زندهیاد ناصر ملک مطیعی یک «شمایل فرهنگی» مهم و اولین ستاره سینمای ایران است. او توانست چهره مردمی مورد توجهی در هنر هفتم بشود. فیلمهای او با فروش چشمگیری هم روبهرو بودند و به اقتصاد سینمای بومی کمک کردند. البته هر ستارهای فراز و فرود خاص خود را خواهد داشت که ملک مطیعی هم از این امر مستثنی نیست. او در اواسط دهه ۱۳۴۰ با افول مواجه و پس از آن به خاطر بازی در فیلم «قیصر» (۱۳۴۸) به کارگردانی مسعود کیمیایی دوباره به دوران اوج بازمیگردد. حرف و حدیث درباره سینمای پیش از انقلاب فراوان است.
از یک سو، برخی از نویسندگان سینمایی به علت کاربرد اصطلاحی غلط بیشتر فیلمهای مردمپسند را با برچسب «فیلمفارسی» که جنبه کاربردی منفی دارد، معرفی کردند. این موضوع به شدت به سینمای مردمی ایران لطمه زده است. محمد علی فردین، ناصر ملک مطیعی، بهروز وثوقی، ایرج قادری، سعید راد، رضا بیک ایمانوردی، سعید کنگرانی و... چهرههای «مردانه» اصلی سینمای پیش از انقلاب هستند.
چهرههایی که توانستند در فیلمهای ساده بازی کنند و حتی بسیاری از آنها از جمله ناصر ملک مطیعی تجربه نویسندگی و کارگردانی هم داشتند. بنابراین، سینمای «جریان اصلی» بهترین برچسب برای سینمای آن دوران است. آنها فیلمهایی هستند که میفروختند و تماشاگر هم داشتند. سینما رابطه مستقیمی با سرگرمشدن مردم دارد. با این حساب، امر مهم در سینما «دوست داشتن مردم» است. فریدون جیرانی در گفتوگویی عنوان میکند: «اصلا اینکه ما سینما را تصفیه و تمیز کنیم، حرف غلطی است.»
برخی از نویسندههای سینمایی اصطلاح «فیلمفارسی» را به جریان اصلی سینمای ایران بین سالهای ۱۳۲۷ تا ۱۳۵۷ گفتهاند. این امر کاملا اشتباه است. واژه «فیلمفارسی» از نقد فیلم «لغزش» (۱۳۳۲)-ساخته مهدی رئیس فیروز- آغاز شد که توسط امیر هوشنگ کاووسی نوشته شد. از سوی دیگر، ما آثاری داریم که توسط «تحصیلکردگان» ساخته و اکران شدند. آثاری که اغلب شکست مالی خوردند و از پشتوانه مالی هم برخوردار بودند. در ادامه، با سینمای «موج نو» و فیلمهای سینمای «مستقل هنری» مانند «یک اتفاق ساده» (۱۳۵۲) ساخته سهراب شهید ثالث روبهرو میشویم.
فیلمهایی که مخاطب خاص دارند. بنابراین از نظر ساختار و محتوا از فیلمهای جریان اصلی دور هستند. ناصر ملک مطیعی از جریان «فیلمفارسی» و سینمای «جریان اصلی» میآید. سینمایی که به شدت مردمی بود. فیلم «گنج قارون» (۱۳۴۴) به کارگردانی سیامک یاسمی مهمترین الگوی نمونهای جریان اصلی سینمای ایران در آن دوران است که ۹ هفته اکرانش ادامه و فروش هنگفتی هم داشت اما فیلمهایی مانند «خشت و آینه» (۱۳۴۴) ساخته ابراهیم گلستان و «سیاوش در تخت جمشید» (۱۳۴۶) به کارگردانی فریدون رهنما شکست تجاری سنگینی خوردهاند که از جریان سینمای «تحصیلکردگان» میآیند.
جلیلوند: از فقدان ملک مطیعی جا خوردهام
با چنگیز جلیلوند، مدیر دوبله با سابقه سینمای ایران که به جای ناصر ملک مطیعی، محمد علی فردین، بهروز وثوقی و... حرف زده است، درباره حرفه بازیگری ناصر ملک مطیعی تماس گرفتیم. او به روزنامه «ابتکار» گفت: «بسیار حالم بد است و به شدت از این فقدان جا خوردهام. تنها میتوانم بگویم که فیلم «رقاصه شهر» (۱۳۴۹) با حضور ناصر ملک مطیعی مهمترین اثری است که در ذهنم مانده است. این فیلم یکی از مهمترین نقشهای او بود.»
سیدحسین رسولی
- 17
- 4