پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۴:۴۰ - ۰۱ آبان ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۸۰۰۱۷۴
فیلم و سینمای ایران

کیانوش عیاری: افسوس می‌خورم از یک سوء تفاهم ۱۰ساله

کیانوش عیاری,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

در سال‌ها و ماه‌های گذشته هر وقت بحث تعیین تکلیف فیلم‌های توقیفی مطرح می‌شد خیلی‌ها منتظر بودند تا در وضعیت «خانه پدری» هم تغییری ایجاد شود. تغییری که اگر چه دیر اتفاق افتاد و انتظار برای تماشای فیلم تحسین شده کیانوش عیاری را به ۱۰ سال رساند، اما بار دیگر هم به مدیران سینمایی و هم فیلمسازان این واقعیت را یادآوری کرد که مانع‌تراشی برای نمایش این فیلم‌های توقیفی صرفاً ناشی از سوء‌تفاهمی بوده است حاصل تنگ‌نظری‌ها؛ تنگ‌نظری‌هایی که شکستن آن به اراده‌‌ای از سوی مدیریت سینمایی نیاز دارد تا در نتیجه آن سوء تفاهم‌ها کنار گذاشته شود و دریچه‌هایی برای گفت‌وگو ایجاد شود.

تجربه اکران فیلم‌های «عصبانی نیستم» و «آشغال‌های دوست داشتنی» شاهد مثال دیگری بر این مدعاست. فیلم‌هایی که اکران بدون دردسر آنها بار دیگر ثابت کرد بر خلاف فضاسازی‌ها، نمایش چنین فیلم‌هایی نه تنها دردسر و آشوبی ایجاد نمی‌کند، بلکه در شکل‌گیری یک فضای همدلی‌برانگیز در جامعه گام مؤثری برمی‌دارد.

در یک دهه گذشته که فیلم «خانه پدری» امکان نمایش نداشت بخش زیادی از اهالی سینما تمام قد پشت فیلم ایستادند. شاید به همین دلیل با شنیدن خبر رفع توقیف آن یک شادی جمعی بین سینمادوستان، به‌‌خصوص علاقه‌مندان سینمای کیانوش عیاری شکل گرفت. اگر چه توقیف برای شما تازگی ندارد و تعداد دیگری از فیلم‌هایتان هم این روند را برای نمایش عمومی پشت سر گذاشته‌اند، اما برایمان جالب است بدانیم حس کارگردان «خانه پدری» از نمایش فیلمش بعد این همه سال چیست؟

یک دهه توقیف می‌تواند باعث یک دلشکستگی عمیق و طولانی شود. ولی به هر حال نتیجه‌اش به اتفاق مثبتی منجر شده است. البته امیدوارم فیلم «خانه پدری» مشمول گذر زمان نشده باشد؛ واقعاً امیدوارم! حس امروز من ترکیبی است از خوشحالی، نگرانی و طبیعتاً افسوس؛ افسوس از سوء‌تفاهمی که فیلم را یک دهه گرفتار توقیف کرد.

در یکی دو سال گذشته که خبر نمایش چند فیلم بحث‌برانگیز مثل «عصبانی نیستم» و «آشغال‌های دوست داشتنی» شنیده شد برای خیلی‌ها سؤال پیش آمد چه منطقی پشت عدم نمایش چنین فیلم‌هایی بوده، و چرا این همه سال نمایش‌شان به تعویق افتاده است؟ به نظر می‌رسد بیش از اینکه چنین فیلم‌هایی مسأله‌ساز باشند، تصمیم برخی مدیران سینمایی زمینه‌ بروز چنین مشکلاتی شده است.

این روندی بود که به آن عادت داشتیم. مثلاً وقتی که شهردار عوض می‌شد و شهردار جدیدی می‌آمد، اگر به بخشی از کارهایی که مدیر قبلی انجام داده بود، علاقه‌ای نداشت، آنها را از بین می‌برد و سلیقه دیگری حاکم می‌کرد. گاهی حتی برخی از آثار خوب برچیده می‌شد. این اتفاق در شهر اهواز در سال‌های پیش از انقلاب برای من که جوان بودم همیشه عجیب بود و آن را درک نمی‌کردم.

نمی‌فهمیدم چرا یک شهردار به خاطر این که رنگ کرکره مغازها را دوست ندارد، صرفاً براساس سلیقه خودش هزینه سنگینی برای تغییر ایجاد می‌کند تا مثلاً رنگ کرکره مغازه‌ها و دکان‌ها عوض شود. حدس می‌زدم این قاعده در همه جا اتفاق بیفتد و محدود به حوزه شهرداری نباشد. اما نوبت به صدور حکم توقیف برای فیلم‌ها که می‌رسد می‌بینیم با تغییر دولت و وزیر ارشاد و جابه‌جایی مدیریت سینمایی همه آن تصمیم‌ها همچنان ثابت و پابرجا می‌ماند.

برخی مدیران سینمایی مثل شهرداران سابق رفتار نمی‌کنند و همان دستور مربوط به ۱۰ سال پیش را پی می‌گیرند. خوشبختانه در مدیریت فعلی تصمیم گرفته شد مسیر دیگری پی گرفته شود و «خانه پدری» - که با تأکید، توقیف آن را حاصل سوء‌تفاهم می‌دانم – به نمایش عمومی دربیاید. اما الآن این تصمیم را دیگر یک تصمیم شجاعانه تعبیر نمی‌کنم. اسمش را می‌گذارم کنار گذاشتن تنگ‌نظری‌ها و امیدوارم محدود به «خانه پدری» و چند فیلم قبل از آن نباشد و در آینده هم شاهد توقیف هیچ فیلمی نباشیم. تجربه بدون استثنا ثابت کرده هر فیلم توقیف‌شده‌ای، چه کوتاه و چه بلند، وقتی به نمایش عمومی در‌می‌آید آب از آب تکان نمی‌خورد؛ نه ایجاد دلواپسی می‌کند و نه این توان و قدرت را دارد که مثلاً بخواهد علیه کشور عمل کند.

اندکی دقت روی این مسأله کافی است تا مطمئن شویم دیگر هیچ فیلمی نباید توقیف شود. باز شدن این حصار نه تنها برای فیلمساز، بلکه برای کل جامعه، ایجاد دلخوشی می‌کند. این گشایش و باز کردن فضا برای مردم هم جذابیت دارد. درست برعکس، اگر دائماً در خبرها بشنویم که فلان فیلم توقیف شد یا اجرای فلان تئاتر متوقف شد، یا ارکستری که قرار بود اجرا داشته باشد کنسل شد نتیجه‌ای یأس‌آور خواهد داشت. در چنین وضعیتی علاقه‌مندان به هنر تکلیف خود را نمی‌دانند؛ چرا که ممکن است روی هر چیزی دست بگذارند ببینند دچار مشکل شده است. به همین دلیل اتفاقی که برای «خانه پدری» افتاده را به فال نیک می‌گیرم و انکار نمی‌کنم بابت آن خوشحالم. به مسئولان سینمایی هم تبریک می‌گویم. مطمئن باشید منافع این تصمیم خیلی زود خودش را نشان خواهد داد.

گرچه اغلب منتقدان از «خانه پدری» به عنوان یکی از فیلم‌های خوب شما یاد می‌کنند، اما شما باز هم نگرانید که فیلمتان مشمول گذر زمان شده باشد. اما فارغ از خود فیلم، توقیف چه تأثیری روی سازنده‌ فیلم می‌گذارد. برخی معتقدند فیلمی که به نمایش عمومی درنیامده حکم بچه‌ای را دارد که به دنیا نیامده و فرآیند خلاقیت و زایش هنری فیلمساز را مختل می‌کند. برای شما هم اینطور بوده است؟

این اتفاق به خودی خود فیلمساز را دچار رخوت می‌کند. احساس می‌کند نمی‌تواند کار کند و خودسانسوری قد علم می‌کند. خودسانسوری از سانسور بدتر است. سانسور اتفاقی است که گاهی اوقات باعث شهرت فیلم هم می‌شود ولی خودسانسوری منش و شخصیت فیلمساز را دچار کپک‌زدگی می‌کند.

در این یکی، دو روز که بحث نمایش فیلم «خانه پدری» داغ شده، خیلی‌ها کنجکاوند ببینند صحنه مناقشه‌برانگیزی که دلیل اصلی اکران نشدن فیلم در این سال‌ها بوده چه سرنوشتی پیدا کرده. پیش از این اعلام کرده بودید حذف برخی صحنه‌ها ماهیت این فیلم را زیر سؤال می‌برد. برای اعمال تغییرات جزئی تا به اصطلاح زهر برخی صحنه‌های فیلم گرفته شود چگونه با مدیران سینمایی به تعامل رسیدید؟

حاصل این تعامل ناامیدکننده نبود. سازش الزاماً به معنای مقاومت و استقامت نیست. گاهی اوقات سازش می‌تواند یک تصمیم عقلانی باشد. تلاش کردیم بدون اینکه لطمه‌ای به فیلم وارد شود، با تغییرات جزئی زهر آن صحنه مناقشه‌برانگیز را بگیریم. راستش بعد از سال‌ها، حالا که به فیلم نگاه می‌کنم ترجیحم این است این صحنه به همین گونه‌ای باشد که الآن در فیلم است و نه شکل قبلی‌اش.

این تغییر نگاه به خاطر تغییر شرایط جامعه امروز است که آستانه تحملش پایین آمده یا تغییر نگاه فیلمساز؟

می‌تواند حاصل تغییری باشد که به دلیل افزایش سن در من ایجاد شده است. الآن برای من شکل فعلی فیلم جذابتر است.

خبر رفع توقیف «خانه پدری» همزمان شده است با روزهای پایانی ساخت سریال تازه‌تان «۸۷ متر» و ایامی که زمزمه‌هایی درباره شروع فیلم جدیدتان با بازی رضا عطاران شنیده می‌شود. می‌توان امیدوار بود که همزمانی این اتفاق‌ها در نیمه دوم سال ۹۸ شروع فصل تازه‌ای برای فعالیت‌تان باشد؟

راستش هنوز هیچ چیز قطعی نشده است. ولی همین مسأله تمام شدن سریال به خودی خود یک گشایش است. نمایش «خانه پدری» هم گشایشی است که نمی‌تواند روی من تأثیر نداشته باشد. مسلماً با خودش انرژی می‌آورد...

و دلگرم‌تان می‌کند به اینکه چنین گشایشی برای فیلم «کاناپه» هم اتفاق بیفتد؟

امیدوارم. تغییر وضعیت تمام فیلم‌های توقیف‌شده، حتی برای آنهایی که با تنگ‌نظریشان باعث توقیف شده‌اند هم بی‌تأثیر نیست. همیشه برایشان حیرت‌انگیز است که پس چرا پیش‌بینی‌هایی که می‌کردیم اتفاق نیفتاد؟ چرا ویرانی به بار نیاورد و برعکس رضایتی هرچند اندک در جامعه ایجاد کرد؟ برای ایجاد این رضایت هر چند اندک باید هزینه‌هایی بیش از این بپردازیم؛ هزینه در تمامی سطوح.

از اولین روز اکران «خانه پدری» استقبال خوبی شده است و بلیت‌های اغلب سانس‌ها به فروش رفته. چنین استقبالی را پیش‌بینی می‌کردید؟

طبیعی است. فیلمی که یک دهه توقیف بوده و جلب توجه کرده، خواه‌ناخواه مردم را کنجکاو می‌کند. همه فیلم‌های توقیف شده در کنار همه این دلشکستگی‌ها، با استقبال مردم مواجه می‌شوند.

فارغ از ساختار و درونمایه‌ «خانه پدری» که در آینده مفصل‌تر به آن خواهیم پرداخت، حرف ناگفته‌ای خطاب به علاقه‌مندانی دارید که این روزها کنجکاو تماشای فیلمتان هستند؟

فقط می‌توانم از یک آرزو بگویم. امیدوارم که عامل فروش این فیلم صرفاً کنجکاوی ناشی از یک دهه توقف و صحبت‌هایی که جسته و گریخته درباره فیلم شنیده‌اند نباشد. امیدوارم «خانه پدری» بر اساس ویژگی‌های خودش تماشاگران را جذب کند و البته به فروش خوبی هم برسد. فروش بالای چنین فیلمی در کنار فضایی که متأسفانه بر سینمای ایران حاکم است امیدوارکننده خواهد بود.

همین که هر از گاهی یک فیلم جامعه‌نگر به اکران درمی‌آید و فروش خوبی می‌کند و علاقه‌مندان به سینما - نه فقط کسانی که سینما را بهانه‌ای برای پرکردن اوقات خود یا دور شدن از مشکلاتشان می‌بینند - را راضی نگه می‌دارد امیدوارکننده است؛ تماشاگران مشتاقی که گاهی اوقات از سالن سینماها فاصله می‌گیرند و ترجیح می‌دهند به صورت خصوصی فیلم‌های عمدتاً خارجی را پیدا کنند و با دیدن آنها خودشان را راضی نگه دارند. امیدوارم «خانه پدری» این نقش مهم را در کنار دیگر فیلم‌هایی که طی این سال‌ها ساخته شده ایفا کند.

iran-newspaper.com
  • 11
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش