روزنامه هم میهن: «هیچ فیلمی برای همیشه در کمد نمیماند»؛ این دیالوگی از سکانس پایانی فیلم «قصهها» رخشان بنیاعتماد است که با مشقت فراوان درنهایت مجوز گرفت. حال بعد از سالها، دوباره رخشان بنیاعتماد و دیگر سینماگران بهجای فیلمسازی و کار هنری، باز هم گرفتار سیاست شدهاند و مدیرانی که درکشان از دنیا به دههها پیش برمیگردد. دهههایی که با سانسور و حذف میشد جلو کاری را گرفت یا با ممنوع کردن فعالیت هنرمندان آنها را از صحنه حذف کرد. شاید هم ما اشتباه میکنیم و مدیران میدانند در عصری بهسر میبریم که به راحتی و با یک گوشی هوشمند میتوان فیلم ساخت، تدوین کرد، به جشنوارههای جهانی فرستاد و با همه این کارها موجب بیشتر دیدهشدنش شد. شاید کاری دیگر مدنظر است که ما نمیدانیم. در ادامه این نوشتار سعی میکنیم مروری به صحبتهای جدید درباره ممنوع از کاری برخی هنرمندان سینما داشته باشیم و همچنین از جنبه حقوقی این قضیه را پیگیری کنیم.
قصه از کجا شروع شد
بعد از حواشی ایجادشده در جشنواره کن، واکنش سازمان سینمایی در هشتمخردادماه، تازه شروع ماجرا بود. در ابتدا خبرهای ضدونقیضی مبنی بر ممنوع از کاری نوید محمدزاده و فرشته حسینی مطرح شد که توسط هیچ سازمان یا نهادی به تایید رسمی نرسید، اما مصاحبه چند روز پیش رئیس سازمان سینمایی ثابت کرد برخی بازیگران این فیلم، ممنوع از کار شدهاند.
محمد خزایی در جمع خبرنگاران بهصراحت گفت، لیست افراد ممنوع از کار هفته آینده اعلام خواهد شد: «یک لیستی وجود دارد که اسامی ممنوع از کارها در آن وجود دارد و بارها کم و زیاد شده است. این لیست قرار است هفته آینده بهدست ما برسد. جمعبندی تمام اینها بهزودی مشخص میشود و طبق گفته دکتر اسماعیلی، اگر هنرمندانی ممنوع از کار شوند قطعا این را مدنظر خواهیم داشت که عطف به ماسبق نشود و سرمایه، تهیهکننده، کارگردان و نتیجه زحمت گروه تولیدی که مربوط به قبل از این جریانهاست، دچار مشکل نشوند. ما قصد جلوگیری از آثار را نداریم، بلکه برای اکران آنها حمایت نیز خواهیم کرد تا شرایط طبیعی خود را طی کنند و این، خیلی با آثار جدید فرق دارد.»
واکنش رخشان بنیاعتماد
بعد از مصاحبه رئیس سازمان سینمایی مبنی بر ممنوع از کاری بازیگران و عوامل فیلم سینمایی «برادران لیلا» رخشان بنیاعتماد، نویسنده و کارگردان برجسته سینمای ایران در یادداشتی نوشت: «هنرمند بیاعتنا به شرایط جامعه، هنرمند نیست. هنرمند، مزدور و رعیت اربابان پادگانی نیست که سر به امربری خم کند. ممنوعالکار کردن هنرمندان سینما و تئاتر، اعلامشده و نشده، برای ارعاب همه اهالی فرهنگ و هنر است تا چشم بر اتفاقات پیرامون ببندند. گرو گرفتن حقمسلم کار و بیان، بهازای سکوت و انفعال در برابر فشار، تنگنا و رنجی که در این دوران بر مردمان تحمیل شده، رسم دولتمردی نیست!»
ترانه علیدوستی، یکی از بازیگران فیلم «برادران لیلا»، چهارشنبه ۲۶مردادماه در پستی اینستاگرامی با عنوان «ممنوع از چه کاری؟» عملکرد سازمان سینمایی را در قبال هنرمندان، «اعمال زور» دانست: «میخواهید پنج، ششنفرمان را بیمحاکمه و بدون جرم، ممنوعالکار کنید؛ اما ممنوع از چه کاری؟ چه رقتبار که این امر، که بناست قیمتش عمر و سرمایه افراد باشد، عملی است تا این حد عبث. چیزی که مرتکبش هستید قانونمداری نیست. آنچه مرتکبش هستید، اعمال زور است. با بادی به غبغب قصد دارید اسم بدها را اعلام کنید تا با تهدید معاش آنها عبرتی برای بقیه بسازید، بلکه قافیه از دست نرود، اما قافیه از دست رفته است.»
مانی حقیقی که نامش توسط رئیس سازمان سینمایی بهعنوان کارگردانی که تمام مسیرهای قانونی را طی کرده و بعد در مراسمهای بینالمللی شرکت کرده، برده شده بود، در مقام دفاع از سعید روستایی و انتقاد از خزایی برآمد و طی یادداشتی اعلام کرد، سیستم تفرقهافکنی بین بازیگران و هنرمندان مدتهاست منسوخ شده و اتفاقا او نیز مخالف سانسور و ممیزی توسط نهادهای بالادستی است: «اینکه فیلمسازی تصمیم بگیرد هرجا دلش بخواهد، اعلام کند با سانسور و قلعوقمع فیلمش مخالف است نهتنها گناه نیست، بلکه حاکی از شرف اوست. يادآوری میکنم که سینمای کشور را فیلمسازها میسازند و اعلام موضع آنها در قبال فیلمهایشان و دفاع آنها از انسجام آثارشان، جای تقدیر دارد، نهسرزنش. اینکه لحن این سخنان با روحیات شما سازگار نیست، بیشک مشکل فیلمساز نیست و نمیتواند مستمسکی برای شماتت او بهحساب بیاید.»
قانون چه میگوید؟
اما بد نیست نگاهی بیاندازیم به اینکه ممنوع از کاری بازیگران از لحاظ قانونی، آیا درست است و باید فرآیندی طی شود یا خیر؟ کامبیز نوروزی حقوقدان در گفتوگو با «هممیهن» عقیده دارد که محروم کردن بازیگر و کارگردان از حرفهاش، یک رفتار کاملا غیرقانونی است و هیچ ارگان یا نهادی حق ندارد بازیگر را از شغلش محروم کند: «در حرفههای سینمایی، چیزی بهاسم ممنوعیت از کار نداریم. این حرفهها مبتنی هستند بر خلاقیت فردی که موکول به مجوز نیستند. درنتیجه ممنوع کردن افرادی که با خلاقیت فردی، اثری را خلق میکنند، پایه قانونی ندارد. افرادی مثل روزنامهنگار، نقاش، بازیگر و… آثاری را براساس خلاقیت و دانش خودشان خلق میکنند و ما نمیتوانیم بگوییم شما در خانه بمان و کار نکن.»
کامبیز نوروزی همچنین معتقد است، حتی اگر بر فرض، بازیگر یا کارگردانی تخلفی مرتکب شود، باید طی یک فرآیند قانونی و با حکم قضایی او را مجرم بدانیم، نهاینکه براساس سلایق شخصی تصمیمگیری و هنرمندان را از کار بیکار کنیم. محروم کردن اشخاص از حقوقشان، مستلزم تصریح قانونی یا حکم قضایی است. ما نشنیدهایم معاونت وزارت ارشاد افرادی را از خوشنویسی محروم کند، یا معاونت مطبوعاتی روزنامهنگاری را محروم از خبر نوشتن کند؛ پس چنین محرومیتی برای هنرمندان، پایه و اساس قانونی ندارد.»
پیشتر نیز گفته شد، ترانه علیدوستی با انتشار یک پست اینستاگرامی از این مساله انتقاد کرده که چطور بدون یک سوال و جواب ساده از بازیگران، بهراحتی حکم صادر میکنند. وکیل پایهیک دادگستری در این زمینه عقیده دارد، حتی اگر بازیگران را صدا کنند و پرسش و پاسخی باشد بازهم مجاز به ممنوع کردنشان نیستند: «اگر بازیگران مرتکب جرمی شوند، رسیدگی به آن اتهام در صلاحیت مراجع قضایی است، نه سازمان سینمایی. دوم اینکه محروم کردن افراد از یک رشته معین؛ مجازات است و به حکم قانوناساسی در اصول ۳۶ و ۳۷ تعیین مجازات مطلقا در صلاحیت دادگاهها است و لاغیر؛ بنابراین حتی اگر از بازیگران سوال و جواب هم بکنند، نمیتواند مبنایی بر محرومیت این افراد باشد.»
در صورت ممنوع از کاری بازیگران اما راهکار برای رفع چنین مسالهای چیست؟ کامبیز نوروزی اینطور پاسخ میدهد: «اگر چنین تصمیمی گرفته شده باشد، دیوانعدالت اداری مرجع رسیدگی به این تصمیم است که صلاحیت ابطلال چنین رایی را دارد. حقوق سینمای ایران وضعیت مبهم و مخدوشی دارد. از نظر حقوقی وقتی فیلمی ساخته میشود، باید پروانه ساخت بگیرد، بعد نسخه نهایی در اختیار شورای پروانه نمایش قرار میگیرد و درنهایت با کارگردان تماس میگیرند که اگر نیاز به اصلاح است، انجام شود اما گاهی مشاهده میکنیم فیلم، پروانه نمایش میگیرد اما ارگانها و افراد خارج از دولت با اعمال فشار، مانع از پخش میشوند؛ مثل فیلم «رستاخیز» که عملا این فیلم سوخت و از بین رفت! در مورد فیلمسازها هم همین وضعیت است و قانون نانوشتهای وجود دارد. فکر میکنم خانه سینما باید همت بگمارد تا وضعیت نابسامان را بسامان کند و این وضعیت را که عدهای دنبال سینمای دستوری هستند بشکند، چون با آزادیبیان اصلا سازگار نیست.»
سپهر خرمی
- 10
- 2