جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۲۱:۴۶ - ۱۰ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۲۸۰۵
فیلم و سینمای ایران

محسن کیایی: «چهارراه استانبول» راجع به پلاسکو نیست!

محسن کیایی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
«چهارراه استانبول» راجع به پلاسکو نیست اما قصه اصلی ما با اتفاق پلاسکو گره می‌خورد و درواقع ۲۴ساعت قبل از این واقعه و ۲۴ساعت بعد از آن را در دو روز در این فیلم می‌بینیم.»

محسن کیایی را خیلی‌‌ها فقط جلوی دوربین دیده‌اند و از وقتی معروف‌تر شده، عده‌ای هم به جنبه نویسنده بودن او توجه کرده‌اند. او در کنار برادرش مصطفی کیایی به‌عنوان کارگردان، از زوج‌های هنری موفق چند سال اخیرند که آثاری سرگرمی‌ساز و جذاب می‌سازند که کیفیت سینمای تجاری ایران را به‌تنهایی بالا برده است. با این‌که به بهانه اکران «سد معبر» با محسن کیایی گفت‌وگو کردیم اما مسیر بحث به فعالیت‌های او در سال جاری و به‌خصوص فیلم «چهارراه استانبول» کشیده شد که خیلی‌‌ها منتظر دیدنش هستند.

 

آقای کیایی شما در فیلم‌های زیادی نقش مکمل بازی کرده‌اید ولی در فیلم «سد معبر» حضور شما در کنار بازیگران دیگر فیلم بسیار کم‌رنگ‌تر بود و به‌نوعی میزان مکمل بودن این نقش شما با سایر نقش‌‌های مشابه در کارنامه‌تان متفاوت بود.

من متوجه منظورتان نمی‌شوم که تفاوت این نقش مکمل من با سایر نقش‌‌های مشابه در کارنامه‌ام چیست.

 

اگر بخواهم مثال بزنم مثلا در فیلم «بارکد» شما نقش مکمل بهرام رادان را ایفا کرده‌اید اما عملاً در فیلم در کنار هم و همتراز هم هستید و داستان را باهم به پیش می‌برید اما در «سد معبر» به نظر می‌رسد که در کنار زوج حامد بهداد و نادر فلاح، حضور شما به‌عنوان نقش مکمل کم‌رنگ‌تر است.

درواقع اصلا قرار نبود در این فیلم بازی کنم. شما وقتی فیلمنامه این کار را می‌خوانید در فیلمنامه می‌بینید که کاراکتر اصلی نقش حامد بهداد است و مکمل دیگری که در کنار او بود نادر فلاح است که این کاراکتر‌‌ها یک‌سری ویژگی‌‌های خاص دارند و در این داستان برجسته‌تر هستند. دوستان به من لطف داشتند و بازی در این فیلم را به من پیشنهاد دادند که در وهله اول آن را نپذیرفتم اما بعد از آن محسن قرایی بسیار به من لطف داشت و گفت: دوست دارم حتما در فیلم باشی و من تو را در این کار می‌خواهم تا در کنار حامد بهداد این کاراکتر را بازی کنی.

 

بعد از این‌که یک بار دیگر فیلمنامه را خواندم باز دیدم که این فیلم برای من چیز خاصی ندارد و ترجیح می‌دهم کاراکتری با ویژگی‌های بهتر را بازی کنم مثل نقشی که آقای فلاح در این فیلم ایفا کرد که به نظرم نقش خیلی خوبی بود. اما در آن زمان گروه تولید با نادر فلاح قرارداد بسته بود و قرار بود وی این فیلم را بازی کند. ولی به هر حال دوستی و رفاقتی که بین تیم تولید و من وجود داشت باعث شد من هم در آن زمان روی فیلمنامه فکر کنم و با خودم گفتم یکی دو ایده در کار بیاورم تا این‌که کاراکتر کمی ویژگی داشته باشد و آن را بازی کنم. من خودم آن ویژگی را به این کاراکتر اضافه کردم که همان حساسیت فصلی بود و در تمام پلان‌هایی که در فیلم حضور دارم گریه کردم چون باید از چشمانم به‌خاطر حساسیت آب می‌آمد. من این ویژگی را خودم برای شخصیت خودم ایجاد کردم و برای خودم موقعیتی را به وجود آوردم که اندکی چالش داشته باشد و سخت باشد که حداقل از این نظر بتوانم خودم را امتحان کنم.

 

ضمن این‌که داستان این فیلم با حال‌وهوای اجتماعی آثار خودتان و برادرتان هم نزدیک است.

درمجموع کار فیلمنامه خوبی داشت. به هر حال درمورد موضوع اجتماعی صحبت می‌کرد که دست به گریبان جامعه است و همه نمونه‌های آن را در خیابان می‌بینیم و هم گاهی فیلم‌های آن در فضای مجازی منتشر می‌شوند و می‌بینیم که ماموران سد معبر چگونه با مردم رفتار می‌کنند. این‌که این فیلمنامه نگاهی به این مقوله داشت که کمتر در فیلم‌ها و سینمای ایران دیده بودیم، فیلمنامه را تبدیل به فیلمنامه خوبی کرده بود. محسن قرایی هم کارگردان خوبی است و عوامل خوبی هم دور هم جمع شده بودند. خوشبختانه ایده‌‌های من هم توسط آن‌ها پذیرفته شد و من هم به اندازه خودم در این فیلم سهیم شدم.

 

برداشت من از حضور شما در «سد معبر» این است که خواسته‌اید با چالش کوچکی برای خود در این فیلم حضور داشته باشید تا لذتی هم از آن ببرید.

دقیقاً همین طور است.

 

آقای کیایی در حال نزدیک شدن به جشنواره فیلم فجر هستیم و می‌دانم شما از آن دسته هنرمندانی هستید که تمایل ندارید پیش از دیده شدن فیلم‌ها در مورد آن‌ها صحبت کنید. اما امسال نام شما در چند فیلم به‌عنوان بازیگر شنیده شده که یکی از مهم‌ترین آن‌ها برای مخاطبان سینما فیلم «چهارراه استانبول» است. تا جایی که ممکن است در مورد حضور خودتان در جشنواره فجر امسال برای ما صحبت کنید.

امسال پنج فیلم دارم که متقاضی حضور در جشنواره فیلم فجر هستند. فیلمی که خودم خیلی برای آن زحمت کشیده‌ام و دوست دارم در جشنواره حضور داشته باشد چون نقش اصلی آن را بازی کرده‌ام و برای من نقش متفاوت و خوبی است فیلم «آستیگمات» به کارگردانی مجیدرضا مصطفوی است که در آن با مهتاب نصیرپور، باران کوثری، نیکی کریمی، هادی حجازی‌فر، حسین پاکدل و سیامک صفری همبازی هستم. آن فیلم را خیلی دوست دارم و امیدوارم در جشنواره حضور داشته باشد چون همان‌طور که گفتم نقش متفاوتی را در آن بازی کرده‌ام و برای این نقش هم زحمت زیادی کشیده‌ام. اما در کنار آن فیلم «چهارراه استانبول» هم در راستای سیاست‌‌های گروه ماست که هر وقت با برادرم مصطفی کار می‌کنیم دنبال یک سوژه و ایده جدید و موقعیتی می‌گردیم که در سینمای ما نباشد.

 

همیشه سعی می‌کنیم به سراغ موضوعات متفاوت برای تماشاگران برویم که در فیلم‌های دیگر کمتر آن را تجربه می‌کنند. این روزها می‌بینیم که سینمای ما به سمت سینمای اجتماعی آهسته، خسته‌کننده و کسل‌کننده پیش می‌رود و درواقع این روزها سینمای ما کلا تبدیل به کمدی و اجتماعی شده و عملا این ژانرها در سینما کار می‌شود. البته گاهی ما می‌بینیم جرقه‌هایی زده می‌شود و بعضی فیلمسازان به سراغ سوژه‌هایی می‌روند که کمی جذاب‌تر باشد. فراموش نکنید ما می‌توانیم در سینمایمان فیلم ورزشی، سیاسی اکشن و بسیاری از انواع فیلم‌های دیگر را داشته باشیم که نداریم.

 

تیم برادران کیایی ثابت کرده که با تلفیق همین دو نوع فیلم اجتماعی و کمدی می‌توان به نمونه‌‌های کاری خوبی رسید مثل «بارکد» و «خط ویژه»؛ کارهایی که مخاطب را به فکر وادارد.

ما هم به‌دنبال همین هستیم که مخاطبان فکر کنند و به همین خاطر برای ما همیشه فیلمنامه در اولویت قرار داشته است. در مورد فیلم «چهارراه استانبول» می‌توانم بگویم ما اولین گروهی فیلمسازی هستیم که در سینمای ایران در مورد یک موضوع که هنوز به سالگرد آن نرسیده‌‌ایم فیلم ساخته‌ایم؛ آن‌هم موضوع مهمی مثل ساختمان پلاسکو که جنبه‌‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در این مسئله است و موضوع بسیار مهمی بود.

 

البته بگویم فیلم ما راجع به پلاسکو نیست اما قصه اصلی ما با اتفاق پلاسکو گره می‌خورد و درواقع ۲۴ساعت قبل از این واقعه و ۲۴ساعت بعد از آن را در دو روز در این فیلم می‌بینیم که می‌توانیم آن را در ژانر سینمای حادثه قرار دهیم. تمام عناصری که همیشه در گروه ما وجود دارد را در این فیلم حفظ کردیم و تلاش کردیم فیلم خوبی باشد. فیلم کار خیلی سختی بود به نظر من در جشنواره که می‌دانیم برای فیلم‌ها چقدر هزینه‌‌های هنگفت و عجیب و غریب می‌شود، این‌که شخصی آمده و با هزینه شخصی خود فیلم سخت و با هزینه بالا ساخته و به اتفاقاتی که برای آتش‌نشان‌‌ها به وجود آمده و مردم و کسانی که در پلاسکو بودند پرداخته، کار مهمی است.

 

چه زمانی به فکر تولید این فیلم افتادید؟

درواقع می‌توانم بگویم روزی که تصمیم گرفتیم این کار را بسازیم دقیقا همان روزی بود که این اتفاق افتاد. ما در حال کار کردن روی طرح دیگری بودیم و همزمان در تلویزیون مشغول تماشای این واقعه بودیم همان زمان مصطفی به من گفت که به نظرم باید حتما در این مورد کار کنیم وآن زمان طرح را کنار گذاشتیم و شروع کردیم که روی طرح داستان پلاسکو کار کنیم. من می‌توانم این نوید را بدهم که تماشاگر می‌تواند فیلمی را ببیند که مثل کارهای قبلی ما خوش‌ریتم و قصه‌گو باشد، هیجان داشته باشد و اتفاق‌ها، خوب و منطقی پیش برود. تلاشمان را کرده‌ایم و می‌دانید که کار سختی کردیم.

 

در ایران ساختن فیلمی که خطر ریزش ساختمان در لوکیشن و تمام این‌ها شما را تهدید می‌کنند و از طرف دیگر هیچ سازمان دیگری به‌جز آتش‌نشانی به شما کمک نمی‌کند، سخت است. کمک‌‌های آتش‌نشانی هم منحصر به این بود که چند ماشین آتش‌نشانی در اختیار ما قرار داد و بقیه هزینه‌‌های فیلم به‌شکل کاملا شخصی پرداخت شد و درکل تمام تلاشمان را کردیم که به تماشاگران احترام بگذاریم.

 

یکی از فیلم‌های دیگری که در آن بازی کرده‌اید و نویسنده آن هم بودید «لونه زنبور» است. آیا این فیلم هم به جشنواره می‌رسد؟

تا جایی که اطلاع دارم این فیلم را به جشنواره نداده‌اند و برای اکران عمومی در نظر گرفته‌اند. این فیلم هم یک فیلم کمدی است که آن را نوشتم و یک فضای شادی دارد و بیشتر عناصر جذاب برای اکران عمومی در آن لحاظ شده اما فیلم قصه پرحادثه و جذابی دارد و باید ببینیم تماشاگر در زمان اکران عمومی با این فیلم چقدر ارتباط برقرار می‌کند.

 

در فیلم اپیزودیک «جشن دلتنگی» جدیدترین ساخته پوریا آذربایجانی هم بازی کرده‌اید که این فیلم قطعا در جشنواره حضور دارد.

بله در آن فیلم حضور داشتم. همان‌طور که گفتید این یک فیلم اپیزودیک است که چهار قصه در این فیلم در داخل همدیگر روایت می‌شوند که در یکی از این قصه‌ها، من نقش کاراکتر اصلی آن را بازی می‌کنم. آن فیلم هم تا حدی برای من نقش متفاوتی داشت آن هم نقش یکی از این پسر‌‌های امروزی است که لیدر گروهی در اینستاگرام است و هزاران فالوور در کنار خود دارد و در فضای مجازی فعالیت می‌کند. من نمونه آن را تا به حال بازی نکرده بودم حالا باید دید درمجموع چه اتفاقی برای فیلم می‌افتد و آیا وارد این جشنواره سختی که داریم می‌شود یا خیر.

 

«در وجه حامل» به تهیه‌کنندگی برادر شما به جشنواره فرستاده می‌شود که در آن نام شما هم به‌عنوان بازیگر به چشم می‌خورد.

من در آن فیلم نقش خیلی کوتاهی داشتم و بیشترین دلیل بازی کردن در آن فیلم هم به‌خاطر دوستی با عوامل و دوستان بازیگری بود که در آن‌جا بودند. اما نقشم را که تنها دو سکانس هم بود بسیار دوست دارم و به نظرم نقش بامزه و ‌خوبی بود و به همین خاطر آن را بازی کردم. اما انرژی خود را به‌صورت یکسان برای تمام کارهایی که در آن حاضر می‌شوم می‌گذارم. امیدوارم ببینم براساس سیاست‌ها و اتفاقاتی که جشنواره فجر دارد کدام‌یک از فیلم‌ها به بخش مسابقه راه پیدا می‌کند و پس از آن را بهتر می‌توانیم در مورد فیلم‌ها صحبت کنیم.

 

در پایان آیا نکته‌ای هست که ناگفته مانده باشد؟

تنها چیزی که می‌خواهم بگویم این است که همه فیلم‌ها و تمام گروه‌ها تلاش خود را می‌کنند که فیلم خوب بسازند اما در گروه ما که فیلم «چهارراه استانبول» را باهم کار کردیم زحمات بسیار زیادی کشیده شد، خیلی زیاد و پروژه بسیاربسیار دشوار و مشکلی را انجام دادیم که دارد می‌آید در مورد اتفاقی که فکر می‌کردیم در سینما و اجتماع ما مهم است حرف بزند. فیلم ما هیچ رقابتی با فیلم‌های چندده‌میلیاردی که این روزها در سینما ساخته می‌شود ندارد و قرار است در کنار آن‌ها دیده شود. من مطمئنم که تماشاگران می‌دانند و می‌فهمند که کدام فیلم خوبی است و کار خود را انتخاب می‌کنند. امیدوارم تماشاگران «چهارراه استانبول» را هم ببینند و دوست داشته باشند.

 

 

khabargozarisaba.ir
  • 19
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش