دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۱۳:۵۱ - ۲۳ بهمن ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۱۰۵۴۳۶
فستیوال ها و جشنواره های هنری

بررسی ۶ فیلم مطرح در پایان ضیافت بزرگ سینما

فیلم شبی که ماه کامل شد,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره

ضیافت ١٠ روزه سینمای ایران به پایان رسید و اکنون که این مطلب را می‌خوانید، بی‌تردید از سرنوشت برندگان و ناکامان این جشنواره آگاهی یافته‌اید؛ جشنواره‌ای که برای نخستین‌بار در سال‌های اخیر حداقل در مرحله اعلام نامزدها بحث‌وجنجال زیادی برنینگیخت؛ با این‌که مثل هر ‌سال می‌شد از همان اول نام فیلم‌هایی را که در مرحله آخر جشنواره کاندیدای بخش بهترین فیلم خواهند شد، حدس زد؛ آن‌ هم حتی بدون دیدن فیلم و تنها و تنها با اتکا به دانسته‌هامان درباره نهاد سرمایه‌گذار و تولید‌کننده آن فیلم...

 

در کل اما بعد از رقابتی ١٠ روزه، در شب پایانی جشنواره فیلم‌های  سرخپوست به تهیه‌کنندگی مجید مطلبی، شبی که ماه کامل شد به تهیه‌کنندگی محمدحسین قاسمی، غلامرضا تختی به تهیه‌کنندگی سعید ملکان، متری شیش‌ونیم به تهیه‌کنندگی سیدجمال ساداتیان، ماجرای نیمروز: رد خون به تهیه‌کنندگی سیدمحمود رضوی و قصر شیرین به تهیه‌کنندگی سیدرضا میرکریمی به‌ عنوان فیلم‌های نهایی این بخش معرفی شدند. فهرستی که تلاش شده بود تا حد امکان با دقت تنظیم شود و کمتر راه به انتقادات گوناگون بدهد.

 

سرخپوست

دومین فیلم سینمایی نیما جاویدی پرش بلندی را در کارنامه این سینماگر جوان نشان می‌دهد. جاویدی که در نخستین فیلمش ملبورن خود را در قدوقامت مقلد و در حقیقت رهرو میان‌مایه سینمای اصغر فرهادی نمایانده بود، در سرخپوست به راهی دیگر می‌رود و فیلمی حاصل می‌آورد که با هر مترومعیاری یکه و یگانه است.

 

درام معمایی نیما جاویدی که در ناکجاآبادی بی‌مکان و بی‌زمان (البته اگر لباس‌های نظامی دوران شاهنشاهی را نادیده بگیریم) رخ می‌دهد، شبیه هیچ فیلم دیگری نیست و این مهمترین ویژگی این فیلم است. فیلمی درباره جست‌وجوهای یک زندانبان در پی زندانی مفقودی که قصد فرار داشته؛ علاوه بر خلق درامی پرتنش و تند راه به درونیات کاراکترهای متفاوتی که درگیر این ماجرا شده‌اند، می‌گشاید و این داشته کمی در سینمای ایران نیست -که در اغلب فیلم‌هایش شخصیت سینمایی به‌ معنایی که می‌دانیم و می‌دانید وجود ندارد.

 

سرخپوست علاوه بر این، یک نوید محمدزاده درجه یک، کنترل‌شده و متفاوت دارد و یک فضای اعجاب‌انگیز که زیبایی بصری بی‌مانندی را به فیلم وارد می‌کند و البته یک مسعود فراستی مفتون که در لحظه لحظه برنامه هفت از این فیلم تعریف می‌کند. اما همین‌که دومین فیلم یک فیلمساز بالقوه شکست‌خورده (نتیجه محتوم ملبورن) در بخش بهترین فیلم کاندیدا شده، خود یک موفقیت بزرگ است.

 

شبی که ماه کامل شد

جدیدترین فیلم نرگس آبیار را بسیاری از منتقدان سینمایی گامی رو به جلو برای این سینماگر می‌دانند. برای من اما همچنان بهترین فیلم نرگس آبیار نفس است که در میان دو فیلم شیار ١٤٣ و شبی که ماه کامل شد-که در عین ظاهر زنانه و داستان‌های مربوط به زندگی شخصی این کاراکترها مواضعی کاملا حکومتی را دنبال می‌کنند- داستانی انسانی را درباره نسل نوپایی که در بحران‌های اوایل انقلاب معصومیت و درنهایت جانش را از دست داد، روایت می‌کند.

 

شبی که ماه کامل شد قرار است داستان دختری باشد که ندانسته زن برادر تروریستی به نام ریگی می‌شود -تروریستی که بعدها ماجرای دستگیریش خود داستانی شد! اما آن‌چه از فیلم برمی‌آید، این است که داریم داستان استحاله برادر ریگی را می‌بینیم. داستان تروریستی عاشق که حتی در بدترین لحظات زندگی‌اش نیز عاشق‌بودنش را از یاد نمی‌برد. این البته می‌توانست یک ویژگی باشد، یک انتخاب، داستانی دیگر، اما در شکل فعلی با وعده‌هایی که آبیار داده و تلاشی که برای تمرکز روی کاراکتر زن به انجام رسانده، یک نقض غرض اساسی است.

 

غلامرضا تختی

شاید بزرگترین بدشانسی جدیدترین ساخته بهرام توکلی در این باشد که در نخستین روز جشنواره برای رسانه‌ها به نمایش درآمد و در روزهای بعد در هجوم بیست‌وچند فیلم دیگر از یادها رفت. فیلمی که با هر مترومعیاری در بین ساخته‌های ارگانی سال‌های اخیر ساختاری سینمایی‌تر داشت و البته در قیاس با دیگر ساخته ارگانی سازنده‌اش تنگه ابوقریب حرکتی رو به جلو بود.

 

تختی بهرام توکلی البته از سفارشی‎‌بودن و ارگانی‌بودنش آسیب زیادی دیده است؛ جایی که انگار عمد داشته تا تصویری اگزوتیک و عقب‌مانده از تهران قبل از انقلاب ترسیم کند و البته تصویری سیاسی از شرایطی که منجر به خودکشی تختی شد. درواقع با این‌که توکلی، هوشمندانه، گزینه خودکشی را نیز در میان گمانه‌های گوناگون در مورد دلیل مرگ تختی مطرح می‌کند، اما شرایطی‌که می‌چیند، به‌ نحو مضحکی شعاری است. دوستی در این مورد به شوخی می‌گفت که «فیلم تختی می‌گوید که حتی اگر هم این نکته که ساواک تختی را کشته دروغ باشد و او خودکشی کرده باشد، باز هم این رژیم سابق است که دلیل خودکشی او بوده»! پاشنه آشیل فیلم برای جماعتی که انقلاب مجازی سال‌های اخیر اطلاعات فراوانی در زمینه تاریخ معاصر در اختیارشان نهاده و دیگر به این آسانی مرعوب اطلاعات ساختگی نمی‌شوند.

 

آسیب دیگر فیلم تختی به نگاه ژورنالیستی سازنده اثر به موضوعش مربوط می‌شود؛ فیلم کمترین شناخت جدیدی از تختی به مخاطب نمی‌دهد -‌جز مقداری اطلاعات ورزشی در حد این‌که تختی در فلان المپیک چه کرد و... و از نظر شخصی و فردی نیز به قهرمانش نزدیک نمی‌شود. شاید بتوان گفت که از ابتدا تا انتهای فیلم چیزی به دانسته‌های تماشاگر درباره قهرمانی که سرشناس‌ترین قهرمان ورزشی ما در نیم قرن اخیر بوده، اضافه نمی‌کند.

 

متری شیش‌ونیم

متری شیش‌ونیم را شاید بشود با جرأت سینمایی‌ترین فیلم جشنواره امسال خواند؛ فیلمی با آغازی تکان‌دهنده، کاراکترهایی موثر و ملموس، فیلمنامه‌ای با اوج‌وفرود، بازی‌هایی درخشان و تمام چیزهایی که برای سینمایی‌شدن و سینمایی خوب‌شدن یک اثر تصویری مورد نیاز است.

 

با این حال اما خیلی از منتقدان متری شیش‌ونیم را در قیاس با ابد و یک روز گامی رو به جلو نخوانده‌اند. فیلمی که اگر چه نشان از اعتماد‎به‌نفس فزاینده سعید روستایی جوان دارد، فیلمی که اگر چه در استاندارد سینمای اجتماعی ایران واجد سکانس‌هایی تکان‌دهنده است، فیلمی که نشان از رشد استانداردهای سینمای اجتماعی دارد و... اما در قیاس با ابد و یک روز بیش از حد خودآگاهانه و چیده‌شده به نظر می‌رسد. انگار که سعید روستایی نشسته و دلایل موفقیت ابد و یک روز را تحلیل کرده و خواسته باشد فضاها و سکانس‌هایی را که بیشتر در دل مخاطب نشسته‌اند، دوباره‌سازی کرده و آنها را در کنار هم چیده و در قالب فیلمی با عنوان متری شیش‌ونیم ارایه دهد؛ آن‌ هم در اندازه‌ای بسیار بزرگتر و در سکانس‌هایی بسیار شلوغ‌تر.

 

متری شیش‌ونیم با آن داستان عجیبش درباره رشد و به‌ عبارت بهتر تورم ضدقهرمانش در جامعه امروز ایران اما همین جوری و با تمام این خودآگاهی‌های سازنده‌اش هم در جشنواره امسال جزو درخشان‌ترین فیلم‌ها بود.

 

ماجرای نیمروز: رد خون

می‌گفتند بعید است که جایزه بهترین فیلم به فیلمی جز ماجرای نیمروز: رد خون برسد. فیلمی به‎‌اصطلاح استراتژیک درباره یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر این مرزوبوم که از همان آغاز مانورهای تبلیغاتی بسیار پررنگی در حمایت از آن در رسانه‌ها به راه افتاده و برای نخستین‌بار در تاریخ سینمای ایران یک بخش از یک برنامه تلویزیونی، هنگامی که این فیلم هنوز به نمایش درنیامده بود، به آن اختصاص یافته است.

 

ماجرای نیمروز: رد خون اما سزاوار این همه توجه به‌ نظر نمی‌رسد. فیلمی که نه در قیاس با هزینه‌ها و تبلیغاتی که برای ساخته‌شدنش به عمل آمده که حتی در قیاس با فیلم اول این مجموعه هم خام و ناپخته، شعاری، سردستی و کودکانه جلوه می‌کند.

 

قصر شیرین

بازگشت دوباره رضا میرکریمی به جاده حاصلش می‌شود بهترین فیلم این کارگردان از خیلی دور خیلی نزدیک به بعد- با این‌که فکر می‌کنم قصر شیرین در قیاس با آن نیز فیلم بهتری است؛ با داستانی ملموس، آدم‌هایی باورپذیر، روندی فکر شده و تحولی منطقی- که جزو معدود مواردی است که در آن قهرمان فیلم تبدیل به آدم دیگری نمی‌شود، بلکه تغییر و تحول او در ادامه روندی است که از ابتدای فیلم با آن مواجه شده‌ایم.

 

قصر شیرین یک حامد بهداد درجه یک و متفاوت دارد و البته دو بازیگر خردسال که با هر متر و معیاری در قیاس با هر بازیگر و نابازیگری درجه یک، شیرین، باورپذیر و ملموس هستند.

 

امین فرج‌پور

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 12
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش