دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۲۳:۱۸ - ۲۷ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۷۰۶۹
فیلم و سینمای ایران

سوپر استـار؛ بدون مهر استـاندارد!

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,سینمای ایران

بازیگران یک فیلم یکی از رکن های اصلی موفقیت آن فیلم هستند که فیلمسازان و تهیه کنندگان روی آنها به قصد برگشت سرمایه، سرمایه گذاری می کنند. بر این اساس معیارهای انتخاب بازیگران از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. یکی از این معیارها بودجه ای است که فیلمسازان برای فیلم در نظر می گیرند که به دنبال آن بحث پولساز بودن بازیگران آن فیلم نیز اهمیت می یابد. دومین نکته قابل ذکر در این حوزه، میزان محبوبیت هنرپیشه برای گیشه است. هر چقدر هنرپیشه مورد نظر جذب مخاطب برای فیلم داشته باشد، طبیعتاً دستمزد بیشتری به او تعلق می گیرد. در نکته بعدی می توان به میزان مشابهت های هنرپیشه با نقش اشاره کرد.

 

هر چند اخلاقیات و ظاهر هنرپیشه با نقشی که بازی می کند نزدیکی و مشابهت داشته باشد نقش برای مخاطب باورپذیرتر است و میزان موفقیت فیلم را بالا می برد. اگر بخواهیم پروسه انتخاب بازیگران را در دیدگاه کلانتر بررسی کنیم، در کمپانی های فیلمسازی خارجی افرادی به استعدادیابی هنرپیشگان مشغول هستند و نقش آنان در این حوزه تعریف شده است. همچنین در قالب یک اتاق فکر به بررسی موضوعات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی روز می پردازند و براساس تحقیقات کارشناسی شده شرایط ساخت سوژه ها با بازیگران مختلف را بررسی می کنند و به نتیجه مطلوب دست پیدا می کنند. به نظر می رسد جای چنین اتاقهای فکری در پروژه های سینمایی ما متشکل از نمایندگان صنوف مختلف خالی است، گروههایی که می توانند با روانشناسی به ذائقه و خواست مخاطب و همچنین موضوعات روز بپردازند. تغییر ذائقه مخاطبان و استقبال کمتر نسبت به دهه های گذشته به دنبال تغییر سبک زندگی موضوعی است که سینمای ما -با وجود افزایش تعداد سالنهای سینما و پردیس های سینمایی- با آن روبروست. امید است که با توجه بیشتر به بحث کستینگ و ممانعت از حضور برخی از افرادی که بدون داشتن تخصص و تجربه لازم که به خرید نقش در پروژه های سینمایی می پردازند و کیفیت آثار سینمایی را نازل می کنند، در شکوفایی بیشتر سینمای ایران و آشتی هر چه بیشتر مخاطبان با سینما بپردازند.

 

در گزارش پیش رو سراغ برخی از تهیه کنندگان و سرمایه گذاران فیلم های سینمایی، همچون حسین زندباف، سیروس تسلیمی و امیر سمواتی رفتیم که از نظرتان می گذرد.

 

سیروس تسلیمی: فیلمنامه‏ ها به خاطر انتخاب بد بازیگر ضربه می‏خورند

سیروس تسلیمی، نویسنده و تهیه کننده و در خصوص معیارهای انتخاب بازیگر برای یک فیلم موفق به بانی فیلم گفت: بعد از انتخاب فیلمنامه و کارگردان انتخاب بازیگر یکی از مهم ترین مسائل است. در ایران که بازیگر ستاره بسیار کم داریم انتخاب بازیگر کار مشکلی است و باید بر اساس بودجه ای که تعریف می شود بازیگر را انتخاب کرد که به آن نقش هم بخورد. در حال حاضر در سینما بیشتر روی کارگردانان و اکثراً بازیگران قرارداد می بندند و با تولید انبوه سالانه بالای ۱۰۰ فیلم که داریم، این تعداد بازیگر بسیار کم است. زمانی به بازیگر بودجه زیادی اختصاص می دهند که همه فیلم هایش فروش کند، در ایران شرایط فرق می کند. اگر بازیگری پیدا کنند که منطبق با فیلمنامه باشد و فیلم های دیگری هم نداشته باشد و با او قرارداد ببندد تا ۷۰ درصد موفقیت فیلم تضمین شود.

 

نویسنده و تهیه کننده فیلم سینمایی «پرنده کوچک خوشبختی» افزود: معمولا تهیه کننده و کارگردان و در برخی از موارد بعضی از تهیه کنندگان حرف آخر را می زنند. در حالی که به نظر من حتما باید نظر فیلمنامه نویس را هم جویا شد، چون ممکن است گاهی فیلمنامه نویس روی کاراکتری فیلمنامه را نوشته که تهیه کننده و کارگردان برعکس آن را کاراکتر را انتخاب کنند. مثلا چند فیلمنامه من به خاطر انتخاب بد بازیگر صدمه خورد. به خاطر همین مثلث فیلمنامه نویس، کارگردان و تهیه کننده باید بنشینند و از خیرالموجودین بازیگران برای فیلمشان انتخاب کنند. گاهی حس و حرفی که در فیلمنامه است، در برخی از بازیگران شنیده و دیده نمی شود. معمولا وقتی فیلمنامه ای به دست کارگردان و تهیه کننده می رسد، دیگر با فیلمنامه نویس قطع رابطه می شود. این سه نفر می توانند بازیگر کاملی برای فیلمنامه انتخاب کنند.

 

تهیه کننده فیلم سینمایی «زندان زنان» ادامه داد: مسلما داشتن یک اتاق فکر در این حوزه می تواند کمک کننده باشد. بسیاری از فیلم ها به خاطر انتخاب اشتباه بازیگر نابود شده اند. متاسفانه فیلم های ما هم اکثرا در سکوت خبری ساخته می شوند. نمی دانم چرا همه سعی می کنند به صورت مخفیانه فیلمی را شروع کنند. در حالی که فیلم با مشاوره و مشورت گرفتن است که می توان شاهد اتفاقات خوبی برای فیلم بود. نه اینکه با مخفی کردن کارگردان و عوامل و… . بازیگر کمدی هم کم داریم. کمدین های ما همه نوع فیلم بازی می کنند و یا آنقدر بازی می کنند که برای مردم عادی میشوند. این است که چند نفری که به عنوان بازیگر کمدی معروف شده اند وقتی چند فیلم می فروشد آنقدر دستمزدهایشان بالا می رود که دیگر نمی توانیم از آنها استفاده کنیم.

 

سرمایه گذار فیلم سینمایی «زیر پوست شهر» با بیان اینکه ریسک در کار سینمایی بسیار بالاست عنوان کرد: بازیگری که سرمایه هم می تواند جذب کند به سرعت مورد توجه تهیه کننده و کارگردان قرار می گیرد. این موضوع در دنیا هم زیاد غیرعادی نیست. در کشورهای دیگر بانک ها، شهرداری ها و انستیتوهای فیلم سرمایه گذاری می کنند و یک شرط مهمشان هم این است که فلان بازیگر نقش اصلی را بازی کند، ولی در ایران بازیگران به خاطر اینکه مردم به آنها علاقمند هستند و در مهمانی های مختلف شرکت می کنند، با سرمایه داران آشنا می شوند و به این شرط سرمایه را جذب می کند که خودش در فیلمی بازی کند. یا آن سرمایه گذار به شرطی بودجه را به فیلم اختصاص می دهد که فلان بازیگر بازی کند. در حال حاضر به خاطر اینکه فیلم ها بسیار گران هستند و شانس اکران خوب فیلم کم است.

 

تسلیمی اضافه کرد: وقتی فیلم های موفق را می بینید، حس می کنید همه چیز سرجای خودش است و این چون بسیار به ندرت اتفاق می افتد که همه چیز سرجای خود باشد، بسیاری از فیلم ها ناموفق هستند. در حال حاضر بسیاری از فیلمها می توانند سرمایه جذب کنند و دنبال فیلمنامه خوب می گردند. البته بازیگرانی هم داریم که سرمایه نمی آورند، ولی قدرت بازیگری شان آنقدر بالاست که اغلب فیلم ها به آنها سفارش کار می دهند. نمی توان یک قانون جامع و کاملی را بیان کرد که در مورد همه سینمایی ها صدق کند. هر فیلمی با یک شرایط خاصی تهیه می شود. بزرگ ترین صدمه آن هم فیلم هایی است که فروش های آنچنانی دارند که سطح توقع بازیگر را بالا می برد و بسیاری از تهیه کنندگان دیگر نمی توانند از این بازیگران استفاده کنند و فیلم ها صدمه می خورد در حالی که می تواند فیلم خوبی باشد.

 

حسین زندباف: در سینمای ما روابط بر ضوابط حاکم است

حسین زندباف، کارگردان، تهیه کننده و تدوینگر در خصوص معیارهای انتخاب بازیگر برای یک فیلم موفق به بانی فیلم گفت: در حال حاضر شرایط به گونه ای است که وقتی بازیگر مطرحی وارد پروژه ای می شود با خود اسپانسر می آورد و دستمزدش با همان اسپانسر محاسبه می شود. همه تولیدات ما بیشتر از ضوابط بر روابط تکیه دارد. لذا نمی توان شکل خاصی برای معیارهای انتخاب بازیگران در نظر گرفت. گاهی می بینید که شخصی می خواهد بازیگر شود و زمینه هایی بوجود می آورد و کل هزینه های فیلم را می پردازد. در جایی که ضوابط حاکم باشد طبیعی است که بودجه برای انتخاب بازیگر بسیار اهمیت دارد. گاهی هم ممکن است بازیگری معمولا برای فیلم ها دستمزد بالایی بگیرد، ولی در مقابل یک نوشته یا کارگردان معتبر حاضر باشد مبلغی نگیرد و اگر می گیرد دستمزد ناچیزی بگیرد. مثلا در فیلم «شب های روشن» همه دوست داشتند در آن همکاری داشته باشند. زمانی شما پیشنهاد می دهید و زمانی همه دوست دارند خودشان با شما همکاری داشته باشند. وضعیت قیمت ها در سینما زیاد مشخص نیست که بتوان در مورد آن به وضوح صحبت کرد. ولی می دانم کسی که می خواهد کارگردان و یا بازیگر شود بودجه هایی پشت آن است.

 

مادامی که اصول و روابط درستی در سینما حاکم نباشد شرایط به همین شکل است. وی افزود: به هر صورت انتخاب بازیگر به صورت همفکری کارگردان و تهیه کننده صورت می گیرد. اگر تعریف کاملی از مدیر تولید داشته باشیم، او کسی است که هماهنگ کننده فیلم است و همه ارتباطات فیلم را به عنوان نماینده تهیه کننده انجام می دهد، و تهیه کننده بودجه را تامین می کند. تعاریف ما در سینما کمی مبسوط و مغشوش است! نظر خود کارگردان اهمیت دارد که با کدام بازیگر کار را انجام دهد، ولی از طرفی تهیه کننده هم به بازگشت سرمایه خود فکر می کند و تلاش می کند از چهره استفاده کند. پخش نیز در سینما روال عجیبی دارد، شاید بتوان گفت ورودی ما در سینما به مراتب بهتر از خروجی آن است. خروجی ما به نظرم آنقدر پیچیدگی دارد که هیچ وقت نشده سروسامان بگیرد.

 

تهیه کننده فیلم سینمایی «شب های روشن» ادامه داد: زمانی که فیلمی تولید می شود، قرار است عرضه شود. تولید فیلم با اتفاقات مثبت تری به همراه است تا توزیع آن. فیلمسازان با یک همفکری می توانند به توزیعی برسند که بازگشت سرمایه به همراه داشته باشد. گاهی خواسته های همه عوامل فیلم برآورده می شود برای اینکه آن کارگردان شرایط ویژه دارد و همه دوست دارند با او کار کنند، پس شرایطش را قبول می کنند. نمی دانم که سینمای ما چه زمانی آن شکل حرفه ای خودش را می گیرد که چارچوبی داشته باشد. پیش از انقلاب تهیه کنندگان یک سندیکا داشتند و ارتباطات و هماهنگی شان اصول داشت. هم مراقب یکدیگر بودند و هم از یکدیگر حمایت می کردند. در حال حاضر برخی تهیه کننده ها برای اینکه فیلمشان اکران شود، حاضرند هر کاری بکنند و برایشان مهم نیست چه بر سر تهیه کننده دیگر می آید.

 

این تدوینگر با بیان اینکه اصولی بر سینمای ایران حاکم نیست، عنوان کرد: وظیفه اصلی حکومت تامین امنیت است. این امنیت تنها امنیت جانی نیست، بلکه شامل امنیت مالی هم هست. اگر وزارت ارشاد به تهیه کننده ای مجوز می دهد باید امنیت مالی آن را نیز تامین کند، اما آیا واقعا این گونه است؟ تازه اگر وزارت ارشاد هم تامین امنیت مالی کند، شهرداری و سایر ارگان ها فیلم را تحریم و توقیف می کنند. امیدوارم روزی این اتفاقات سروسامان بگیرد.

 

تهیه کننده فیلم سینمایی «زبان مادری» با اشاره به وجود اتاق فکر در کمپانی های فیلمسازی جهان و مقایسه آن با سینمای ایران، تاکید کرد: در کشورهای خارجی کمپانی ها ساخت فیلم را بر عهده دارند و از اکنون اکران سال های بعدشان مشخص است. ولی اتاق فکر زمانی شکل می گیرد که تمام عوامل با هم پیوند داشته باشند و بدانند فردا چه اتفاقی خواهد افتاد. امروز قوانینی وضع می شود که فردا لغو می شود. در این شرایط چه می توان کرد. مثلا وقتی بازیگری خلافی می کند، فیلم توقیف می شود. این گونه است که سینمای ایران با کشورهای خارجی قابل مقایسه نیست. چون در آنجا تمام سینماها به صورت زنجیره ای با کمپانی ها در ارتباطند و تکلیف اکرانشان هم از مدت ها قبل مشخص است. در نتیجه بازگشت اقتصادی و تامین امنیت به صورت کامل صورت می گیرد و سینماگران آینده خود را می دانند. ولی ما از آینده خود در سینما باخبر نیستیم. به همین خاطر نمی توان داشتن یک اتاق فکر را متصور شد. من به همفکری و مشورت اعتقاد دارم و صد درصد از تک فکری بهتر است ولی در جایی که همفکری ارزش خود را داشته باشد. در اینجا امکان همفکری وجود ندارد.

 

امیر سمواتی: بازیگر یک فیلم از مهم‏ترین عوامل جذب مخاطب است

امیر سمواتی، تهیه کننده در خصوص معیارهای انتخاب بازیگران برای رسیدن به فیلمی موفق به بانی فیلم گفت: وقتی می خواهیم فیلمی بسازیم ابتدا باید این موضوع برای ما مهم باشد که فیلم را در چه ژانری و با چه هدف مخاطبی می سازیم. باید در نظر بگیریم فیلمی که برگشت سرمایه آن برای ما مهم است، چه تعاریفی دارد و یا وقتی که می خواهیم از طریق فیلم حرفی را به مخاطب بزنیم و یا بحث و نظریه و فلسفه ای را ایجاد کنیم، چه مواردی را باید در نظر بگیریم. در عین حال هم این موارد قابل تفکیک نیست و پتانسیل آن را دارد که در هم ترکیب شوند.

 

وی افزود: معمولا حدود ۵۰ درصد بودجه فیلم را به بازیگران اختصاص می دهیم و این ۵۰ درصد هم از این نشأت می گیرید که بازیگران از نظر ما –غیر از تقویم ریالی که خودشان دارند- برای دستمزدی که می گیرند- ما هم برای خودمان تقویم ریالی از آنها داریم. مثلا می گوییم خانم X فلان قدر مبلغ مخاطب و مشتری و صندلی سینما پر می کند. مثلا فکر می کنیم اگر نام یک بازیگر در فیلم باشد، این بازیگر حدود ۵۰ میلیون تومان برای ما پول برمی گیرداند، بازیگر دوم ۴۰۰ میلیون تومان برگرداند. از این طریق روی بازیگران احتساب فروش می کنیم و کنار هم گذاشتن آنها به ما نتیجه می دهد. مثلا اگر بازیگری ۱۵۰ میلیون تومان فروش برای فیلم داشته باشد، ما این ۱۵۰ تومان را تقسیم بر دو کرده و ۷۰ یا ۷۵ میلیون به آن بازیگر دستمزد می دهیم. این یکی از پارامترهای انتخاب بازیگرانمان برای سینمایی است که به قصد فروش فیلم می سازد.

 

تهیه کننده فیلم سینمایی «کافه ترانزیت» ادامه داد: پارامتر دیگری هم وجود دارد. ممکن است پنج بازیگر داشته باشیم و نسبت درصدهایی که به آنها تعلق می گیرد تفاوت می کند. ممکن است رقمی برای میانگین بازیگرانی پرداخت کنیم. یک سری از بازیگران نیز تغییری در فروش ما ایجاد نمی کنند. بنابراین این میانگین را با شناختی که در حوزه پخش و اکران و ویدئو رسانه و تلویزیون داریم انتخاب می کنیم. البته گاهی هم ریسک می کنیم. مثلا در فیلم «دربند» خانم نازنین بیاتی هنوز بازیگر نبود و ما او را کنار خانم پگاه آهنگرانی قرار دادیم که در نهایت آن فیلم توانست از خانم نازنین بیاتی یک بازیگر خوب بسازد و هم به دلیل ساختار قوی که فیلم داشت فروش خودش را کرد که قابل قبول بود.

 

سمواتی با اشاره به نقش حضور بازیگر چهره و محبوب در سردر سینماها، عنوان کرد: ما تهیه کنندگان، غیر از پرداخت دستمزدها به بازیگران جور دیگری هم نگاه می کنیم. می گوییم که به سردر و استار احتیاج داریم و به کسانی نیاز داریم که وقتی مردم اسم آنها را می بینند در مردم توقع ایجاد کنند که در ابتدا به ساکن فیلم را ببینند. خود این موضوع باعث می شود که سری اول مخاطب جذب شوند و فیلم را بببیند. به هر جهت در یک یا دو هفته بعد فیلم باید خودش کشش داشته باشد که بتواند فروش را بالا ببرد. وی تاکید کرد: جدا از نام فیلم، اولین چیزی که مخاطب با آن ارتباط برقرار می کند، اسامی بازیگران است که هر چقدر صاحب برند محبوب تری باشند، بیشتر مخاطب جذب می کند. البته پارامتر دیگری هم وجود دارد. ممکن است بازیگری ۸۰ درصد هزینه فیلم را تامین کند و تمام شرایط شما را پوشش دهد. ما این تجربه را در فیلم «کافه ترانزیت» انجام دادیم و فیلم را با آقای پرویز پرستویی ساختیم. آقای پرستویی تنها برند ما در فیلم بود. خانم فرشته صدر عرفایی را در آن زمان افراد زیادی نمی شناختند و هنرپیشه های دیگر هم فقط اسماعیل سلطانیان بود که شناخته شده بود. باقی بازیگران فیلم یا غیرحرفه ای بودند و یا بومی که ما از آنان استفاده کردیم. نتیجه ای که از این موضوع می توان گرفت، این است که این به سیاستی که خود تهیه کنندگان در انتخاب هنرپیشگان دارند.

 

تهیه کننده فیلم سینمایی «پنج ستاره» گفت: شیوه دیگری در انتخاب هنرپیشه داریم که اصطلاحا به آن کست خلاقانه می گویند. به برند خاصی که در جامعه معروف شده نقش می دهیم. مثلا یک نماینده مجلس که در جامعه معروف است، اگر در فیلم سینمایی بازی کند فضایی در جامعه ایجاد می کند. ما اصطلاحا به این موضع کست خلاقانه می گوییم که در برخی از فیلم ها از آن استفاده می کنند. ممکن است یک شاعر، آهنگساز یا خواننده و … در موقعیت یک بازیگر قرار می گیرد که ممکن است محاسن یا معایبی داشته باشد، ولی به هر تاثیرگذار است. آنچه مد نظر تهیه کنندگان قرار دارد، این است که کسی در فیلم باشد که مردم کنجکاو باشند که او در فلان موقعیت و فلان صحنه چه خواهد کرد. وی در خصوص استفاده از اتاق فکر برای انتخاب بازیگران یک فیلم گفت: ارتباط بین کارگردان، تهیه کننده و سرمایه گذار و عوامل و مدیر فیلمبرداری و… را نمی توان نادیده گرفت و همین نوعی اتاق فکر است. شاید همانند کمپانی های خارجی مدیرانی برای کست نداشته باشیم، چرا که حجم و محدوده سینمای ما آنقدر وسیع نیست. ولی طبیعتا کارگردان، تهیه کننده و سرمایه گذار و… هستند و حتی گریمورها که نقش بسیار مهمی در این قضایا دارند، با ارتباط نزدیک و شناختی که از هنرپیشگان دارند به ریزه کاری هایی از ویژگی های اخلاقی و رفتاری و نوع گریمشان توجه می کنند. عوامل اصلی یک فیلم همان اعضای اتاق فکر هستند و این عوامل برای انتخاب نهایی یک بازیگر جمعبندی می کنند. وقتی بازیگرانی در فیلم های مختلف تکرار می شوند، حتما تهیه کننده به این فکر کرده که آن بازیگر برایش بازگشت سرمایه به همراه دارد. مثلا اکثر فیلم هایی که آقای X بازی می کند در سینما از حداقل فروشی برخوردار است و تهیه کننده هم رغبت دارد که با او کار کند.

 

تهیه کننده فیلم سینمایی «ساکن طبقه وسط» در مورد بازیگرانی که در ازای آوردن سرمایه نقش می خواهند و یا با پارتی وارد فیلمی می شوند گفت: این موضوع یک معضل غیرقابل حل است که نه در ایران، بلکه تا زمانی که بخش خصوصی در حال فعالیت است این شرایط وجود دارد. در بخش خصوصی سرمایه حرف اول را می زند و-البته من تاکنون این کار را نکرده ام- شاید بسیاری از تهیه کنندگان راغب باشند این کار را بکنند. به هر جهت نمی توان جلوی آن را گرفت و شاید یک نفر به جای اینکه بخواهد در کاری صنعتی سرمایه گذاری داشته باشد، روی خودش سرمایه گذاری کند و از خودش یک برند بسازد. این که موفق می شود یا خیر به ما ربطی ندارد، ولی به نظر من در تولید یک اثر سینمایی تا زمانی که سرمایه نقش اصلی را بازی می کند، هیچ قانونی نمی تواند جلوی این معضل را بگیرد، چرا که هنرپیشه و اتاق فکر فیلم ها آدم های باشعوری هستند و خودشان چارچوبی را می چینند و پیش می روند.

وی اضافه کرد: مشکل در این مقوله به برخی از آموزشگاه های ما برمی گردد که تحت نظارت وزارت ارشادند و متاسفانه آموزشگاه ها این فرآیند را جا می اندازند که برای هنرپیشه شدن نیاز است که هنرجو پول تزریق کند، یا از سوی کسانی که در سینما آدم های اصلی نیستند و کسانی هستند که به صورت دلال مآبانه پیش می روند کارشان را پیش می برند. البته این موضوع آنقدر کوچک و کم است که فکر نمی کنم محلی از اعراب داشته باشد. به هر جهت فکر می کنم هر کسی که این کار را می کند، شرف کاری خودش را زیر سوال می برد. هنرپیشگان جایگاه بسیار مهمی در حوزه سینما دارند و یکی از رکن های اصلی فیلم ها هستند. آنها به عنوان سرمایه های اصلی فیلم هستند برای همین هم روی آنها سرمایه گذاری شده و پول های کلان پرداخته می شود. مطمئن باشید که این پول های کلان به این دلیل است که سرمایه به صاحبان سرمایه برگردد.

 

 

 

 

 

 

banifilm.ir
  • 14
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش