فیلم توانسته با تلفیق فرم و روایت کلاسیک و همچنین داشتن ریتم مناسب، قصه را بهخوبی پیش ببرد و با مخاطب ارتباط برقرار کند. معتمدی را پیشتر به عنوان تدوینگر میشناختم. «مهمان ویژه» فیلمنامهای اصولی دارد. از نظر تدوین و کارگردانی هم یکی از فیلم کوتاههای خوب به شمار میرود. به بهانه کارگردانی و تدوین این فیلم با او گفتوگو کردم.
ایده اصلی فیلمنامه از کجا شکل گرفت؟
ایده اصلی فیلمنامه بخشی از نمایشنامه رضا قاسمی «حرکت با شماست مر کوشیو» است. در حقیقت ارتباط بین دو همسایه از طریق پنجره مدنظر بود. طراحی این ارتباط براساس یک اتفاق غیرمعمول باید انجام میشد که در نهایت به مضمون کنونی فیلمنامه رسیدیم.
در روند شکلگیری فیلم چه مولفههای معنایی و ساختاری وجود داشته که توانسته این اثر را نمایان کند؟
فضای خاص فیلمنامه به من کمک کرد تا با استفاده از دکوپاژ و تدوین بتوانم تعلیق درون فیلمنامه را با ایجاد ریتم و ضرباهنگ گسترش بدهم. با وجود اینکه فیلم ۲۰ دقیقه است، ولی مخاطب میخواهد بداند در انتها چه میشود.
فیلم شما فیلمی مردانه است، یک کارگردان زن چگونه میتواند به این شخصیت عمق و بینش بدهد و از نگاه یک مرد به دنیا نگاه کند؟
برای خودم هم تجربه پیچیدهای بود. حضور بابک کریمی به من کمک کرد تا بتوانم واقعیت درونی کاراکتر مرد را با دکوپاژ و فرمی که مد نظرم بود هماهنگ کنم. بابک کریمی به فیلم کوتاه مانند یک فیلم حرفهای نگاه میکند. در «مهمان ویژه» کاراکتر اصلی مرد است؛ ولی در سرتاسر فیلم در مورد زنی صحبت میشود که با وجود اینکه حضور فیزیکی ندارد، ولی بسیار تاثیرگذار است. بنابراین فیلم به اندازه مردانه بودنش، زنانه هم است.
آیا دکوپاژ فیلم کپی نعلبهنعل از فیلمنامه است یا تغییراتی در حین ساخت ایجاد کردید؟
این فیلم چون متکی بر فرم است و تنها یک بازیگر داریم، با دکوپاژ کامل فیلمنامه سر صحنه حضور داشتم. چون باید همه عوامل میدانستند که حالا در چه موقعیتی هستیم و در نتیجه ما با تغییری مواجهه نشدیم و عین دکوپاژ فیلمبرداری شد.
همیشه در عرف سینما، نباید خود کارگردان فیلم را تدوین کند و اجازه بدهد یک فکر و ایده جدید به فضای فیلم کمک کند یا صرفا به دلیل اینکه شما خود تدوینگر هستید این کار را انجام دادید؟
درست است، من خودم این موضوع را قبول دارم که یک فکر و ایده دیگر میتواند در کامل شدن پروسه ساخت فیلم موثر باشد اما این موضوع را نباید فراموش کرد که این یک فیلم فرمگرا است و از طرف دیگر چون خودم سالهاست تدوین کار میکنم، فکر کردم که راحتتر میتوانم به کلیت فیلمنامه از نظر فرم و ریتم نزدیک شوم.
وجود بازیگری حرفهای مثل بابک کریمی چقدر توانست به روند ساخت فیلم کمک کند؟
«مهمان ویژه» فیلمی تکپرسوناژ است و بخش عمدهای از اتمسفر فیلم بهوسیله همین یک بازیگر پر میشود. حضور بابک کریمی به من کمک کرد تا بتوانم با استفاده از وجود بازیگر حرفهای به فضا و فرم خاصی که مد نظر فیلمنامه بود، بسیار نزدیک شوم. چون در تمام صحنههای فیلم با کاراکتری روبهرو هستیم که به تنهایی راه میرود، غذا میخورد، حرف میزند و خودش باید عمل و عکسالعمل خودش باشد.
پروسه و زمانبندی برای ساخت فیلم «مهمان ویژه» چقدر طول کشید؟
انتخاب لوکیشن یکی از مهمترین کارهایی بود که ما باید انجام میدادیم. احتیاج به یک برج بلند بود که با فضای داستان ما سازگار باشد. از طرف دیگر به دلیل محدود بودن فیلم در یک لوکیشن و اینکه سه چهارم فیلمنامه در شب و در تاریکی میگذرد، ما با محدودیت فیلمبرداری مواجه بودیم که در نهایت فیلمبردار بعد از چند بار تست، تصمیم گرفت که پلانهای شب را با چراغ قوه نورپردازی کند تا بتوانیم به فرم و فضای خاص فیلمنامه نزدیک شویم و سرانجام در سه روز این کار فیلمبرداری شد و در یک پروسه سهماهه فیلم آماده پخش شد.
کار جدیدی برای ساخت دارید؟
مشغول نوشتن فیلمنامه جدیدم هستم. این فیلم برخلاف «مهمان ویژه» یک کار پر پرسوناژ است و شخصیت اصلی فیلم یک زن است، ولی باز هم مثل «مهمان ویژه» فضای فیلم متکی بر فرم است.
رضا پورزارعی
- 18
- 6