دوشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۳
۱۰:۲۳ - ۲۰ بهمن ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۱۰۴۸۳۰
فیلم و سینمای ایران

«بنفشه آفریقایی»؛ بچه‌ای که مرده به دنیا آمد!/ خودکشی از ترس مرگ

فیلم سینمایی بنفشه آفریقایی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
«بنفشه آفریقایی» آخرین ساخته مونا زندی در مقام کارگردان است که در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمده است.

به گزارش رویداد۲۴، «شکوه به همراه همسر دومش رضا تصمیم می‌گیرند فریدون همسر سابقش که توسط فرزندانشان به خانه سالمندان سپرده شده را به خانه خود بیاورند. این تصمیم اتفاقات جدیدی را در زندگی هر سه نفر رقم می‌زند.»

 

این داستان کلی فیلم «بنفشه آفریقایی» آخرین ساخته مونا زندی است که در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمده است. بنفشه آفریقایی موضوع به شدت ملتهبی دارد. از آن موضوع‌هایی که می‌تواند حساسیت قشر سنتی جامعه ایران را برانگیزد و این شبهه را در ذهن آن‌ها ایجاد کند که فیلم قصد دارد یک منکر را رواج دهد.

 

در همین ایام جشنواره، برخی به این فیلم انگ «بی غیرتی» زده‌اند. همین موضوع نشان می‌دهد خلاصه داستان فیلم و موضوع اصلی آن چقدر حساسیت‌برانگیز است.

 

مشخص است کارگردان فیلم هم بیشتر از هر کس دیگری این حساسیت‌ها را درک کرده به همین خاطر در پرداختن به این موضوع محافظه‌کاری به خرج داده و باعث شده فیلم نه یک درام ملتهب اجتماعی باشد و نه یک ملودرام عاشقانه با نگاه انسانی. کارگردان برای این‌که بتواند فیلمش را از گزند تیغ تیز ممیزی دور نگه دارد، چنان خنثی با چنین داستان ملتهبی مواجه شده که همه خاصیت فیلم از بین رفته است.

 

فیلمی که می‌توانست جنجالی‌ترین فیلم جشنواره باشد، با پرداخت فعلی کارگردان بدل به یک تله فیلم تلویزیونی شده که بلافاصله بعد از تماشا از ذهن تماشاگر پاک می‌شود. مشکل اصلی در پردازش شخصیت‌هاست. در طول فیلم هیچ‌گاه معلوم نمی‌شود شکوه چرا چنین فداکاری در قبال شوهر سابق خود می‌کند.

 

او از گذشته و دلیل جدایی‌اش از فریدون می‌گوید، اما هیچ‌گاه مشخص نمی‌شود که چرا بعد از چند سال زندگی بی‌مشکل همسر اولش را ترک کرده و با مردی که ظاهراً چندسال از خودش جوان‌تر است ازدواج کرده است. به خاطر همین ابهام هم هست که دلیل این میزان از فداکاری شکوه برای تماشاگر مشخص نمی‌شود.

 

مشکل رضا همسر فعلی شکوه هم همین است. معذب است و از حضور فریدون در خانه خودش ناراضی. اما کل این ناراضی بودن را محدود می‌کند به دو سه بار قهر کردن کودکانه. هیچ عمل غیرت‌مندانه‌ای از او سر نمی‌زند تا فیلم بدل شود به محلی برای تقابل نگاه انسانی شکوه و نگاه انسانی رضا. همین مسئله باعث می‌شود تماشاگر از خودش بپرسد اگر رضا با حضور فریدون در خانه خودش مشکل داشت چرا قبول کرد که فریدون به آن‌جا بیاید؟

 

فریدون هم وضعیت بهتری ندارد. پیرمردی است بیمار و منفعل که نه گذشته مشخصی دارد و نه اقدامی می‌کند که شکوه و رضا را با اقدامش به چالش بکشد تا قصه مسیر جذاب‌تری پیدا کند. نه دلیل جدایی‌اش از شکوه مشخص می‌شود و نه دلیل بیمار شدن و بی‌وفایی فرزندانش نسبت به او مشخص می‌شود.

 

فیلم سینمایی بنفشه آفریقایی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

 

فیلم از ترس مرگ خودکشی کرده است. برای این‌که با چالشی جدی در زمان اکران مواجه نشود، تخت‌ترین روایت ممکن را برای داستان انتخاب کرده و همه چیز را محدود کرده به مقداری اخم و غرغرکردن رضا و یکی دو صحنه عاشقانه که اصلاً معلوم نیست چرا در فیلم گنجانده شده‌اند. فیلم حتی سراغ مردم شهر هم نمی‌رود و آن‌ها را بدل به معضل اصلی قهرمانان فیلم نمی‌کند.

 

حضور شوهر سابق یک زن میان‌سال در خانه او و همسر فعلی‌اش موضوعی نیست که از نظر اهالی یک شهر کوچک دور بماند. در شهر‌های کوچ که بافت سنتی هم دارند، وقوع چنین اتفاقی می‌تواند دست‌مایه بسیار خوبی برای اهالی شهر باشد که به شایعات دامن بزنند و در تایید و تقبیح اعمال و رفتار شکوه صحبت کنند.

 

رضا را به چالش غیرت دعوت کنند و او را در مقابل شکوه قرار دهند تا از دل این تقابل درام شکل بگیرد. همه چیز فیلم به شکلی خنثی اجرا می‌شود. به طوری که تماشاگر تا پایان فیلم در حسرت یک چالش جدی و یک تقابل درست و حسابی باقی می‌ماند. داستان فیلم به طرز عجیبی به این تقابل‌ها راه می‌دهد، اما نویسنده و کارگردان در اقدامی هماهنگ همه زهر داستان را می‌گیرند تا مبادا فیلم حساسیت گروه‌های سنتی را زنده کند و فیلم بدون اکران به محاق برود.

 

فیلمی که می‌توانست نقد صریحی درباره غیرت با تعاریف سنتی آن باشد، عملاً بدل شده به فیلمی خنثی و بی‌رمق که بیهوده حدود صد دقیقه کش می‌آید تا تمام شود بدون این‌که پرسش تازه‌ای در ذهن تماشاگر ایجاد کند.

 

تماشاگر ایرانی تعریف مشخصی از واژه غیرت دارد و غیرت را اجازه مقابله با هر شخصی که احساس کند به زنی که او بر آن احساس مالکیت دارد می‌داند. این‌که این تعریف از غیرت چقدر درست است فعلاً محل بحث نیست. مسئله اصلی این است که فیلم زندی حقیقی می‌توانست چنین نگاهی را به چالش بکشد و نشان بدهد عملی که از شکوه سر می‌زند نه یک عمل خلاف اخلاق که اقدامی انسانی برای کمک به یک پیرمرد تنها است.

 

 

فیلم سینمایی بنفشه آفریقایی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

 

فیلم انقدر ترسو و محافظه‌کار ساخته شده و بر روی نکات بی‌ربط دست گذاشته که در مرحله ماقبل نقد متوقف می‌ماند. دلیل حساسیت کارگردان را می‌توان درک کرد. می‌توان فهمید که چرا او از مواجهه با چنین موضوع ملتهبی ترسیده است. چیزی را که نمی‌شود درک چرایی ساخت این فیلم است.

 

وقتی نمی‌دانیم به موضوعی چنین حساس آنطور که شایسته آن است بپردازیم چه ضرورتی دارد که فیلمی با محوریت چنین موضوعی بسازیم؟ از همان ابتدا و روی کاغذ مشخص است که چنین داستانی در ایران یا از اساس ساخته نمی‌شود یا مثل بنفشه آفریقایی انقدر اسیر محافظه‌کاری می‌شود که تفاوتی با یک تله فیلم تلویزیونی نمی‌کند.

 

فیلم سینمایی بنفشه آفریقایی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

 

بنفشه آفریقایی شبیه بچه‌ای است که مرده به دنیا می‌آید، چون از ابتدا نمی‌توانسته به دنیا بیاید. وقتی نمی‌توانیم درباره چیزی آنطور که شایسته آن چیز است حرف بزنیم بهتر است سکوت کنیم. زندی حقیقی این موضوع را متوجه نشده و همین موضوع هم فیلم را تلف کرده است.

فیلم سینمایی بنفشه آفریقایی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

 

عوامل فیلم بنفشه آفریقایی

 

کارگردان: مونا زندی حقیقی

 

نویسنده: حمیدرضا بابابیگی (براساس طرحی از مونا زندی حقیقی)

 

مدیر فیلمبرداری: فرهاد صبا

 

تدوین: بهرام دهقانی

 

طراح صحنه و لباس: علی عابدینی

 

موسیقی: پیمان یزدانیان

 

فیلمبردار: رضا تیموری

 

صدابردار: مهدی صالح کرمانی

 

طراح گریم: مهرداد میرکیانی

 

بازیگران: فاطمه معتمدآریا، سعید آقاخانی، رضا بابک، مهدی حسینی نیا، رؤیا جاویدنیا، ندا جبرائیلی و مریم شیرازی

 

فیلم سینمایی بنفشه آفریقایی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
فیلم سینمایی بنفشه آفریقایی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

 

مازیار وکیلی

 

  • 13
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش