دوشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۳
۱۷:۰۵ - ۰۲ بهمن ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۱۰۰۵۲۳
فستیوال ها و جشنواره های هنری

شغل کاراکترهای ٥ ستاره پرکار حاضر در جشنواره فجر

بازیگران جشنواره فیلم فجر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره

نشانه‌ها خبر از يك جشنواره جذاب مي‌دهد؛ امسال هم كارگردان‌هاي مطرح فيلم دارند، هم تعداد ستاره‌ها زياد است و هم چند فيلم در قامت «شگفتي‌ساز» ظاهر خواهند شد. چند موردش را در گزارش امروز برايتان نقل مي‌كنيم. منتها تصميم گرفتيم از زاويه‌اي متفاوت به مصاف سوژه برويم و آن چيزي نيست جز رونمايي از شغل كاراكترها. براي اين منظور سراغ كاراكترهاي بازيگران پركار رفتيم كه از قضا با آثار مهمي در جشنواره سي‌وهفتم حضور دارند. در خلال توضيح درباره شغل‌هاي هر شخصيت نقبي به فيلم‌ها هم زده‌ايم.

 

بهرام رادان؛ خیز بزرگ برای سیمرغ سوم

«آشفتگی»، «سونامی» و «ایده اصلی»

 

پرکارترین بازیگر جشنواره سی‌وهفتم است که با سه فیلم در این رویداد حضور دارد. البته یکی دو بازیگر هستند که از او بیشتر فیلم دارند، اما رادان تنها بازیگری است که در هر سه فیلم نقش اصلی فیلم‌هایش را بازی می‌کند. دو فیلم او به نام «آشفتگی» و «ایده اصلی» در بخش مسابقه حاضر هستند که می‌گویند برای اولی شانس زیادی دارد تا برای سومین بار برنده سیمرغ بلورین شود. ديگر فيلم او «سونامی» هم در بخش مسابقه فیلم‌های اول حضور دارد.  

 

آشفتگی / نویسنده

بهرام رادان در فیلم فریدون جیرانی، نقش یک نویسنده را بازی می‌کند که به هیچ جایی نرسیده و اوضاع چندان خوبی ندارد. از او چند عکس منتشر شده که دو گریم متفاوت دارد. با توجه به این‌که اطلاعاتی از داستان فیلم و شخصیت‌ها رسانه‌ای نشده، اینطور استنباط می‌شود که مخاطب این نویسنده را در دو موقعیت متفاوت می‌بیند. فضا و اتمسفر عکس‌هایی که او را با گریم سبیل و ریش تراشیده می‌بینيم به گونه‌ای است که انگار این نویسنده به لحاظ موقعیت اجتماعی و تمکن مالی یا به شرایط خوبی رسیده، یا این‌که این شرایط را از دست داده و وضع چندان مناسبی ندارد.

 

سونامی /عضو تیم‌ملی تکواندو

یکی از نقش‌های سخت کارنامه کاری بهرام رادان در همین فیلم «سونامی» رقم خورده است. او نقش یک تکواندوکار حرفه‌ای را بازی می‌کند که به عضویت تیم‌ملی ایران درآمده است و درواقع از این راه امرار معاش می‌کند. درام فیلم هم برمبنای زندگی حرفه‌ای این کاراکتر بنا شده است. طبق اطلاعات منتشرشده از فیلم نام کاراکتر بهرام در این فیلم مرتضی نژادی است که در المپیک لندن درحالی‌که در یک قدمی مدال قرار دارد، با چالشی ناخواسته مواجه می‌شود و کل زندگی حرفه‌ای‌اش تحت‌تاثیر این اتفاق قرار می‌گیرد.

 

ایده اصلی / مهندس

ایده اصلی دومین همکاری بهرام رادان با آزیتا موگویی است؛ در فیلم اول موگویی يعني «تراژدي»، رادان نقش یک جوان آسمان‌جل را بازی کرده بود؛ با تیپ آدم‌های خرده خلافکار. اما در «ايده اصلي» نقش یک مهندس را بازی می‌کند که مدیریت یک شرکت معروف و متمول را برعهده دارد. به لحاظ تیپ و ظاهر هم کاراکتر سعید پارسا خیلی نزدیک به تیپ و ظاهر خود رادان است. درام قصه دقیقا حول شغل این کاراکتر بنا شده، شرکت او وارد یک مناقصه می‌شود، مناقصه‌ای که دیگر شرکت‌ها برای برنده‌شدن در آن از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنند. یکی از رقبای پارسا، زن سابقش است.

 

شبنم مقدمی

«شبی که ماه کامل شد» و «زهرمار»

شرور و دردسرساز

 

تاكنون دو سيمرغ گرفته است و گفته مي‌شود در جشنواره امسال شانس هتريك دارد. سهم شبنم مقدمي از جشنواره دو فيلم «شبي كه ماه كامل شد» و «زهر مار» است كه اولي در  بخش سوداي سيمرغ پذيرفته شده و دومي در بخش نگاه نو. «شبي كه ماه كامل شد» دومين همكاري شبنم مقدمي با نرگس آبيار بعد از «نفس» است كه اتفاقا منجر به سيمرغ براي اين بازيگر شد. او در فيلم «زهرمار» جواد رضويان يك بار ديگر فيلم كمدي را تجربه كرده است.  

 

شبی که ماه کامل شد / چترباز

مقدمی در فیلم نرگس آبیار، نقش حساسی دارد، شبنم مقدمی نقش مادر الناز شاکر دوست را بازی می‌کند که عاشق عبدالحمید ریگی برادر عبدالمالک ریگی معروف می‌شود.  او زنی است پنجاه و چند ساله و  خانه‌دار که البته برای خود یک کار وکاسبی خانگی راه انداخته. کارش این است که از چابهار و آن حوالی اجناسی مثل پارچه و لوازم آرایش می‌آورد و به اهالی محله و در و همسایه‌ها می‌فروشد. شغل او از این جهت بار دراماتیک در فیلم دارد که در جریان یکی از همین سفرها که دخترش همراه اوست، با عبدالحمید روبه‌رو می‌شوند. او با این ازدواج مخالف است و دخترش به‌رغم میل باطنی او به عقد عبدالحمید در می‌آید. اگر آبیار مطابق با شخصیت‌های واقعی این کاراکتر را طراحی کرده باشد، مادر زن عبدالحمید، اهل قم است و لهجه غلیظی هم دارد.

زهر مار / ساقی مواد مخدر

یکی از دو کمدی جشنواره سی‌وهفتم که مقدمی در آن نقش زنی هم سن وسال واقعی خودش یا حتی یکی دو‌سال کوچکتر  را بازی کرد. یک زن خرده خلافکار که کارش خرده فروشی «شیشه» است و براثر یک نقشه از پیش تعیین شده در مسیر یک آدم مذهبی که قرار است در انتخابات شرکت کند، قرار می‌گیرد. از کاراکتر او دو عکس با دو تیپ متفاوت منتشر شده، یکی با پوشش چادر و دیگری با پوشش مانتو وروسری.  رونمایی از کاراکتر شبنم مقدمی با دو پوشش متفاوت این ذهنیت را ایجاد می‌کند که او دو نقش جداگانه بازی کرده، اما حالت چهره او در عکسی که با پوشش چادر منتشر شده نشان می‌دهد او همان کاراکتری است که پوشش مانتو و روسری دارد، اما به خاطر قرار گرفتن در یک موقعیت مجبور به استفاده از پوشش چادر شده است. عکس‌های منتشر شده از این کاراکتر با پوشش مانتو وروسری هم نشان می‌دهد که با شخصیتی شر و دردسرساز مواجهیم.

 

نوید محمدزاده

 « متری شش‌ونیم» و «سرخپوست»

از سرهنگ شهربانی تا خرده‌فروشی شیشه

 

نوید محمدزاده یکی از شانس‌های اصلی جشنواره سی‌وهفتم فیلم فجر است. او در بخش مسابقه با دو فیلم «متری شش‌ونیم» و «سرخپوست» حاضر است. فیلم اول دومین همکاری‌اش با سعید روستایی است و دومی، نخستین همکاری‌اش با نیما جاویدی محسوب می‌شود. نقش‌های نوید در هر دو فیلم کاملا به لحاظ تیپ، شغل و طبقه اجتماعی متفاوت است و هر کدام در یک سو قرار دارند.

 

متری شش‌ونیم / کارتل موادمخدر

«متری شش‌ونیم» تقریبا در سکوت خبری تولید شد و از ابتدای فیلمبرداری تا الان فقط سه فریم عکس از آن رونمایی شده است. طبق اطلاعات لو رفته از فیلم، نوید در این فیلم نقش یک کارتل موادمخدر را بازی می‌کند. او از خرده‌فروشی شیشه و ساقی‌گری به این‌جا رسیده است. براساس عکس‌های منتشرشده از او در این فیلم، این کاراکتر گریم ویژه‌ای ندارد، آرایش موهایش، نزدیک به آرایش موهای خودش است. ته‌ریش بسیار کوتاهی دارد. نوید با این فیلم یکی از شانس‌های جشنواره امسال است.

 

سرخپوست/ سرهنگ شهربانی

سرخپوست هم در سکوت خبری تولید شد. داستان فیلم در دهه٤٠ می‌گذرد و نوید محمدزاده در آن نقش سرهنگ شهربانی را بازی می‌کند. هیچ عکسی از فیلم منتشر نشد و فقط این اواخر، با انتشار موشنی از گریم نوید در این فیلم رونمایی شد. موهای جوگندمی دارد که البته کناره‌ها کاملا به سفیدی می‌زند، مثل مردهای چهل، چهل و پنج ساله آن سال‌ها موهایش را به بالا آب و شانه و طبق اصول شهربانی‌چی‌ها ریش‌هایش را هم چپ‌تراش کرده است. سبیل آنکارد اما تقریبا پرپشتی دارد که انتهای سبیل‌ها هم کاملا به سفیدی می‌زند. زیر چشم‌ها‌ رد چند چروک ریز که نشان از بالا بودن سن این کارکتر دارد، طراحی شده است.

 

پیمان معادی

«ناگهان درخت » و « متری شش و نیم»

ماجرای پرونده یک کارتل شیشه

 

پیمان معادی در جشنواره امسال با دو فیلم حاضر است، یکی «ناگهان درخت» ساخته صفی یزدانیان. در این فیلم پیمان علاوه بر بازی کار تهیه را هم انجام داده. فیلم فضای عاشقانه‌ای دارد مثل فیلم قبلی کارگردانش «در دنیای تو ساعت چند است». مناسبات و روابط فیلم به گونه‌ای است که مشخص نمی‌شود شغل کاراکتر که پیمان بازی می‌کند چیست. از عکس‌های منتشر شده و گریم‌های متفاوت او مشخص است این کاراکتر را در سه مقطع سنی و با سه گریم متفاوت می‌بینیم. اما فیلم «متری شش و نیم» کاری متفاوت در کارنامه معادی است.

 

متری شش و نیم / پلیس آگاهی

برخلاف فیلم قبلی سعید روستایی که پیمان در آن نقش یک خرده خلافکار را بازی می‌کرد، در این‌جا نقش پلیس ماجرا را دارد. یک کارآگاه کارکشته آگاهی که چند صباحی به پایان دوران خدمتش بیشتر نمانده است. او در روزهای آخر درگیر پرونده یک کارتل شیشه می‌شود که نقش آن را همان طوری‌که اشاره شد نوید محمد زاده بازی می‌کند. اخیرا عکسی از معادی در این فیلم منتشر شده که او را درحال تعویض لباس‌هایش در رختکن آگاهی می‌بینیم. چهره‌ای مصمم با ظاهری خشن که محاسن بلندی هم دارد.

 

بهنوش طباطبایی

«رد خون» و «غلامرضا تختی»

یک کاراکتر عملیاتی با آمادگی بالای جسمانی

 

بهنوش طباطبایی بعد از بازی در فیلم «زیر سقف دودی» دو سالی کار نکرد و بیشتر تمرکز خود را معطوف به تئاتر کرد و حالا بعد از دو‌سال غیبت امسال با دو فیلم «ماجرای نیمروز ٢-رد خون» و « غلامرضا تختی» حاضر است. از فیلم دومی و مختصات نقش او چیزی رسانه‌ای نشده، نه عکسی منتشر شده و نه اطلاعاتی به بیرون درز کرده، اما در فیلم محمد حسین مهدویان، از نقشش با انتشار پوستری از فیلم رونمایی شده است.

 

ماجرای نیمروز٢- رد خون / عضو گروهک منافقین

بهنوش طباطبایی در فیلم رد خون نقش یکی از اعضای گروهک منافقین در عملیات مرصاد را بازی می‌کند. او البته پیش از این یکبار  دیگر در فیلم «سیانور» ساخته بهروز شعیبی نقش یکی از اعضای منافقین را بازی کرده بود که صد البته مختصات این دو نقش به لحاظ شخصیتی و کارکردی که در درام دارند باهم فرق می‌کنند. در فیلم شعیبی، او نقش زن شهید مجید شریف واقفی را بازی می‌کرد که به جز درگیری پایانی فیلم که او را اسلحه به دست می‌بینیم در مابقی سکانس‌ها و کاراکترها او را بیشتر درگیر مباحث تئوریک این سازمان می‌دیدیم. برخلاف «سیانور» در «رد خون»، طباطبایی یک کاراکتر کاملا عملیاتی دارد؛ نقش یکی از زن‌های گروهک منافقین در عملیات مرصاد که کلی صحنه اکشن و درگیری دارد. یکی از فاکتورهای مهدویان برای انتخاب بازیگر برای این نقش آمادگی بالای جسمانی بود تا بتواند از پس سکانس‌های اکشن فیلم برآید، از همین رو طباطبایی انتخاب شد. گفته می‌شود بازی طباطبایی اعضای هیأت انتخاب را حسابی شگفت زده کرده است.

 

مریم نراقی

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 10
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش