به گزارش دیده بان ایران؛ پیمان قاسمخانی برای بار دوم ازدواج کرد و حمید فرخنژاد در این باره در اینستاگرام نوشت: «پیمان جان، میترا خانم گل پیوندتان مبارک»
ازدواج پیمان قاسمخانی و تبریک حمید فرخنژاد / عکسهمسر جدید پیمان قاسمخانی میترا ابراهیمی، مستند ساز و روانشناس سرشناس، در صفحه شخصی اش نوشت: «امسال تولدی دیگر بود. گرچه وقتی اومده بودی خواستگاری، تو اینستاگرم برامون پیش پیش عروسی گرفته بودن.»
گفتنی است تابستان گذشته میترا ابراهیمی با ابراز عصبانیت با شایع شدن ازدواج او با پیمان قاسمخانی نوشته بود: «فعلا که صفحهی دوم شناسنامهی من سفیده. اون عکسها هم که زحمت کشیدن پخش کردن هم عکسهای اکران مستند کامی بود، فیلمی که به کمک تهیهکنندهای به غایت انسان و عزیز به ثمر رسید. من قول میدم هر وقت تصمیم به ازدواج گرفتم از همهی دوستان نگران اجازه بگیرم.»
«با تمام اعضای خانوادهام درگیر ویروس کشندهی کرونا بودیم که خبر پخش شد. سیل تماس از سوی کسانی که در یک ماه قرنطینهی ما حالی نپرسیده بودند و حالا صاحبنظر بودند. کامنتها که «راسته واقعا؟» چطور به خودشان اجازه میدادند از تصمیم تو برای زندگیات، وقتی خودت هیچ ننوشتهای و نگفتهای بپرسند؟ برای من که در این فضای مسموم خبرهای سینمایی نبودهام تجربهی عجیبی بود و عمیقا دوست نداشتنی. یک شبه چند هزار نفر اضافهتر فالوت میکنند و لااقل من با این روحیه هیچ خوشحال نمیشم. از فردای خبر صفحات فیک دست به کار میشوند، هدایت شده و تابلو! جهت فحاشی و تهمت.
در دایرکت من و کامنتهای مربوط با من با منشن کردن و به پا کردن غوغایی که من وارد زندگی مردم شدم. اونقدر که به خودم شک میکنم و چک میکنم و میبینم خانوم رهنما هم در مصاحبههاشون گفتهاند که در زندگی سابقشان خیانتی ندیدهاند پس این موج که علاقهمنده من رو خانه خراب کن معرفی کنه چه قدر عجیبه! من در سی سالگی میشوم کودک، البته مرسی که من اینقدر خوب موندم ولی یهکم سی برای نوجوان هم زیاده چه برسه به کودک! بعد روانشناس بودنم محکوم است چون مثلا ارتوپدها پاشون نمیشکنه، متخصصین ریه سیگار نمیکشن، هیچ متخصص سرطانی به سرطان مبتلا نمیشود و هیچ روانشناسی عصبانی نمیشه چه برسه به ازدواج با فاصله سنی زیاد! یه مثلا همکاری هم از آب گلآلود ماهی گرفته بود که من درمان نشدهام و یکی هم خوب برایش نوشته بود یونگ هم حیف مرد واگرنه برای رابطهی فلان مدلیاش باید میآمد پیش شما درمان! مقدسسازی و تعصب هم نمیدانم میدانید یا نه از کم سوادیست. تمام روانشناسی میگه: هیچ نسخهی واحدی وجود نداره. کلیاتی هست اما وحی منزل نیست. بیاییم قول بدیم زرد نباشیم. بیاییم بازیچهی خبری که عمدا پخش شده نباشیم و هرچی به ذهنمان رسید ننویسیم و بدون شناخت با آبروی کسی بازی نکنیم. ما مردمی که زندگی خصوصیتری داریم نباید گول این رسانههای دروغگو را که معلوم نیست به چه قیمتی خودشون رو میفروشند، بخوریم.
ما مردم بیچارهای هستیم در این شرایط اما بیچاره بودن را دوست داریم اگر به خبر ازدواج یک هنرمند در این رکود اقتصادی و خطر مرگ هر کداممان این همه واکنش نشون بدیم. اصلا کرده یا نکرده! چه تاثیری در زندگی ما داره؟
و اما جواب سوال متاسفانه مهم: خیر! فعلا که صفحهی دوم شناسنامهی من سفیده. اون عکسها هم که زحمت کشیدن پخش کردن هم عکسهای اکران مستند کامی بود، فیلمی که به کمک تهیهکنندهای به غایت انسان و عزیز به ثمر رسید. من قول میدم هر وقت تصمیم به ازدواج گرفتم از همهی دوستان نگران اجازه بگیرم.»
- 19
- 1