دوشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۳
۱۳:۵۱ - ۲۳ خرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۳۰۶۰۶۶
فیلم و سینمای ایران

دلایل پخش اینترنتی مستند «توران خانم» ساخته رخشان بنی اعتماد

ميرهادي و بني‌اعتماد و ميرتهماسب,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

گفت‌وگو با مجتبي ميرتهماسب درباره مستند «توران خانم» ساخته مشتركش با رخشان بني‌اعتماد و دلايل پخش اينترنتي فيلم.نام توران ميرهادي براي كساني كه در حوزه كودك و نوجوان فعاليت مي‌كنند، نام آشنايي است. زني كه معمار نهادهاي كودكي و مادر علم تعليم و تربيت نوين در ايران لقب گرفته و بعد از هر رنجي كه در زندگي پر فراز و فرودش ديده، آن را تبديل به سرمايه‌اش براي انجام كار‌هاي بزرگ و ماندگار كرده است. كارهايي نظير راه‌اندازي كودكستان، دبستان و راهنمايي غيردولتي «فرهاد» (١٣٥٩-١٣٣٤) و همچنين بنيانگذاري دو نهاد «شوراي كتاب كودك» و «فرهنگ‌نامه كودكان و نوجوانان» از كارهاي ارزشمندي است كه توران ميرهادي در طول زندگي ٨٩ ساله‌ خود انجام داده‌ است.

 

رخشان بني اعتماد و مجتبي ميرتهماسب از مهرماه سال ١٣٩١ تا پاييز ١٣٩٥ آخرين روزهاي حيات خانم ميرهادي همراه او بودند. لحظات زندگي و تلاش‌هايش براي تداوم انتشار فرهنگ‌نامه كودكان و نوجوانان را ثبت كردند و ماحصل اين كار مستند «توران خانم» و فيلم هفتم از مجموعه كارستان شده است.

 

در تصميمي نو صاحبان فيلم مي‌خواهند مستند «توران خانم» را از ٢٦تا ٢٨خرداد به‌ صورت اينترنتي در سايت هاشور اكران كنند. اكراني كه هيچ مرزي ندارد و هر بيننده در هر جاي دنيا كه باشد مي‌تواند فيلم را تماشا كند. با مجتبي ميرتهماسب كه علاوه بر كارگرداني، تهيه‌كنندگي اين كار را بر عهده دارد درباره اين مستند و دلايلي كه منجر به تصميم براي اكران اينترنتي فيلم شد، به گفت‌وگو نشستيم.

 

بعد از تماشاي فيلم متوجه اين نكته شدم كه شما هم مانند خانم ميرهادي با اين مشكل روبه‌رو هستيد كه حمايت جايي را براي كار خود نداريد. اين مشكل چقدر انگيزه شما را بيشتر كرده است كه اين كار را پيش ببريد و به ايده‌هاي نو برسيد؟

در ابتدا فرض اصلي همه ما اين است كه ‌اي كاش در هر جاي دنيا حمايتي براي اين دسته از كارهاي فرهنگي وجود داشت. البته در بقيه جاهاي دنيا متولياني حضور دارند كه به جامعه فكر مي‌كنند و اين درك را دارند تا كمك كنند و اتفاق‌هاي فرهنگي صورت بگيرد. اما اينجا كسي كمك نمي‌كند و من به عنوان فيلمساز به اجبار كار تهيه‌كنندگي و پخش را هم انجام مي‌دهم. البته من هيچ‌وقت منتظر سرمايه براي فيلم ساختن نبودم. اگر موضوعي جذبم كند، كار را شروع مي‌كنم و در طول ساخت سعي مي‌كنم حمايت و سرمايه‌گذار پيدا كنم و اگر نشد، تلاش مي‌كنم از جاي ديگر جبران كنم. نكته مهم ديگر اين است كه من و خانم بني‌اعتماد با روش حذف شيوه‌هاي سود در توليد، فيلم مي‌سازيم و دنبال تامين منابع مالي دولتي و خصوصي در بخش توليد نمي‌گرديم. چيزي كه امروز تبديل به آفت فرهنگي ما شده‌ همين است كه عده‌اي در حوزه‌هاي مختلف منتظر سرمايه‌هاي دولتي هستند و صرفا از طريق توليد سود مي‌برند.

 

از منظر اقتصادي در هر كاري از جمله سينما بايد سرمايه‌گذار، توليد، پخش و فروش بايد باشد تا اين چرخه را كامل كند. ولي وقتي سود فقط در توليد باشد، پخش ديگر اهميت خود را از دست مي‌دهد. ما عمدا اين بخش را در كار خود حذف كرديم و دنبال اين هستيم كه‌ بخش خصوصي كه همفكر ما است در بخش پخش، نمايش و فروش به ما اضافه شود. با اين شيوه با آرامش فيلم بسازيم و دست‌مان بازتر مي‌شود و با همه احترام به مخاطب و رعايت تمام قواعد حرفه‌اي فيلم مي‌سازيم.

 

داستان ساخت فيلم «توران خانم» از كجا شروع شد؟

اگر بخواهيم به طور مشخص درباره فيلم توران خانم صحبت كنيم؛ من و خانم بني اعتماد آرزوي ديرينه مان بود. دوست تهيه‌كننده‌اي هم بنا شد سرمايه كار را تهيه كند، من و خانم بني اعتماد به عنوان كارگردان فيلم‌مان را بسازيم. براي من شرايط ايده‌آلي بود كه تهيه‌كننده كار خودش را انجام بدهد و من هم به كارگرداني خود برسم. ما وارد كار پژوهشي شديم و فيلمبرداري را آرام‌ آرام شروع كرديم. آن دوست‌مان هم تلاش خودش را كرد. اما پس از سه چهار ماه به نتيجه نرسيد و از ما عقب ماند. در نهايت ايشان كار را رها كردند و من در نقش تهيه‌كننده ادامه دادم. تلاش‌هايي كرديم براي اينكه جذب سرمايه كنيم.

 

«توران خانم» ادامه كارستان است يا يك فيلم مستقل از اين مجموعه محسوب مي‌شود؟

ما با فاصله خيلي كمي از «توران خانم» پروژه كارستان را شروع كرديم. شايد توران خانم از مهم‌ترين فيلم‌هاي كارستان باشد، ولي چون توليد آن به زمان طولاني‌تري نياز داشت و ويژگي‌هاي منحصر به فرد خود را داشت، اين فيلم را در فاز اول كارستان كه شش فيلم بود متصل نكرديم در واقع الان به عنوان هفتمين فيلم كارستان معرفي و پخش مي‌شود كه اميدواريم شروع يك فاز ديگر هم براي ادامه اين مجموعه باشد.

 

منظورتان از ويژگي‌هاي منحصر به فرد فيلم «توران خانم» چيست؟

ما اواسط مونتاژ «توران خانم» بوديم كه متوجه شديم اين فيلم شبيه هيچ كدام از فيلم‌هاي ما نيست. شايد به اين دليل كه توران خانم آدم ويژه‌اي بود و مخاطبان مخصوص به خود را دارد. مخاطبان اصلي اين فيلم همه نهادهاي كودك، مهدكودك‌ها و آموزشي هستند. ما بايد اين فيلم را در چرخه مدل اقتصادي خودمان بيندازيم تا حداقل هزينه‌هاي توليد را دربياوريم و بعد به سوددهي برسيم تا هم زنده بمانيم و هم بتوانيم فيلم بعدي را بسازيم.

 

وقتي با اين شرايط اقتصادي و بدون حامي مالي فيلم مي‌سازيد، چرا تصميم گرفتيد درآمدهاي حاصل از اين فيلم را به شوراي كتاب كودك و فرهنگ‌نامه كودكان و نوجوانان اختصاص بدهيد؟

اين تصميم كه عوايد و منافع مالي اين فيلم به شورا و فرهنگ نامه برسد را در همان مرحله توليد گرفته ‌بوديم. من در چند مرحله كه فيلم ساخته شده بود و مونتاژ در حال اتمام بود و حتي در مراحل فني صدا‌گذاري با خيلي از كساني كه فكر مي‌كردم به اين موضوع علاقه و توان مالي دارند، مذاكرده كردم تا حداقل هزينه‌هاي توليد فيلم را مشترك پرداخت كنيم اما به نتيجه نرسيديم. اما خوشبختانه در اولين نمايش فيلم كه سوم آذر ماه ٩٦ به بهانه اولين سال درگذشت توران خانم برگزار شد، يك جمع خانوادگي اعلام كردند از جلد بعدي فرهنگ‌نامه حمايت مالي مي‌كنند. تاثيرهاي فيلم شروع شد و اين ما را مصمم‌تر كرد كه تصميم‌مان براي اينكه منافع فيلم به آن نهادها برسد، درست است.

 

تجربه اكران شش فيلم كارستان را چطور ارزيابي مي‌كنيد، از نحوه پخش و اكران آن راضي هستيد؟

از منظر اقتصادي منطقي نبود و راضي نيستيم. به همين دليل است كه الان در حال تجربه شيوه جديدي از اكران و نمايش فيلم هستيم. فاز اول كارستان چهار سال توليدش انجام شد و حدود يك سال از پخش آن، چه در سينما، چه به صورت دي‌وي‌دي و پخش بين‌المللي مي‌گذرد، ما در زمان حاضر به انتهاي مسير اين بخش از پروژه رسيده‌ايم و نه تنها هزينه‌هاي توليدي اين مجموعه را درآورده‌ايم، بلكه كم‌كم آن را به سود رسانده‌ايم. مجموعه كارستان در سينماي مستند حتي سينماي اين مملكت و بخش خصوصي ما پروژه عظيمي است.

 

با اينكه به گفته خودتان كارستان به سود رسيده است، چرا راضي نيستيد؟

از منظر اقتصادي قطعا به صرفه نيست، اما از منظر من مستندساز كه هميشه به حداقل‌ها راضي هستم؛ قابل قبول است. من توانسته‌ام جلوي ضرر فيلم ساختن در بخش خصوصي را با همه مشكلاتش بگيرم و به سود برسانم. با اينكه سود آن مختصر و در دراز مدت است و براي كسي كه عقل معاش داشته باشد و طول بازه زماني صرف نيرو و هزينه را درقبال سود آن حساب كند، به طور قطع مي‌گويد اين شيوه غلط است. اما براي ما كه انتخاب كرديم با اين شيوه كار كنيم، راه‌حل‌هايي پيدا مي‌كنيم و روز به روز هم آن را تقويت مي‌كنيم. اگر همت و تلاش در جمعي كه دور هم جمع شده‌ايم و كارستان را تشكيل داديم، ادامه پيدا كند و بتوانيم ابعاد مخاطب‌مان را گسترده‌تر كنيم، مطمئن هستم كه در يكي دو سال آينده به ثبات اقتصادي مي‌رسيم كه خيلي آزادانه‌تر سراغ موضوعات ديگري هم برويم.

 

در نگاه اول پيدا كردن و جذب مخاطب از طريق تلويزيون ساده‌ترين راه است و مخاطب بيشتري هم جذب مي‌شود، چرا شما تلويزيون و مخصوصا شبكه مستند را كنار گذاشتيد؟

در واقع آنها ما را كنار گذاشتند. از زماني كه پخش اوليه كارستان شروع شد، تلاش كردم با كساني كه مدير يا تهيه‌كننده تلويزيوني هستند، ارتباط بگيرم. اما درهاي تلويزيون بسته است چون يك سليقه يا سياست از پيش‌تعيين شده‌اي وجود دارد كه به قول معروف رسانه ملي را ميلي كرده است. صدا و سيما چشم‌هايش را به روي واقعيت‌هاي جامعه و افرادي كه مشخصا فيلمساز هستند، بسته است و تبديل به يك منطقه مين‌گذاري شده كه فقط خودي‌ها معبرهايش را مي‌شناسند.

 

آن چيزي هم كه آنها توليد مي‌كنند براي مخاطب قابل ارزشگذاري نيست. چون مي‌خواهند با ابتذال‌هايي كه در سريال‌هاي تركي و... وجود دارد، رقابت كنند. اين رسانه از جايي به بعد ديگر سليقه و مناسب ما نيست، پس دنبال پنجره‌اي ديگر براي ديده شدن مي‌گرديم. ولي همچنان مهم‌ترين محل پخش سينماي مستند، تلويزيون است و اين افسوس ما است كه چرا تلويزيون چشم‌هايش را بسته است و با وجود همه شعارهايي كه هر سال گفته مي‌شود و مصداق كامل آنها همين فيلم‌هاي ما است، اما حاضر به پخش‌شان نيست. اما از آن طرف هم شايد افسوس نهايي را عاقلاني كه در آن سيستم هستند بايد بخورند.

 

شما فيلم «توران خانم» را به جشنواره سينما حقيقت ارايه داديد؟

خير، در جشنواره سال گذشته فيلم را مي‌خواستند اما فيلم بعد از زمان جشنواره آماده نمايش شد. امسال ممكن است فيلم را در جشنواره سينما حقيقت ارايه كنيم كه البته بستگي به فضاي جشنواره دارد. ما قصد نداريم اين فيلم را وارد رقابت كنيم. از جشنواره‌هاي داخلي و خارجي به عنوان ويترين و محلي براي نمايش فيلم‌مان و وصل شدن به بازار اكران و نمايش استفاده مي‌كنيم .

 

چرا براي نمايش فيلم به اكران در گروه هنر و تجربه روي نياورديد؟ تجربه اين جنس از اكران را موفق نمي‌دانيد يا فكر مي‌كنيد جاي اين فيلم آنجا نيست؟

سه، چهار سال پيش كه هنروتجربه راه افتاد اولين فيلم مستندي كه نمايش دادند، فيلم «شش قرن، شش سال» من بود. قبل از تاسيس گروه هنر و تجربه اين فيلم را ساخته بودم و دنبال اكرانش بودم. در شوراي صنفي در حال جنگيدن بودم و از همه دوستاني كه در پخش سينما بودند، كمك مي‌گرفتم چون فكر مي‌كردم فيلم‌هاي مستند را بايد به سينما بياوريم. تا اينكه گروه هنروتجربه تشكيل شد و شايد جزو اولين كساني هستم كه به قوت گرفتن آن كمك كردم. با همه تواني كه داشتم و تمام دانسته‌هايم وارد پخش آنجا شدم و از هفته دوم مشكلات اكران به اين شيوه را فهميدم و جلساتي با شوراي سياستگذاري و مديران آنجا گذاشتم و پيشنهادهايم را ارايه دادم. بخش كمي از آنها انجام شد اما عمده‌اش ناديده گرفته شد.

 

گروه هنر و تجربه از لحاظ تعداد سينما، سانس و... در ذات خودش ظرفيت محدودي دارد و شيوه‌‌اي كه براي اكران دارد راه دسترسي ساده و آسان را به مخاطب فيلم نمي‌دهد. ما با علم به همه اين موارد سال گذشته مجموعه كارستان را براي اكران به هنر و تجربه سپرديم و البته قبل از آن تجربه اكران «آي آدمها» را هم داشتيم. مي‌دانستيم نبايد از منظر سود به آن نگاه كنيم ولي با آن حجم اطلاع‌رساني و تبليغاتي كه انجام داديم، حداقل نسبت به فيلم‌هاي قبلي خودمان انتظار درصدي رشد مخاطب را داشتيم ولي اشكال‌هاي هنروتجربه به قدري بيشتر شده كه تلاش‌هاي ما به ثمر نرسيد و توقعي كه در شروع داشتيم با همان حداقل‌هاي قبلي خودمان هم برآورده نشد. تصميم مشترك من و خانم بني‌اعتماد اين بود كه از اكران «توران خانم» در گروه هنر و تجربه صرف‌نظر كنيم و طبق معمول دنبال راه‌حل جديدي ‌گشتيم.

 

چه شد كه به ايده اكران اينترنتي رسيديد؟

من اين ايده اكران در اينترنت را از همان فيلم «شش قرن، شش سال» يعني چهار سال پيش داشتم و منتظر بودم كه هم ظرفيت زير ساختي وجود داشته باشد و هم فيلمي كه اين توان را داشته باشد تا در اين بستر نمايش داده شود. مجموعه كارستان هم اين ويژگي‌ها را داشت. اما چون شش فيلم بود، ريسك بزرگي بود. چون در يك فضاي بسته با خودمان رقابت مي‌كرديم. «توران خانم» بهترين انتخاب براي اجراي اين ايده بود. از زمان مطرح شدن اين ايده تا اجرايي شدنش دو سه ماه زمان برد. به قول مادر توران خانم مشكلات ما سرمايه‌هاي ما هستند و اگر راه‌حل آن مشكل را پيدا كنيم آن را تبديل به سرمايه خود كرده‌ايم.

 

چرا فكر كرديد كه اين فيلم مي‌تواند در اين شكل از اكران موفق باشد؟

در فيلم «توران خانم» سه موضوع مشخص براي اطلاع‌رساني و ايجاد انگيزه براي مخاطب وجود دارد. اول خود توران ميرهادي است، يعني چه جامعه و چه افراد زيادي كه توران ميرهادي را در همه اين سال‌ها مي‌شناسند و مي‌دانند كه اين زن چه اهميتي دارد و نهادهاي كودكي را ايجاد كرده‌ و مي‌خواهند به تكثير اين انديشه كمك كنند. دومين اتفاق اين است كه سينماي فرهنگي مستقل با همه كم رمقي‌اش سعي مي‌كند روزنه‌ها را باز كند و كساني كه آن را درك كنند، همراه مي‌شوند.

 

چون هنوز كساني هستند كه دل‌شان مي‌خواهد فيلمي ببينند كه چيزي به آنها اضافه كند و سومين فاكتور اين است كه طبق تصميم مشترك من و خانم بني‌اعتماد درآمد‌هاي اين فيلم به شوراي كتاب و فرهنگ نامه كودك و نوجوان مي‌رسد. مجموع اين فاكتورها مي‌تواند انگيزه‌اي باشد براي كساني كه توران ميرهادي را مي‌شناسند و با اطلاع‌رساني و خريد بليت مي‌توانند به جان دادن به يك جريان كمك كنند.

 

وقتي به ايده اكران و نمايش اينترنتي با مصداق‌هايي كه ذكر كرديد رسيديد چرا آن را محدود به ٤٨ ساعت كرديد؟

اگر زمان نمايش فيلم طولاني مي‌بود، صورت قضيه شبيه اكثر فيلم‌هايي مي‌شد كه در آخرين مرحله پخش و بعد از جشنواره و اكران در سينما، پخش در تلويزيون و ارايه دي‌وي‌دي، در گوشه‌اي از اينترنت هم قابل دسترس هستند. ايده اول من اين بود كه فيلم فقط يك سانس در اينترنت نمايش داده بشود. اگر ما يك شبكه گسترده اطلاع‌رساني هستيم پس يك سانس كافي است.

مثال من مسابقه فوتبال است كه هر كس در خانه‌اش نشسته و آن را تماشا مي‌كند اما مي‌دانيم ميليون‌ها نفر هم‌زمان در حال نگاه كردن به آن هستند و عكس‌العمل نشان مي‌دهند. اميدوارم اگر اين تجربه به خوبي انجام شد، فيلم بعدي را يك سانس اكران كنيم. در واقع اين يك ارتباط با مخاطب است كه ما حس تجربه جمعي ديدن اما متفرق بودن را مي‌دهيم.

 

سينما رفتن هم مشكل شده است. در مناطق دور افتاده سينما نيست، در شهرها هم مساله وقت و ترافيك وجود دارد و دلايل ديگري براي اينكه مردم سينما نروند وجود دارد. ما راه دسترسي را آسان كرديم و سعي مي‌كنيم آن را به يك حس جمعي ديدن تبديل كنيم. در انتها به اين تصميم رسيديم كه ٤٨ ساعت زمان لازم و كافي است. راه‌هايي هم براي كساني كه در اينترنت فيلم را مي‌بينند، گذاشتيم تا معلوم شود در يك نمايش چند نفر فيلم را مي‌بينند. در حال ايجاد شرايطي براي گفت‌وگو هستيم تا كساني كه فيلم را مي‌بينند با هم صحبت كنند.

 

يعني امكان كامنت گذاشتن و نظر دادن وجود دارد؟

قرار است با شرايطي كه بحث به بيراهه كشيده نشود اتفاق بيفتد.

 

ميزان استقبال از اين شيوه اكران، چقدر مي‌تواند انگيزه كافي براي ادامه كارهاي شما باشد؟

با تمام تجربه‌ ما در فيلمسازي و رفتارهايي كه ما را به اينجا رسانده كه راه عمومي‌تري را براي نمايش فيلم‌مان پيدا كنيم، من اگر به مصداق مسابقه فوتبالي كه مثالش را زدم، نرسم. بايد در همه تجربيات، فكرهايم و... تجديد نظر كنم، يعني به اين فكر مي‌افتم كه ما بي‌ربط مي‌گوييم كه جامعه نياز دارد اين فيلم را ببيند و توران ميرهادي كه تمام عمر خودش را صرف آموزش بچه‌ها كرده، بشناسد و بداند چه كسي تمام نهادهاي كودك را در ايران پي‌ريزي كرده است. اينكه فقط كافي است او را بشناسيد و بدانيد طرز فكر توران ميرهادي چگونه بوده است تا حتما بچه‌ات را بهتر تربيت كنيد، براي ما شعار نيست. اما اگر به كف پيش‌بيني‌مان از اين نمايش اينترنتي نرسيم، جامعه به من ثابت مي‌كند كه به اين حرف‌ها و تفكرها نياز ندارد.

 

يعني ميزان استقبالي كه از نمايش اينترنتي «توران خانم» مي‌شود، براي شما بزنگاهي است كه ممكن است تصميم شما را براي آينده عوض كند؟

من فكر مي‌كنم اگر به يك حداقل قابل قبولي برسيم، حتما اين پله اولي خواهد بود براي اينكه ما به تلويزيون ثابت كنيم كه اگر تو چشمت را ببندي، مردم چشم‌شان را باز مي‌كنند و ما راه وصل شدن به هم را پيدا مي‌كنيم.

 

جهان مدرن به سمت راهي مي‌رود كه پله اولش اينترنتي شدن و فضاي‌ آي‌تي و حذف واسطه است. توليد‌كننده مستقيم به مصرف‌كننده وصل مي‌شود. ما اين را درك كرديم و اگر مردم هم درك كنند كه حذف واسطه و انتخاب يك سليقه كه شايد فضاي رسمي آن را طرد و نفي مي‌كند، اين تجربه جواب مي‌دهد و خيلي از فيلمسازان با آرامش فيلم مي‌سازند و هر موقع بخواهند مخاطبان آنها فيلم‌شان را مي‌بينند.

 

چرا براي انتخاب شبكه نمايش‌دهنده فيلم به سراغ جاهاي شناخته‌تر نرفتيد؟

اتفاقا رفتم و وقتم را هم هدر دادم. چون من با همين فرض رفتم كه در فضايي فيلم را نمايش بدهيم كه از وجود درصدي از مخاطب مطمئن باشيم. اما آنها آنقدر درگير فضاي تجاري هستند كه به سختي مي‌توانند بفهمند شخصي مانند توران ميرهادي و فيلم مستند و... چه اهميت ويژه‌اي دارد. من هيچ نگراني نداشتم كه اين ايده را بدزدند چون اين ايده به درد فيلم‌هاي تجاري مورد علاقه آنها نمي‌خورد. اين ايده براي فيلم‌هايي است كه راه رسيدن و تماشاي آنها از روش‌هاي معمول به دست نمي‌آيد.

 

به شكل عمومي شايد اين فيلم و فيلم‌هايي شبيه به «توران خانم» مورد سليقه جمعي كه اين شانس را داشتند كه به اين جريان كمك كنند، نبود و بهانه‌هايي مانند آماده نبودن زير ساخت‌هاي خودشان آوردند. دوستان شبكه هاشور از دوستان قديم من هستند و هم شبكه نوپايي در اين قضيه هستند كه با تمركز بر سينماي مستند كار خود را شروع كردند.

 

در اولين مذاكره متوجه شديم از جنس همديگر هستيم و سريع با هم ارتباط گرفتيم. توران ميرهادي مي‌شناسند و وقتي فيلم را مي‌بينند، دل‌شان مي‌خواهد مردم هم فيلم را ببينند. ما زمان اندك و فشرده‌اي در اختيار داشتيم. انتخاب روز تولد توران خانم كه همزمان با پايان ماه رمضان است. سعي مي‌كنيم در همين وقت كم تداركات لازم را فراهم كنيم و براي اطلاع‌رساني آن يك هفته زمان داريم تا در شبكه‌هاي مجازي، اينترنت، كانال‌هاي جهاني و همه جاي دنيا اين اطلاع را بدهيم كه اين ٤٨ ساعت چه زماني شروع مي‌شود و اميدوار باشيم كه براي تماشاي فيلم به ما ملحق شوند.

 

امري كه امروز تبديل به آفت فرهنگي ما شده‌ همين است كه عده‌اي در حوزه‌هاي مختلف منتظر سرمايه‌هاي دولتي هستند و صرفا از طريق توليد سود مي‌برند.

 

ما بايد اين فيلم را در چرخه مدل اقتصادي خودمان بيندازيم تا حداقل هزينه‌هاي توليد را دربياوريم و بعد به سوددهي برسيم تا هم زنده بمانيم و هم بتوانيم فيلم بعدي را بسازيم.

 

گروه هنر و تجربه از لحاظ تعداد سينما، سانس و... در ذات خودش ظرفيت محدودي دارد و شيوه‌‌اي كه براي اكران دارد راه دسترسي ساده و آسان را به مخاطب فيلم نمي‌دهد.

 

براي اينكه ما به تلويزيون ثابت كنيم كه اگر تو چشمت را ببندي، مردم چشم‌شان را باز مي‌كنند و ما راه وصل شدن به هم را پيدا مي‌كنيم.

 

 

etemadnewspaper.ir
  • 14
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش