عناوینی مثل پربازیگرترین فیلم سال و سرگذشت یک خواننده لالهزاری به کمک اکران فیلم «آشوب» نیامد تا با ۳۷۰میلیون تومان فروش به یکی از شکستخوردههای گیشه در سال ۹۶ تبدیل شود، اما پس از پایان اکران، خبرهایی از پخش «آشوب» در قالب یک مینیسریال به گوش میرسید. تا اینکه از ابتدای آذرماه، این مجموعه در پنج قسمت عرضه شد و نمایش آن به پایان رسید. به این مناسبت، پای حرفهای کاظم راستگفتار نشستیم.
پیشتولید فیلم سینمایی «آشوب» از بهار سال ۹۴ شروع شده بود، اما در بهار ۹۶ به روی پرده سینماها رفت. چرا اینقدر مسیر بهاکرانرسیدن این فیلم طولانی شد؟
بله، همینطور است. ما در بهار ۹۴ که مراحل پیشتولید شروع شد، بیوقفه کار را انجام دادیم و در شهریور و مهر همان سال، فیلمبرداری تمام شد، اما بهدلیل شرایط عجیب و غریب اکران فیلم در سینمای ایران و همچنین بهدلیل اینکه فیلمهای اجتماعی و آثاری که از رگههایی از کمدی برخوردار نیستند در سینما با استقبال روبهرو نمیشوند، در این دو سال با سرگروههای سینمایی و شرکتهای پخش در حال مذاکره بودیم تا بتوانیم فیلم را به اکران برسانیم.
این تنها مشکل فیلم ما نیست، الان مافیای سینماداران مانعی بزرگ برای بسیاری از آثار اجتماعی ساختهشده در سینماست. اگر فیلمی کمدی باشد، بهدلیل استقبال بالای مردم از آن، سینماها آن را بهسرعت جذب میکنند و به روی پرده میرود؛ مثلا فیلمی کمدی داریم که فاصله تمامشدن فیلمبرداریاش تا اکران آن حداکثر دوماه طول میکشد. فیلمهای اجتماعیای هم در سال ۹۲-۹۱ تولید شدهاند، اما هنوز رنگ پرده به خود ندیدهاند.
این به منفعتطلبی صاحبان سینما برمیگردد که سلیقه مخاطبان را به سمت فیلمهای خندهدار و دلقکبازی سوق میدهند. این روزها دیگر چیزی به اسم سینمای کمدی هم اهمیتی ندارد. بعید نیست تا دو یا سه سال دیگر بالای سردر سینماها اسم سیرک بگذارند؛ چون اگر قرار است دلقکی بیاید و مردم را سرگرم کند، دیگر مفهوم واقعی سینما از بین میرود.
فیلم «آشوب» با داستانی که درباره یک خواننده لالهزاری روایت میکند و اصطلاحا رنگ و لعاب ظاهری که داشت انتظار میرفت مخاطب عام را جذب کند، اما این اتفاق نیفتاد و در گیشه شکست خورد. آن زمان به زمان و سالنهای در اختیار فیلم اعتراض داشتید.
الان پردیسهای سینمایی بهوجودآمده که بسیار اتفاق خوب و رو به جلویی محسوب میشود؛ چون امتحانش را بهخوبی در کشورهای اروپایی و آمریکایی پس داده است. وقتی مردم وارد این پردیسها میشوند، یک منوی متنوع در برابرشان قرار میگیرد و میتوانند از میان تعدادی فیلم یکی از آنها را انتخاب کنند، اما فقط ظاهر این پردیسها در ایران خوب است، چون اولا تعداد فیلمها بسیار زیاد بوده، ثانیا نحوه سانسبندی بسیار غیرمنصفانه است. فیلم «آشوب» دقیقا در ایام انتخابات ریاستجمهوری و مصادف با ماه رمضان اکران شد. وقتی سانس ساعت ۱۰صبح و ۳بعدازظهر برای فیلم من تعریف میکنند اصلا توجیهی ندارد؛ چون هیچکس در ماه رمضان در این ساعت برای دیدن فیلم به پردیسها نمیرود.
در زمان پیشتولید «آشوب» گفته بودید فیلمنامه این کار بسیار متفاوت است و آنقدر شخصیتپردازیها بجا انجام شده است که هر بازیگری فیلمنامه را میخواند ابراز تمایل میکند در این اثر حضور داشته باشد؛ در نتیجه میبینیم همه بازیگران سریال از میان هنرمندانی انتخاب شدهاند که همیشه در اولویتهای دوم و سوم سینما قرار دارند.
در فیلم «آشوب» ستاره به معنای موردنظر شما را نداریم؛ چون سوپراستارهای سینمای ما هیچیک قدرت بازی در درامی با این وسعت و قدرت را نداشتند. نقشی را که کوروش تهامی بازی کرده است، هیچ بازیگر مرد ایرانی دیگری نمیتوانست بازی کند؛ کسی که توانایی خوانندگی و بازیگری را در این وسعت داشته و از چهره معصومی نیز برخوردار باشد که تماشاگر آن را باور کند؛ بنابراین ما به ستاره فکر نمیکردیم و سعی کردیم از بازیگران باسابقه و اصطلاحا استخوانخردکرده حتی در نقشهای کوتاه استفاده کنیم. در این فیلم، ۴۲بازیگر پرسابقه و حرفهای سینمای ایران بازی میکنند و این یک رکورد محسوب میشود.
چرا تصمیم گرفتید مینیسریال این فیلم را به شبکه نمایش خانگی بدهید؟ برای جبران شکست فیلم این روند را به وجود آوردید؟
ما در ابتدا برنامهریزی کرده بودیم یک کار جدید انجام دهیم. میخواستیم یک سریال و یک فیلم سینمایی بسازیم. سریال را به بازار عرضه کنیم و پس از پخش سه قسمت از آن، نسخه سینمایی آن را به اکران برسانیم، ولی با وجود داشتن مجوز از وزارت ارشاد، زمان اکران فیلم آنقدر بیدر و پیکر و خارج از خواست ما انجام شد که عملا نتوانستیم این پروژه را به انجام برسانیم. حاضر شدیم در آن بازه زمانی فیلم اکران شود، با اینکه میدانستیم در آن زمان فیلم موفق نمیشود.
با این اتفاقاتی که برای اکران فیلم افتاد، چرا از اکران آن صرفنظر نکردید؟ شاید مردم «آشوب» را بهعنوان تنها یک سریال نمایش خانگی راحتتر میپذیرفتند؟ یکی از بازیگران فیلم هم از حذفیات نسخه سینمایی در مقابل نسخه اصلی و بلند کار ابراز نارضایتی کرده بود.
نمیتوانستیم این کار را بکنیم، چون پروانه ما سینمایی بود. از طرفی، نمیتوانستیم کنترل کنیم که همزمان با پخش قسمت سوم سریال فیلم سینمایی را اکران کنیم.
سریال «آشوب» قصد بازسازی دهههای ۲۰ و ۳۰ شمسی را دارد. از طرفی، روزهای پخش آن دوشنبه بود. شائبهای وجود داشت مبنی بر اینکه «آشوب» مــیخـواهـد بـا «شهرزاد» رقابت کند.
ما هیچوقت نخواستهایم با سریال «شهرزاد» رقابت کنیم؛ چون اصلا داستان «آشوب» چیز دیگری است. از طرفی، فیلمنامه این کار را من سال ۷۷ نوشتهام و حتی فیلمبرداری آن پیش از تولید «شهرزاد» انجام شده است. اصلا «آشوب» تاریخ ندارد. درست است که از گرافیک، پسزمینهها و طراحی صحنه و لباس مربوط به دهه ۲۰ و ۳۰ استفاده کردیم، اما حرف ما چیز دیگری است.
در زمان پخش سریال، نقدهایی درباره طراحی صحنه و لباس آشوب وجود داشت؛ مثلا جایی در کتابخانه متعلق به داریوش فرهنگ میبینیم کتابهای چاپ دهه ۹۰ وجود دارد یا حتی در صحنهای امیرحسین صدیق روی دوشش سویشرت انداخته است و... بسیاری نقصهای دیگر صحنه. اگر قرار است داستان در بستر اتفاقات آن سالها باشد نادیدهگرفتن این نکات قابل توجیه است؟
این را برای نخستینبار و پس از تمامشدن این سریال در اینجا مطرح میکنم. اگر کتابی در کتابخانه وجود دارد که چاپ دهه ۹۰ است، کاملا عمدی است. میخواستیم بگوییم این ماجراها و اتفاقات در در سالهای اخیر هم وجود دارد و مشکلات مردم امروزه را با بیان و سر و شکلی قدیمی نشان دادیم تا بتوانیم حرفمان را بزنیم. اشعار سریال هریک در سالهای مختلف گفته شدهاند. حتی در خیلی از صحنهها داکتهای نگهداری سیمهای برق روی دیوارهاست؛ چون میخواستیم بگوییم این قصه تاریخ ندارد و در هر برههای از تاریخ این مملکت فقر، منفعتطلبی، بیاخلاقی و... وجود دارد. این روش را برای بیان حرفهای انتقادی در نظر گرفتیم و هیچ شخصیتی مابهازای تاریخی ندارد.
«شوهر آهوخانم» سریال دوم شما برای شبکه نمایش خانگی است که قرار بود از آخر پاییز امسال کلید بخورد. این پروژه در چه مرحلهای قرار دارد؟
با توجه به سنگاندازیهای وزارت ارشاد، در مرحله پروانه ساخت این پروژه ماندهایم.
حرف آخر
فکر میکنم حرف من در این شعر استاد شفیعیکدکنی خلاصه میشود؛ گر ملحد و گر دهری و کافر باشد/ گر دشمن خلق و فتنهپرور باشد/ باید بچشد عذاب تنهایی را/ مردی که ز عصر خود فراتر باشد
نیلا نوید
- 9
- 3
عطا
۱۳۹۶/۱۰/۲۹ - ۲۰:۳۴
Permalink