چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳
۲۲:۵۰ - ۰۴ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۱۰۹۶
فیلم و سینمای ایران

بیژن شیرمرز کارگردان فیلم سینمایی «من و شارمین»:

تصمیمات نابهنگام شورای صنفی نمایش بخش خصوصی را نابود می‏کند

من و شارمین,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
بیژن شیرمرز با پیشینه ای کاملاً تلویزیونی و پس از ساخت چندین تله فیلم و دو سریال در اولین تجربه سینمایی خود به سراغ فیلمی کمدی رفته است.

به گزارش بانی فیلم،داستان «من و شارمین» درباره یکی از معضلات روز اجتماع است. در واقع فیلم تلاش کرده تا با نگاهی کمدی به واکاوی یکی از مشکلات جدی جامعه بپردازد.

 

«من و شارمین» به مدت یک سال در نوبت اکران ماند و حالا که روزهای پایانی نمایش خود را پشت سر می گذارد، کارگردان آن از وضعیت این روزهای اکران گلایه های فراوانی دارد. بیژن شیرمرز در گفت وگو با بانی فیلم به صراحت از وجود مافیا در اکران به صحبت پرداخته و معتقد است در صورت ادامه یافتن این شرایط بخش خصوصی به ورطه نابودی خواهد رفت.

 

گفت وگوی ما را با این کارگردان می خوانید:

 

بارها از شرایط حال حاضر اکران «من و شارمین» گلایه کرده اید. گویا از وضع نمایش این فیلم و فضایی که در اکران فیلم ها حاکم است به هیچ وجه راضی نیستید.

-حال و روز سینمای ما من را به یاد فیلم «فارنهایت ۴۵۱»، شاهکار مرحوم فرانسوا تروفو می اندازد. به طوری که از ارشاد گرفته تا شورای صنفی، سینمادار و حتی تلویزیون نقش آن تیمی را بازی می کنند که با آتش به جان فیلم ها افتاده اند و همه را می سوزانند. در این میان فیلم محجوب و بی ادعای «من و شارمین» مُشتی است نمونه خروارها. فیلم ها که سوختند و بعضی ها صدایشان درآمد و بعضی ها هم مثل «من و شارمین» سوختند و دَم برنیاوردند، اما حال که اکثر فیلمسازان و تهیه کنندگان و مطبوعاتی های محترم داد و فریادشان از این فیلمسوزی محترمانه درآمد، بد نیست من هم چند کلمه ای از جریان اکران این فیلم روایت کنم. متأسفانه یک هفته قبل از اکران مطلع شدیم که فیلم پس از یک سال انتظار اکران خواهد شد، آن هم بعد از کلی عملیات چریکی و مجیز این را بگو و تعریف نابجای آن یکی را…! البته در این میان انسان هایی هم پیدا می شدند که دلسوزانه و بی هیچ چشمداشتی به اکران فیلم کمک کردند. شادی خبر اکران پس از یک سال تحمل و التماس به این پخش و آن پخش و البته بی مهری آنها، با تصمیمات نابهنگام شورای صنفی در هم می آمیزد و همه ما مات و مبهوت به یکدیگر نگاه می کنیم و تا دست بجُنبانیم بدون هیچ تبلیغاتی روز اکران فرا می رسد و «من و شارمین» در بهت و شادمانی توأمان ما اکران می شود. از یکسو خوشحالیم و از سوی دیگر به در و دیوار چنگ می اندازیم که تبلیغات نکرده مان را جبران کنیم.

 

با توجه به اینکه فروش کل فیلم از مرز یک میلیارد تومان عبور کرده؛ باید از فروش فیلم راضی باشید.

-در شرایط فعلی بله. هفته اول برخلاف انتظار صد و هشتاد میلیون تومان فروش داشتیم. هفته دوم که ظاهراً فیلم خود و مبلّغ خود بوده جان می گیرد و با وجود تصمیم یک باره شورای صنفی که بلیت را سه هفته نیم بهاء اعلام می کنند، سیصد و بیست میلیون تومان می فروشد و بعد از «نگار» در رتبه دوم فروش هفتگی قرار می گیرد.

 

طوری که یکی از روزنامه ها «من و شارمین» را پدیده گیشه خطاب می کند، تماشاگران از فیلم راضی اند و فیلم در حال ورود به هفته سوم نمایش قرار دارد که آغاز ماه محرم با یک شوک دیگر از طرف آقای حیدریان همراه می شود. آقای حیدریان یکباره از خواب پریده و اعلام می کند فیلم های کمدی از اول محرم نمایش داده نخواهد شد. خبر در خبرگزاری ها می پیچد و دوستان در دفاتر پخش و تهیه کنندگان دست به کار می شوند تا با مصاحبه و ترفندهایی که بلدند فیلم شان به خاطر این خبر از سکه نیافتد. اما خبر آقای حیدریان عزیز کار خودش را می کند. با اعتراض ما شورای صنفی «من و شارمین» را استثناء می کند، اما چه فایده خبر آقای حیدریان قوی تر عمل کرده و مردم بی اراده فیلم ما را از لیست فیلم هایی که می توانند ببینند حذف کرده اند.

 

تلاش ما برای برگرداندن به جایگاه خودش هم به جایی نمی رسد. فروش فیلم در هفته سوم که مصادف است با هفته اول محرم به دویست و پنجاه و هشت میلیون تومان می رسد که افت قابل ملاحظه ای نیست! اما در هفته چهارم که مدارس هم شروع می شود و شوک دیگری در راه است تیر خلاص به مغز «من و شارمین» شلیک می شود. این بار هم نَشُستن دست و روی اعضای شورای صنفی کار دست ما می دهد. اعضاء محترم شورای صنفی نمایش بدون پرس و جو درباره کف فروش در سینما قدس و احتمالاً شیطنت مدیران سینما پایان اکران «من و شارمین» را اعلام می کنند! و البته این درست قبل از تعطیلات ماه محرم است و دست ما به جایی نمی رسد. با اعتراض ما هم بعد از تعطیلات با وجود ادامه اکران و اعلام اخبارش در سینما آفریقا توفیقی حاصل نمی شود. ظرف چهار هفته که در واقع زمان مفیدش همان دو هفته اول است سه فیلم دیگر اکران می شود؛ «مَلی و راه های نرفته اش»، «زرد» و «ایتالیا ایتالیا»… .

 

هجمه تبلیغاتی این فیلم ها و البته کم کردن سانس های «من و شارمین» توسط سینماداران علیرغم اینکه فیلم همچنان می فروشد بسیار ناعادلانه است. ساعت های نامناسب سانس های فیلم بیشتر و بیشتر می شود و همین امر ناخواسته «من و شارمین» را به حاشیه می کشاند. بماند که رقبا با در دست داشتن رسانه ملی و تبلیغ مستقیم با حضور بازیگر فیلم که اتفاقاً همسر کارگردان هم هست و نیز ایجاد حاشیه با مصاحبه های عجیب و غریب از جمله ادعای اینکه «داعشی ها می خواهند مرا بکشند» و «تهدید به اسیدپاشی شده ام»! بسیاری از تماشاگران را به سوی فیلم های خود هدایت کردند و در فضایی نابرابر سعی کردند به حیات خود ادامه دهند! و در این میان تنها چیزی که مهم نبود خود فیلم و کیفیتش و هنر سینما و مهمتر از همه مخاطبان.

 

واکنش تلویزیون در قبال فیلمتان به چه شکل بود. آیا حمایتی صورت نگرفت؟!

-مدیران سیما هم صد و نود تیزر به ما دادند، اما از آن تعداد چهل تیزر پخش نشد و مذاکرات و نامه های چندین باره ما هم به جایی نرسید. گویی دوستان بازرگانی از سر تکلیف و نه با دل و جان بین فیلم ها تیزر پخش می کنند که بیشتر شبیه به نذری است و انگار ما گدایان درگاه بازرگانی برای گدایی تیزر هستیم! و البته که هر کس بیشتر نفوذ و آشنا دارد تعداد تیزرهایش هم بیشتر است.

 

با این تفاسیر از نظر شما «من و شارمین» را نیز باید جزو آثاری قلمداد کرد که دچار فیلم سوزی شده است…

-صد در صد. با همه این اتفاقات «من و شارمین» به فروش خود ادامه می داد و از مرز یک میلیارد گذشت و همچنان پیش می رود… اما همین که دوباره می خواهد به حیات خود بازگردد، «خانه دختر» می آید. یک هفته پس از آن «خفگی» و «شنل» و «آزاد به قید شرط»! با این هجمه فیلم ها، فیلم های قبلی چگونه می توانند به حیات خود ادامه دهند! در عرض سه – چهار هفته نزدیک به ۱۰ فیلم اکران می شود! عجیب تر اینکه با این حجم از فیلم سوزی سخنگوی محترم شورای صنفی نمایش با افتخار و حق به جانب اعلام می کند که هیچ فیلمی نسوخته است! احتمالاً به دلیل فصل پاییز اعضاء محترم شورا سرما خورده اند و بینی مبارکشان گرفته و بوی سوختگی فیلم ها را استشمام نمی کنند.

 

به نظر شما برای جلوگیری از این اتفاق چه راه حل مناسبی وجود دارد؟

-به اعضای محترم شورا توصیه می کنم طی یک جلسه اضطراری با اعضای محترم شورای پروانه ساخت به طور استثناء برای مدتی کوتاه جلوی تولید فیلم ها را بگیرند و فیلم های در صف اکران را با آرامش و طمأنینه بیشتری نمایش دهند. به مدیران وزارت ارشاد و بنیاد فارابی و سازمان های ذیربط هم توصیه می کنم به جای تولید فیلم به کمک شهرداری و سازمان های مربوطه، سالن سینما بسازند تا همه با خیالی آسوده و بدون ورود به مافیا فیلمشان را اکران کنند. رقابت سالم یعنی هر فیلمی که کیفیت بهتری دارد بفروشد… .

 

در پایان صحبتی اگر باقی مانده بفرمایید…

-از دوستان حاضر در شورا و تمامی مدیران تنها یک سوال دارم و آن هم این است که جواب این همه خسارت را چه کسی می دهد؟ مطمئن باشید ادامه این روند بخش خصوصی را به ورطه نابودی می کشاند. با توجه به شرایط موجود در آینده ای که چندان نیز دور نیست سرمایه گذاران بخش خصوصی دیگر تمایلی به مشارکت در آثار سینمایی نخواهند داشت. در واقع شرایط به گونه ای پیش رفته که مشارکت این افراد در هر تجارت دیگری به جز صنعت سینما سودآورتر خواهد بود!

 

 

 

 

 

  • 15
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش