پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳
۱۰:۲۹ - ۱۷ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۴۰۳۸
فیلم و سینمای ایران

آرماندو تازه‌ـرین اثر احسان عبدی‌پور؛

نگاهی به سریال آرماندو

سریال آرمان دو,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
سریال «آرمان دو» به کارگردانی احسان عبدی‌پور و تهیه‌کنندگی ایرج محمدی روزهای آخر تولید را می‌گذارند. این سریال قرار بود که در ایام نوروز امسال پخش شود اما به پخش نرسید و تاکنون تصویر برداری آن ادامه داشته است.

خبرگزاری صبا/ سریال «آرمان‌دو» درباره شخصیتی است که چند نقش را بازی می‌کند و فضای کمدی دارد. حمیدرضا آذرنگ نقش این شخصیت را با نام آرمان بازی می‌کند. او جوان ساده و مهربانی است که سعی دارد مشکلات خواهرش (با بازی مرجانه گلچین) و فرزندان خواهرش را برطرف کند.

 

اما در این مسیر درگیر مسائلی می‌شود که داستان سریال را شکل می‌دهد. موضوع این سریال فانتزی است، رگه‌هایی از طنز در خود دارد و به نوعی، درامی عاشقانه با لحن و زبانی تازه‌ محسوب می‌شود. حمیدرضا آذرنگ، مرجانه گلچین، سحر ولدبیگی، الیکاعبدالرزاقی، محمدرضا هدایتی، علیرضا استادی، علی مسعودی، علی اوجی، فریبا طالبی، مجید پتکی، شهربانو موسوی و سیامک مردانه از جمله بازیگران این سریال هستند که برای شبکه سه ساخته می‌شود.

 

احسان عبدی‌پور کارگردان این مجموعه سال گذشته دو اپیزود از سریال «چرخِ فلک» را ساخته که با اقبال خوبی از سوی مخاطبان رو به رو شد. «صبا» گزارشی از پشت صحنه این سریال و گفت‌وگویی با عبدی‌پور و آذرنگ داشته است که در ادامه می‌خوانید:

 

وارد یک موسسه خیریه می‌شویم. موسسه خیریه توان‌بخشی عمل، که علاوه بر کارکرد اصلی خود، لوکیشن خیلی از سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی بوده است. وارد سالن اصلی می‌شویم جایی که آن را به عنوان بخش بستری بیماران می‌شناسیم. سالن خالی از همه آدم‌هاست.

 

ظاهراً قبل از ورود ما سکانس‌هایی ضبط شده و حالا برخی در حال استراحت و بازیگران هم در حال گریم شدن هستند. دقائقی را منتظر می‌مانیم تا گریم حمیدرضا آذرنگ و الیکا عبد‌الرزاقی تمام شود و به محل ضبط برگردند. برای ضبط این سکانس فقط همین دو بازیگر و چند هنرور دیگر حضور دارند. البته پیش از آمدن ما به موسسه مرجانه گلچین نیز حضور داشت اما با تمام شدن کارش محل ضبط را ترک کرد.

 

گریم آذرنگ تمام می‌شود. او در گریمی با ریش، سبیل و عینک است و پیراهن و شلوار روشن پوشیده که از در بخش بستری وارد می‌شود. آذرنگ در این سکانس ظاهری ساختگی را برای خود در نظر گرفته تا وارد بیمارستان شود. در کنار او الیکا عبدالرازقی که بیمار است و روپوش مخصوص بیماران بخش را پوشیده است نیز ظاهر می‌شود. البته عبدالرازقی فعلاً‌ در این سکانس بازی ندارد.

 

دو روز به اتمام تصویر‌برداری «آرمان دو» مانده و روزهای آخر کار است. اما عبدی‌پور کماکان با انرژی مضاعف کار را پیش می‌برد هرچند که کمی هم خستگی هفت ماه اخیر در چهره‌اش دیده می‌شود. ضبط آغاز می‌شود. عبدی‌پور و عواملش در اتاق پرستاری نشسته‌اند و از مانیتور تصویر آذرنگ را که در این لحظه وارد می‌شود می‌بینند.

 

او با گریمی ساختگی در حالیکه راهرو بخش بستری را طی می‌کشد و یک دستش هم باندپیچی شده است مخفیانه وارد بیمارستان می‌شود. با این ظاهر می‌خواهد توجه کسی را به خودش جلب نکند چون می‌خواهد با هرترفندی به بیمارستان بیاید و پلیس هم به دنبال اوست. سرعت تصویربردار بالاست، عبدی‌پور کات می‌دهدو از او می‌خواهد ۲۰ درصد سرعتش را کم کند.

 

در این سکانس علاوه بر آذرنگ سه پرستار و دو پلیس نیز حضور دارند. در پشت صحنه نیز یک پلیس جهت مشاوره و همکاری در کنار عبدی‌پور است. این سکانس به برداشت هشتم می‌رسد. در حالیکه آرمان وارد بخش بستری بیماران می‌شود پلیس و پرستاران هم از کنار او عبور می‌کنندوآرمان سعی ‌می‌کند کاملاً‌ طبیعی این کار را انجام دهد تا کسی به او شک نکند.

 

عبدی‌پور دوباره کات می‌دهد و می‌گوید: این سکانس هنرورهای خیلی خوبی داشت وبسیار راضی است اما به فیلمبردار و آذرنگ نکاتی را یاد آور می‌شود. مثلاً از آذرنگ می‌خواهد وقتی که وارد بخش می‌شود عینکش را پاک کند و دوباره روی چشمش بگذارد. ضبط آغاز می‌شود و آذرنگ و دیگر هنروران نقششان را بازی می‌کنند. این برداشت گویا راضی کننده‌تر از برداشت قبلی است. پس از آن کارگردان اعلام می‌کند امروز آخرین روز حضور نیروی انتظامی در سریال بود و همگی با تشویق از آن‌ها تشکر می‌کنند.

 

با اتمام ضبط این سکانس آذرنگ دوباره به اتاق گریم می‌رود تا با چهره دیگر به پلان بعدی برسد. در این میان سراغ احسان عبدی پور کارگردان سریال رفتیم و از او درباره فعالیتش برای تلویزیون بعد از ساخت«چرخ‌ِ فلک» پرسیدیم. او در پاسخ گفت: بعد از ساخت فیلم سینمایی«تیک آف» قرار دادی با تلویزیون برای سریال «گرانباری» که خودم آن را نوشته‌ام بستیم. همه این‌ها خیلی ناخواسته سرراهمان قرار گرفتند. در همین حین در جلسه‌ای که برای سریال «گرانباری» داشتم به من گفتند می‌شود یک نوک پا بروی و «آرمان دو» را بسازی و این نوک پا هشت ماه زمان برد.

 

سریال آرمان دو,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

کارگردان«تنهای تنهای تنها» در پاسخ به این سوال که شما پیشتر کار کمدی نکرده بودید چطور شد که ساخت یک سریال کمدی را پذیرفتید گفت: نویسنده این کار من نیستم و بیشتر کمدی این داستان در متن آن قرار دارد. اما من همیشه سعی کرده ام رگه‌هایی از شوخی و طنز را در کارهایم داشته باشم و کارهایم عبوس نباشند و همواره تلاش کرده‌ام همه گره‌ها را با شوخی باز کنم. حتی وقتی که در جدی‌ترین جلسه‌ها هم شرکت می‌کنم چند دقیقه بعد، جلسه از رسمیت خارج می‌‌شود، چون خودم هم کلاً‌ آدمی رسمی نیستم.

 

او نمی‌دانست در آخر چه اتفاقی برای «آرمان دو» می‌افتد و از جواب دادن به این سوال که کلیت کار را چطور می‌بینید احساس خطر می‌کرد اما با لحنی شوخ طبعانه گفت: جواب خطرناکی است و واقعاً نمی‌دانم چه بگویم یک سری سردرگمی‌ها دارم که باید در تدوین مشخص شود.

 

این کارگردان درباره گروه بازیگران گفت: از کستی که چیده شده بسیار راضی‌ام و همگی عالی هستند. همه افرادی که در این مجموعه کار کردند اعم از بازیگران و عوامل همه بسیار با ذوق بودند و با هم خیلی رفیق شدیم و حال کلی‌مان خوب بود. ضمن اینکه هفت ماه ممارست، زیاد است و ما هفت ماه است که روز و شب با هم زندگی می‌کنیم.

 

عبدی پور در ادامه از میزان رضایتش در خصوص اکران «تیک‌آف» گفت: من طعم اکران «تیک‌آف» را نچشیدم و از صبح تا شب و گاهی از شب تا صبح مشغول ضبط «آرمان دو» بودم. حتی فرصت نکردم در جلسه اکران‌ها شرکت کنم و وقت نداشتم تا درباره‌اش چیزی بخوانم. اما خودم این فیلم را خیلی دوست دارم و فیدبک‌های مثبتی از آن گرفتم.

 

«تیک‌آف» مثل کله پاچه بود، بعضی‌ها خیلی دوستش داشتند و بعضی‌ها هم اصلاً‌ دوستش نداشتند. ولی همین که بی تفاوت از کنار آن نگذشتند خوب است. وقتی از چیزی خیلی بدمان بیاید یعنی باز هم یک کاراکتری در آن وجود دارد که روی ما تاثیر گذاشته است، گرامر سینمایی«تیک آف» ضعیف نبود و شاید مشکلشان با محتوا بوده، زبان فیلم بسیار سلیس و ساده است. بنابراین ما یک محتوا تولید کردیم که می‌شود درباره‌اش بله و خیرگفت.

 

او با اشاره به کار بعدی‌اش پس از اتمام «آرمان دو» گفت: تصمیم دارم سریال «گرانباری» را بسازم زیرا خیلی آن را دوست دارم. برای انتخاب بازیگران به فرانسه و ایتالیا رفتم و بازیگرانش را انتخاب کردم. هومن کبیری یک تهیه‌کننده خوب است که در کنار من خواهد بود. ما قبلاً‌هم با یکدیگر کار کرده بودیم او مرا آتش به اختیار می‌گذارد. درباره یک فیلم سینمایی هم صحبت‌هایی شده است اما در این هفت ما بسیار خسته شده‌ام و به یک استراحت خوب نیاز دارم.

 

پس از گفت‌وگو با احسان عبدی پور به اتاق گریم و سراغ حمیدرضا آذرنگ رفتیم.از او درباره علت گریم‌های متعددش در این سریال پرسیدیم و آذرنگ توضیح داد:

 

تعدد گریم‌ها به خاطر فرم و ساختار این کار است و به نوعی به زندگی آرمان که یک هنرور است مربوط می‌شود. او در موقعیت‌هایی مجبور به تغییر چهره می‌شود که البته برخی از این گریم‌ها زیاد ادامه‌دار نیست و کاملا‌ً‌ مقطعی است و در یک یا دو مورد هم ادامه‌دار است ولی آرمان تغییر چهره‌های زیادی دارد.

 

سریال آرمان دو,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

آذرنگ درخصوص تفاوت این نقش با نقش کمدی که در سریال «جاده قدیم» داشت گفت: وقتی اسم«جاده قدیم» می‌آید به خاطر مجموع خاطرات بدی که از آن دارم بدنم می‌لرزد. تمام این کار به دلیل ضرب و جرح‌هایی که داشت، با ممیزی و سانسور سلیقه‌ای مواجه شد و هیچ ربطی هم به کادرها نداشت که مثلاً بگوییم کادر صدا وسیما و... بوده است بلکه کاملاً‌سلیقه‌ای بود.

 

یک سری اتفاقات که باعث شد هرگز به آن توفیقی که ابتدا فکر می‌کردیم در زمان پخش خواهیم داشت دست پیدا نکنیم و هنوز خستگی‌اش در تنمان بماند. اما در «آرمان دو» با یک گروه کاملاً صمیمی و تهیه‌کننده‌ای خوب و مدیرانی که همراه هستند طرفیم و امیدوارم کار خوبی باشد و شرمنده مردم نشویم.

 

آذرنگ افزود: من بعد از این کار به سرعت سراغ کار سینمایی بهرام توکلی که در خوزستان است و فعلاً ‌اسم قطعی ندارد می‌روم.

 

حمیدرضا آذرنگ در پایان در پاسخ به این سوال که چرا مدتی است میان شما و تئاتر فاصله افتاده و کمتر شما را روی صحنه می‌بنیم گفت: متاسفانه هیچ جوابی ندارم و خیلی هم برای تئاتر دلتنگم هرچند که سال گذشته نمایش «ترن» را کارگردانی و نمایش«افسون معبد سوخته» کیومرث مرادی را بازی کردم باز دلم برای تئاتر تنگ شده و تصمیم داردم امسال حتماً یک کار را باز اجرا بروم یا یک تولید تازه داشته باشم.

 

در حین گریم آذرنگ که مدتی زمان برد ما نیز از این فرصت استفاده کردیم و به سراغ الیکا عبدالرزاقی رفتیم. در شماره‌های بعدی گفتگوی «صبا» با این بازیگر را خواهید خواند.

 

«آرمان دو» گروهی صمیمی و پر انرژی داشت و ما امیدواریم این ویژگی در پخش سریال نیز وجود داشته باشد.بنا به گفته تهیه‌کننده مجموعه، «آرمان دو»یکی از گزینه‌های نوروز ۹۷ است.

 

 

  • 9
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش