چهارشنبه ۰۵ دی ۱۴۰۳
۱۱:۲۱ - ۲۸ خرداد ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۳۳۱۶۵
فیلم و سینمای ایران

وقتی زن‌پوشی اکبر عبدی هم جواب نداد /قسم خوردم دیگر کمدی نسازم!

فیلم نقره داغ,اکبرعبدی
 کارگردان فیلم «نقره داغ» از آثار شکست‌خورده در اکران عمومی همچنان کلیشه‌هایی چون ممیزی، مافیای اکران و گرانی بلیت را دلیل اصلی شکست فیلم خود می‌داند؛ چقدر این دلایل قابل قبول است؟

به گزارش همشهری آنلاین، در هر فصل از اکران سینماها، هستند آثاری که سهمی حداقلی از اخبار را به خود اختصاص می‌دهند، توجهی را به سمت خود جلب نمی‌کنند، قعرنشین جدول فروش هستند و گویی تنها می‌آیند و می‌روند تا فقط بخشی از ظرفیت اکران سینماها را به لحاظ کمیت تعداد فیلم‌های اکران‌شده هر سال، اشغال کنند!

این دست آثار که شمارشان به نسبت یک دهه قبل شاید کمتر شده باشند اما هنوز هم نمایندگانی در چرخه اکران سینماها دارند.

«نقره داغ» عنوان یکی از تازه‌ترین نمونه از این آثار است. فیلمی به کارگردانی محسن آقاخان با نقش‌آفرینی بازیگری مطرح همچون اکبر عبدی که به‌رغم زبان کمدی با گذشت نزدیک به دو هفته از آغاز اکران عمومی تنها ۱۱ هزار و پانصد مخاطب داشته و مجموع فروشش به ۳۵۰ میلیون تومان رسیده است.

آنچه در ادامه می‌خوانید گفت و گویی صریح و انتقادی با محسن آقاخان، کارگردان این فیلم است تا شاید جوابی برای این پرسش پیدا کنیم؛ این دست آثار برای چه ساخته و اکران می‌شوند؟

 فیلم «نقره داغ» از ۱۸ خردادماه روانه پرده سینماها شده است، از شرایط اکران فیلم و وضعیت فروش آن رضایت دارید؟

واقعیت این است که فضای امروز جامعه، فضای مطلوبی برای سینما نیست. وضعیت اینگونه نیست که مردم دلخوش باشند و به سینما بروند. در شرایط گرانی‌های اخیر و مشکلات اقتصادی به‌وجود آمده مردم نسبت به سینما هم دلسرد شده‌اند. به‌خصوص بلیت‌های ۴۵ هزار تومانی سینماها که وضعیت را خراب‌تر هم کرده است. فیلم ما هم در این شرایط وضعیت مشابه خیلی فیلم‌های دیگر را دارد که نمی‌فروشند. اتفاقاً در میان فیلم‌های اکران‌شده همزمان با ما، فکر می‌کنم ما شرایط بهتری را داشته باشیم.

 از اکران فیلم‌تان در این شرایط راضی هستید؟

نه، واقعاً رضایت نداریم.

فیلم شما در گروه آزاد و بدون سرگروه هم اکران شده است، این شرایط انتخاب خود شما بود یا مجبور به قبول آن شدید؟

مجبور بودیم این شرایط را قبول کنیم. سینما در حال حاضر دست افرادی است که «خودی» محسوب می‌شوند! یک فیلمساز نزدیک به خودی‌ها یکی بعد از دیگری فیلم‌هایش را اکران می‌کند! سینما به دست نااهلان افتاده است و همین‌ها هم دارند اکران را مدیریت می‌کنند.

اما به نظر می‌رسد اگر «نقره داغ» در سرگروه هم اکران می‌شد، باز هم وضعیت بهتری در گیشه نداشت!

بد نیست بدانید ۱۰ دقیقه از فیلم من سانسور شده است و در پاسخ به چرایی آن هم اعلام کردند که این بخش‌ها «مبتذل» است! حتی اسم فیلم من را تغییر دادند. اسم اولیه فیلم من «جنس لطیف» بود که آن را تغییر دادند.

فارغ از این اتفاقات می‌پذیرید که دیگر زمان این جنس فیلم‌های کمدی گذشته است؟

بله، فیلم من برای سه سال پیش است.

البته منظورم بیش از این‌هاست؛ این جنس فیلم کمدی برای چند دهه قبل است و طبیعی است که امروز مخاطب اقبالی به آن نشان ندهد! واقعاً نمی‌پذیرید که این فیلم یک فیلم به‌روز نیست و حتی سوژه‌اش بیات است؟

نه، این فیلم قصه خوبی دارد و به‌نظرم قصه به‌روزی هم هست. برخی کج‌فهمی‌ها در فرآیند سانسور باعث شد که فیلم من به این روز بیفتد. این فیلم قصه به‌روزی دارد و نمونه آن هم بارها ساخته شده است. هندی‌ها و هالیوودی‌ها هم بارها همین قصه را با محوریت جابه‌جایی آدم‌ها و کلاهبرداری با این روش ساخته‌اند و هنوز هم می‌سازند.

مخاطب ایرانی این جنس فیلم کمدی را حداقل سه دهه قبل در سینما دیده است!

بله، پیش‌تر این نمونه دیده شده است و بهترینش هم فیلمی بود که شاپور قریب ساخت.

چرا باید بعد از سه دهه مجدد همین جنس فیلم ساخته شود و مخاطب ببیند؟

ما قصه‌ای داشتیم که ارشاد آن را تصویب کرد و ما هم آن را ساختیم.

به‌عنوان کارگردان چرا سراغ قصه و ساختاری رفتید که می‌دانستید بارها تجربه شده است؟

چه بگویم!؟ احساس می‌کردیم هنوز مخاطب آن را می‌پسندد. واقعیت هم این است که معتقدم ما قصه خوبی داشتیم که آقایان آن را خراب کردند.

یعنی به‌هیچ‌وجه هیچ سهمی برای خودتان در شکست فیلم «نقره داغ» قائل نیستید؟

چرا من هم سهم داشته‌ام و شک نداشته باشید. واقعیت اما این است که برای این فیلم خیلی اذیت شدم.

بخشی از این سختی‌ها را می‌گوئید؟

بالاخره سوای از مشکلاتی که به آن اشاره کردم، در این دو سال به کرونا خوردیم و تولید فیلم برای مدت طولانی متوقف شد. آنقدر در این مدت اذیت شدم که با خودم قسم خوردم تا زمانی که در سینما هستم دیگر فیلم طنز نسازم.

یعنی احساس می‌کنید در حوزه‌های دیگری مثل سینمای اجتماعی می‌توانید موفق‌تر باشید؟

بله من تا به امروز ۱۸ تله‌فیلم ساخته‌ام که همه آن‌ها سوژه اجتماعی داشته است. در سینما هم می‌خواهم فیلم اجتماعی بسازم و فیلمنامه‌ای به‌نام «پستو» در دست دارم.

کمی درباره ۱۰ دقیقه اصلاحیه فیلم هم توضیح می‌دهید.

بعد از ساخت فیلم ۱۰ دقیقه از آن را حذف کردند. از رقصیدن اکبر عبدی تا بخش‌های دیگری که معتقد بودند مبتذل است و باید از فیلم حذف شود.

خودتان نمی‌پذیرید که این بخش‌ها باید حذف می‌شد؟

واقعیت این است از ۱۱ مورد اصلاحیه‌ای که دادند من ۴ موردش را قبول داشتم.

 درباره زن‌پوشی اکبر عبدی هم توضیح می‌دهید؛ فکر نمی‌کنید این ایده هم پیش‌تر امتحانش را در سینما پس داده بود؟

اکبر عبدی پیش از این در سه فیلم نقش زن ایفا کرده بود و فیلم ما چهارمین فیلم بود. قصه فیلم ما اما خیلی متفاوت از فیلم‌های «آدم برفی»، «خوابم می‌آد» و «خواب‌زده» بود.

 بالاخره یک ایده تکراری است.

بله تکرار بود اما احساس کردیم جنس متفاوتی از این نقش‌آفرینی را در این فیلم داریم. می‌خواستیم از زاویه متفاوتی از این ظرفیت آقای عبدی استفاده کنیم.

با توجه به ذهنیتی که مخاطب از زن‌پوشی اکبر عبدی داشت، این انتخاب یک ریسک برای فیلم نبود؟

درست است، شاید همین طور باشد اما من امروز از کار راضی هستم. فیلم البته سرنوشتی پیدا کرده است که نباید اینگونه می‌شد. ما در حال حاضر یک اکران محدود و بدون تبلیغات داریم.

ولی بپذیرید که این فیلم حتی با اکران گسترده‌تر، باز هم همین اندازه فروش می‌کرد!

نمی‌دانم شاید هم همین‌گونه بود. فضای جامعه امروز فضای مناسبی برای سینما نیست.

اما در همین شرایط فیلم‌های دیگری هستند که فروش قابل قبولی دارند.

به‌جز «سگ‌بند» و «انفرادی» باقی فیلم‌ها واقعاً فروش مناسبی ندارند.

فیلم‌های جدی‌تری مثل «روز صفر»، «علف‌زار» و «مغز استخوان» هم به‌نسبت فروش خیلی بهتری از فیلم کمدی شما دارند!

مردم آنقدر مشکلات اقتصادی دارند که دیگر کسی دغدغه سینما رفتن ندارد!

چرا در این شرایط می‌خواهید یک فیلم دیگر بسازید؟

چه بگویم؟ من کارم فیلم ساختن است. من از سینمای جوان کارم را آغاز کرده‌ام و سال‌ها دستیار کارگردان بودم تا به اینجا رسیدم. بالاخره کارهای من هم بگیر و نگیر دارد و ان‌شالله یکی از آن‌ها موفق می‌شود!

  • 19
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش