به گزارش بانی فیلم،داستان «من و شارمین» درباره یکی از معضلات روز اجتماع است. در واقع فیلم تلاش کرده تا با نگاهی کمدی به واکاوی یکی از مشکلات جدی جامعه بپردازد.
«من و شارمین» به مدت یک سال در نوبت اکران ماند و حالا که روزهای پایانی نمایش خود را پشت سر می گذارد، کارگردان آن از وضعیت این روزهای اکران گلایه های فراوانی دارد. بیژن شیرمرز در گفت وگو با بانی فیلم به صراحت از وجود مافیا در اکران به صحبت پرداخته و معتقد است در صورت ادامه یافتن این شرایط بخش خصوصی به ورطه نابودی خواهد رفت.
گفت وگوی ما را با این کارگردان می خوانید:
بارها از شرایط حال حاضر اکران «من و شارمین» گلایه کرده اید. گویا از وضع نمایش این فیلم و فضایی که در اکران فیلم ها حاکم است به هیچ وجه راضی نیستید.
-حال و روز سینمای ما من را به یاد فیلم «فارنهایت ۴۵۱»، شاهکار مرحوم فرانسوا تروفو می اندازد. به طوری که از ارشاد گرفته تا شورای صنفی، سینمادار و حتی تلویزیون نقش آن تیمی را بازی می کنند که با آتش به جان فیلم ها افتاده اند و همه را می سوزانند. در این میان فیلم محجوب و بی ادعای «من و شارمین» مُشتی است نمونه خروارها. فیلم ها که سوختند و بعضی ها صدایشان درآمد و بعضی ها هم مثل «من و شارمین» سوختند و دَم برنیاوردند، اما حال که اکثر فیلمسازان و تهیه کنندگان و مطبوعاتی های محترم داد و فریادشان از این فیلمسوزی محترمانه درآمد، بد نیست من هم چند کلمه ای از جریان اکران این فیلم روایت کنم. متأسفانه یک هفته قبل از اکران مطلع شدیم که فیلم پس از یک سال انتظار اکران خواهد شد، آن هم بعد از کلی عملیات چریکی و مجیز این را بگو و تعریف نابجای آن یکی را…! البته در این میان انسان هایی هم پیدا می شدند که دلسوزانه و بی هیچ چشمداشتی به اکران فیلم کمک کردند. شادی خبر اکران پس از یک سال تحمل و التماس به این پخش و آن پخش و البته بی مهری آنها، با تصمیمات نابهنگام شورای صنفی در هم می آمیزد و همه ما مات و مبهوت به یکدیگر نگاه می کنیم و تا دست بجُنبانیم بدون هیچ تبلیغاتی روز اکران فرا می رسد و «من و شارمین» در بهت و شادمانی توأمان ما اکران می شود. از یکسو خوشحالیم و از سوی دیگر به در و دیوار چنگ می اندازیم که تبلیغات نکرده مان را جبران کنیم.
با توجه به اینکه فروش کل فیلم از مرز یک میلیارد تومان عبور کرده؛ باید از فروش فیلم راضی باشید.
-در شرایط فعلی بله. هفته اول برخلاف انتظار صد و هشتاد میلیون تومان فروش داشتیم. هفته دوم که ظاهراً فیلم خود و مبلّغ خود بوده جان می گیرد و با وجود تصمیم یک باره شورای صنفی که بلیت را سه هفته نیم بهاء اعلام می کنند، سیصد و بیست میلیون تومان می فروشد و بعد از «نگار» در رتبه دوم فروش هفتگی قرار می گیرد.
طوری که یکی از روزنامه ها «من و شارمین» را پدیده گیشه خطاب می کند، تماشاگران از فیلم راضی اند و فیلم در حال ورود به هفته سوم نمایش قرار دارد که آغاز ماه محرم با یک شوک دیگر از طرف آقای حیدریان همراه می شود. آقای حیدریان یکباره از خواب پریده و اعلام می کند فیلم های کمدی از اول محرم نمایش داده نخواهد شد. خبر در خبرگزاری ها می پیچد و دوستان در دفاتر پخش و تهیه کنندگان دست به کار می شوند تا با مصاحبه و ترفندهایی که بلدند فیلم شان به خاطر این خبر از سکه نیافتد. اما خبر آقای حیدریان عزیز کار خودش را می کند. با اعتراض ما شورای صنفی «من و شارمین» را استثناء می کند، اما چه فایده خبر آقای حیدریان قوی تر عمل کرده و مردم بی اراده فیلم ما را از لیست فیلم هایی که می توانند ببینند حذف کرده اند.
تلاش ما برای برگرداندن به جایگاه خودش هم به جایی نمی رسد. فروش فیلم در هفته سوم که مصادف است با هفته اول محرم به دویست و پنجاه و هشت میلیون تومان می رسد که افت قابل ملاحظه ای نیست! اما در هفته چهارم که مدارس هم شروع می شود و شوک دیگری در راه است تیر خلاص به مغز «من و شارمین» شلیک می شود. این بار هم نَشُستن دست و روی اعضای شورای صنفی کار دست ما می دهد. اعضاء محترم شورای صنفی نمایش بدون پرس و جو درباره کف فروش در سینما قدس و احتمالاً شیطنت مدیران سینما پایان اکران «من و شارمین» را اعلام می کنند! و البته این درست قبل از تعطیلات ماه محرم است و دست ما به جایی نمی رسد. با اعتراض ما هم بعد از تعطیلات با وجود ادامه اکران و اعلام اخبارش در سینما آفریقا توفیقی حاصل نمی شود. ظرف چهار هفته که در واقع زمان مفیدش همان دو هفته اول است سه فیلم دیگر اکران می شود؛ «مَلی و راه های نرفته اش»، «زرد» و «ایتالیا ایتالیا»… .
هجمه تبلیغاتی این فیلم ها و البته کم کردن سانس های «من و شارمین» توسط سینماداران علیرغم اینکه فیلم همچنان می فروشد بسیار ناعادلانه است. ساعت های نامناسب سانس های فیلم بیشتر و بیشتر می شود و همین امر ناخواسته «من و شارمین» را به حاشیه می کشاند. بماند که رقبا با در دست داشتن رسانه ملی و تبلیغ مستقیم با حضور بازیگر فیلم که اتفاقاً همسر کارگردان هم هست و نیز ایجاد حاشیه با مصاحبه های عجیب و غریب از جمله ادعای اینکه «داعشی ها می خواهند مرا بکشند» و «تهدید به اسیدپاشی شده ام»! بسیاری از تماشاگران را به سوی فیلم های خود هدایت کردند و در فضایی نابرابر سعی کردند به حیات خود ادامه دهند! و در این میان تنها چیزی که مهم نبود خود فیلم و کیفیتش و هنر سینما و مهمتر از همه مخاطبان.
واکنش تلویزیون در قبال فیلمتان به چه شکل بود. آیا حمایتی صورت نگرفت؟!
-مدیران سیما هم صد و نود تیزر به ما دادند، اما از آن تعداد چهل تیزر پخش نشد و مذاکرات و نامه های چندین باره ما هم به جایی نرسید. گویی دوستان بازرگانی از سر تکلیف و نه با دل و جان بین فیلم ها تیزر پخش می کنند که بیشتر شبیه به نذری است و انگار ما گدایان درگاه بازرگانی برای گدایی تیزر هستیم! و البته که هر کس بیشتر نفوذ و آشنا دارد تعداد تیزرهایش هم بیشتر است.
با این تفاسیر از نظر شما «من و شارمین» را نیز باید جزو آثاری قلمداد کرد که دچار فیلم سوزی شده است…
-صد در صد. با همه این اتفاقات «من و شارمین» به فروش خود ادامه می داد و از مرز یک میلیارد گذشت و همچنان پیش می رود… اما همین که دوباره می خواهد به حیات خود بازگردد، «خانه دختر» می آید. یک هفته پس از آن «خفگی» و «شنل» و «آزاد به قید شرط»! با این هجمه فیلم ها، فیلم های قبلی چگونه می توانند به حیات خود ادامه دهند! در عرض سه – چهار هفته نزدیک به ۱۰ فیلم اکران می شود! عجیب تر اینکه با این حجم از فیلم سوزی سخنگوی محترم شورای صنفی نمایش با افتخار و حق به جانب اعلام می کند که هیچ فیلمی نسوخته است! احتمالاً به دلیل فصل پاییز اعضاء محترم شورا سرما خورده اند و بینی مبارکشان گرفته و بوی سوختگی فیلم ها را استشمام نمی کنند.
به نظر شما برای جلوگیری از این اتفاق چه راه حل مناسبی وجود دارد؟
-به اعضای محترم شورا توصیه می کنم طی یک جلسه اضطراری با اعضای محترم شورای پروانه ساخت به طور استثناء برای مدتی کوتاه جلوی تولید فیلم ها را بگیرند و فیلم های در صف اکران را با آرامش و طمأنینه بیشتری نمایش دهند. به مدیران وزارت ارشاد و بنیاد فارابی و سازمان های ذیربط هم توصیه می کنم به جای تولید فیلم به کمک شهرداری و سازمان های مربوطه، سالن سینما بسازند تا همه با خیالی آسوده و بدون ورود به مافیا فیلمشان را اکران کنند. رقابت سالم یعنی هر فیلمی که کیفیت بهتری دارد بفروشد… .
در پایان صحبتی اگر باقی مانده بفرمایید…
-از دوستان حاضر در شورا و تمامی مدیران تنها یک سوال دارم و آن هم این است که جواب این همه خسارت را چه کسی می دهد؟ مطمئن باشید ادامه این روند بخش خصوصی را به ورطه نابودی می کشاند. با توجه به شرایط موجود در آینده ای که چندان نیز دور نیست سرمایه گذاران بخش خصوصی دیگر تمایلی به مشارکت در آثار سینمایی نخواهند داشت. در واقع شرایط به گونه ای پیش رفته که مشارکت این افراد در هر تجارت دیگری به جز صنعت سینما سودآورتر خواهد بود!
- 15
- 2