انگار همیشه باید در این مرزوبوم چیزی باشد که دود از کله آدم بلند کند. جدیدترین نمونه این چنین مواردی را در گزارش عملکرد مالی بنیاد سینمایی فارابی در ٩ماه سال ۹۷ میبینیم. فهرستی رسمی؛ در پی وعدههای سازمان سینمایی مبنی بر سیاست شفافسازی که متاسفانه محتویاتش ارتباطی با اقدام شایسته فارابی در انتشار این اطلاعات ندارد. بله؛ سازمان سینمایی در اقدامی مترقی و دلپذیر گردش مالی ٩ماه اخیرش را رسانهای کرده و این جای تقدیر دارد، اما این تقدیر و تجلیل نافی این نیست که آمار ارایهشده بیش از اینکه به بیلان عملکرد یک نهاد دولتی شبیه باشد، شبیه افشاگری درباره حیفومیل بودجه است. پر از نامهای تکراری سینماگران شکستخورده- که انگار بودجه فقط به سمت جیب آنها باز است، بیتوجه به اینکه در این اوضاع و احوال فیلمسازان مستقل تازهآمده بهرغم موفقیتهای آثار سابقشان، امسال هفت- هشتسال میشود که در پی اندکی سرمایه برای تولید آثار جدیدشان کفش آهنین به پا کردهاند.
افشاگری دولتی
گزارش عملکرد مالی فارابی پر از نامهایی است که در رسانهها ادعای استقلالشان گوش فلک را پر کرده، اما انگار برای آغاز نوشتن فیلمنامه، یا حضور درجشنوارههای خارجی نیز نگاهشان به سمت دولت، همان دولتی است که در فضای مجازی با انتقاد از آن فالوور جمع میکنند. گزارشی که نشان میدهد در این سینمای ورشکسته- که سالی فقط چند فیلم به سوددهی در اکران میرسند- کلی پول ریز و درشت ردوبدل میشود و تنها کسانی سرشان بیکلاه میماند که به منابع قدرت سینما نزدیک نیستند. گزارش عملکرد مالی فارابی بهرغم اینکه قرار بر چنین کارکردی نبوده، اما یک گزارش افشاگرانه است، فقط باید بلد باشی فاصله میان سطور را بخوانی.
پول توجیبی
در گزارش عملکرد مالی فارابی چیزهایی را میشود دید که واقعا دود از کله آدم بلند میکند. مثلا اینکه یکسری از فیلمسازان ظاهرا مستقل برای حضور در فستیوالهای خارجی از فارابی پول میگیرند. البته شاید پول چندانی در این زمینه ردوبدل نشود، اما همینکه فیلمسازان برای سفرهای خارجیشان از دولت پول توجیبی میگیرند، به بهترین وجهی نشان میدهد که چرا انتقادات سینما و سینماگران ما از مشتی انتقاد خنثی و بیخطر فراتر نمیرود. در این بخش نامهای بزرگی میبینیم. مثلا رخشان بنیاعتماد و تهمینه میلانی که برای حضور در یک جشنواره در کشور ایتالیا و دومی هم برای شرکت در جشنواره ساخالین روسیه پول گرفتهاند. نامهای دیگری که در این بخش میبینیم، عبارتند از: حسین نمازی، محمدرضا عرب، ابراهیم مختاری، خسرو سینایی و...
آیا میدانید؟
در فهرستی که از هزینهکردهای فارابی منتشر شده، مهمترین و انتقادبرانگیزترین نکته آنجاست که اغلب کسانی که از این کمکها بهرهمند شدهاند، یا در سالهای اخیر در گیشه بهعنوان سینماگرانی شکستخورده لقب گرفتهاند، یک جزو حلقه نزدیک به مدیران سینمایی هستند و یا اینکه این کمکها را برای پروژههایی گرفتهاند که سرنوشت بسیاری از آنها نامعلوم است.
بهعنوان مثال میشود به ١٠٥ میلیون تومانی اشاره کرد که فاطمه معتمدآریا و همسرش احمدعلی حامد برای فیلم اسکیتباز گرفتهاند. فیلمی که حتی در جستوجوی اینترنتی نیز نامی از آن نمیتوان یافت. مواردی از این دست زیاد است. مثلا محمدعلی سجادی که آخرین آثار اکران شدهاش جنایت و شوریده و تردست در سال ٨٣ روی پرده آمدهاند و پس از آن در پانزده سال اخیر او تنها یک فیلم را در گروه هنر و تجربه اکران کرده، برای پروژه جدیدش ٤٠٥ میلیون تومان گرفته. یا فیلمسازانی چون علی قویتن، مهدی کرمپور، علی ژکان، احمدرضا معتمدی و... که از فارابی مبالغی کموبیش گرفتهاند، بیاینکه در سالهای اخیر محصولات قابل ذکری تولید کرده باشند.
از بین سینماگرانی که سابقه مدیریت سینمایی را دارند میتوان به رضا میرکریمی یا علیرضا شجاعنوری هم اشاره کرد که اولی برای فیلم قصرشیرین ٣٥٠ میلیون گرفته و شجاعنوری نیز برای فیلم همسرش مونا زندی حقیقی ٢٢٥ میلیون تومان دریافت کرده. یا ٣٤٢ میلیون تومانی که رسول صدرعاملی برای فیلم فرزندش میلاد بهنام سونامی گرفته؛ جزو بالاترین پرداختهایی است که به یک فیلم اول صورت گرفته و این سوال را ایجاد میکند که اگر تهیهکننده سونامی کسی جز صدرعاملی بود، باز هم چنین حمایتی از این فیلم صورت میگرفت؟
موضوع پرداخت بابت نگارش فیلمنامه هم موضوع دیگری است که البته تا زمانی که آثاری براساس آن فیلمنامهها تولید نشود، نمیتوان درباره منطقیبودن یا نبودن پرداختها حرفی زد. اما با این پیشفرض که در سالهای اخیر از میان فیلمنامههای سفارش داده شده یا خریداریشده فارابی بهندرت میتوان سناریویی را یافت که اساس تولید فیلمی موفق قرار گرفته باشند، مبالغی که بابت فیلمنامه به کسانی چون وحید نیکخواه آزاد ، احمد مرادپور یا وحید موسائیان، مهرشاد کارخانی، ابوالفضل جلیلی، علی وزیریان، صادق کرمیار و... پرداخت شده، کنجکاوی برانگیز می نماید. بهخصوص میرطهماسب که در فهرست فارابی آمده که برای پنج فیلمنامه دویست میلیون تومان دریافت کرده.
رکوردداران
در آمار فارابی آمده که سیدحامد حسینی تهیهکننده فیلم سرو زیرآب امسال برای فیلمی به کارگردانی جمیل رستمی که گفته شده در ژانر داعشی/ تکفیری (!!) است، یکمیلیارد و دویست و شصت و چهارمیلیون تومان گرفته. بهروز رشاد هم برای فیلم قطار آن شب به کارگردانی حمیدرضا قطبی چهارصد و هشتاد میلیون تومان گرفته. فیلم خواب تاریک خواب روشن از رضا سبحانی نیز با صدوپنجاهمیلیون دریافتی از پروژههای عجیب امسال است و البته تپلی حسین قناعت که چهارصدمیلیون و اردکلی بهروز غریبپور که ١٠٥میلیون دریافت کردهاند. مجمع فیلمسازان شکستخورده در این آمار به شکل بامزهای با حضور علی عطشانی که او نیز برای فیلم آخرش صدمیلیون دریافت کرده، تکمیل شده است.
- 10
- 4