در سالهای اخیر بسیاری از سینماگران سراغ موضوعاتی درباره زنان و مسائل آنها رفتهاند و ادعا کردهاند که اثری برای زنان ساختهاند. طبیعتا اثری که ویژه زنان ساخته میشود باید برای زنان و حل مسائلشان نتیجهای به همراه داشته باشد، این نتیجه گاهی میتواند پررنگ کردن یک مسئله و صرفا طرح موضوعی که جامعه از آن غافل مانده، باشد، گاهی هم میتواند به جز آگاهی دادن و تلنگر زدن، راهحلی پیش پای مخاطب خاص آن اثر یعنی زنان، بگذارد. در هر صورت از ادعای ساختن یک فیلم برای زنان تا اثری که تولید میشود فاصله بسیار زیادی وجود دارد و فیلم ساز باید برای هرچه کمتر کردن این فاصله تلاش کند. این روزها دو فیلم «عرق سرد» به کارگردانی سهیل بیرقی و «جاده قدیم» ساخته منیژه حکمت روی پرده سینما در حال نمایش هستند که اگرچه موضوع متفاوتی دارند اما وجه اشتراک مهم این دو اثر «زنان» هستند. حتما در فرصت دیگری به «عرق سرد» و کاری که برای زنان انجام داده خواهیم پرداخت، اما امروز قصد داریم نگاهی به فیلم «جاده قدیم» و آوردهای که منیژه حکمت برای زنان داشته بیندازیم.
تصویری نصف و نیمه از قربانی تعرض
در شب سال نو طی اتفاقی، شخصیت اصلی قصه یعنی «مینو» با بازی مهتاب کرامتی مورد تعرض قرار میگیرد و این اتفاق زندگی او را تحت تاثیر قرار میدهد. تصویری که تماشاگر از زنی مانند «مینو» در فیلم میبیند، یک زن قوی و محکم است که چه در زندگی شغلی و چه در زندگی شخصیاش، به خوبی توانایی مدیریت دارد. در ابتدای فیلم، چنین شخصیتی مورد تجاوز قرار میگیرد و بعد تماشاگر منتظر است ببیند بعد از این اتفاق چه بر سر او و زندگیاش میآید. فیلم سعی میکند گوشهای از تغییراتی را که در شخصیت و روحیه این زن اتفاق میافتد نشان دهد که خوب شروع میشود اما خوب پیش نمیرود و خوب به پایان نمیرسد. تماشاگر به دلیل شخصیتپردازی ضعیف «مینو» او را به درستی نمیشناسد بنابراین تحت تاثیر اتفاقی که برای او افتاده قرار نمیگیرد، معنی بسیاری از کارهای او را نمیفهمد، درکش نمیکند و اتفاق مهم فیلم یعنی شیوه کنار آمدن «مینو» با چنین موضوع وحشتناکی برای تماشاگر باورپذیر نمیشود.
قصهای با شخصیتهای منفعل
یکی از مهمترین مسائلی که زنان قربانی تعرض با آن دستوپنجه نرم میکنند، واکنش اطرافیان و به خصوص همسر و فرزندان آنها درباره این اتفاق است. اطرافیان «مینو» یک سری آدم هستند که انگار نه انگار چنین اتفاقی افتاده، آنها با مسائل خودشان درگیرند و تنها نگران خودشان هستند. البته این طور نیست که تصور کنید بیتفاوتی آنها جزئی از قصه است، این موضوع آسیبهای روحی و روانی «مینو» را بیشتر میکند. انگار ماجرای «مینو» که خط اصلی قصه است در کنار خرده داستانها بدون هیچ ارتباطی پیش میروند و فیلم ساز تلاش میکند در پایان قصه پیوندی بین اینها برقرار کند، اما تلاش او بینتیجه میماند و تماشاگر ممکن است تصور کند که فیلم مسئله اصلیاش را گم کرده است! «بهرام» همسر «مینو» که آتیلا پسیانی نقش او را بازی میکند هم اوج کاری که برای حل مسئله همسرش انجام میدهد نگرانی است و واکنشهای او بسیار غیرقابل باور و منفعلانه است. نه تنها «بهرام»، بلکه اگر بعضی دیگر از شخصیتهای فیلم را حذف کنید هیچ مشکلی در قصه به وجود نمیآید.
دردی که «جاده قدیم» از زنان دوا نمیکند
قرار نیست فیلم ساز مانند یک روان شناس یا کارشناس، آسیبهای اجتماعی را موشکافی کند و حتما برای مسئلهای که مطرح میکند راهحل بدهد اما حداقل کمترین وظیفهای که دارد این است که تصویر درستی از معضلی که قرار است به آن بپردازد، نشان بدهد و از این طریق به افرادی که لازم است، آگاهی بدهد و توجه آنها را جلب کند. پیش از «جاده قدیم»، آثاری مانند «هیس دخترها فریاد نمیزنند» و «فروشنده» هر کدام از منظر خاصی به موضوع تجاوز پرداختهاند و حتما در آینده فیلمهای دیگری هم این موضوع را دستمایه روایت قصهشان قرار میدهند. «جاده قدیم» در مقایسه با این دو فیلم، صرفا به این موضوع که خطر تعرض در جامعه وجود دارد می پردازد و جز توصیه به مراجعه به روان شناس، کمک زیادی به زنان نمیکند و نزدیکان و اعضای خانواده قربانیان تعرض را به چالش نمیکشد. منیژه حکمت در زمان اکران فیلمش در جشنواره فجر و در همین چند روز اخیر که فیلم به صورت عمومی اکران شده است، بارها درباره این فیلم که به قول خودش آن را برای همراهی با مبارزه با خشونت علیه زنان ساخته، صحبت کرده است اما باید گفت صدای منیژه حکمت از صدای فیلم بلندتر است!
- 13
- 4