سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر به پایان رسید . اما دلخوری برخی هنرمندان موسیقی و موزیسینها چیزی نیست که با پایان جشنواره فروکش کند... البته نه به این دلیل که عادت به غرزدن داشته باشیم (که البته کم و بیش داریم) بلکه به این خاطر که طی این سالها عادت کردهایم بیشتر تسکین موقت زخمهای کهن برجای مانده بر تن تب دار موسیقی این سرزمین باشیم تا درمانی قطعی برای آنها. بیش از سه دهه از برگزاری جشنواره موسیقی فجر میگذرد اما به گمان برخی از اهالی موسیقی، سال به سال هنرمندان از تنها جشنواره بزرگ موسیقی کشورمان بیشتر فاصله میگیرند؛ مانیجعفرزاده موسیقیدان و آهنگساز و از جمله منتقدان سرسخت جشنواره است . دیدگاه های انتقادی او را بخوانید:
با گذشت سی و چهار دوره از جشنواره موسیقی فجر آیا این جشنواره ملی و بینالمللی تا به امروز توانسته موفق عمل کند؟
جشنواره موسیقی فجر بعد از سالها برای نخستین بارصاحب آیین نامه شده است درنتیجه این امکان وجود دارد بعد سی و چهار سال دوره برگزاری، روال درستی دراین جشنواره دنبال شود که البته با تغییرمدیریتها ساختار کلی آن تغییری نخواهد داشت، مضاف بر اینکه اگر این آییننامه روند خود را بدرستی طی کند تعیین مدیریتهای جشنواره نیز براساس ضوابط خاص صورت خواهد گرفت. البته بایستی بررسیهای لازم در طول این سی و چهار دوره انجام گیرد تا بلکه بدانیم چه برسراین جشنواره آمده و اینکه آیا این آیین نامه به بلوغ خواهد رسید؟ چرا که همانطور که در آیین نامه قید شده بعد از دو سال این آیین نامه نیاز به بازنگری دارد. البته طی دو- سه سال آینده تا اندکی خط و ربطهای جشنواره بهدست خواهد آمد، اما بدیهی است که تا به امروز این خط و ربطها وجود نداشته و بر مبنای یک سری اتفاقات سلیقهای دنبال شده است. هر چند بنا به تصورمن جشنواره امسال نیز از این ماجراهای سلیقه ای به دور نبوده و با توجه به اینکه بودجه مناسبی هم برای آن در نظر گرفته نشده، باید دید چه اتفاقاتی ممکن است بیفتد.
دیگر جشنوارههای هنری هم که به مناسبت دهه انقلاب برگزار میشود از حواشی و اتفاقات به دور نبوده اما جشنواره موسیقی فجر نسبتاً مهجورتر واقع شده؛ علت این امر چیست؟
بله. این حاشیهها و ناکامیها شامل دیگر جشنوارهها هم میشود منتهی سیاستهای کلان و فرهنگی کشور معطوف به تقویت بر سینما و تئاتر است و دور نگه داشتن موسیقی. در نتیجه موسیقی همیشه به حاشیه رانده شده است بنابراین بهعنوان کسی که دست اندرکار سینما هم هست باید بگویم وضعیت جشنواره فیلم فجر هم به مراتب بدتر از موسیقی فجر است منتهی اصولاً تبلیغ بر سینما و تئاتر بیشتر بوده و موسیقی همیشه به حاشیه رفته و تبلیغ منفی برای آن بیشتراست.
البته تصور من براین است که اهالی موسیقی درجامعه، نگاهی فرهنگی و تخصصیتر نسبت به دیگر حوزههای هنری دارند. افراد بسیاری هستند که بیضابطه به سینما وارد شدهاند بخصوص در حوزه تهیه کنندگی اما در حوزه موسیقی کمتر میشود - و نمیگویم نمیشود - بدون تخصص ورود کرد. دستِکم در حوزه موسیقی جدی که چنین است، چرا که هنرخاصی است و تخصص آن نیز خاص است در نتیجه به نظر من پتانسیل موسیقی جدی - و نه پاپ- به مراتب از سینما و تئاتر بیشتربوده است.
با این تفاسیر آیا جشنواره موسیقی فجر نسبت به دو جشنواره فیلم و تئاتر پیشرفت بیشتری داشته است؟
خیر، چرا که نه بودجه ای برای آن صرف شده و نه امکاناتی برای آن فراهم بوده و نه فرصت آزمون و خطا داشته است بلکه همیشه درحد یک مراسم و درحاشیه دیگر جشنوارهها برگزار شده است. درحال حاضر امکانات جشنهایی که درحوزه سینما برگزار میشود چون جشن خانه سینما یا جشنواره فیلم فجرقابل قیاس با جشنواره موسیقی فجر یا دیگرجشنهای موسیقی نیست و تصورم براین است با مرتفع شدن برخی اشکالات، جشنهایی چون جشن موسیقی ما یا حتی جشن خانه موسیقی میتواند در بلند مدت شاهد اتفاقات فرهنگی مهمی بشوند.
جشنواره موسیقی فجر در سه دوره گذشته بهصورت رقابتی برگزار شد و بعداز آن ،این بخش را حذف کردند اما بر سراین موضوع هم نقد و نظرهایی وجود داشت؛ نظر شما در این باره چیست؟
کسانی که به رقابتی نبودن جشنواره موسیقی فجرمعترض هستند بدیهی است که هیچ تخصصی دراین زمینه ندارند چرا که هیچ جشنواره موسیقی درهیچ کجای دنیا رقابتی و براساس جایزه نبوده است مانند جشنواره سالانه آوینیون یا جشنواره بین المللی ورشو که قدمتی بیش از ۶۵ سال دارد. لازم به ذکر است کارکرد جشنواره موسیقی مجزا از فیلم است.در جشنواره موسیقی جز اجرا چیز دیگری وجود ندارد و آنچه شامل جایزه میشود آلبومهای موسیقی بوده مانند جایزه گرمی که با حضور کارشناسان متخصص بهترین آلبومها انتخاب میشوند. اما اینکه براین اندیشه باشیم جشنواره موسیقی فجر را به مانند فیلم و تئاتر رقابتی برگزار کنیم کاملاً اشتباه است و اتفاقاً تنها کار درستی که صورت گرفته و در آیین نامه به آن اشاره شده رقابتی نبودن جشنواره بوده است.
در جشنواره موسیقی همیشه نقد بر این بوده که نگاههای سلیقهای وجود دارد. بهنظر شما برای سرو سامان یافتن این موضوع چه باید کرد؟
نمی توانیم یک جشنواره را به غلط برگزارکنیم آن هم به این دلیل که بخشی از موسیقی محک زده شود. در دوره ای که جایزه باربد برگزار شد بیشترین غلطهای داوری درتاریخ موسیقی ایران رقم خورد. اگر قرار باشد موسیقیهایی چون پاپ، کلاسیک یا نواحی در جشنواره موسیقی فجرمورد محک قرار بگیرد باید اجراها و آکادمیهای آن هم براساس ضوابط و آیین نامه باشد و بدون در نظر گرفتن معیاری، جایزه ای برای آن در نظر گرفته شود. مضاف بر اینکه در هیچ نقطهای از جهان هیچ هیأت داورانی این کار را انجام نمیدهند بلکه باید آکادمی موسیقی تشکیل شود و براساس قاطبه آرا، منتخبین را انتخاب کنند.
با توجه به تأکید استاد شاهین فرهت بر اجرای آثار آهنگسازان ایرانی، ارزیابی شما از جدول سی و چهارمین دوره جشنواره موسیقی فجرچیست؟
البته ایده اجرای آثار آهنگسازان هرکشوری در هر جشنواره ای از آقای دکتر فرهت نبوده بلکه یک ایده کلی است و در همه جشنوارههای جهان انجام میگیرد. بهطور مثال درجشنواره «پاییز ورشو» میبایست یک قطعه از آثار آهنگسازان لهستانی نواخته شود، در جشنواره سالانه آوینیون هم وضع بههمین منوال است یا هر جشنواره جهانی و این قاعده میزبانی است و امتیازی است که میزبان دارد بنابراین اجرای آثار آهنگسازان ایرانی به تقلید از همه جشنوارههای معتبر جهانی انجام شده و تا جایی که مطلع هستم یک خرد جمعی موافق انجام گرفتن این اتفاق بودهاند. متأسفانه در کشور ما آهنگسازان ایرانی بسیار به حاشیه رفتهاند که مقصر این امر سیاستگذاریهای کلان فرهنگی وگروههای نوازندگان ایرانی است. درخصوص انتخاب گروههای ایرانی نیز باید بگویم حقیقت این است که همان اتفاقات سال گذشته تکرارشده است. حضور گروههای خارجی نسبت مستقیم با وضعیت مالی دولت داشت که امسال وضع مالی کاملاً مشخص است و تعداد گروههای خارجی انگشت شمار بودند. موسیقی ایرانی یک بضاعتی دارد و این گروههای حال حاضر همان تیم ملی موسیقی هستند و هر سال همین تیم به جشنواره میروند و کس دیگری وجود ندارد در نتیجه گروهها و افرادی که علاقه ای به جشنواره ندارند یا شرکت نمیکنند یا انصراف میدهند؛ خود من هم از اعضای شورای انتخاب بودم که انصراف دادم.
آیا این حرف برخی منتقدان که می گویند سال به سال هنرمندان موسیقی کشورمان از تنها جشنواره دولتی فاصله میگیرند صحت دارد؟
این اتفاق خاص جشنواره امسال نیست وهرسال بوده است. موسیقی در همه شئون کم و بیش دستانش بسته است و زمانی به یک سرفصل مشخص میرسد که برای تبلیغات رسمی نیاز باشد، آن زمان موسیقی را از گنجه بیرون میآورند. بنابراین بدیهی است که هنرمند متعهد، روشنفکر و جدی تن به چنین بازی نمیدهد در نتیجه هیچ چهره شاخصی در جشنواره موسیقی فجر شرکت نمیکند آن هم به این دلیل که جشنواره موسیقی فجر باید تابع وضعیت کنونی موسیقی درکشور باشد.
نظر شما در خصوص انتخاب آقای شاهین فرهت بهعنوان دبیر هنری جشنواره سی و چهارم موسیقی فجر چیست؟
آقای شاهین فرهت هنرمند نام آشنا موسیقی ایران است و از سالهای بسیار دور با ایشان و هنرشان آشنا هستم و بر گردن همه هنرمندان حق معلمی دارند اما آنچه در همان چند جلسه اندک بهعنوان یکی از اعضای شورای انتخاب دبیر جشنواره متوجه شدم و دیدم این است که ایشان آرا و عقایدی دارند و تصمیم داشتند آن را به سرانجام برسانند اما تصور من این است که دبیر یک جشنواره هنری بیش از آنکه به آرا و عقاید نیاز داشته باشد، به نوعی نیازمند تدبیر مدیریتی است. البته برای قضاوت کردن زود است.
با این تفاسیر به نظر شما دبیر جشنواره موسیقی فجر باید یک موزیسین باشد یا یک مدیر خوب؟
درتمامی جشنوارههای جهانی دبیرهنری میبایست حتماً هنرمند برجسته و شناخته شدهای باشد به این دلیل که یک هنرمند این پتانسیل را دارد که چنین رخدادی را مدیریت کند.
انتخاب آقای فرهت بنابر آییننامه منطقاً باید بر عهده شورای انتخاب دبیر بوده باشد، اما باید این را هم لحاظ بفرمایید که تمامی این مسیرها باید از سایه نهادهای حراستی و امنیتی بگذرد در نتیجه در یک انتخاب آزاد افراد انتخاب نمیشوند.
درمورد همه مدیران گذشته هم ماجرای انتخاب همین بوده است.بنابراین این اتفاقات نه به مدیریت ارتباطی دارند نه به هنر بلکه موضوع این است که یار نیمکت نشین شماره دوازده وارد زمین شود و کاپیتانی را به دست بگیرد. در چنین وضعیتی مسلم است که تیم میبازد.
پیشنهاد شما برای بهتر شدن جشنواره موسیقی فجر چیست؟
جشنواره موسیقی فجر یک جشنواره دولتی است و از این بهتر نخواهد شد به این دلیل که توان و نگاه دولتی ما همین است. دولت هیچ علاقهمندی درباره موسیقی ندارد البته منظور از دولت به معنای دولت آقای روحانی نیست بلکه منظورم نظام حاکمیتی است تا زمانی که حاکمیت با نگاه امنیتی و نظارتی وارد حوزه فرهنگ شود آنها هم دست و بالشان بسته است و از یک سقف پروازی بالاتر نخواهد کرد. در نتیجه من بسیار امید بستهام به بخش خصوصی و آینده موسیقی کشور را در آن میبینم.
ندا سیجانی
شهرام صارمی: با تمام بضاعتمان تلاش کردیم
تمامی گروههایی که درجشنواره سیوچهارم اجرای برنامه داشتند از طریق فراخوان شرکت نکرده بودند و بسیاری از آنها به دعوت دبیرخانه جشنواره بوده که البته با سفارش کار روی صحنه رفتند. در بخش فراخوان از تعداد بسیار گروههای در خواستکننده ۲۵ گروه به تأیید شورای انتخاب در جشنواره حضور پیدا کردند.
ما تمام بضاعت و انرژی خود را برای جذب حداکثری استادان و پیشکسوتان بهکار بردیم و میتوانم بگویم به شخصه از تمام ارتباطات خود استفاده کردم تا گروههای معتبر و پیشکسوتان در جشنواره حضور داشته باشند و البته تا حد زیادی هم موفق شدم.
دیگر دوستان خبرنگار هم این سؤال را داشتند که چرا پیشکسوتان در جشنواره حضورندارند اما وقتی در پاسخ به آنها گفتم منظور شما کدام گروهها است هیچ پاسخ و پیشنهادی نبود! ضمن اینکه باید بگویم دربخش پیشکسوتان علاوه برحضور استادان و رهبران فریدون شهبازیان و شهرداد روحانی در ارکسترهای ملی ایران و سمفونیکتهراندربخشهای بسیاری هنرمندان بزرگی چون نصیرحیدریان، منوچهرصهبایی، محمد اسماعیلی، سعید ثابت، آرپینه ایسرائیلیان، فریماه قوام صدری، سیمون آیوازیان، مجید کیانی رافائل میناسکانیان و تعداد زیادی از هنرمندان مطرح و شناخته شده در بخشهای تکنوازی یا گروه نوازی درجدول جشنواره حضور و اجرا داشتند و البته دیگر هنرمندان به دلایلی چون سفر یا برنامه های متعدد که همزمان با اجرای جشنواره بود متأسفانه نتوانستیم از حضورشان در جشنواره بهره ببریم.
البته بخش موسیقی پاپ هم مستثنی از سایر گروههایی که اشاره کردم نبوده است ما با تعداد بسیاری از هنرمندان گفتوگو و رایزنی کردیم و درنهایت گروههایی انتخاب نهایی بودند که درجدول جشنواره قرار گرفتند. در خصوص آیین نامه جشنواره موسیقی فجر هم باید بگویم تصویب آیین نامه به سبب تحقق سیاستهای کلان موسیقی کشور، اعتلای هنرموسیقی، ارتقای سلیقه و فرهنگ شنیداری، توسعه روابط بینالمللی و شناسایی و تبیین چارچوب و استانداردهای موسیقی و همچنین چشمانداز موسیقی درآینده است و در واقع سایر اتفاقاتی که در جشنواره صورت میگیرد از قبیل انتخاب دبیر جشنواره و همچنین مدیر اجرایی و شورای انتخاب و سایر اتفاقات بر اساس آییننامه است.
درواقع آیین نامه مسیر اجرایی جشنواره را مشخص میکند ضمن اینکه این آیین نامه میتواند هر سال توسط دست اندرکاران اصلاح شود و اگر در بخشی از آن نقصانی وجود دارد بندهایی به آن اضافه شود. در هر صورت آیین نامه دستورکتبی اجرای جشنواره است.
با تمام این تفاسیر ارزیابی من از سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر با توجه به انرژی که در آن صرف شد و امکانات محدودی که دراختیار داشتیم قابل قبول و مثبت است البته انتقاداتی هم به آن وارد است که حتی میتوانم بخشی از آن را مطرح کنم. اما آنچه هست ارزشیابی اصلی جشنواره را همانطور که در آیین نامه دیده شده باید شورای ارزشیابی جشنواره انجام بدهد و نظر خود را اعلام کنند.
همچنین مخاطبان و اهالی موسیقی باید ارزشیابی خود را صادقانه و به دور از هر گونه حب و بغض و کینه شخصی بیان کنند تا در جایی که لازم باشد من یا مسئولان دیگر در این خصوص پاسخگو باشیم.
نوازنده و دبیر اجرایی سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر
- 18
- 1