پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۲:۰۶ - ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۲۰۴۲۸۰
فستیوال ها و جشنواره های هنری

کارگردان انیمیشن سینمایی «فیلشاه»:

جشنواره فجر نمی دانست با «فیلشاه» چه کند

هادی‌ محمدیان,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره

انیمیشن سینمایی در کشور ما مدیوم تازه‌ای است که خوشبختانه در آن رو به پیشرفتیم. هادی‌محمدیان، پس ازانیمیشن «شاهزاده روم» که داخل و خارج از کشور موفقیت‌های خوبی به دست آورد و در اکران عمومی خود بیش از پنج میلیارد تومان فروش داشت، به تازگی فیلم سینمایی «فیلشاه» را در جشنواره فیلم فجر اکران کرد؛ انیمیشنی با کیفیتی قابل قبول که می‌توان آن را با برخی از بهترین نمونه‌های خارجی مقایسه کرد. «فیلشاه» که برگرفته از یک داستان تاریخی-قرآنی است، ماجرای بچه فیلی را در جنگل آفریقا روایت می‌کند.

 

ريیس گله فیل‌ها صاحب فرزندی می‌‌شود که همه انتظار دارند جانشین ريیس گله باشد اما برخلاف تصور همه «شادفیل» بسیار دست‌و‌پا چلفتی است و هیکل گنده‌اش همیشه سبب تخریب و خرابکاری می‌‌شود. «فیلشاه» در مقایسه با اثر پیشین این کارگردان یعنی «شاهزاده روم»، بسیار متفاوت تر و از نظر سطح کیفی، به نقطه بالایی رسیده است. این انیمیشن پرکاراکتر دارای یک تیم ۲۲۰ نفره بود. محمدیان بقا و دوام اين انیمیشن را مدیون کار تیمی می‌داند. روزنامه قانون با این هنرمند به گفت‌وگو نشسته است که در ادامه می خوانید:

 

انیمیشن سینمایی در ایران چندان سابقه ای ندارد و بیشترین کار در اين حوزه، کارهای کوتاه و سریالی تلويزیون بوده است و ما به واقع چندان اثر سینمایی با کیفیتی که بتوان آن را در کنار نمونه‌های خارجی قرار داد، نداریم. شما این وضعیت را چگونه می بینید و اينكه از منظر شما جایگاه انیمیشن در کشور ما چقدر پیشرفت کرده است؟

سینمای ما به تازگی انیمیشن را به خود دیده است؛ درحالی که در دنیا قدمت زیادی دارد البته در ایران هم سال هاست کار انیمیشن ساخته می شود اما همان‌طور که اشاره کردید، بیشترسریال سازی وکارکوتاه بوده است.کارکوتاه انیمیشن ایران دردنیا شناخته شده و صاحب سبک است اما ساخت کار سینمایی بسیار پیچیده است و کمتراز۱۰کشوردر دنیا هستند که کار سینمایی تولید می‌کنند. وقتی کار سینمایی تولید و قرار است واردچرخه تولید شود، زمان بندی و هزینه ها و پارامترهای مختلفی مطرح می شوند. در دنیا کشورهای زیادی نیستند که به ساخت سینمای انیمیشن معروف باشند بلکه کمپانی‌های معروفي در این کار وجود دارند و مردم جهان نیز این کمپانی‌ها را می شناسند.

 

لزوم کمپانی در ساخت انیمیشن سینمایی چقدر احساس می شود؟

ما اگر بخواهيم انیمیشن را به صورت سینمایی داشته باشیم، باید به سمت کمپانی برويم.در انیمیشن مثل فضای سینمایی مرسوم نیست که یک کارگردان برود تهیه‌کننده پیدا کند. تیم تولیدوبازیگران راجمع کندوچندماه شوتینگ داشته باشندوچند ماه با هم کار کنند و بعد بروند سراغ تیم دیگر؛ انیمیشن نیازمند یک تیم مستقر است که چند سال با هم کار کنند و هماهنگ باشند. ما در هر پروژه حداقل دو سال کنار هستیم.

 

اعضاي تیم شما سال‌هاست مشغول فعالیتنداما اولین ساخته سینمایی‌تان «شاهزاده روم» است. دليل این تاخیر در ساخت سینمای انیمیشن چه بود با اینکه تا حدودي سابقه‌اي طولانی در این حوزه داشتید؟

ما کمتر از ۱۰ سال است که کار سینمایی انیمیشن برای کودک و نوجوان انجام می‌دهیم و از این جهت برای سینمای ایران تازگی دارد که دارای ابعاد بزرگ‌تری است. از طرف دیگر مخاطب ایرانی ذائقه‌اش توسط کارهای خارجی اغنا شده و به لحاظ ذائقه بصری غنی است وهرتصویری را نمی‌پذیرد. یکی از دلایل دیر رسیدن تیم ما به سینمای انیمیشن این بود که می‌خواستم از یک سطحی از کیفیت برخوردار باشیم. از دیگر معضلات ما در این حوزه، فرهنگ اجتماعی حاکم بر کشور است؛ ما کار گروهی بلد نیستیم و در نظام آموزشی نیزاهمیتی به این موضوع نداده‌اند. ما همواره فردمحور بوده ایم در حالی که انیمیشن یک کار تیمی است. ما کم کم این الفبا را یاد می گیریم.خوشبختانه در چند سال اخیر، روند رو به پیشرفتی داشته‌ایم. تیم ما از سال ۸۷ کارانیمیشن انجام می دهد. کم‌کم به این نقطه ای رسیدیم که تیم، این اعتماد به نفس را پیدا کرد که می تواند کار سینمایی انجام بدهد. «شاهزاده روم»راساختیم واستقبال خوبی هم ازآن شد.تصمیم داریم هرسال یک کارسینمایی را در یک برنامه ۱۰ ساله اکران کنیم.

 

این شکل کارکردن(تیمی) تاچه اندازه برای انیماتور ایرانی که چندان با کار گروهی اخت نشده، مشکل است؟

در واقع گروهی کار کردن ساده تراست.ما الفبای کار گروهی را یادنگرفته ایم وفکرمی‌کنیم به معنای دخالت کردن درکاریکدیگراست اما کارگروهی به معنای تقسیم وظایف،به شکل کارشناسی شده ودرست است.بچه‌های امروزبسیار باهوش وپیشرفته هستندوبه همین دلیل سرگرم کردن‌شان کار راحتی نیست و نیازمند کار تیمی است؛ بایددرحوزه‌های مختلف کارشناس وجود داشته باشد تا از آن‌ها مشاوره بگیریم. ما سرعت‌مان با تیم بیشتر می شود و کیفیت کار بالاتر می‌رود به شرطی که وظایف درست تعریف شود و هرکسی کار خود را به درستی انجام دهد.

 

«فیلشاه»در جشنواره فیلم فجر، به ‌دليل تازه بودن، موقعیت خاصی داشت وداوران رابا موقعیت جديدي آشنا کرد که تا پیش ازآن وجودنداشت.ازتجربه‌تان درجشنواره فیلم فجر بگویید؛ به اعتقادشمااین جشنواره می‌تواند انیمیشن را داوری کندیااینکه نیازمند یک جشنواره مختص انیمیشن هستیم؟

البته که جشنواره مختص انیمیشن (دوسالانه تهران)راداریم اماجشنواره فجر فضای متفاوتی است؛ چرا که ویترین سینمای ایران است و کسانی که در آن شرکت می کنند، مورد توجه قرار می‌گیرند. چگونگی برخورد با انیمیشن نيز برای خودش معضلی است و چون سینمای ما تاکنون این مساله را تجربه نکرده، برایش تازگی داشته و تفاوت سلیقه در نگاه به انیمیشن وجود دارد. اما زمانی که به فضای جهانی نگاه می کنیم، می بینیم انیمیشن همواره آوانگارد بوده است؛ در باکس آفیس و جشنواره‌های مختلف به عنوان یک کالای قیمتی شناخته می شود.کشوری که بتواند انیمیشن تولید کند، کشور پیشرفته ای درحوزه سینما شناخته می شود.درواقع باعث افتخار یک جشنواره است که افتتاحیه اش رابا فیلم انیمیشن آغاز کند یا به یک انیمیشن جایزه بدهد.

 

درجهان با انیمیشن دم‌دستی برخوردنمی کنند؛ چرا که این کار چندین هنر مانند تجسمی،سینما،موسیقی وتصویررادرخود جای داده وبه لحاظ هنری بسیارارزشمند است.ما درکشور خودمان به این ارزش پی نبرده‌ایم؛ چراکه سينماي ما هنوزارزش تولید و اکران انیمیشن را نچشیده است.درکشورهای دیگر وقتی انیمیشنی در باکس آفیس ساخته می شود،به‌طور حتم دررده اول تا سوم است چون به لحاظ پتانسیلِ جذب مخاطب، موقعيت خوبي دارد. فیلم سینمایی بزرگسال نمی تواند کودک ونوجوان رابه سینما بیاورد اماانیمیشن می تواند علاوه برکودک و نوجوان، خانواده هاراهم پای فیلم بنشاند.هنوز ظرفیت انیمیشن در کشور ماکشف نشده است و بدنه سینما نمی پذیرد که انیمیشن که عوامل سینمای رئال راندارد،بخواهددراین فضا جولان دهد. این اتفاق در جشنواره فجرافتاد؛ به‌طوري كه نمی‌دانستندبا«فیلشاه» چه کنند. جشنواره برای مامزایای زیادی داشت امانحوه برخورد و عذرخواهی‌های بعدش، برای وجاهت جشنواره درست نبود؛تخصصی‌ترین جشنواره سینما نمی‌داند با انیمیشن چه برخوردی کند یا می داند و به هر دلیلی، اتفاقات دیگری می افتد. اما در کل جشنواره برای ما نکات مثبتی داشت و توانستیم یک شناخت اولیه نسبت به مخاطب فیلم ها پیدا کنیم و از سوی دیگر به دلیل اینکه جشنواره، ویترین سینمای ایران است به دیده شدن ما کمک خوبی کرد.

 

امروز دیگر در دنیا مخاطبان انیمیشن فقط کودکان ونوجوانان نیستند و مخاطب بزرگسال زیادی هم دارند.شما در ساخت«فیلشاه»تا چه اندازه تلاش کردید همه گروه های سنی را به عنوان مخاطب خود قراردهید؟

تقسیم بندی گروه سنی بیشتردرتلويزیون اتفاق می‌افتد که شامل خردسال،کودک ونوجوان می‌شود.فیلم‌هایی که از نظر محتوا و تکنیک بسیار کودکانه وساده فهم هستند، بیشترمربوط به گروه سنی خردسال، یعنی زیر پنج سال است که فضای سینما به هیچ عنوان برای این گروه مناسب نیست. شما هر فیلمی درسینما بگذارید اين افراد به دلیل صدای بالاوتاریکی سینما،دچار وحشت می‌شوند. بچه‌های زیرپنج سال،جای‌شان درسینمانیست.امادرکل برای پاسخ به سوال شما باید بگویم که انیمیشن ها به سمت قهرمان های نوجوان وحتی جوان می‌روند. در واقع در اين حوزه سنی را مد نظر قرار مي‌دهند که هم کودک و نوجوان را پوشش دهندوهم بزرگسالان را. انیمیشن بسیار به رویا و خیال نزدیک است و این نوستالژی تخیلی درذهن همه ما بوده وهست؛رویا و کابوس‌های مابسیارشبیه به انیمیشن هستند به همین دلیل بزرگسالان نیز می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند. اما سختی کار انیمیشن این است که شماهمزمان باید بزرگسال وکودک را روی صندلی‌های سینما نگه دارید. بالانس کردن این موضوع بسیار سخت است وماهم داریم تجربه وتلاش می‌کنیم به نقطه‌ای برسیم که بتوانیم قدرت جذب هرمخاطبی را داشته باشیم.

 

ما پیشتر«شاهزاده روم»را از شما دیدیم اما«فیلشاه»به راستی یکی از با کیفیت ترین انیمیشن‌های ساخته شده دراین سال هابوده است.پروسه تغییرات تیم،از«شاهزاده روم» تا«فیلشاه»رابرای ما شرح دهید.

ماتیم مستقری داریم که قبل ازساخت«شاهزاده روم»باهم کارمی کردیم.یکی ازمسائل ساخت انیمیشن کوتاه این است که انیماتورها با بدنه جامعه ارتباط نمی‌گیرندوشاهد ری‌اکشن آن‌ها نیستندواطرافیان هم در بيشتر مواقع دارای ری‌اکشن‌های محافظه کارانه‌اي هستند. زمانی که«شاهزاده روم»باآن مقیاس اکران شد،مابا عكس‌العمل‌هاي مختلف آشنا شدیم که برا‌ي‌مان نتیجه خوبی به همراه داشت. ما در اکران‌های مختلف متوجه شدیم کجای کار تیرمان ما به خطا رفته است یا در کدام بخش ها به خوبی عمل کرده ایم.تمام این اتفاقات رابه صورت میدانی تحلیل کردیم و به تجربه بزرگی رسیدیم.دراین تجربه ها تلاش کردیم سن مخاطب را به شدت کم کنیم.دراکران های«فیلشاه»می بینید که بيشترمخاطبان ما کودکان وخانواده‌ها هستند.ما در«شاهزاده روم»فقط می‌توانستیم یک ربع اول کودکان راروی صندلی نگه‌داریم ولی در«فیلشاه»بچه‌های ۶،۷ سال به بالا،۸۰ دقیقه پای فیلم می نشینند.بچه ها با بزرگسالان فرق می‌کنندوبسیاربی‌رحم هستند.

 

شمامحکوم به سرگرم کردن آن‌هاهستید؛این براي‌ما تجربه شدوهمه چیزرافدای کودک ونوجوان کردیم.نگاه مابایداز منظربچه هاوفانتزی های ذهنی آن ها باشد.به ترتیب درفضاسازی ها،کاراکترهاوشخصیت پردازی‌ها، تیر ما به سمت کودک ونوجوان رفت.تلاش شدازمشاوران مختلف استفاده کنیم و سعی کردیم فیلمنامه رابه صورت گروهی بنویسیم واهمیت بیشتری برای آن قائل شویم. انیماتورهای ما برای اولین بار توانستند، انیمیشن را روی پرده ببینند.ماهمیشه روی مانیتور کار می کنیم و تبدیل آن به ابعاد بزرگ خیلی مشکل است. یک حرکت سه سانتی کاراکتر، روی پرده تبدیل به چند متر می شود. ما در تبدیل این دو مرحله به هم توانستیم قدم های مثبتی برداریم.

 

در بخش هایی که توانمند نبودیم، با برنامه نویسی و کدنویسی در کشور خودمان با بچه های ایرانی کار را جلو بردیم و یک خط تولیدبومی برای خودمان نوشتیم. هیچ کشوری در دنیا این تکنولوژی را به کسی نمی‌دهدوماموفق شدیم خط تولید بنویسم. ما در سخت افزارهمیشه لقمه آماده گرفتیم. همه اوایل فکرمی‌کردند که این چه کار خوبی است، خیلی راحت سخت افزارهایی تولید می کنند که ما بتوانیم انیمیشن بسازیم؛ به مرور که خودمان کار کردیم، مشخص شد که نمی‌خواهند کسی در دنیا پیشرفت کند وهمه تکنولوژی ها را برای خودشان می خواهند. من توهم توطئه ندارم اما می خواهم بگویم کشورهایی هستند که تکنولوژی انیمیشن را دارند و می خواهند آن را در انحصار خودشان داشته باشند و به بقیه اجازه فکر کردن نمی دهند و همه باید از فضای آماده آن‌ها استفاده کنند. ما خودمان برنامه نویسی و کدنویسی کردیم و توانستیم کار را به لحاظ کیفی ارتقا دهیم؛ البته این کیفیت هنوز مطلوب ما نیست و بسیاری از ضعف های‌مان را در حین کار متوجه شدیم. چون در بخش خصوصی هستیم و متوقف کردن پروژه غلط است؛ این بود که جلو رفتیم تا در پروژه های بعدی نکات منفی را درست کنیم.

این‌طور جا افتاده که وقتی از قصه ای تاریخی و قرآنی برداشت سینمایی می‌کنیم،انتظارها به سمت یک کار ضعیف وبی کیفیت می رود. شما برای باردوم از قصه ای تاریخی و قرآنی استفاده کردید؛باتوجه به نگاهی که گفتم، این کار برای شما ریسک نبود؟فکرنکردیدممکن است استفاده از همان مضمون،ریزش مخاطب داشته باشد؟

ما تجربه «شاهزاده روم» را هم داشتیم که یک قصه تاریخی بین ادیانی و دارای بستر دینی بود و دیدیم که همان قصه سومین فیلم پرمخاطب سال شد. این نشان داد که این مضامین ظرفيت كار دارند. اما انقدر این قصه‌ها بد ساخته شده‌اند که همه ذهنیت منفی دارند. ما راهی را شروع کردیم که حداقل نیازمند پنج اثر دیگر است که روند کاری و قصه هایی که انتخاب می کنیم، مشخص شود. تلاش ما این است که قصه های مختلفی را کار کنیم تا به یک بسته کامل فرهنگی برسیم.

 

ما به یک زمان۱۰ ساله نیازمندیم برای اینکه بتوانیم قهرمان‌هایی قابل استناد داشته باشیم. ما بايد بتوانيم برای هر طرز تفکری در کشورمان قهرمان داشته باشیم. روش ما در «شاهزاده روم» جواب داد. تیم ما به یک نکته بدیهی رسیده که در کشور ما متاسفانه چندان توجهی به آن نمی‌شود؛ سینما یک سرگرمی است. از یک طرف عده روشنفکر‌ي هستند که مخاطب برای‌شان اهمیتی ندارد و از طرف دیگر عده‌ای دغدغه فرهنگی دارند و فیلم هایی به شدت شعارزده تولید می کنند؛ همه فراموش می کنند که سینما یک بعد سرگرمی دارد و مخاطب می خواهد به اندازه یک ساعت هم شده از رویدادهای روزانه جدا شود و با سینمابه فضای متفاوتي دست پیدا کند.

 

این افراط و تفریط ها در کشور ما زیاد است. مخاطبان ما کودکان و نوجوانان هستند و باید آن ها را سرگرم کنیم؛ به همین دلیل نمی توانیم به سمت ساخت فیلم های روشنفکری برویم که کسی از آن ها سردرنیاورد و یک فضای پر از ایهام داشته باشیم. از طرفی هم نمی توانیم یک فضای شعارزده ایجاد کنیم بلکه باید بتوانیم بچه ها را سرگرم کنیم. خیلی ها ممکن است ما را محکوم کنند به واژه هایی نظیر سینمای بدنه و فیلمفارسی و اصطلاحاتی از این دست که خیلی هم درست نیست اما این یک واقعیت است که سینما نوعی سرگرمی است و این برای ما اولویت اول محسوب مي‌شود. هر قصه دیگری هم بخواهیم کار کنیم، بُعد سرگرمی و تفریحش بالاست و به همین دلیل از انیمیشن های ما با اینکه تم تارخی و دینی دارد، استقبال خوبی می شود.

 

انتخاب این تم مذهبی در اکران های بین‌الملل چه تاثیری روی مخاطب دارد؟ آیا آن‌ها را نیز می تواند جذب کند؟

متاسفانه درکشورخودمان به چیزهایی که داریم اهمیت نمی‌دهیم. اگر قراراست ما ترنسفورمرزبسازیم که بهتر ازمارا ساخته اند، اگر قرار است تم ابرقهرمانی بسازیم که «مارول»بهترازما ساخته است،اگرقراراست ژانرکمدی،وحشت و...بسازیم بازهم بهترین ها رادرجهان ساخته اند؛دراین شرایط ما باید به چیزهایی اتکا کنیم که مربوط به فرهنگ ملی و دینی خودمان است. این ها برای مردم دنیا جذاب است؛چیزهای ناشناخته ای که هنوز با آن ها آشنا نشده اند. در کشورهای مختلف از«شاهزاده روم»استقبال خوبی شد؛چراکه این قصه ها برای مردم دنیا جذاب است و حس کنجکاوی را در آن ها برمی انگیزد.

 

به دلیل تم مذهبی آثارتان، نگاه یک سری منتقدان به این شکل است که شما دولتی و ارگانی کار می کنید. البته فرقی که در این بین وجود دارد کیفیت کار است؛ ما در سینمای دولتی یا به اصطلاح نفتی، از نظر كيفي با فیلم های بسیار ضعیفي مواجه هستیم که بودجه‌های سنگین برای ساخت‌شان صرف شده است.

ازروزاولی که کار را شروع کردیم این مساله وجود داشته است.درابتدا باید بپذیریم هرکس دارای فضای اعتقادی خودش است وباید به هم احترام بگذاریم. سینمای نفتی که شما به آن اشاره کردید، در ابتدا بودجه بسیاربالایی دریافت می کنند و تلاش می‌شود هزینه‌ها پایین بیاید تا عوامل سهم خود را ازهمان بودجه اولیه بردارند و کاری به فروش فیلم و جذب مخاطب نداشته باشند اما«فیلشاه»آن‌قدرکارپرهزینه وپرجزيیاتی بود که این مساله به هیچ وجه درباره اش صدق نمی کند. مخاطب ما کودکان و نوجوانندوآن‌ها با بهترین انیمیشن‌های جهان روبه رو هستند. در این شرایط برای اینکه کیفیت لازم راداشته باشیم، محکومیم به رقابت کردن زيرا دنیا هر لحظه در حال پیشرفت کردن است.به همین دلیل نمی توان به راحتی کودک را در سالن سینما نگه داشت.انیمیشن«کوکو»با ۲۰۰ میلیون دلار بودجه ساخته شده است که اگرضرب در دلار امروز بکنیم، می بینیم که چیزی نزدیک به کل تاریخ سینمای ایران بودجه داشته است.کودکان امروز چنین انیمیشن هایی می بینند و ما باید با این ها رقابت کنیم؛ بنابراین نیازمند یک تیم بزرگ و با انگیزه هستیم. فیلم های ارگانی و دولتی از سمت مخاطب مورد استقبال قرار نمی گیرند چرا که او متوجه می‌شود فیلم سفارشی دیده است. بچه‌ها«فیلشاه»راخیلی دوست دارندامابه معنای این نیست که هیچ ایرادی ندارد.این فیلمی است که با انگیزه و عشق و علاقه ساخته شده است؛ پر از جزيیاتی است كه حتی می توانست نباشد اما ما به عشق بچه ها کار کردیم. اگر بخواهیم به این حواشی بپردازیم،«فیلشاه» تولید نمی شد. به مرور زمان کم کم این جا می افتد که یک تیمی روی پای خودش ایستاده و آثار با کیفیتی تولید می کند.

 

کمی درباره شخصیت ها ودوبله آن ها صحبت کنیم.اگرچه صنعت دوبله ما بسیار پیشرفته و حرفه‌ای است اما مدل کار «فیلشاه» در میان دوبلورها نیز تازگی دارد.این پروسه تا چه اندازه کار شما را سخت کرد؟

ما درصنعت دوبله، دوران طلایی داشتیم.دردنیادوبله انیمیشن به این شکل نیست ومانیز سعی کردیم فیلم رادوبله نکنیم؛ به همین دلیل درابتدابه صورت نمایشنامه قصه رادریک تصویر دو بعدی ساده اجرا کردیم. این مسیر متفاوتی ازدوبله است که دوبلورها نیز تجربه اش نکرده بودند. همان‌قدر که در ساخت تصویر روی پله های اول هستیم، درصدا هم ابتدای راهیم. دوبلورها تا تصویر نداشته باشند، حس نمی گیرند و نقش‌شان راخوب اجرانمی‌کنند اما تلاش کردیم از دوبلورهای با تجربه استفاده کنیم که دست کم ضعف تصویررابپوشانیم. این مسیر آزمون و خطاست و ما در حال تجربه آن هستیم. من خودم ازدوبله کارراضی هستم اما وقتی در این مقیاس اکران می‌شود نظرهای مختلفی وجود دارد.امیدوارم کار توسط مخاطبان حمایت شود.کاربعدی که ماشروع کردیم،نقاط ضعف دردوبله راازبین برده ایم؛ چرا که تجربه مان بیشتر شده است.درصداگذاری فیلم هم همین اتفاق افتاده است.اغلب در سینما فیلم های اجتماعی و آپارتمانی داریم که حجم اتفاقات در آن‌ها کم و صداگذاری راحت‌تر است وصدابرداری ها بیشتر سرصحنه انجام می شود اما انیمیشن خلأ است و چون اتفاقات در«فیلشاه»زیاد هستند،صداگذاری سختی داشتیم. وقتی صدابردار ما با این حجم از اتفاقات روبه رو می شود و صدای کمکی ندارد و قرار است ۸۰ دقیقه موزیک داشته باشیم دچار مشکل می شویم. در فیلم های ایرانی بیشترین زمان موسیقی فیلم۲۰ دقیقه در یک فیلم۹۰دقیقه ای است اما«فیلشاه» دارای ۸۰ دقیقه موسیقی بود و این کار را برای همه سخت کرد؛ با اين حال مسیر روشن است.

 

«فیلشاه»ریتم تندی دارد که برخی معتقدند ازضعف تدوین است،نظرتان دراین باره چیست؟آیا عامدانه چنین ریتمی را به‌خصوص دردقایق آغازین فیلم می خواستید؟

ما از ابتدا این ریتم تند را می خواستیم به این دلیل که بچه های امروزی ریتم تندی دارند. ما در«شاهزاده روم» دیدیم که سکانس های طولانی برای بچه ها خسته کننده بود. این ریتم تند موفق شد بچه ها را روی صندلی بنشاند. در سینمای بزرگسال کمتر پیش می آید کسی سینما را ترک کند ولی بچه ها این‌طور نیستند اگر یک لحظه از فیلم بیرون بیایند، دیگر پای آن نمی‌نشیند. این ریتم تند با همه انتقاداتی که وجود دارد، دست کم توانست بچه‌ها را روی صندلی نگه‌دارند.ما به این فکر کردیم کاری کنیم که بچه ها بیشتر با فیلم ارتباط بگیرند. این از بعد ایجابی نکته مثبتی بود اما از بعد دیگر کمی منفی وسلبی است؛ ما نمی خواستیم این اتفاق بیفتدوافتاد.

 

انیماتورهای ماهمه تلويزیونی هستندوهمیشه کارکوتاه کرده‌اند به اضافه اینکه در کشور ما انیمیشن آکادمیک نیست. انیماتور با نرم افزار شروع می کند؛ در حالی که در کشورهای پیشرفته، انیماتور باید دانشگاه برود، طراحی بیاموزد، آناتومی بشناسد، استخوان ها و مفاصل را بفهمد و تمام این مراحل را بگذارند و تبدیل شود به انیماتوری که باید خلاقیت داشته باشد که آن بُعد خلاقیت با چیزهایی مثل سفر کردن، نقاشی کردن، عکاسی و... رشد پیدا می‌کند. بچه های ما در رشته های دیگری تحصیل کرده اند و به انیمیشن علاقه دارند و کارشان را از نرم افزار آغاز می کنند. این ها نمی توانند حس را به درستی انتقال دهند. ما در سینما بازیگر داریم که ارزش افزوده فیلم است؛ بازیگر الف در یک فیلم می تواند فیلم را به اوج برساندوبازیگري هم می تواند یک فیلم خوب را خراب کند. بازیگران ما همان انیماتورها هستند که درانتقال حس هنوزنتوانسته‌اند تجربه کسب کنند. پلان ها را که کنار هم می چیدیم، احساس می کردیم حس نداردومجبورمی شدیم ازپلان‌ها بزنیم. از دقیقه دوازدهم به بعد ریتم خوبی داریم اما در ۱۰دقیقه اول ریتم فیلم تند می شود؛ چرا که اکشن است و نیاز به حس دارد و ما در انتقال حس ضعیف بودیم. این یکی از دلایلی بود که فیلم در قسمت اول تندتر شد. در کارهای بعدی این را درست می کنیم و سعی می کنیم کیفیت کار انیماتورها را بالا ببریم. اما این ریتم تند باعث شد بچه ها با آن ارتباط بگیرند.

 

سینمای کودک و نوجوان نسبت به دهه ۶۰ بسیار کمرنگ تر شده است. این فضا را چطورمی‌بینید؟

بله همین‌طوراست.جای خالی «فیلشاه» در سینمای ما احساس می شد. من در کودکی به واسطه کار پدرم زیاد سینما می رفتم اما سینمای کودک زنده بود و بچه‌ها سینما می‌آمدند. سانس‌های فوق العاده همواره مربوط به سینمای کودک بود. در دهه۷۰ و ۸۰ به طور کلی سینمای کودک از بین رفت و در دهه ۹۰ دوباره پا گرفت. احساس می کنم این سینما فراموش شده است؛ به همین دلیل ما برای زنده شدن آن تلاش می کنیم.

 

برنامه های آینده گروه چیست؟آیا درادامه ممکن است به ساخت انیمیشن هایی از داستان‌های ایرانی مثل داستان‌های شاهنامه تمایل پیدا کنید؟ در حال حاضر مشغول به چه فعالیت هایی هستید؟

تیم ما درحال حاضر نباید قضاوت شود.مابه دنبال یک مجموعه کامل فرهنگی هستیم که برای همه مخاطبان فیلم داشته باشیم. یک مدل جدیدی از قصه گفتن را آغاز کرده‌ایم که در کارهای بعدی مشخص تر می شود. ذائقه سنجی می‌کنیم که ببینیم مخاطب ازچه چیز بیشتر خوشش می آید؛ این به معنای موج سواری روی سلیقه مخاطب نیست امامخاطب برای‌مان بسیار مهم است. حداقل۱۰ سال طول می کشد که این کمپانی تبدیل به یک کمپانی مولد شود. کار جدید ما قصه ای است در تهران معاصر که مسائل محیط زیست در آن دخیل است. این اثر که حدود ۳۰ درصد از پیش تولید آن انجام شده، داستانی است که در دهه ۹۰ روایت می شود و به زودی از پوستر و اسم فیلم رونمایی خواهیم کرد.

 

نوا ذاکری

 

 

ghanoondaily.ir
  • 10
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش