پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۰۰:۲۹ - ۰۳ مرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۵۰۰۵۹۲
فیلم و سینمای ایران

صحبت‌های سیدجواد رضویان از حواشی و شایعات فیلم زهرمار

سیدجواد رضویان,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

شاید باور نکنید که در جشنواره فجر گذشته فیلم زهرمار یکی از بحث‌انگیزترین و جنجالی‌ترین فیلم‌ها بود. با جواد رضویان درباره حواشی و شایعاتی که از جشنواره به این سو درباره فیلمش مطرح شده است، گپی زده‌ایم که با هم می‌خوانیم.

آقای رضویان؛ از زمان نمایش فیلم زهرمار، چه در جشنواره و چه در اکران عمومی بیشترین انتقادی که از این فیلم شده این است که «زهرمار به‌عنوان یک کمدی تماشاگر را نمی‌خنداند». شما این را قبول ندارید؟

آخر قرار هم نبوده که آن‍‌جور که در کمدی‌ها دیده‌ایم، بخنداند. باید توجه داشته باشید که فضای زهرمار رئال است؛ یعنی یک داستان است که در فضای رئال تعریف می‌شود.

اما فصولی هم دارد که نشان می‌دهد جواد رضویان در پی  خنده‌گرفتن بوده...

بله؛ به‌ هرحال من به‌عنوان جواد رضویان این موضوع در ذاتم است. یعنی نمی‌شود فیلمی از رضویان را تصور کرد که لحظات خنده‌دار نداشته باشد، ولی این لحظات را در این حد آورده‌ام و نه بیشتر. یعنی از نظر خودم زهرمار خیلی در ژانر طنز نیست.

اما فیلم جدی هم نیست. پس چیست؟

زهرمار یک داستان رئال است که براساس یک موقعیت مستند نوشته شده است. قصه‌ای از جنس باور و واقعیت. یک نقد اجتماعی که شاید لحظاتی شیرین هم داشته باشد.

فکر می‌کنید تاکنون تماشاگران از فیلمتان راضی بوده‌اند؟

من فیلم را بارها با تماشاگران دیده‌ام و حس می‌کنم بازخورد مثبتی در میان مردم داشته. یعنی برداشت من از واکنش‌های مردم این بوده که حداقل ۶۵ یا ٧٠‌درصد مخاطبان به آن برداشتی از فیلم که مدنظر من کارگردان بوده، رسیده‌اند.

 اما چیزی که ما دیده‌ایم این است که خیلی‌ها با توقع یک فیلم کمدی آمده‌اند و حس کرده‌اند زهرمار آن چیزی نیست که آدم از جواد رضویان انتظار دارد.

قبول دارم که فیلم بخشی از مخاطبان را غافلگیر می‌کند. این اتفاق هم بیشتر به ‌خاطر جوی است که در زمان جشنواره پیرامون فیلم ایجاد شد؛ یعنی تیزری که آن زمان منتشر شد، انتظار مواجهه با یک فیلم کمدی را برای مخاطبان به‌ وجود آورد. اشتباهی که شناخت اولیه مخاطب از فیلم را مخدوش کرد.

 آقای رضویان شما از ابتدا قصد ساخت یک فیلم جدی را داشتید؛ یا مثل خیلی از کمدی‌های این روزها، وقتی دیدید نتوانسته‌اید خنده بگیرید، آمدید و گفتید که از اول قصد ساخت فیلم کمدی نداشته‌اید؟

فضای اولیه فیلمنامه‌ای که قرار بود ساخته شود، جدی و تلخ بود. یک فیلمنامه کاملا معناگرا و اجتماعی.

پشیمان نیستید که چرا از آن فضا دور شدید؟

مسأله پشیمانی و حسرت‌خوردن نیست. الان من یک فیلم دارم به‌ نام زهرمار که این شکلی است و خیلی هم دوستش دارم و پایش می‌ایستم. اما در کل تجربه به درد این چیزها می‌خورد دیگر. مطمئنا اگر امروز زهرمار را بسازم، حتما متفاوت عمل خواهم کرد.

آقای رضویان بهتان گفته‌اند که اصلا شبیه چهره سینمایی‌تان نیستید؟

خیلی. ببینید تصویر سینمایی و تلویزیونی در گذر زمان شکل می‌گیرد. حالا خیلی‌ها هم آن را پروبال می‌دهند و دوستش دارند، خیلی‌ها هم سعی می‌کنند از این کلیشه بگذرند- که تاوان دارد و باید صبوری کرد. من بازیگر که دلم نمی‌خواهد تصویری کلیشه به یادگار بگذارم، مگر تخصص دیگری دارم که از آن کلیشه گذشته و بتوانم از آن تخصص دیگر درآمد داشته باشم؟ به این دلیل می‌بینید که بعضی از بازیگران که چاره‌ای ندارند، مجبور می‌شوند به ادامه‌دادن آن راه- تنها به این امید که یک روز اتفاقی دیگر برایشان رخ دهد و از آن دور باطل رها شوند.

یعنی می‌گویید که رضویان‌بودن به شما تحمیل شده؟ رضویانی را مدنظرم است که در یک دوره‌ای سمبل سینمای درجه چند موسوم به سوپرمارکتی شده بود؟

شما وقتی می‌توانید بازیگری را به‌ خاطر نقش‌هایش زیرسوال ببرید که انتخابی دیگر داشته باشد، اما خودش برود سراغ آن نقش‌ها. مثلا من خودم؛ شما می‌دانید که من در ‌سال ٨٨ چهار فیلم داشتم، اما از وقتی تصمیم گرفتم راهم را عوض کنم، دیگر نتوانستم کار کنم. می‌دانید تا ‌سال ٩٦ آخرین فیلم سینمایی من «اخلاقتو خوب کن» مسعود اطیابی بود که در‌ سال۸۹ بازی کردم. بعد از آن اما به من اعتماد نشد؛ با این‌که دیگر در آن نوع فیلم‌ها بازی نکردم، اما نقش دیگری هم به کارنامه‌ام اضافه نشد.

شنیده‌ایم اول کار قرار بوده شما خودتان نقش اصلی فیلم را بازی کنید. یعنی اعتراضی بود به این بی‌اعتمادی‌ها- که می‌خواستید خودتان به خودتان نقش بدهید؟

از این بحث بگذریم. تنها در این حد بگویم که  این سناریو اول بار برای بازی به من پیشنهاد شد و بعد صحبت کارگردانی من وسط آمد. الان هم نقش اول فیلم را که در آن نسخه اولیه روحانی بود و نه مداح، سیامک انصاری بازی کرده. رفیق ٢٥، ۲۶ساله من که آن‌قدر به هم نزدیک هستیم که گاهی از نگاه هم به درک مشترک می‌رسیم.

 بگذریم. آقای رضویان خیلی‌ها از فیلم شما ایراد می‌گیرند که سفارشی است. واقعا عامدانه از مداحان دفاع کرده‌اید؟

اما در زمان جشنواره جامعه مداحان علیه ما بیانیه صادر کرد. در همان زمان البته بعضی‌ها هم می‌گفتند که این فیلم سفارش جامعه مداحین است. آخر مگر می‌شود؟ یک عده‌ای بگویند پول گرفته‌اید مداحان را بکوبید و عده‌ای دیگر می‌گویند پول گرفته‌اید اینها را بالا ببرید!

 اما آقای رضویان این‌که شما مداحی دارید در نقش اصلی، که نشان می‌دهید واقعا خالصانه کار می‌کند و باورهایش را می‌بینیم و موضوع فیلم هم این است که فیلم‌هایی را که درباره فلان مداح بیرون آمده، ساختگی هستند و او آدم پاک و صادقی است، نشان می‌دهد آن بیانیه‌ها یا جنگ زرگری بوده یا بدفهمی فیلم...

 به ‌هرحال این موضوعات وجود داشت و هرکسی از ظن خود با ما طرف شد. درحالی‌ که همه می‌دانند من آدمی نیستم که قصد تخریب داشته باشم، آن‌هم تخریب هیأتی‌ها و مداحان که یک‌جورهایی خودم هم از آنها هستم.

 راحت مجوز گرفتید؟

ماجراهای پروانه نمایش‌گرفتن ما هنوز فراموش نشده و همه یادشان است چه ممیزی‌هایی به ما داده بودند. ممیزی‌هایی که واقعا هنوز هم نمی‌دانم دلیل‌شان چه بوده.

shahrvand-newspaper.ir
  • 9
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش