به گزارش روزنامه آسمان آبی، با پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷، نه تنها بنیان های حکومت، همه ارکان حیات اجتماعی ایرانیان تغییراتی بنیادین و ماهوی یافت، شکل جدیدی از رفتارها بر زندگی روزمره ایرانیان حاکم شد و ارزش هایی جدید جایگزین قبلی ها شد و به این ترتیب، فرهنگ انقلاب که مبتنی بر ارزش های اسلامی است در زندگی ایرانیان ظهور پیدا کرد.
قطعا عرصه عمومی هنر به عنوان یکی از مراکز حساس بروز نظریه های هنری از این تحول در امان نمی ماند و انقلابیون بر مصدر امور قرار گرفته نقشه های فراوانی برای پالایش ساحت هنر از آلودگی های گذشته دارند.
سال های آغازین انقلاب حد فاصل ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ را باید سال های تثبت انقلاب و نهادهای آن دانست و در دهه ۶۰ کار قانون گذاری و برنامه ریزی برای حوزه های مختلف آغاز می شود؛ از جمله این حوزه های پرمخاطب سینماست که سیر تحول بی سابقه ای را طی می کند و به یکی از نشانه های شاخص تحول انقلاب در حوزه فرهنگ تبدیل می شود.
محمدرضا بهشتی- فخرالدین انوار
از محمدرضا بهشتی در مقام ریاست بنیاد سینمایی فارابی و فخرالدین انوار در مقام معاونت سینمایی ارشاد در دهه ۶۰ به عنوان معماران سینمای پس از انقلاب یاد می شود؛ البته سید محمد بهشتی در سال های بعد بیشتر در محافل عمومی دیده شد و به دفاع از عملکرد مدیریت سینمای دهه ۶۰ پرداخت.
شکل گیری مفاهیم جدید در سینمای ایران را که تابع شرایط انقلاب و البته سال های جنگ بود باید مرهون مدیریت این دو نفر بر سینمای ایران دانست که البته این روزها منتقدانی هم در میان هم نسلان شان پیدا کرده اند.
حضور مجدد فیلمسازان قدیمی تر مانند داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی، بهرام بیضایی، علی حاتمی و بسیاری دیگر در همین دوران شکل می گیرد؛ البته نسل جدید فیلمسازان بعد از انقلاب مانند محسن مخملباف، ابراهیم حاتمی کیا، رسول ملاقلی پور، احمدرضا درویش، جمال شورجه و بسیاری دیگر که سابقه ای در سینمای قبل از انقلاب نداشتند، با حمایت این تیم وارد عرصه فیلمسازی می شوند.
درباره دوران مدیریت این دو بر سینمای ایران در دهه ۶۰ حرف های ناگفته فراوانی وجود دارد که به بازخوانی دقیق و موجزی نیاز دارد که بتوان به یک برآیند دقیق از آن سال های مهم دست یافت.
مجله های «فیلم»، «سوره»، «سروش» و دیگران
دهه ۶۰، دهه آغاز شکل گیری مجلات سینمایی در کشور بود؛ مجلاتی که تا سال ها به عنوان تنها مراجع معرفی جریان ها و جشنواره های سینمای جهان به ایرانیان ایفای نقش می کردند. ماهنامه «فیلم» با همکاری مشترک گلمکانی، مهرابی و یاری در یک سمت و ماهنامه «سوره» به سردبیری شهید مرتضی آوینی در سمتی دیگر، سینمای نوپای ایران را در سال های دهه ۶۰ تحلیل می کردند.
می توان مجله «سروش» را نیز به آن ها افزود که در آن سال های در میان علاقه مندان سینما و تلویزیون بسیار پرمخاطب بود. در مجموع، باید این دهه و دهه ۷۰ خورشیدی را دوران درخشان مطبوعات سینمای ایران نامید که اسامی سرشناس سال های بعد مانند زنده یاد ایرج کریمی، مسعود فراستی، خسرو دهقان و بسیاری دیگر از درون همین مجلات پا به عرصه نقد سینمای کشور گذاشتند. عده ای مانند این ها، سوابق محدودی در مطبوعات سینمایی قبل از انقلاب هم داشتند، اما قطعا دوران اوج کارشان را باید در مطبوعات سینمایی پس از انقلاب جست و جو کرد.
جشنواره فیلم فجر
با وقوع انقلاب، تغییر جهت بادبان فرهنگی کشور و تعطیلی جشنواره جهانی فیلم تهران، نیاز به راه اندازی یک جشنواره جدید سینمایی که حامل ارزش های انقلاب باشد، در کشور احساس می شد. در پی توافقات مدیریتی در بالاترین سطح در کشور، جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۶۱ متولد شد و در نخستین دوره خود از ۱۲ تا ۲۲ بهمن سال ۱۳۶۲ به دبیری حسین وخشوری، به تماشای محصولات سینمایی ایران نشست.
این جشنواره پس از گذشت بیش از سه دهه همچنان از سوی بنیاد فارابی و زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حال برگزاری است. از آثار اکران شده قابل توجه در نخستین جشنواره فیلم فجر می توان به «مرگ یزدگرد» اثر بهرام بیضایی، «آفتاب نشین ها» از مهدی صباغ زاده، «خط قرمز» از مسعود کیمیایی و تعدادی اثر دیگر اشاره کرد.
در دوره اول، فیلم ها در دو بخش حرفه ای و آماتور اکران شدند و بخش آماتور تنها بخش رقابتی نخستین دوره جشنواره فیلم فجر بود. بعدها با طراحی سیمرغ به عنوان تندیس جشنواره به وسیله ابراهیم حقیقی و شکل گیری بخش های جنبی دیگر از جمله اصلی و بین المللی، جشنواره فجر به عنوان ملاک و شاخص سینمای ایران در یک سال درآمد و همچنان به فعالیت خود ادامه می دهد.
سینمای دفاع مقدس
سینما در سال های جنگ ایران و عراق، طولانی ترین نبرد کلاسیک قرن بیستم، بی طرف و بی تفاوت نماند و با خلق آثاری در این حوزه که برآمده از فرهنگ و اعتقادات رزمندگان درون جبهه های جنگ بود، گونه ای از سینمای جنگی را شکل داد که پس از آن به سینمای دفاع مقدس معروف شد. در این گونه سینمایی، آثار درخشانی مانند «افق»، «بلمی به سوی ساحل»، «دیده بان»، «مهاجر»، «آخرین پرواز» و بسیاری دیگر خلق شد که با استقبال فراوان مخاطبان در سالن های سینما رو به رو شد.
سینمای دفاع مقدس را می توان یکی از شاخص ترین نمونه های آثار جامعه و حوادث روزگار بر شکل گیری یک گونه سینمایی دانست؛ این نظریه ای است که در مباحث ژانری در تاریخ سینما همواره به آن توجه می شود. سینما و جامعه در تعامل مستقیم با یکدیگر دست به تولید آثار ماندگاری در این حوزه زدند که همچنان پس از سال ها قابل استناد و بررسی است.
استقبال مخاطب
با آن که کشور در آن سال ها درگیر مسئله حیاتی جنگ بود، همچنان استقبال مردم از سینما در وضعیت خوب قرار داشت. با نگاهی به پرفروش ترین آثار سینمایی همه ادوار سینمای پس از انقلاب، به وضوح می توان دهه ۶۰ را پرمخاطب ترین دهه در همه این دوران دانست.
«تاراج»، «سفیر»، «سناتور»، «اجاره نشین ها» و «عقاب ها» تعدادی از این آثار پرمخاطب سینمای ایران هستند.دلایل فراوانی برای این استقبال وجود دارد که از جمله آن ها می توان به بی رقیب بودن سینما در آن سال ها اشاره کرد، با همه این تفاسیر، خاطره شکل گیری صف های سینمایی در سال های دهه ۶۰ که در سال های پایانی دهه ۹۰ به گوهری کمیاب تبدیل شده است، قطعا از یاد مخاطبان جدی سینما نخواهدرفت.
سال های پایانی
در سال های پایانی دهه ۶۰، مدیریت سینمایی کشور همچنان در دست انوار و بهشتی بود. تغییرات بنیادین در ماهیت فیلم ها حاصل شده بود و برگزاری چندین دوره از جشنواره فجر به متولیان امکان بررسی تولیدات هر ساله را می داد. حضور زنان در سینما به شکل جدی تر پیگیری شد و پوران درخشنده و رخشان بنی اعتماد در این دهه و به آرامی پا به عرصه سینما گذاشتند.
دقیقا در آخرین ساله دهه ۶۰ فیلم «عروس»، ساخته بهروز افخمی، جوان اول هایی با استاندارد سینمایی را مجددا روانه سالن های سینمای ایران کرد و روزهای بهتری را در دهه ۷۰ برای این نوع از فیلم های عامه پسند نوید می داد.
در این دهه، شکلی از سینما که منتقدانی جدی در کشور داشت و به سینمای جشنواره ای معروف بود با حمایت های مدیران سینمایی شکل گرفت که در دهه های بعد، جوایز بسیار معتبر سینمای جهان را برای ایران به ارمغان آورد.
تغییرات در محتوا و فرم و ظهور دغدغه های جامعه در سینما و داستانگو بودن فیلم ها براساس قواعد ژانری را باید از ویژگی های سینمای دهه ۶۰ برشمرد که با آثاری که این روزها نوستالژیک به نظر می رسند، چراغ سینما را برای سال ها بعد روشن نگه داشت. به نظر میر سد دهه ۶۰ در سینمای ایران به دلیل این که بنیان های اصلی سینمای پس از انقلاب در آن بنا نهاده شد و پس از عبور سه دهه و در قید حیات بودن بیشتر نقش آفرینانش باید بازنگری جدی تاریخی شود.
پژمان نظرزاده
- 19
- 1