به گزارش ایرنا، زهرمار فیلمی بود که در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر در بخش نگاه نو اکران شد و در رقابت با سایر فیلم هایی قرار گرفت که اولین تجربه سازندگانشان به عنوان کارگردان بودند. اگرچه بسیاری زهرمار را نخستین فیلم داستانی رضویان می دانند اما او پیش از این یک بار دیگر هم در آزمون ساختن فیلم داستانی شرکت کرده بود و در سال ۱۳۸۹ فیلمی با نام «کمی شیرین، بسی فرهاد» ساخته بود که بنا به دلایلی نامعلوم هیچ وقت اکران نشد. اینها هم البته اولین ساخته رضویان نبودند و وی پیش از آن نیز مجموعه های سریالی ارث بابام (۱۳۸۴)، قرارگاه مسکونی (۱۳۸۵)، کسی خوابه؟ (۱۳۹۰)، مهمان ویژه (۱۳۹۰) و سه شو (۱۳۹۴) را برای تلویزیون ساخته بود.
یکی از احتمالاتی که به ویژه پس از اکران زهرمار در باب چرایی عدم اکران اولین ساخته رضویان توسط منتقدان مطرح می شود، همین ضعف فیلمسازی او است که در زهرمار به خوبی مشهود است. فردی که اگرچه در جایگاه تخصصی اش بازیگری بسیار محبوب و پرطرفدار ظاهر شده اما کارگردان با اقبالی نبوده است.
زهرمار یک داستان کلیشه ای (تقابل یک فرد اخلاق مدار با انسان یا انسان های بی اخلاق) است با یک فیلمنامه ضعیف که مطابق معمول شروع و پایان بندی مناسبی ندارد و اسمان و ریسمان را به هم می بافد تا حرفی زده باشد. اگرچه رویکرد سازندگان این فیلم و پس از مواجهه با انتقادات مطرح شده این بوده است که این فیلم نه یک کمدی که یک فیلم دغدغه مند است اما تماشای فیلم، دیالوگ ها، سکانس ها و در نهایت کلیت آن چیزی بیش از یک کمدی که چندان هم در خنداندن موفق نیست، نبوده است.
رضویان اگرچه در این فیلم بازیگران صاحب نامی چون سیامک انصاری، شبنم مقدمی، شقایق فراهانی، سیامک صفری، نسیم ادبی، برزو ارجمند، علی استادی، رضا رویگری، مرحوم حسین محب اهری و سیامک ادیب را به بازی گرفته است اما به دلیل آنچه که می توان ضعف فیلمنامه و فیلمساز دانست، نتوانسته تا آنچنان که باید و شاید موفق عمل کرده و خروجی خوبی ارائه دهد.
سیامک انصاری که پیش از این نیز سابقه نقش اول بودن در فیلم هایی را در کارنامه دارد و نمایشی نسبت خوب ارائه کرده در این فیلم چنان یخ زده و بی احساس بازی می کند و دیالوگ می گوید که نه تنها باورپذیر که حتی کمتر مانند آثار پیشین اش خنده دار است.
حضور این فیلم در همان زمان جشنواره فیلم فجر و قرار گرفتنش در بین فیلم های منتخب نگاه نو، بحث ها و انتقاداتی را به همراه داشت. فیلمی که اصلا قابل مقایسه با رقیبانش (فیلم هایی چون مسخره باز، دیدن این فیلم جرم است و روزهای نارنجی و..) نبود و منتقدان عقیده داشتند که جای چنین فیلم هایی اصلا در جشنواره فیلم فجر نیست. فیلمی که در این جشنواره به نمایش درآمد و نقدهایی عمدتا منفی دریافت کرد؛ البته برخورد بی حاشیه و دور از ادعای رضویان تا حدی از تلخی این انتقادات کاست.
سوژه نخ نمای تقابل ارزش و بی ارزشی
سوژه تقابل افراد مذهبی و اخلاق مدار با انسان های بی اخلاق که به ویژه از دهه هفتاد و با فیلم لیلی با من است (۱۳۷۴) در سینمای ایران شروع شد و در ابتدا بسیار جذاب و خنده دار می نمود، پس از آن بارها و بارها در آثار دیگران تکرار شد و این تکرار به قدری اتفاق افتاد که چیزی جز کلیشه شدن برای آن به همراه نداشت. تقابلی که البته با شدت و ضعف های متفاوت و در طی سال ها اخیر در کارهای کارگردانان مختلف تکرار شده است؛ مارمولک (۱۳۸۲)، اخراجی ها (۱۳۸۶، ۱۳۸۷ و ۱۳۸۹)، رسوایی (۱۳۹۱ و ۱۳۹۴) معراجی ها (۱۳۹۲)، اکسیدان(۱۳۹۵)، هزارپا (۱۳۹۶)، کاتیوشا (۱۳۹۶)، مصادره(۱۳۹۶) زندانی ها (۱۳۹۷) و رحمان ۱۴۰۰ (۱۳۹۷) نمونه فیلم هایی از این دست و با چنین رویکردی هستند.
فیلم رضویان هم باز به این تقابل دست انداخته است تا شاید بتواند همراهی مخاطب را دریافت کند، تقابل حشمت با بازی سیامک انصاری که چهره ای ارزشی و اخلاق مدار و کارش مداحی است با زنی بی اخلاق با بازی شبنمی مقدمی که مواد فروش است و مشکلات اخلاقی دیگری هم دارد.
تعلق نداشتن دو آدم از دو دنیای مختلف که حالا و به رسمم تقدیر در کنار هم قرار گرفته اند و اظهار بی اطلاعی هایشان از سبک زندگی و کلام و ادبیات دیگری بسته به قدرت صاحب اثر و محتوای نهفته در دل داستان می توانند کمیک باشد؛ اتفاقی که هرگز در فیلم زهرمار نیفتاده است.
داستان پاپوشی که برای حشمت ایجاد می شود تا به دلیل آن با این زن همراه شود و از خلال آن مخاطب شاهد گره های فیلم باشد بقدری ناپخته است که نه می توان آن را باور کرد و نه به آن خندید.
آینه دردهای نادیده
یکی از مسائلی که به خوبی در این فیلم تلاش شده تا نشان داده شود، مدها و سبک زندگی هایی است که امروز در جامعه جریان دارند و البته کمتر راجع به آنان صحبت یا بدان ها اشاره می شود. مسائلی چون؛ فضای مجازی و قدرت برنامه های اجتماعی همچون اینستاگرام که توهم خود بزرگ پنداری (به دلیل تعداد فالوئرها یا دنبال کنندگان) را برای افرادی که از این طریق به شهرت رسیده اند، فراهم می سازد، ازدواج سفید و زندگی بدون ثبت حقوقی و قانونی یک مرد و زن با هم که این روزها شایع شده است، جشن طلاق که به ویژه از جانب طبقات اجتماعی مرفه باب شده است و با جزئیاتی همانند جشن عروسی و هزینه هایی سنگین به منظور جدایی دو زوج از یکدیگر برگذار می شوند و... از جمله موضوعاتی است که رضویان به درستی دست روی آنان گذاشته است و در صورت برخورداری از یک داستان منسجم تر می توانست حرف های خوبی برای گفتن داشته باشد.
نکته مثبت و قابل ذکر دیگر بازی خوب شبنم مقدمی در نقش یک زن مواد فرو و بی اخلاق است. بازیگری که به خوبی از پس نقشش برآمده و با بکارگیری توامان صراحت و قباحت در کلام و رفتارش، نقشی باورپذیر را خلق کرده است. زنی که به خوبی می تواند حق خودش را بگیرد و با بی اخلاقی های ریز و درشت مقاصدش را پیش ببرد. بازی روان و باورپذیر مقدم در جایی که نقش مقابلش انصاری صرفا دیالوگ گویی می کند و در فیلم حضور دارد، بیش از پیش به چشم می آید و نقطه قوت بازیگر و فیلم محسوب می شود.
- 9
- 3