شاید باور نکنید که در جشنواره فجر گذشته فیلم زهرمار یکی از بحثانگیزترین و جنجالیترین فیلمها بود. با جواد رضویان درباره حواشی و شایعاتی که از جشنواره به این سو درباره فیلمش مطرح شده است، گپی زدهایم که با هم میخوانیم.
آقای رضویان؛ از زمان نمایش فیلم زهرمار، چه در جشنواره و چه در اکران عمومی بیشترین انتقادی که از این فیلم شده این است که «زهرمار بهعنوان یک کمدی تماشاگر را نمیخنداند». شما این را قبول ندارید؟
آخر قرار هم نبوده که آنجور که در کمدیها دیدهایم، بخنداند. باید توجه داشته باشید که فضای زهرمار رئال است؛ یعنی یک داستان است که در فضای رئال تعریف میشود.
اما فصولی هم دارد که نشان میدهد جواد رضویان در پی خندهگرفتن بوده...
بله؛ به هرحال من بهعنوان جواد رضویان این موضوع در ذاتم است. یعنی نمیشود فیلمی از رضویان را تصور کرد که لحظات خندهدار نداشته باشد، ولی این لحظات را در این حد آوردهام و نه بیشتر. یعنی از نظر خودم زهرمار خیلی در ژانر طنز نیست.
اما فیلم جدی هم نیست. پس چیست؟
زهرمار یک داستان رئال است که براساس یک موقعیت مستند نوشته شده است. قصهای از جنس باور و واقعیت. یک نقد اجتماعی که شاید لحظاتی شیرین هم داشته باشد.
فکر میکنید تاکنون تماشاگران از فیلمتان راضی بودهاند؟
من فیلم را بارها با تماشاگران دیدهام و حس میکنم بازخورد مثبتی در میان مردم داشته. یعنی برداشت من از واکنشهای مردم این بوده که حداقل ۶۵ یا ٧٠درصد مخاطبان به آن برداشتی از فیلم که مدنظر من کارگردان بوده، رسیدهاند.
اما چیزی که ما دیدهایم این است که خیلیها با توقع یک فیلم کمدی آمدهاند و حس کردهاند زهرمار آن چیزی نیست که آدم از جواد رضویان انتظار دارد.
قبول دارم که فیلم بخشی از مخاطبان را غافلگیر میکند. این اتفاق هم بیشتر به خاطر جوی است که در زمان جشنواره پیرامون فیلم ایجاد شد؛ یعنی تیزری که آن زمان منتشر شد، انتظار مواجهه با یک فیلم کمدی را برای مخاطبان به وجود آورد. اشتباهی که شناخت اولیه مخاطب از فیلم را مخدوش کرد.
آقای رضویان شما از ابتدا قصد ساخت یک فیلم جدی را داشتید؛ یا مثل خیلی از کمدیهای این روزها، وقتی دیدید نتوانستهاید خنده بگیرید، آمدید و گفتید که از اول قصد ساخت فیلم کمدی نداشتهاید؟
فضای اولیه فیلمنامهای که قرار بود ساخته شود، جدی و تلخ بود. یک فیلمنامه کاملا معناگرا و اجتماعی.
پشیمان نیستید که چرا از آن فضا دور شدید؟
مسأله پشیمانی و حسرتخوردن نیست. الان من یک فیلم دارم به نام زهرمار که این شکلی است و خیلی هم دوستش دارم و پایش میایستم. اما در کل تجربه به درد این چیزها میخورد دیگر. مطمئنا اگر امروز زهرمار را بسازم، حتما متفاوت عمل خواهم کرد.
آقای رضویان بهتان گفتهاند که اصلا شبیه چهره سینماییتان نیستید؟
خیلی. ببینید تصویر سینمایی و تلویزیونی در گذر زمان شکل میگیرد. حالا خیلیها هم آن را پروبال میدهند و دوستش دارند، خیلیها هم سعی میکنند از این کلیشه بگذرند- که تاوان دارد و باید صبوری کرد. من بازیگر که دلم نمیخواهد تصویری کلیشه به یادگار بگذارم، مگر تخصص دیگری دارم که از آن کلیشه گذشته و بتوانم از آن تخصص دیگر درآمد داشته باشم؟ به این دلیل میبینید که بعضی از بازیگران که چارهای ندارند، مجبور میشوند به ادامهدادن آن راه- تنها به این امید که یک روز اتفاقی دیگر برایشان رخ دهد و از آن دور باطل رها شوند.
یعنی میگویید که رضویانبودن به شما تحمیل شده؟ رضویانی را مدنظرم است که در یک دورهای سمبل سینمای درجه چند موسوم به سوپرمارکتی شده بود؟
شما وقتی میتوانید بازیگری را به خاطر نقشهایش زیرسوال ببرید که انتخابی دیگر داشته باشد، اما خودش برود سراغ آن نقشها. مثلا من خودم؛ شما میدانید که من در سال ٨٨ چهار فیلم داشتم، اما از وقتی تصمیم گرفتم راهم را عوض کنم، دیگر نتوانستم کار کنم. میدانید تا سال ٩٦ آخرین فیلم سینمایی من «اخلاقتو خوب کن» مسعود اطیابی بود که در سال۸۹ بازی کردم. بعد از آن اما به من اعتماد نشد؛ با اینکه دیگر در آن نوع فیلمها بازی نکردم، اما نقش دیگری هم به کارنامهام اضافه نشد.
شنیدهایم اول کار قرار بوده شما خودتان نقش اصلی فیلم را بازی کنید. یعنی اعتراضی بود به این بیاعتمادیها- که میخواستید خودتان به خودتان نقش بدهید؟
از این بحث بگذریم. تنها در این حد بگویم که این سناریو اول بار برای بازی به من پیشنهاد شد و بعد صحبت کارگردانی من وسط آمد. الان هم نقش اول فیلم را که در آن نسخه اولیه روحانی بود و نه مداح، سیامک انصاری بازی کرده. رفیق ٢٥، ۲۶ساله من که آنقدر به هم نزدیک هستیم که گاهی از نگاه هم به درک مشترک میرسیم.
بگذریم. آقای رضویان خیلیها از فیلم شما ایراد میگیرند که سفارشی است. واقعا عامدانه از مداحان دفاع کردهاید؟
اما در زمان جشنواره جامعه مداحان علیه ما بیانیه صادر کرد. در همان زمان البته بعضیها هم میگفتند که این فیلم سفارش جامعه مداحین است. آخر مگر میشود؟ یک عدهای بگویند پول گرفتهاید مداحان را بکوبید و عدهای دیگر میگویند پول گرفتهاید اینها را بالا ببرید!
اما آقای رضویان اینکه شما مداحی دارید در نقش اصلی، که نشان میدهید واقعا خالصانه کار میکند و باورهایش را میبینیم و موضوع فیلم هم این است که فیلمهایی را که درباره فلان مداح بیرون آمده، ساختگی هستند و او آدم پاک و صادقی است، نشان میدهد آن بیانیهها یا جنگ زرگری بوده یا بدفهمی فیلم...
به هرحال این موضوعات وجود داشت و هرکسی از ظن خود با ما طرف شد. درحالی که همه میدانند من آدمی نیستم که قصد تخریب داشته باشم، آنهم تخریب هیأتیها و مداحان که یکجورهایی خودم هم از آنها هستم.
راحت مجوز گرفتید؟
ماجراهای پروانه نمایشگرفتن ما هنوز فراموش نشده و همه یادشان است چه ممیزیهایی به ما داده بودند. ممیزیهایی که واقعا هنوز هم نمیدانم دلیلشان چه بوده.
- 9
- 2