دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۰۷:۱۸ - ۱۹ بهمن ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۱۰۴۹۳۱
فیلم و سینمای ایران

چهل دقیقه امپراطور جهنم حذف شده است!

امپراطور جهنم,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
درباره یک فیلم استراتژیک که سازندگانش ادعا دارند فیلم‌شان قربانی مدیران جشنواره شده است

انگار قرار نیست یک روزمان در جشنواره بی‌حاشیه بگذرد. روز گذشته، بعد از این‌که هومن سیدی قهر کرد و نشست پرسش و پاسخ فیلمش را نیمه‌کاره ترک کرد، نوبت به پرویز شیخ‌طادی و گروهش رسید که جلسه پرسش و پاسخ فیلم‌شان را بهانه‌ای کنند برای انتقادات و اعتراضات تند و تیز از مدیران جشنواره فجر و سازمان سینمایی که تا همین جا هم خودشان به دلیل انتخاب کردن و به بیان بهتر راه دادن فیلمی در حد و اندازه امپراطور جهنم به جشنواره زیر سوال و انتقاد رفته‌اند.

 

داستان چیست؟

امپراطور جهنم که نمایش داده شد، در آغازین لحظات فیلم سالن نیمه‌پر بود، اما هر چه به پایان رسیدیم، دم به دم خالی و خالی‌تر شد؛ به‌نحوی که در پایان فیلم فقط شمار معدودی در سالن مانده بودند؛ شمار انگشت‌شماری که احتمالا همان‌هایی بودند که قرار بود در جلسه پرسش و پاسخ فیلم نیز شرکت داشته باشند. حقیقتش فیلم امپراطور جهنم انگیزه‌ای برای ادامه دادن تماشا به مخاطب نمی‌داد.

 

فیلمی آشفته، سردرگم، شعارگو، درشت‌گو، بی‌هیچ قصه و داستان یا حداقل عامل جذابیتی که به قول و گفته کارگردانش قرار بود گامی باشد در راستای سینمای استراتژیک و برای دفاع از کشور، اما غافل از این نکته ساده بدیهی که یک فیلم اول باید فیلم باشد و قابل تماشا کردن و تحمل کردن و بعد نوبت استراتژی و دفاع از دین و کشور و ایدئولوژی می‌رسد. امپراطور جهنم اما هیچ نداشت.

 

یک چند خط کلیشه‌ای فیلمفارسی‌وار در مورد شیخی که به زن جوانش در اروپا تجاوز می‌شود و او زخم‌خورده از این ماجرا دفتر دستکی تشکیل داده و با همراهی گروهی از داعشیان که از سوریه به قصد انتقام‌کشی به پاریس آمده‌اند، یک‌سری ترور و بمب‌گذاری زنجیره‌ای را انجام می‌دهند و در پایان وقتی دست تنها می‌مانند، به سفارت اسراییل پناهنده می‌شوند و اسراییلی‌ها نیز شیخ و گروهش را به گند و کثافت می‌کشند. بعدتر نیز از روی پرچم خودرو‌هایی که به سفارت اسراییل می‌آیند، می‌فهمیم که آمریکا نیز پشت تمام این بمب‌گذاری‌ها بوده و بدین‌سان اسراییل و آمریکا رسوا می‌شوند و ما در ازای چندین‌میلیارد تومان ناقابل به اهداف استراتژیک‌مان می‌رسیم.

 

جلسه پرسش و پاسخ

فیلم امپراطور جهنم نتوانست حتی رضایت حداقلی از تماشاگرانش را به دست آورد. نکته اما در این است که کارگردان فیلم، پرویز شیخ‌طادی و رفقا در جلسه پرسش و پاسخ فیلم‌شان به جای این‌که پاسخگوی ضعف‌ها و کمبودهای اظهرمن‌الشمس فیلم‌شان باشند، به تندی به مدیران جشنواره فجر و سازمان سینمایی به دلیل اصلاحیه‌های فراوان تحمیل‌شده به این فیلم اعتراض کردند و محمد خزاعی هم به تندی از عماد افروغ به دلیل اظهارنظر در مورد امپراطور جهنم انتقاد کرد.

 

 نکته بامزه دیگر نیز انتشار خبر مجعول تهدید علی نصیریان به مرگ به دلیل بازی در فیلم قبلی این کارگردان، شکارچی شنبه بود که البته علی نصیریان شایعه تهدید به مرگ‌ پس از بازی در شکارچی شنبه را تکذیب کرد و نشد آن‌که باید می‌شد!

 

پرویز شیخ‌طادی که در ابتدای نشست وعده ساخت ادامه‌ای بر این فیلم را داده و گفته بود بعد از این فیلم ما یک کار دیگر هم خواهیم داشت؛ درواقع در ادامه شکارچی شنبه در مورد انحراف در جهان اسلام کار کردیم که محصولش این فیلم شد و قرار است یک سه‌گانه داشته باشیم؛ در ادامه درباره قبول ساخت فیلم‌های سفارشی گفت: به من می‌گویند چرا فیلم سفارشی می‌سازید، درحالی‌که هیچ جایی وجود ندارد که سینمای استراتژیک را مهندسی کند و سفارش دهد. درواقع من هستم که سفارش می‌دهم و ٦‌سال دنبال آن می‌دوم.

 

من راجع به هر کلاه و عمامه‌ای فیلم می‌سازم. به هزاران مدیر باید توضیح دهم درباره کارم و درنهایت سعی می‌کنم هر طور که شده است کارم را ارایه دهم. از میان این صدها کارگردان حداقل اجازه دهید دو کارگردان از کشورشان دفاع کنند. این فیلم و قسمت بعدی آن به شکل یک پیش‌بینی بود. کار فیلمساز نشان دادن اتفاقات روز نیست، بلکه کارش این است که از آینده بگوید. متاسفانه تأخیری که در نمایش این فیلم اتفاق افتاد، باعث شد تا آن پیش‌بینی‌ها نشان داده نشود و درنهایت هم حذفش کردند.

 

در دفاع از فیلم

در ابتدای نوشته، از ضعف‌ها و آسیب‌های پرشمار امپراطور جهنم گفتم و البته نوشتم که این ضعف‌ها و آسیب‌ها را از پرویز شیخ‌طادی توقع نداشتیم که در فیلمی مثل روزهای زندگی نشان داده که کار را و داستان‌گویی را می‌شناسد. در این‌جا باید اضافه کنم که اگر واقعا همان‌گونه که شیخ‌طادی و گروهش می‌گویند، این فیلم با سانسور چند ده دقیقه‌ای روبه‌رو شده باشد، قطعا این امر می‌تواند تمام این گنگی‌ها و آسیب‌های اجرایی و فیلمنامه‌ای را توجیه کند که گاه دیده شده حذف فقط چند دقیقه از یک فیلم می‌تواند کل موجودیت آن فیلم را به چالش بکشد؛

 

چه رسد به سانسور شدیدتری که می‌تواند در حکم قلع و قمع کردن کار باشد؛ اگر گفته‌های کوروش زارعی، بازیگر این فیلم را باور کنیم که می‌گوید: حدود چهل دقیقه از کار حذف شده است و چندین سکانس درخشان من هم حذف شده است. من برای نقشم خیلی زحمت کشیده بودم، اما متاسفانه بخش‌های مختلفی از فیلم حذف شده که به کار ما صدمه زده است.

 

سانسور امپراطور جهنم البته فقط از سوی زارعی مورد انتقاد قرار نگرفت، بلکه محمد خزاعی، تهیه‌کننده فیلم نیز گفت: ٦سال قبل فیلمنامه‌ای را آقای شیخ‌طادی به من ارایه کردند که قرار بود به‌عنوان سریال با تلویزیون کار کنیم. بعد از چهار‌سال هیچ نهاد و سازمانی پاسخگوی ما نبود. به ما می‌گفتند مسائلی که شما مطرح می‌کنید خیلی حساس است و به‌صلاح نیست با توجه به مسائل دیپلماتیک مطرح شود.

 

من می‌گفتم گاهی یک هنرمند چیزی را می‌بیند که سیاستمداران نمی‌بینند. آقای شیخ‌طادی به من می‌گفتند، چرا باید آن‌قدر جان بکنیم تا یک کار استراتژیک بسازیم، اما درنهایت چند نفر شخصا از ما حمایت کردند. فیلمی که امروز در سالن سینما می‌بینید، فیلم واقعی امپراطور جهنم نیست.

 

این فیلمی ا‌ست که ما می‌توانستیم نمایشش دهیم و به نظرم کسانی که‌ سال گذشته این فیلم را قربانی کردند، باید پاسخگو باشند. دوستان آسوده باشید که این فیلم به هیچ‌کس برنمی‌خورد. مسائلی در مورد اتحادیه اروپا، آینده عربستان، نسل‌کشی و... حذف شده است. آقای افروغ راحت باشید که این فیلم بارها سانسور شد و الان خنثی است. حالا هر روز مصاحبه کنید که چرا فیلم را به جشنواره راه دادند!

دعوای جدید

 

اشاره محمد خزاعی شاید به مخالفت افروغ با انتخاب این فیلم برای جشنواره ‌سال گذشته باشد که افروغ آن‌ سال عضو هیأت انتخاب فیلم‌ها بود. بعد از حرف‌های انتقادآمیز محمد خزاعی درباره حذف بخش زیادی از این فیلم و اعتراض به عماد افروغ درباره اظهارنظر درمورد فیلم، اما افروغ که ‌سال گذشته عضو هیأت انتخاب جشنواره فجر بود، با انتشار متنی به حرف‌های خزاعی پاسخ داده و از او خواسته دقیق بگوید چه کسی این فیلم را سانسور کرده است.

 

عماد افروغ متن منتشرشده‌اش را این‌گونه آغاز کرده است: متوجه شدم آقای محمد خزاعی بنده‌نوازی فرمودند و با ذکر نام حقیر به مطالبی اشاره کرده‌اند؛ این‌که این فیلم سانسور شده است، این‌که بدون هیچ‌گونه تخصصی در سینما این فیلم را نقد کرده‌ام، این‌که مدام اعتراض می‌کنم که چرا این فیلم به جشنواره امسال راه یافته است.

 اجازه دهید به چند نکته اشاره کنم:

 

١. چون ممکن است این‌گونه تداعی شود که بنده مخاطب شما در سانسور مورد اشاره باشم، دقیقا بفرمایید کجا و چه کسی فیلم شما را سانسور کرده است؟ ٢. از جشنواره پارسال تاکنون، هیچ نقدی بر فیلم شما وارد نکرده‌ام و در جشنواره امسال نیز هنوز توفیق تماشای آن را نیافته‌ام که نقدی محتمل داشته باشم و در مطلبی که روز شنبه از بنده منتشر خواهد شد، صادقانه برای فیلم شما آرزوی موفقیت و استقبال کرده‌ام.

 

در جشنواره‌ سال گذشته به‌عنوان عضو هیأت انتخاب در برابر مواضع سخت و منتقدانه شما که با حمایت رسانه ملی نیز همراه بود، پاسخی کوتاه، آن هم در پاسخ به پرسش اصحاب رسانه، ازجمله رسانه ملی دادم. ٣. این پرسش که چرا فیلم شما به جشنواره امسال راه یافته است، پرسشی نیست که شما طرف پاسخ آن باشید. مسئولان جشنواره باید پاسخگو باشند. این‌که با دلیل و مدرک بفرمایند چرا فیلمی که داوری شده است مجددا راه می‌یابد اما فیلمی که داوری نشده است به بهانه داوری در‌ سال گذشته از ورود به جشنواره بازمی‌ماند و اگر می‌فرمایید این سوال هم ربطی به شما ندارد، با عرض معذرت این دیگر جزو تکالیف روشنفکری و شهروندی من است. در ضمن هیچ‌گاه بدون تماس یک خبرنگار رسمی یا یک سایت سینمایی، مبادرت به طرح این پرسش نکرده‌ام. ٤: فرموده‌اید که سینما یک مقوله تخصصی است و حتی یک استاد دانشگاه علوم انسانی غیرسینمایی هم نباید درباره آن نظر بدهد.

 

بله، اگر سینما را به یک تکنیک صرف تقلیل دهید شاید حق با شما باشد، اما اگر فرد و معلمی و ظاهرا برخلاف شما سینما و فیلم را یک «زندگی» تفسیر کرد، چه؟ در این صورت می‌توان از ابعاد اجتماعی، عاطفی، اندیشه‌ای، ادبی، تاریخی، زبانی و... آن غفلت کرد؟ اگر سینما ربطی به فلسفه، جامعه‌شناسی، روانشناسی، تاریخ و در کل علوم انسانی و حتی حیات شهروندی مردمِ به‌اصطلاح عادی جامعه ندارد، آن‌گاه چگونه توقع دارید این سینما اجتماعی شود؟ بعید می‌دانم شما نیز سینما را به یک فن صرف تقلیل بدهید که مصاحبه شما این را نشان نمی‌دهد، اما خواهش بنده این است که دقت بیشتری در بکارگیری الفاظ و پرسش‌های طرح‌شده درباره فیلم امپراطور جهنم که هیچ مسئولیتی را متوجه شما نمی‌کند، مبذول فرمایید. در ضمن فراموش نکنید که هیچ‌گاه در مورد مسائل فنی هیچ فیلمی اظهارنظر نکرده‌ام.

 

تکرار یک پرسش

عماد افروغ در یادداشتش به نکته‌ای اشاره کرده که در تمام چند وقت اخیر مورد انتقاد و اعتراض شمار زیادی از منتقدان نیز بوده است و آن این که: مسئولان جشنواره باید با دلیل و مدرک بفرمایند چرا فیلمی که داوری شده است مجددا راه می‌یابد، اما فیلمی که داوری نشده است به بهانه داوری در ‌سال گذشته از ورود به جشنواره بازمی‌ماند.

نسخه اولیه فیلم سینمایی امپراطور جهنم ساخته پرویز شیخ‌طادی به جشنواره فیلم فجر سی‌وپنجم ارایه شد اما با نظر هیأت انتخاب این فیلم در بخش سودای سیمرغ قرار نگرفت و فیلم در بخش غیررقابتی قرار شد به نمایش درآید. عدم راه دادن فیلم «امپراطور جهنم» به جشنواره سی‌وپنجم باعث شد تا پرویز شیخ‌طادی و محمد خزاعی، کارگردان و تهیه‌کننده این فیلم که بنا بود در بخش خارج از مسابقه فجر به نمایش درآید با نگارش نامه‌ای سرگشاده به ایوبی انصراف خود از حضور در جشنواره فجر را اعلام کنند.

 

این موجب می‌شد که طبق قوانین و قواعد جشنواره فجر این فیلم خودبه‌خود از حضور در سال‌های آتی جشنواره باز ماند؛ چون یک فیلم که یک‌بار مورد ارزیابی و قضاوت واقع شد، نمی‌تواند در سال‌های بعد مورد قضاوت‌های مجدد قرار گیرد و انتخاب نشدن فیلم خود نوعی قضاوت بود که شایستگی آن را برای حضور در بخش مسابقه زیر سوال می‌برد. اما در کمال تعجب امسال دیدیم که نام این فیلم در بخش مسابقه جشنواره ٣٦ اعلام شده و همزمان فیلمی چون آشغال‌های دوست‌داشتنی با استناد به همان قاعده مورد اشاره منتقدان و کارشناسان از جشنواره کنار گذاشته شده است.

 

حالا البته با توجه به واکنش‌های منفی که این فیلم موجب شده است هیچ بعید نیست سازندگان آرزو کنند کاش به قانون جشنواره سر خم کرده و فیلم‌شان را بدون این تبلیغات منفی روانه اکران می‌کردند. کاش...

 

 

پولاد امین

 

 

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 16
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش