز حرفهای است و از قدیمی ها! به همین دلیل تمرکز خود را بر این شبکه گذاشته و با لحنی صریح به همه اتفاقات پیرامون خود واکنش نشان میدهد.
ورزش زنان را با وسواس پیگیری میکند و هر اتفاقی در این حوزه را مانند یک خبرنگار و رسانه پوشش میدهد. او همچنین از طرفداران سفت و سخت ورود زنان به ورزشگاه است و مصاحبه ویدئویی او با شهیندخت ملاوردی نشان داد که توانایی هایش در این زمینه کم نیست ترانه علیدوستی، اما از سیاست هم غافل نیست. همین چند روز پیش بود در نامهای که از سوی عدهای از هنرمندان به موگرینی فرستاده شده، پای آن را امضا کرد و خواستار حفظ برجام شد.
او همانطور که به برخی سیاستها و سیاستمداران ایرانی انتقادهای سفت و سختی دارد، به همان نسبت نیز به ترامپ و سیاستهای او نیز اعتراض دارد. با هر صحبت ضد ایرانی ترامپ، ترانه علیدوستی در قامت یک ایرانی تمام عیار ظاهر میشود و تندترین واکنش را نشان میدهد. همین موضع گیریهای او سبب شده تا برخی کاربران مخالف نظام نیز جزو منتقدان او در بیایند و به او حمله کنند. البته نباید از حس طنز او نیز به راحتی گذشت. در یکی از موارد یکی از منتقدان او و مهناز افشار، با عکسی فتوشاپی تلاش کرده بود تا آنها را به سخره بگیرد. ترانه علیدوستی هم با طیب خاطر این عکس را باز نشر کرده و گفته بود: «باز مو خوشگلها رو دادید به مهناز؟!»
مهناز افشار
پیگیریهای او در حوزههای اجتماعی کاملا قابل رویت است و تلاش میکند تا جایی که ممکن است از سیاست به دور: باشد. فرزندان بد سرپرست، زنان سرپرست خانوار و پیگیری: دغدغههای افراد دارای معلولیت جزو فعالیتهای پر رنگ او: در فضای مجازی به شمار میرود. اتفاقهای دلخراش برای! کودکان او را به شدت متاثر میکند و در پستهای مختلف تلاش میکند توجه افکار عمومی را به کودکان و ایجاد قوانین سختگیرانهتر جلب کند. ورزش زنان را نیز در کنار اینها فراموش نمیکند و حتی به استادیوم میرود و عکسشان را منتشر میکند تا تنها نباشند.
مهناز افشار البته به جز توئیتر، در اینستاگرام نیز فعالیتهای متنوعی دارد و از این رو جنس کارهایش در فضای مجازی با ترانه علیدوستی متفاوت است. او این روزها با یک پروژه جدید خبر ساز شده و حمایت ویژه از: آن میکند. کمپین «خانم گزارشگر» که در آن برخی کاربران و روزنامه نگاران ورزشی در تلاش هستند تا مسئولان را مجاب کنند که زنان نیز به گزارش مسابقات فوتبال بپردازند.
علاقهمندان زن، گزارشهای خود را فرستاده اند و او نیز بخشی! از آنها را انتشار میدهد. او در این زمینه گفته بود: «در روزگاری که زنان حتی در بالاترین سطح فوتبال و بسکتبال مردان جهان داوری میکنند، زنان ما در عرصه ورزش از کمترین حضور بهره میبرند. خانم گزارشگر ایده بسیار خوبیه که زنان رو به عرصه! گزارشگری وارد کنیم.» این ایده، اما مثل بسیاری از ایدههای جدید، فعلا با واکنشهای مختلفی رو به رو شده و مشخص نیست سرنوشت این ماجرا به کجا میرود. او هم البته در توئیتر: با ترانه علیدوستی مراوده دارد و در پاسخ به او که در مورد عکس منشوری گفته بود چرا مو خوشگلها را دادید به مهناز نوشته بود: «باز خوبه تو عکس خالکوبی نداریم وگرنه همه منشوری میشدیم.»
باران کوثری
باران کوثری با وجود آنکه از این دو بازیگر کوچکتر است و ۳۲ سال سن دارد، اما همواره کنشهای سیاسی را در اولویت خود قرار داده و البته خودش هم تلاش میکند در فیلمهایی با مضامین سیاسی واجتماعی بازی کند. او تا حالا هیچ صفحه رسمی در اینستاگرام و توئیتر نداشته، اما صفحه منتسب به او در اینستاگرام تا همین چند روز پیش، فعالیتهای تند و تیزی داشت.
هیچ کس، اما نمیداند چرا صفحه اینستاگرام منتسب به او از هفته پیش ناگهان فعالیت خود را متوقف کرده است.
آن هم باران کوثری که اصولا عادت ندارد هیچ صحبتی را بدون پاسخ بگذارد. او حتی رائفی پور را هم از | واکنشهای خود در امان نمیگذارد. همین چند وقت پیش بود که! رائفی پور کنایههایی به مهدوی کیا و کریم باقری به خاطر حضور در تبلیغها زده بود. در میان انتقادها و واکنشها ناگهان باران کوثری | از راه رسید و نوشت: «درک اینکه امثال مهدوی کیا و باقری با و تبلیغ کالای ایرانی با توجه به کلی پیشنهاد خارجی یا با تاسیس آکادمی کیا برای پرورش فوتبالیستهای با استعداد ایرانی، چه خدمت بزرگی به کشورشون میکنند؛ خیلی کار دشواری است!
اگر بنا به مصرف کالای داخلی و رونق تولید داخلی هست کاش | این خوشمزگیها رو نکنین. مهدوی کیا و باقری سال هاست که برای مردم اثبات شدن. بذار مهدوی کیا دوغش رو تبلیغ کنه و شما هم ... هر کس به کار خویش...» یا پس از اکران فیلم «من عصبانی نیستم» در یکی از صحبتهای صریح خود گفت:
«فکر میکنم ترسناکترین چیز این است که من یا ما روزی در مقابل مردم قرار بگیریم یا در فیلمهایی بازی کنیم که کاملا سفارشی و ضد مردم هستند. باز هم میگویم واقعا ترسناک است که در مقابل مردم قرار بگیریم، زیرا هیچ قدرتی به اندازه مردم تاثیرگذار نیست. نمیدانم تا چه حد میتوانیم درباره سانسور تعیین کننده باشیم و تاثیر بگذاریم.»
روزنامه هفت صبح
فرید عطارزاده
- 17
- 2