سه شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳
۰۹:۲۲ - ۰۲ اسفند ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۲۰۰۱۱۰
فیلم و سینمای ایران

مهناز افشار از دشواری بازی در نقش فروغ می گوید.

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,مهناز افشار
«نزدیک به بیست‌سال است که در حال فعالیت به‌عنوان بازیگر هستم و آزمون و خطا‌های مختلفی داشتم و در حال حاضر کیفیت بازی را به کمیت حضور در فیلم‌ها ترجیح می‌دهم.»

کارنامه مهناز افشار به دو نیمه تقسیم می‌شود. نیمه اول بازی در فیلم‌های تینجری و تجاری از «شور عشق» گرفته تا «کما»، «کلاغ‌پر» و «آتش‌بس» و نیمه دوم بازی در سینمای خاص‌پسند و جدی از «برف روی کاج‌ها» گرفته تا «سعادت‌آباد». حضور موثر در فیلم «خانه‌ای در خیابان چهل‌ویکم»، استعداد دیگری از افشار را آشکار می‌کند. بازی در نقش مادری که در نزاع میان دو برادر، شوهرش کشته می‌شود و افشار بایستی ترکیب از مادرنگی راسخ و زنانگی شکننده را ارائه کند که در این راستا کاملا موفق بوده و یکی از بهترین بازی‌های کارنامه‌اش را ثبت کرده است.

 

در چند سال اخیر بعد از تحسین در جشنواره‌های مختلف و به‌خصوص کسب سیمرغ جشنواره فجر، گزیده‌کار شده است، طوری که امسال فقط یک فیلم از او اکران شد و دو فیلم برای اکران سال بعد دارد. «گیلدا» و قسمت دوم «نهنگ عنبر» که سال بعد اکران می‌شوند و «خانه‌ای در خیابان چهل‌ویکم» که بهانه ما برای این گفت‌وگوست که در ادامه می‌خوانید.

 

سهم سابقه حمید قربانی در همکاری با اصغر فرهادی برای پذیرفتن پیشنهاد بازی در این فیلم چه اندازه بود؟ و چقدر فیلمنامه و کستینگ بازیگری اهمیت داشت؟

همکاری حمید قربانی با کارگردان‌های شاخصی مثل داریوش مهرجویی و اصغر فرهادی حتما بی‌تاثیر نبوده است و به غیر از این خود فیلمنامه و موضوعی که همیشه نسبت به آن دغدغه داشتم باعث این همکاری شد. موضوعی که در کمتر فیلمی به شکل درست به آن پرداخت می‌شود.

 

شخصیت فروغ باید چندوجهی (زنانگی، مادرانگی، عدالتخواهی و حسرت‌کشی) کار می‌شد. چه راهکاری برای پروراندن این وجوه مختلف در نقش داشتید؟

مهم‌ترین راهکار، رسیدن به حس درونی فروغ بود؛ یعنی فریاد نزدن احساسات درونی‌اش. قرار نبود که فضا سانتی‌مانتال شود و به کمک کارگردان سعی کردیم شخصیت را در یک فضای عقلانی تا یک فضای صرفا هیجانی و احساساتی ترسیم کنیم.

 

تمرین‌هایتان چطور بود؟

تمرین زیادی داشتیم. به‌عنوان مثال یکی از تمهید‌ها برای رسیدن به شکل درست پرورش شخصیت، تمرین حال‌وهوا و زندگی فروغ با دیگران قبل از حادثه بود. در واقع با این تمرین‌ها سعی کردیم آهسته و پیوسته رفتار فروغ را تحلیل کنیم و باورپذیر ارائه کنیم.

 

آیا فرصت بداهه‌پردازی هم داشتید یا همه چیز از فیلمنامه استخراج می‌شد؟

فیلمنامه کامل بود و بداهه برای من بیشتر در بخش دیالوگ‌ها اتفاق می‌افتاد که با تعامل مناسب با کارگردان سعی کردیم به نگاهی مشترک برسیم.

 

یکی از نقاط قوت بازی شما این است که با ویژگی حدنگهدار در نقشتان حضور دارید و در واقع انرژی درونی‌تان در یک تعادل منسجم با انرژی بیرونی است.چالش مهم بازی در شخصیت فروغ برای شما چه بود؟

همین کننرل احساس چالش بسیار مهمی بود. در لحظاتی فروغ دلش می‌خواست فریاد بزند اما مجبور به ساکت نگهداشتن احساسات درونی‌اش بود و این بسیار سخت و غم‌انگیز بود. این نوع بازی سخت‌تر است تا شکلی از بازی که همه چیز به‌طور بیرونی ارائه می‌شود. در واقع بازی در نقش فروغ قرار بود به شکلی مینی‌مال باشد.

 

مزیت دیگر بازی شما این است که بازیگر نوجوان مقابلتان را محو نمی‌کنید. درواقع کاری نمی‌کنید که بازی او دیده نشود و خبری از خودنمایی در پاس کاری حسی نیست. کار با دو بازیگر کودک و نوجوان فیلم چطور بود؟

به‌نظرم بازی با پارتنر شبیه بازی پینگ‌پونگ است و بده‌بستان‌های مختلفی دارد. هر جای بازی که فردی بیرون بزند به فیلم لطمه خواهد زد همه باید در خدمت فیلمنامه باشند نه نقش خودشان. در واقع باید هر بازیگری مثل یک بازیکن تیم در خدمت کار گروهی باشد و نه فردی.

 

ایفای نقش در این فیلم جزو بازی‌های شاخص کارنامه شماست اما چرا در جشنواره دیده نشد؟ به نظرم جزو بهترین فیلم‌های جشنواره سال گذشته بود.

من هم این فیلم را خیلی دوست دارم. این‌که در جشنواره به آن توجه نشد، به سلیقه داوران برمی‌گردد. به‌هر حال هر داوری با سلیقه فردی خودش داوری می‌کند و این اتفاق عجیبی نیست. جدای از این‌که اعتقاد دارم کاش داوری در جشنواره فجر هم مثل جشن منتقدان، خانه سینما و حتی اسکار، در طول سال بعد از اکران فیلم‌ها انجام شود. آن‌وقت هر فیلمی طبق استحقاق و شایستگی‌اش دیده و تحسین می‌شود و علاوه بر این بازخورد فیلم نزد مخاطب هم هم می‌تواند به داوری کمک کند.

 

از لحاظ محتوایی چه موضعی نسبت به ایده مرکزی داستان داشتید؟ حق را به چه کسی می‌دادید؟

این فیلم به من نشان داد حق، مطلق و سیاه‌وسفید نیست و خانواده مقتول در شرایط بسیار سختی قرار دارند و باید بخشش را از آن‌ها درخواست و تقاضا کرد و نه طلب. جدای از این‌ها این اتفاقات دردناک ممکن است در هر خانه‌ای بیفتد. بنابراین همیشه باید مراقب بود.

 

در بازی‌های شما شمه‌ای از عصبانیت را مثلا در چهار فیلم «سالاد فصل»، «آتش بس»، «برف روی کاج‌ها» و «بیگانه» دیده‌ایم اما در این‌جا عصبانیت شکل درونی‌تری پیدا کرده است. چه تحلیلی از نقش و جهان‌بینی شخصیت داشتید؟

در این قصه و در شکل شخصیت‌پردازی فروغ، کنترل احساس در بحران کار سختی بود. به‌خصوص در فرهنگ ما که به‌خاطر دلایل زیادی، برای گرفتن حق خودمان مجبور به فریاد هستیم. جهان‌بینی شخصی فروغ، رعایت اخلاق در مسیر درستش بود، چیزی که این‌روزها در جامعه کمتر دیده می‌شود.

 

جشنواره امسال از معدود دوره‌هایی بود که در آن حضور نداشتید و به نسبت کم‌کار شده‌اید. علت به گزیده‌کاری مربوط می‌شود یا نه دلایل دیگری دارد؟

کم‌کاری من به حضور دختر کوچکم برمی‌گردد که ترجیح دادم وقت بیشتری برای او داشته باشم. علاوه بر این نزدیک به بیست‌سال است که در حال فعالیت به‌عنوان بازیگر هستم و آزمون و خطا‌های مختلفی داشتم و در حال حاضر کیفیت بازی را به کمیت حضور در فیلم‌ها ترجیح می‌دهم. الان انتخاب یک فیلم درست برایم نسبت به بازی‌کردن در همه فیلم‌ها و قبول کردن تمام پیشنهادها در اولویت است. بیش از گذشته رضایت قلبی خودم را در ایفا کردن نقش درست در یک فیلم خوب را ترجیح می‌دهم تا بتوانم آن رسالتی را که به آن رسیدم محافظت کنم.

 

این‌که خودتان مادر هستید چقدر در ایفای نقش مادر به شما کمک کرد؟ از اولین نقش‌های کارنامه شماست که به‌جای دخترانگی و ایفاگر نقش همسر، مهرمادری شخصیت سهم مهمی در پیشبرد درام دارد.

درگذشته برای ایفای نقش مادر بیشتر از تکنیک استفاده می‌کردم اما حالا با پوست و استخوانم این حس را درک می کنم و باورش دارم. مادرشدن اتفاقی است که برای بازی‌کردن آن خیلی باید عمیق بود و زندگی کرد؛ حالا نه در فیلم که در هر اتفاقی که اسم کودک وسط می‌آید حس عمیق توام با طغیان برای محافظت به من دست می‌دهد و خیلی از این حس لذت می‌برم.

 

 

khabargozarisaba.ir
  • 11
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش