چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۳
۱۵:۲۲ - ۱۷ شهریور ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۶۰۴۷۴۸
فیلم و سینمای ایران

خودمان هم رستاخیز را فراموش کردیم

بازیگر نقش حضرت عباس(ع) در فیلم توقیفی: خیلی از همکاران از حضور من در فیلمشان نگران شدند/ حساسیت‌ها شوخی‌بردار نبود

بهادر زمانی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

بیش از ۵۰۰ نفر گرمای ۵۰ درجه بیابان‌های بم را با لباس، گریم و تجهیزات خاص سینمایی تحمل کردند تا فیلم رستاخیز بالاخره روزی در سینماها اکران شود، اما از یک جایی به بعد انگار بخت فیلم به شکل مبهمی بسته شد تا همین امروز.

بهادر زمانی هم جزو همین افراد بود؛ بازیگری که نقش حضرت ابوالفضل را بازی کرده بود و از آن زمان تا به حال، تمام دعواها سر حذف و حضور او بوده است؛ بازیگر جوانی که البته کارگردانی سینما خوانده و به قول خودش هیچ‌وقت تمایلی برای بازیگری نداشته، اما به‌طور اتفاقی سر از این پروژه درآورده و بعد بهترین سال‌های کاری خود را از دست داده است. او حالا به «شهروند» می‌گوید که نه‌تنها او که شاید بسیاری از همکارانش سعی می‌کنند «رستاخیز» را فراموش کنند: «شخصیت‌هایی که با فیلم مخالفت می‌کردند در مواجهه با من، مرا در آغوش می‌گرفتند و گریه می‌کردند، در صورتی که فکر می‌کردم وقتی مخالفت کرده‌اند احتمالا کارشان با من به برخورد فیزیکی کشیده می‌شود.»

فکر می‌کنم باید برای یک بازیگر خیلی سخت باشد که فیلمی را بازی کند و بعد اکران آن این‌طور با مشکل مواجه شود. حالا که تقریبا پنج سال از زمان توقیف فیلم گذشته، چه حس و نگاهی به ماجرا دارید؟

همان‌طور که گفتید، سخت است. آدم گاهی نمی‌داند باید دوست داشته باشد کاری اکران شود یا نه، چون چیزهایی را در جامعه می‌بینید و احتمال می‌دهید فیلمی تأثیر منفی داشته باشد، اما از سوی دیگر می‌بینید زحمت سنگینی برای کار کشیده شده و حیف است که در صندوق خاک بخورد. نه‌تنها من که شاید خیلی از همکارانم سعی کردیم این کار را فراموش کنیم. مدام درباره آن می‌پرسند و یادآوری می‌شود، اما خودمان آن را فراموش کرده‌ایم.

شاید دردناکی آن دقیقا همین جا باشد.

البته تا چند‌سال قبل خیلی دردناک بود. الان ۱۰ ‌سال از ساخت آن می‌گذرد. شما تا زمانی برای نگه‌داشتن چیزی تلاش می‌کنی، اما وقتی زمان آن می‌گذرد، دیگر آنقدر پررنگ نیست. به‌هرحال اگر فیلم همان زمان به ثمر می‌نشست در سرنوشت همه ما تأثیر می‌گذاشت، اما این اتفاق نیفتاد. حالا هم اگر اکران شود شاید آن تاثیری که آن زمان تصور می‌رفت را نداشته باشد، چون سینما صنعت است و با پیشرفت تکنولوژی خیلی مسائل تغییر می‌کند. رستاخیز با بضاعت تکنولوژی ۱۰ سال قبل ساخته شد و در آن زمان از خیلی فیلم‌های درجه یک بهتر بود اما شاید الان دیگر آن جذابیت بصری را نداشته باشد.

زمانی که کار را شروع کردید، فکر می‌کردید با چنین سرنوشتی روبه‌رو شود؟

اصلا، آن‌قدر ما را مطمئن کرده بودند- از این جهت که همه تاییدیه‌های لازم را گرفته‌اند- که ما اصلا به این موضوع فکر نمی‌کردیم و فقط به دنبال این بودیم که کار به بهترین نحو انجام شود.

واقعا هیچ خبری از اکران آن یا تلاش‌های تازه درباره آن نیست؟

به‌هرحال هیچ فیلمی پخش‌نشده نمی‌ماند. بالاخره زمانی با مدل‌هایی که این روزها فیلم‌ها به دست تماشاگران می‌رسد، پخش خواهد شد ولی قطعا تهیه‌کننده تفکراتی برای بازخورد کار داشته است و تا شرایط جوابگو بودن برای هزینه‌های کار مهیا نشود، از این طریق پخش نخواهد شد. عجیب است که چند وقت قبل گفتند که مجوز پخش بین‌المللی کار را داده‌اند در صورتی که فیلم در کشور خودمان ممنوع است.

چطور شد که در این نقش مهم و خاص بازی کردید؟

قصه آن طولانی و زمانبر است و از طرفی خلاصه گفتن آن، کیفیت کار را کم می‌کند. ما همیشه درباره ماورا حرف می‌زنیم، اما شاید آن را زیاد باور نداریم. مدل ورود من به رستاخیز ماورایی بود. خب، من کارگردانی خوانده‌ام و اساسا علاقه زیادی هم به بازیگری نداشتم. اتفاقی متوجه کار شدم و خیلی غیر ارادی تمایل پیدا کردم برای آن تست بدهم، درحالی که هیچ‌وقت در ذهنم نبود که برای تست بازیگری بروم. کلی گشتم اما دریچه ورود به دفتر سازنده فیلم را پیدا نکردم، بنابراین بی‌خیال شدم و ماجرا را رها کردم، اما چند وقت بعد دستیار کارگردان را در مراسمی ملاقات کردم. او درباره رستاخیز با من صحبت کرد و بعد از آن فکر کردم چقدر عجیب است که دنبال چیزی می‌روی اما نمی‌شود و وقتی آن را رها می‌کنی، خودش سراغت می‌آید. از زمانی که به دفتر تماشا رفتم تا قطعی شدن حضورم در فیلم، یک ماه طول کشید. در این یک ماه سختگیری‌های سنگینی داشتم و می‌توانم بگویم طوفانی‌ترین زمان زندگی‌ام همان یک ماه بود.

برای رسیدن به تاییدیه‌های نهایی چه کردید؟

ابعاد یک آدم هیچ‌وقت به آن اندازه درشت نیست و من باید به جایی می‌رسیدم که قدرت بدنی کاراکتر را نشان بدهم، بنابراین ورزش سنگین و تغذیه خاصی داشتم اما در زمان فیلمبرداری به خاطر شرایط کار مجبور بودم ورزش را رها کنم بنابراین کمی لطمه خوردم. شما فکر کنید ۸۸ کیلو وزن داشته باشید و در مدت زمان کمی بخواهید به ۱۰۵ کیلو برسید. ضمن این‌که بازگشتن به وزن قبلی هم سختی‌‌های زیادی دارد که همه با آن آشنا هستند. جز ماجرای ظاهر، سعی کردم تا قبل از شروع فیلمبرداری دوره‌های مرتبط با بازیگری را بگذرانم. در کل فشرده‌ترین دوره کاری من زمستان ۸۷ تا پاییز ‌سال ۸۸ بود.

بهادر زمانی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

بازی در چنین فیلمی چه تاثیری بر زندگی حرفه‌ای شما گذاشت؟

اتفاقی در درون من افتاد و وسواسم برای انتخاب کار بیشتر شد، برای همین پیشنهادهای زیادی را رد کردم تا به چهره کاری که بازی کرده‌ام لطمه‌ای نخورد. اتفاق دیگر در بیرون من افتاد، به این شکل که بعد از توقیف و سر و صداها، خیلی از همکاران از حضور من در فیلمشان نگران شدند چون حساسیت‌ها شوخی‌بردار نبود. می‌ترسیدند من را انتخاب کنند، همزمان اتفاقاتی برای رستاخیز بیفتد و دامن فیلمشان را بگیرد. البته گفتن نام فیلم‌ها کار درستی نیست، اما در جریان چهار تا پنج پروژه بودم.

نقش‌ها چطور بود، باز هم مثبت بود یا کمی متفاوت‌تر؟

البته این‌که بازیگری تنها در یک نقش بازی کند خیلی به بازیگر مرتبط نیست. فیلمسازهای ما برای انتخاب جرأت ریسک ندارند.

بازیگر هم می‌تواند قبول نکند.

بله، اما نه در کشور ما. بازیگری که مصونیت مالی ندارد، اگر مثل من ۲۰ فیلمنامه را رد کند، بعد بفهمد فیلمی که به خاطرش پیشنهادها را رد کرده اکران نمی‌شود، خب! خودش می‌ماند و خودش و این‌که از خاطره سینمایی حذف شده است. این درد بزرگتری است.

ظاهرا جز تنهایی لیلا و رستاخیز کار دیگری نداشتید.

البته حالا قرار است در سریال کرگدن آقای کیارش اسدی‌زاده کار کنم، اما چون در فصل دوم هستم نامم در تبلیغات آن نیامده است. پارسال در فیلم جان لیلی بودم که در جشنواره عمار پربیننده‌ترین فیلم شد. گیت را هم برای گروه هنر و تجربه بازی کردم که به‌زودی در جشنواره‌های خارجی پخش می‌شود. یک فیلم هم ساخته‌ام، منتها در سکوت خبری.

چرا در سکوت خبری؟

وقتی می‌بینید از جریان‌های خبری چیزی درنمی‌آید، ترجیح می‌دهید در سکوت کار کنید؛ مثلا برای رستاخیز سال‌های ۸۹، ۹۰ و ۹۱ هر بار شرکت در جشنواره را خبری ‌کردیم، اما کار به جشنواره نمی‌رفت. ظاهرا این زمان زود می‌گذرد اما برای هنرمندی که زمان طلایی خود را گذاشته است، سیاست‌گذاری خوبی نیست. زمانی که در فیلم رستاخیز بازی کردم ۲۶ سالم بود بنابراین این سال‌ها گلدن‌تایم من بوده است. وقتی هم که فیلم بیرون آمد، آن سر و صداها پیش آمد.

از واکنش‌ها به حضورتان در فیلم بگویید.

جالب است… شخصیت‌هایی که با فیلم مخالفت می‌کردند در مواجهه با من، در آغوشم می‌گرفتند و گریه می‌کردند در صورتی که فکر می‌کردم وقتی مخالفت کرده‌اند احتمالا کارشان با من به برخورد فیزیکی کشیده می‌شود.

بهادر زمانی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

اصل ماجرا هم بر سر نقش شما بود.

مراجع در این‌که چهره کاراکتر‌های مذهبی پخش شود، اختلاف نظر داشتند و برخی معتقد بودند که نباید از بازیگر، قدیس ساخته شود. البته در عراق واکنش‌ها اصلا این‌طور نبود.

حضرت ابوالفضل(ع) جایگاه ویژه‌ای برای بسیاری از ما دارد و جز مقوله دین، در خاطره ما به شکلی حک شده است. بازی در این نقش چه تاثیری روی شما داشت؟

شاید گفتن درباره آن صحبت از اعتقاد باشد و من معتقدم که بیرونی کردن درونیات زیاد جذاب نیست، اما دست‌کم این را فهمیدم؛ همه چیزهایی که در زندگی برای ما پیش می‌آید و حتی به آن علاقه‌مند می‌شویم برای این است که نشان دهد هیچ چیزی خدا نمی‌شود.

الان از گروه و به‌ویژه کارگردان اثر خبر دارید؟

هیچ خبری از آنها ندارم.

تجربه کار کردن با احمدرضا درویش کارگردان فیلم رستاخیز به‌عنوان یکی از کارگردانان مهم سینمای ایران، چطور بود؟

اگر تاریخچه کاری ایشان را ببینید، متوجه می‌شوید که کاراکترهای اصلی بیشتر فیلم‌هایش فقط یک‌بار با او کار کرده‌اند. خب، دلیلش این است که احمدرضا درویش مدل خاص خودش را دارد. او به هیچ بازیگری اجازه بازی نمی‌دهد، شاید به این دلیل که با فاصله زمانی زیادی فیلم می‌سازد، بنابراین وقتی می‌خواهد فیلم را بسازد صددرصد می‌داند از بازیگر چه می‌خواهد و این کار را برای بازیگر سخت می‌کند.

کارهای آقای درویش در کل سینمای جهان کارهای سختی است و این را همه کسانی که با او کار کرده‌اند، می‌گویند. من سعی کردم از ایشان نکات کارگردانی بردارم، به این دلیل که بازی من بازی مشخصی بود. خلاقیت من این بود که چطور این همه راهبرد بازیگری را نگه دارم.

***

ماجرای یک توقیف پر ابهام فیلم رستاخیز

«رستاخیز» ‌سال ۹۲ در سی و دومین جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد اما اکران آن در ‌سال ۹۴ تنها ساعتی پس از شروع، به دلیل مخالفت برخی مراجع و علما به پایین کشیده شد، درحالی‌که برای کسب پروانه نمایش بیش از ۵۰ نمایش خصوصی برای مسئولان، روحانیون، اساتید دانشگاه و اقشار مختلف ترتیب داده شده بود. تاکنون هیچ‌کدام از رایزنی‌ها و نامه‌نگاری‌ها برای رفع توقیف فیلم جواب نداده است. البته اظهارنظرهایی درباره این‌که «با ایجاد ‌هاله نور روی چهره حضرت ابوالفضل (ع) مشکلی برای اکران نیست» هم وجود داشته است اما سازندگان و کارگردان فیلم نه به آن راضی هستند و نه این کار را به لحاظ فنی ممکن می‌دانند.

  • 19
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش