پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۹:۱۴ - ۲۱ تير ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۴۰۶۰۹۸
فیلم و سینمای ایران

پدرام شریفی: «کار کثیف» شریف است!

پدرام شریفی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
پدرام شریفی که این روزها با دو فیلم «کار کثیف» و «شبی که ماه کامل شد» در سینما حضور دارد درباره تجربه حضور در این آثار صحبت کرد.

به گزارش صبا، پدرام شریفی که این روزها با فیلم های «کار کثیف» و «شبی که ماه کامل شد» روی پرده سینماست، از ابتدای دهه ۹۰ در آثار سینمایی موفقی حضور داشته، بی‌حاشیه و پیوسته راهش را ادامه داده است.

شریفی در «کار کثیف» نقش جوانی به اسم «فرهاد» را بازی می‌کند که گرفتاری‌های زیادی دارد و در «شبی که ماه کامل شد» هم در جایگاه بازیگر مکمل، بازی خوبی ارایه داده است.

وی در مورد تجربیات اخیرش اینگونه با صبا می گوید:

*فیلم سینمایی «کار کثیف» روایت مشکلات جوانی است که با مشکلات زیادی سر و کله می‌زند و می‌خواهد از کشور مهاجرت کند. فکر می‌کنید دغدغه‌های این شخصیت چقدر نزدیک به دغدغه‌های جوانان امروزی است؟ ضمن این‌که خسرو معصومی بارها سراغ سوژه‌هایی رفته که معضلات نسل‌های مختلف را نمایش می‌دهد.

-شخصیت «فرهاد» در «کار کثیف» چند ویژگی دارد که می‌تواند او را برای مخاطب ملموس کند به‌عنوان مثال درگیری او با معضل بیکاری یکی از آن‌هاست و فرهاد مدت‌ها برای پیدا کردن کار تلاش کرده و هنوز نتیجه‌ای نگرفته است. شاید دلیلش نظام‌مند نبودن شراط فعلی باشد.

از دهه ۸۰ بحث مهاجرت کردن بین جوانان باب شده و همه مدام فکر می‌کنند بروند یا در کشور بمانند؟ در دهه ۹۰ و گرانی و وضعیت اقتصادی نامناسب هم موج دیگری از مهاجرت را ایجاد کرد. افراد دنبال پیدا کردن زندگی بهتر هستند و وقتی می‌بینند سی‌ساله شده‌اند و هنوز به چیزی که می‌خواستند نرسیده‌اند، براساس روحیه‌شان تصمیم‌های مختلفی می‌گیرند و حتی حاضرند همه چیز را از اول شروع کنند و فکر می‌کنند شرایط جامعه و اقتصاد آنها را در رسیدن به اهداف‌شان کمک نمی‌کند. این موارد یک لایه از فیلم است و در لایه دیگری موضوع مشروبات الکلی را می‌بینیم که فیلم هم به آن اشاره کرده است.

فیلم «کار کثیف» به ما نشان می‌دهد که گرچه فروش مشروبات الکلی به‌صورت قانونی وجود ندارد، اما به‌صورت زیرزمینی تولید می‌شود. همین مساله مشکلات متعددی را ایجاد می‌کند و می‌تواند خطرآفرین باشد. ما باید به این موضوعات عمیق‌تر نگاه کنیم و ببینیم آیا مسیری که طی کرده‌ایم نتیجه‌بخش بوده است؟ بارها دیده‌ایم که در اثر استفاده از همین تولیدات زیرزمینی افراد کور شده‌اند، فوت کرده‌اند و… این اتفاق با این شرایط کنترل نشده است و فکر می‌کنم «کار کثیف» از نگاه درستی به این مساله پرداخته است.

*فکر می‌کنید شخصیت «فرهاد» در فیلم واقعا دست به کاری کثیف می‌زند یا شرایط او را دچار چنین انتخابی کرده است؟

-فکر می‌کنم کار کثیفی که در فیلم اتفاق می‌افتد، کار شخصیت «فرهاد» نیست و او اگر ساقی شده نمی‌خواهد کار بدی کند بلکه از ناچاری با این‌که در رشته حقوق درس می‌خواند دست به چنین کاری زده است تا پول دربیاورد. نکته فیلم «کار کثیف» همین است و می‌گوید دانشجوی حقوقی که می‌تواند کارهای بهتری انجام دهد به‌خاطر پول و نیاز مالی ساقی می‌شود و با خودش فکر می‌کند بعد از مهاجرت همه چیز تمام می‌شود.

«فرهاد» به‌خاطر حمل مشروبات الکلی گناهی ندارد و واقعا شرایط او را این به راه آورده است. نیمی از فیلم در ترکیه ساخته شده و آن کشور که جامعه‌ای مسلمان دارد در مورد بحث مشروبات الکلی به شکل دیگری تصمیم‌گیری کرده است و برخورد دولت با این ماجرا متفاوت است. اگر افراد واقعا متوجه حرف فیلم «کار کثیف» شوند می‌فهمند که اثر به نکته درستی اشاره می‌کند. آمارها نشان می‌دهد که در ۱۵سال گذشته دسترسی به مواد مخدر از ۱۵دقیقه به هفت دقیقه رسیده است! چنین اتفاقی زنگ خطر بزرگی است. نباید روی مشکلات سرپوش گذاشت و باید جلوی افرادی که از این وضعیت سودجویی می‌کنند گرفت.

*از سالی که در سینما حضور پیدا کردید، هم نقش اصلی بر عهده گرفتید هم نقش مکمل و همین حالا هم در «شبی که ماه کامل شد» مکمل هستید و در «کار کثیف» نقش اصلی. خودتان به مقوله نقش اصلی یا مکمل چطور نگاه می‌کنید؟

-من نقش خوب را انتخاب می‌کنم و سعی دارم پیشنهادهایی را که از همه نظر درست هستند از دست ندهم و ملاک من برای انتخاب همین است و باید موضوع فیلم و کارگردان کار را دوست داشته باشم و اصلاً قائل به این نیستم که صرفاً نقش اصلی بازی کنم. طبیعی است که برای هر بازیگری نقش اصلی ارجحیت دارد، اما از پیشنهاد مکمل خوب نمی‌گذرم به این دلیل که این نقش‌ هم ممکن است روی من تاثیر بگذارد و اگر جنبه‌های مثبتش زیاد باشد، می‌پذیرم.

*برخی از هنرپیشه‌هایی که به سینما می‌آیند و تجربیات تئاتری دارند، بعد از ورود به دنیای تصویر به‌دلیل مشغولیت کاری، تئاتر را از دست می‌دهند. برای شما که سال‌ها تئاتر کار کردید و بعد به سینما رسیدید امروز تئاتر چه جایگاهی دارد و چقدر به آن رجوع می‌کنید؟

-سعی دارم هر سال اجرایی داشته باشم و در زمستان سال ۹۷ نمایش «نگهبانان» به کارگردانی ملودی آرام‌نیا را بازی کردم و ابتدای سال۹۷ هم نمایشی به اسم «دودمان» به کارگردانی فرزاد باقری را به صحنه داشتم. تئاتر برای من همچنان جدی است و منبع تغذیه بازیگر، تئاتر است و من از تمرین کردن و عرق ریختن در پلاتو خیلی چیزها یاد گرفته‌ام و آنجا می‌توانم آزمون و خطا کنم و وظیفه من است که برای ادامه رشد خودم همیشه در تئاتر حضور داشته باشم.

*بازی در نقش «شهاب» در فیلم «شبی که ماه کامل شد» با موضوع عبدالمالک ریگی و اتفاقاتی که برآمده‌ از واقعیت هستند، چقدر دیدگاه خودتان را نسبت به این حادثه تغییر داد و به‌طور کلی حضور در چنین فیلمی چطور تجربه‌ای بود؟

-اولین نکته‌ای که فیلم «شبی که ماه کامل شد» برای من داشت، آشنا شدن با سیستان و بلوچستان بود. دیدن این جغرافیا ارزش زیادی داشت و فکر می‌کنم این منطقه مثل برخی از نقاط دیگر در کشور مورد کم‌لطفی قرار گرفته و به نظرم باید به آن بیشتر رسیدگی کرد. همیشه در ذهن من این سوال وجود داشته که با چنین اقلیم متفاوتی که در نقاط مختلف کشور وجود دارد، چرا استفاده درستی از آن‌ها نمی‌کنیم؟ در ابتدای صحبت‌هایم از کشور ترکیه حرف زدم درحالی‌که در مقایسه با کشور ما چیز خاصی ندارند و تنها دارایی آن‌ها استانبول است، اما به‌خوبی از طریق توریسم سرمایه به دست می‌آورند. ما از جنوب تا شمال، غرب و شرق کشورمان دیدنی‌های بی‌نظیری داریم که باید به جهان معرفی کنیم. سیستان و بلوچستان مردمان بی‌نهایت مهمان‌نواز و سربه‌زیری دارد و اگر بخواهم آن‌ها را با یک ویژگی توصیف کنم آن یک ویژگی محجوب و سربه‌زیر بودن است.

من باورم نمی‌شد از این اقلیم گرم و مهربان کسی مثل عبدالمالک بیرون آمده است! فکر می‌کنم بی‌مهری به این منطقه و قرارگیری آن در مرز افغانستان و پاکستان که کشورهای درگیری هستند و گروه‌هایی مثل طالبان و… دارند، باعث شده سیستان و بلوچستان ما رشد نکند. شاید همه این موارد عقده‌هایی در دل کسی مثل عبدالمالک ریگی ایجاد کرده و با غرق شدن در افکار عجیب و غریب، احساس می‌کند می‌تواند دیگران را به رستگاری برساند. چرا در شهری مثل تهران، عبدالمالک ریگی به وجود نمی‌آید؟ به این دلیل که آنقدر افراد شلوغ و گرفتار هستند که وقت فکر کردن به این چیزها را ندارند. من نمی‌توانم در مرود حادثه‌ای که عبدالمالک ریگی رقم زد صحبت کنم و اتفاق بسیار پیچیده است، اما به هرحال رسیدگی به این مناطق می‌تواند جلوی خیلی از مشکلات را بگیرد. افکار افراط‌گرایانه همیشه و همه جا خطرناک بوده و ما فقط با اتحاد و تفکر صحیح می‌توانیم جلوی چنین موضوعاتی بایستیم.

* در سی‌وهفتمین جشنواره فیلم فجر در فیلم «سال دوم دانشکده من» به کارگردانی رسول صدرعاملی بازی کردید. در مورد این تجربه بگویید.

-رسول صدرعاملی همیشه برای من خاطره‌انگیز بوده و با فیلم «من ترانه ۱۵سال دارم» در ذهن من باقی مانده است و بعدها فیلم‌های قدیمی‌تری از او دیدم مثل «پاییزان» و… کار با او برای من خیلی جذابیت داشت و قصه خوبی که پرویز شهبازی نوشته بود همه شرایط را فراهم می‌کرد تا کار خوبی ساخته شود. صدرعاملی خیلی حرفه‌ای و با آرامش کار می‌کرد و از او چیزهای زیادی یاد گرفتم. من با این‌که در فیلم «شبی که ماه کامل شد» فیلمی تلخ و لوکیشنی سخت را تجربه کرده بودم، اما «سال دوم دانشکده من» لطافت بیشتری داشت و امیدوارم در اکران موفق باشد.

*از سال ۹۲ با فیلم «ماهی و گربه» به کارگردانی شهرام مکری سینما را به‌صورت جدی‌تر آغاز کردید و تقریبا تا امسال به‌صورت مستمر در سینما حضور داشتید. با توجه به استمرار حضورتان در دنیای بازیگر در سال‌های اخیر، چقدر به موضع‌گیری‌های برخی افراد در مورد باندبازی و… قائل هستید؟ آیا تا به حال این مسایل سد راه شما در مسیر بازیگری شده است؟

-سعي مي‌كنم با فكر كردن به اين چيزها وقت و انرژي خودم را تلف نكنم.

  • 11
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش