در این مقاله قرار است ۱۱ فیلم هالووین را از بدترین تا بهترین رتبهبندی کنیم و نگاهی بیندازیم به خوبیها و بدیهای هر کدام از قسمتهای این فرنچایز ترسناک تأثیرگذار و جریانساز.
سال ۱۹۷۷ وقتی جان کاپرنتر تصمیم گرفت یک فیلم ترسناک کمخرج به نام «هالووین» (Halloween) بسازد، فکرش را هم نمیکرد قرار است سنگ بنای یکی از طولانیترین و محبوبترین فیلمهای ترسناک دنبالهدار را بگذارد، فرنچایز ترسناکی که بیش از سه دهه دوام آورد و هنوز هم فیلمهایش ادامه دارد.
اولین فیلم هالووین با بودجهای ۳۰۰ هزار دلاری ساخته شد و در گیشههای جهانی ۷۰ میلیون دلار فروخت و حسابی سر زبانها افتاده و یکی از پرسودترین فیلمها نام گرفت. به رسم همیشگی فیلمهای پولساز هالیوودی، ساخت دنبالههای فیلم خیلی زود آغاز شد و تا همین امروز هم تمام نشده و هر از گاهی با قسمت جدید یا ریبوتی از هالووین طرف میشویم.
طی ۳۰ سالی که از ساخت و اکران اولین هالووین تاریخ سینما گذشت، چندین فیلم با محوریت مایکل مایرز و قتلهایش دیدیم. بعضیها جهان فیلم را گسترش دادند و عمیقتر کردند، بعضیها به تمام ویژگیهای مثبت فیلم اصلی پشت پا زدند و همه چیز را به هم ریختند، و بعضیها هم کل ماجرا را ریبوت کردند و داستان را از نو نوشتند. خود جان جارپنتر تنها در دو قسمت اول این فرنچایز دخیل بود، ولی میراثش طی دههها زنده ماند و ادامه یافت و فیلمسازهای متفاوت با رویکردهای متنوع و گوناگونی سراغ داستانش آمدند.
هالووین نقشی حیاتی و اساسی در شکلگیری فیلمهای اسلشر بعد از خودش ایفا کرد و خیلیها از آن تأثیر گرفتند. این فیلم که درست بعد از «کشتار با ارهبرقی در تگزاس» (The Texas Chain Saw Massacre) آمد – یک فیلم ترسناک کمخرج دیگر که موفقیتی باورنکردنی کسب کرد و در تاریخ ماندگار شد – مسیر ساخته شدن فرنچایزها و فیلمهای ترسناک دنبالهداری چون «جمعه ۱۳ام» (Friday the 13th) و «کابوسی در خیابان الم» (A Nightmare on Elm Street) را هموار کرد. هر کدام از این فرنچایزها دنبالههای بیشماری داشتند که کیفیتهایشان فیلم به فیلم تغییر میکرد و بهتر و بدتر میشد، ولی جایگاه هالووین همچنان بهعنوان پدرخواندهی فیلمهای اسلشر ثابت میماند.
با این حساب بد نیست نگاهی به عقب بیندازیم و تمام فیلمهای هالووین که تا به حال ساخته شده را بررسی و رتبهبندی کنیم.
۱۱. هالووین: رستاخیز (Halloween: Resurrection)
محصول: ۲۰۰۲
کارگردان: ریک رزنتال
بازیگران: جیمی لی کورتیس، برد لوری، بوستا رایمز
امتیاز IMDb به فیلم: ۴ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز: ۱۲%
بعد از موفقیت فیلم هالووین: ۲۰ سال بعد که یک جورهایی ریبوت مجموعه بود، فرنچایز هالووین مسیرش را گم کرد و دنبالهای به نام هالووین: رستاخیز برایش ساختند که از هر نظر خجالتآور بود. در همان ۱۰ دقیقهی ابتدایی این فیلم، لوری استرود چاقو میخورد و از پشت بام یک تیمارستان پایین میافتد و میمیرد، و به این ترتیب پایان یکی از مشهورترین زنهای فیلم ترسناک به شکلی احمقانه رقم میخورد.
توضیح و توجیهی که برای زنده ماندن مایکل مایرز (بعد از اینکه در قسمت قبلی سرش را قطع کردند) میآورند واقعا بلاهتبار است، ولی نحوهی خداحافظی با شخصیتی که این همه سال در فرنچایز حضور داشت، خیلی توهینآمیز بود. ریک رزنتال کارگردان قسمت دوم هالووین هم بود و در اینجا فیلم را جوری ساخته که انگار یک دانشجوی فیلمسازی با کپیبرداری از مؤلفههای همیشگی فیلمهای ترسناک و اسلشر، سعی کرده یک پروژه را سر هم بندی کند و خیلی شبیه یک دنبالهی اساسی به نظر نمیرسد.
۱۰. هالووین: انتقام مایکل مایرز (Halloween: The Revenge of Michael Myers)
محصول: ۱۹۸۹
کارگردان: دومینیک اوتنین گیرارد
بازیگران: دونالد پلیسنس، دانیل هریس، وندی کاپلان
امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۱ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز: ۱۲%
ممکن است بعضیها با جایگاه این فیلم موافق نباشند و به نظرشان مستحق رتبهی بالاتری بیاید، ولی قسمت پنجمم هالووین به کل پایانبندی قسمت قبلی خودش را نادیده گرفت و این گناهی نابخشودنی بود. به جای اینکه گام بعدی منطقی داستان را بردارند و جیمی را به شکل شخصیتی شرور و پلید نشان ما بدهند، در این قسمت خواهرزدهی مایکل مایرز فقط یک دختر جوان آسیبدیده و وحشتزده است که از فکر و خیال دایی قاتل و خونخوارش آسایش ندارد.
این قضیه انتخابی احمقانه بود و کر و لال شدن جیمی هم به ماجرا کمکی نمیکرد و بیشتر از اینکه موقعیتهای ترسناک خلق کند، فیلم را به کمدی ناخواسته تبدیل میکرد. در کل فیلم حوصله سر بر و کسلکنندهای است که در آن مایکل مایرز برای خودش میچرخد و آدم میکشد و جیمی در ذهنش این قتلها را میبیند.
۹. هالووین: نفرین مایکل مایرز (Halloween: The Curse of Michael Myers)
محصول: ۱۹۹۵
کارگردان: جو چپل
بازیگران: پل راد، دونالد پلیسنس، ماریان هگان
امتیاز IMDb به فیلم: ۴.۸ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز: ۹%
این قسمت حواشی و مشکلات زیادی حین ساخت داشته و بین هواداران مجموعهفیلمهای هالووین به خاطر همین قضایا شناخته شده است. بارها و بارها نماهای متفاوت فیلم را دوباره فیلمبرداری کردند و نیم ساعت آخر داستان کلا حذف شد و ماجرای دیگری جایگزینش کردند. در نسخهی اولیهی داستان قرار بود نفرین مایکل مایرز به دکتر لومیس هم منتقل شود، ولی در نهایت تصمیمهای دیگری گرفتند. هالووین: نفرین مایکل مایرز در نتیجهی همین تغییرات و ناهماهنگیها، اثری چندپاره و غیرمنطقی شده که اجزای متفاوتش به هم نمیچسبند.
اصلا این ایده که مایکل مایرز را به قدرتهای ماورایی و نفرینهای شیطانی مرتبط کنند، از اولش هم چیز جالبی نبود و میشد حدس زد که نتیجهی خوبی نخواهد داد. ولی سازندگانِ فیلم گویا نتوانسته بودند به این درک برسند و همین مسیر را ادامه دادند. داستان این فیلم به قدری بد و جدای از دنیای هالووین بود که در قسمتهای بعدی هیچ اشارهای به آن نشد و پروندهی فرقهی پلید و شیطانی و نفرینی ماورایی که گریبان مایکل مایرز را گرفته در همین فیلم بسته شد.
با وجود تمام این مشکلها، نفرین مایکل مایرز به لطف دو مورد فیلم قابل تماشایی است؛ یکی حضور عجیب و غیرمنتظرهی پل راد در اولین نقش سینماییاش، و دیگری کاراکتری که ماریان هگن نقشش را بازی کرده و داستان فرعی دراماتیک و درگیرکنندهای دارد.
۸. هالووین (Halloween)
محصول: ۲۰۰۷
کارگردان: راب زامبی
بازیگران: تایلر مین، اسکاوت تیلر-کامپتن، مالکوم مکدوول
امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۱ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز: ۲۸%
بازسازی یک فیلم مشهور و شناختهشده هیچوقت ایدهی خوبی نیست و معمولا جواب نمیدهد، ولی باید مالک اکاد را تحسین کنیم که مسیر پرریسکی را برای ریبوت هالووین انتخاب کرد و راب زامبی را برای کارگردانی آورد. نتیجهی کار فیلم چندان موفق و بزرگی نشده و در آن شخصیتهای غیرجذابی را میبینیم که مدام دیالوگهایی غیرجذاب میگویند، ولی عاری از نکات مثبت نیست.
نقطهی قوت فیلم، کارگردانی راب زامبی است که به جای تکرار مسیر جان کارپنتر و کپی کردن از روی دست او، رویکرد و شیوهی جدیدی را به کار بسته و هالووین را مال خودش کرده. راب زامبی ریزهکاریهایی را به شخصیت مایکل مایرز اضافه کرد و او را از حالت تکبعدی همیشگیش در آورد، چیزی که برای هواداران هالووین تازگی داشت و جذاب بود. شخصیت دکتر لومیس هم تبدیل به مردی فرصتطلب و پولپرست شده بود که از هر موقعیتی برای پر کردن جیبش بهره میبرد.
فیلم در جاهایی زیادی خودش را جدی میگیرد و در کل ریتم کُندی هم دارد، ولی تایلر بیتس موسیقی درگیرکنندهای برایش ساخته که نسبت به تم همیشگی هالووین، تغییر و تنوع جذابی است.
هالووینی که راب زامبی ساخته مناسب همه نیست، ولی حداقل یک ریبوت تر و تازه به حساب میآید که به جای تکرار فرمولهای قدیمی و همیشگی، نگاهی متفاوت و جدید به کل ماجرا و شخصیتهایش انداخته.
۷. هالووین ۲ نسخهی ریبوت (Halloween II)
محصول: ۲۰۰۹
کارگردان: راب زامبی
بازیگران: اسکاوت تیلر-کامپتن، مالکوم مکدوول، تایلر مین
امتیاز IMDb به فیلم: ۴.۸ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز: ۲۱%
خوشمان بیاید یا نه، هالووین ۲ صد در صد فیلمِ راب زامبی است. فیلمی که کاملا متعلق به اوست و از هیچ فرمول مشابهی پیروی نمیکند و کاری به مؤلفهها و ویژگیهای هالووینهای قبلی ندارد. ولی همچنان مایکل مایرز را بهعنوان یک هیولای توقفناپذیر و ویرانگر نمایش میدهد.
مثل قسمت دومی که ریک رزنتال سالها پیش از این ساخت، داستان هالووین ۲ راب زامبی هم درست بعد از پایان قسمت اول شروع میشود و لوری را میبینیم که به بیمارستان میرود. ولی بعد از دقایقی با شوکی دلپذیر مواجه میشویم؛ اینکه کل سکانس افتتاحیه در کابوس میگذشت و حالا در واقعیت سالها از قسمت اول گذشته و شخصیتهای اصلی فیلم، آدمهای دیگری شدهاند.
هالووین ۲ ایدهی جالب و قدرتمندی دارد. اگر قسمت اول دربارهی مایکل مایرز بود، در قسمت دوم ماجرای لوری و سقوط بیامانش سمت جنون و دیوانگی را دنبال میکنیم. اما با وجود ایدهی جذاب و درگیرکننده، هالووین ۲ در اجرا به فیلم غیرقابل تماشایی تبدیل شده. خشونت بیامان و افسارگسیختهاش یک خشونت دوستداشتنی و سینمایی نیست و بیننده را اذیت میکند و فیلمنامه هم مشکلات زیادی دارد.
دومین هالووین راب زامبی فقط از این جهت مهم است که برداشتی غیرتکراری از داستان هالووین روایت کرده و خودش را از زیر سایهی فرنچایز هالووین و جان کارپنتر بیرون آورده. ولی بهعنوان یک اثر سینمایی، ویژگیهای مثبت چندانی ندارد.
۶. هالووین: بازگشت مایکل مایرز (Halloween: The Return of Michael Myers)
محصول: ۱۹۸۸
کارگردان: دوایت اچ لیتل
بازیگران: دونالد پلیسنس، الی کورنل، دنیل هریس
امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۹ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز: ۲۹%
بعد از اینکه قسمت سوم هالووین به خاطر نبودنِ مایکل مایرز با واکنش منفی هواداران مواجه شد و خیلیها آن را پس زدند، تهیهکنندهها به همه قول دادند که در قسمت بعدی مایکل مایرز باز خواهد گشت و هواداران این قاتل روانپریشِ نقابدار میتوانند دوباره او را ببینند. این اولین فیلم هالووین بود که جان کارپنتر و نویسندهی همراهش دبرا هیل هیچ نقشی در ساخته شدنش نداشتند و نتیجهاش فیلمی شد که آیندهی جهان هالووین را تغییر داد. تمرکز بیشتر داستان روی شخصیت دونالد پلیسنس معطوف شده بود و به نظر میرسید قرار است رمز و راز حول مایکل مایرز فاش شود.
در هر صورت تماشای اینکه مایکل مایرز چگونه قرار است به داستان برگردد، برای هواداران جذاب بود. بهویژه که این بار خبری از جیمی لی کورتیس نبود و خیلیها میخواستند ببینند فرنچایز هالووین بدون حضور او چگونه خواهد شد. حضور شخصیت خواهرزادهی مایکل مایرز هم بُعد تازهای به داستان بخشیده بود که پتانسیل کار بیشتری داشت و راه را برای موقعیتهای جدیدتری باز میکرد. ولی در هر صورت این قسمت موفق نشد بهتر از فیلمهای قبل از خودش عمل کند و نقطهی خیلی روشنی در بین فیلمهای دنبالهدار هالووین به حساب نمیآید.
۵. هالووین ۲ نسخهی اصلی (Halloween II)
محصول: ۱۹۸۱
کارگردان: ریک رزنتال
بازیگران: جیمی لی کورتیس، دیک وارلاک، دونالد پلیسنس
امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز: ۳۱%
هیچ کس فکرش را نمیکرد هالووین اینقدر موفق و محبوب شود و آن را به عنوان پدیدهای در ژانر وحشت بشناسند. برای همین وقتی نوبت به ساخت دنبالهی آن رسید، جان کارپنتر و دبرا هیل مجبور شدند از فیلمی که بنا بود فقط یک قسمت باشد، فرنچایزی چند قسمتی خلق کنند. راه حلشان چه بود؟ یک غافلگیری تازه در داستان ایجاد کردند و متوجه شدیم لوری استرود در واقع خواهر مایکل مایرز است.
بخش زیادی از فیلم صرف شرح و بسط همین ایده شده و ریک رزنتال هم که میخواست حسوحال فیلم کارپنتر را حفظ کند، کمی زیادهروی کرده و ریتم داستان کند شده. جان کارپنتر در فیلمِ اول قصه را با حوصله پیش میبرد و از سکون و سکوت برای ایجاد تعلیق و تنش استفاده میکرد تا صحنههای ترسناک بیشتر اثر بگذارند. ولی رزنتال با افراط در این قضیه مخاطب را کسل میکند.
ریک رزنتال (یا شاید هم کارپنتر، که گفته شده خیلی از نماها را خودش دوباره کارگردانی کرده است) خشونت و خون و خونریزی این قسمت را شدیدتر و بیشتر کرده و ما با صحنههای آزاردهندهای مواجه میشویم. نمایش خشونت چیزی است که در فرنچایز هالووین رویکرد ثابتی ندارد و فیلم به فیلم عوض میشود. در بعضی قسمتها با خشونتی مینیمال طرف هستیم که با تصورات مخاطب بازی میکند، و در بعضی قسمتها خشونتی عریان و افسارگسیخته میبینیم که اسلشر خالص است. در این قسمت شخصیت جیمی لی کورتیس هم به حاشیه رفته که نکتهی ناراحتکنندهای است.
در هر صورت، این قسمت از هالووین تنها دنبالهای است که جان کارپنتر در آن حضور مستقیم داشته و اینکه داستانش بلافاصله بعد از قسمت اول شروع میشود، انتخاب هوشمندانهای بود و فرنچایز را به نقطهی جذابی رساند.
۴. هالووین اچ ۲۰: ۲۰ سال بعد (Halloween H20: 20 Years Later)
محصول: ۱۹۹۸
کارگردان: استیو مینر
بازیگران: جیمی لی کورتیس، آدام آرکین، میشل ویلیامز
امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۸ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز: ۵۲%
بعد از چهار دنباله که بعضی موفق بودند و بعضی شکست خوردند، و در پی مشکلات متعدد هالووین ۶ که فیلمبرداری پرماجرا و پردردسری داشت، تهیهکنندهها سرانجام به ایدهی خوبی رسیدند و تصمیم گرفتند جیمی لی کورتیس را به فرنچایز برگردانند. با اینکه نتوانستند قراردادها را جوری تنظیم کنند که جان کارپنتر هم بتواند برای کارگردانی فیلم بازگردد، ولی دیدنِ اینکه لوری استرود تکامل یافته و شخصیت پختهتری شده، تجربهی هیجانانگیز و متفاوتی بود.
حالا لوری استرود الکلی شده بود و فکر و خیال برادر جانی و دیوانهاش او را رها نمیکرد. در این فیلم هیچ اشارهای به دختر لوری یعنی جیمی نمیشد و همین برخی تماشاگران را گیج میکرد، ولی شاید تصمیم هوشمندانهای گرفتند که کل ماجرای نفرین مایکل مایرز را به فراموشی سپردند. هالووین ۲۰ سال بعد یک جورهایی دنبالهی مستقیم هالووین ۲ است و میتوانید دنبالههایی که در این میان ساخته شد را نادیده بگیرید.
کوین ویلیامسون، فیلمنامهنویس فیلم جیغ هم در نوشتن داستان این قسمت کمک کرده و فیلم را به شکلی در آورده تا با نسل تازهی تماشاگران ارتباط بگیرد و همزمان مؤلفههای بهیادماندنی و خوب فیلم ارجینال را حفظ کند.
همین که لوری استرود قرار بود به دنیای هالووین بازگردد برای جذب مخاطبان انبوه کافی بود و خیلیها به شوق دیدن دوبارهی او به سینماها آمدند. ولی این بار قرار نبود لوری استرود آسیبپذیر را ببینیم که در موقعیتهای خطرناک نقش قربانی را بازی میکند. حالا او زنی قدرتمند و مبارز شده بود که از پس خودش برمیآمد و میتوانست جلو مایکل مایرز بایستد. چیزی که هالووین ۲۰ سال بعد را به تجربهای متمایز و جدید تبدیل میکرد.
۳. هالووین ۳: فصل جادوگر (Halloween III: The Season of the Witch)
محصول: ۱۹۸۲
کارگردان: تامی لی والاس
بازیگران: تام اتکینز، استیسی نلکین، دن اوهرلیهی
امتیاز IMDb به فیلم: ۵ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز: ۴۱%
فصل جادوگر تقریبا بلافاصله بعد از اکران حسابی منفور شد و هواداران هالووین را عصبانی و خشمگین کرد. ولی بعد از چند سال کم کم هواداران خودش را پیدا کرد و مردم نکات مثبت آن را دیدند. ایدهی کارپنتر و هیل برای ادامهی فرنچایز این بود که آن را تبدیل به یک آنتولوژی کنند. سری فیلمهای ترسناکی که هر کدام با داستان و شخصیتهای متفاوتی جلو برود ولی همگی در یک چیز مشترک باشند: ماجرا در روز هالووین بگذرد.
این ایده به خودی خود چیز جذاب و کنجکاویبرانگیزی است، ولی کارپنتر و هیل محبوبیت مایکل مایرز را دست کم گرفته بودند. وقتی هواداران این قاتل سریالی نقابدار متوجه شدند که در این قسمت از هالووین خبری از او نیست، حسابی عصبانی شدند و به فیلم پشت کردند.
ولی اگر فصل جادوگر را مستقل از فرنچایز هالووین بررسی کنیم و هیاهوی دور مایکل مایرز را کنار بگذاریم، متوجه میشویم که یک فیلم ترسناک واقعا خوب است که به هدفش هم میرسد. فصل جادوگر بیشتر به حالوهوای «هجوم ربایندگان جسم» (Invasion of the Body Snatchers) نزدیک است تا هالووین، و جنبههای علمی تخیلی آن کاری کرده تا این تعطیلات معروف را با نگاهی کاملا تازه مرور کنیم و کلی موقعیت سرگرمکننده و خشونتبار رقم بخورد.
۲. هالووین (Halloween) نسخهی ۲۰۱۸
محصول: ۲۰۱۸
کارگردان: دیوید گوردون گرین
بازیگران: جیمی لی کورتیس، جودی گریر، نیک کسل
امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز: ۶۷%
در هالووین ۲۰ سال بعد تلاش کرده بودند تا نشان دهند لوری استرود بعد از اتفاقهای تلخ و هولناک قسمت اصلی به چه روزی افتاده و زندگیش چطور شده، ولی خیلی موفق نشدند. هالووین ۲۰۱۸ که دیوید گوردون گرین ساخت دست روی همین ایده گذاشته ولی به مراتب بهتر عمل کرده و سرانجام یک دنبالهی درست و درمان تحویل مخاطبان داده است. دیوید گوردون گرین طی تصمیمی هوشمندانه تمام دنبالههایی که طی این سالیان ساخته شد کنار گذاشت و نادیده گرفت، و فیلمی ساخت که داستانش ۴۰ سال بعد از اولین قسمت هالووین میگذشت.
این موقعیت به گوردون گرین فرصت داد تا داستانی تعریف کند دربارهی آسیب روحی روانی درازمدتی که طی چند دهه دوام داشته و هنوز حل نشده است و شخصیتهای درگیر را آزار میدهد. ما میبینیم که چطور اتفاقهای آن شب شوم، زندگی لوری استرود را برای همیشه نابود کرد، و اینکه چطور این آسیب روحی روانی روی دختر و نوهاش هم تأثیر گذاشته. لوری طی این سالها مدام در ترس و وحشت زندگی میکرده و برای حملهی دوبارهی مایکل آماده میشده و به همین دلیل دخترش یک زندگی سرشار از اضطراب را تجربه کرده. ولی وقتی مایکل فرار میکند و دوباره سراغ آنها میآید، میفهمد که سالهای زیاد آمادهسازی به نفعش تمام شده و حالا میتواند از خود و خانوادهاش مقابل این هیولا محافظت کند.
این قسمت از هالووین یکی از تأثیرگذارترین دنبالههاست که کیفیت سینمایی خیلی خوبی دارد. گوردون گرین برای ایجاد ترس و تعلیق به شگردهای همیشگی و دم دستی تکیه نکرده و با خلق اتمسفر و فضای درگیرکننده، مخاطب را به دل وحشت و خشونت جاری در قصه میبرد. همه چیز در سادگی و بدون تجملات و کارهای اغراقآمیز برگزار شده و از دنیای فیلم بیرون نمیزند.
هالووین ۲۰۱۸ مرزهای ژانر را جابهجا نمیکند (ادعایش را هم ندارد) ولی خیلی خوب ساخته شده و موقعیتهای ترسناک درجهیکی دارد. ولی چیزی که باعث شده چنین جایگاه خوبی پیدا کند، مضامین زیرلایهای قصهاش است؛ ماجرای آسیب روحی و نقشی که در زندگی آدمها بازی میکند.
۱. هالووین اصلی (Halloween)
محصول: ۱۹۷۸
کارگردان: جان کارپنتر
بازیگران: جیمی لی کورتیس، کایل ریچاردز، دونالد پلیسنس
امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶%
هیچ کدام از دنبالهها و فیلمهایی که تا الان از هالووین ساخته شدهاند، به پای قسمت اول و اصلی نمیرسند. اولین قسمت هالووین یک ویژگی درخشان و دستنیافتنی دارد و ترس و وحشتش مشمول گذر زمان نمیشود و در هر زمانی به تماشای آن بنشینید، میترسید.
با وجود تمام تغییر و تحولاتی که از سال ۱۹۷۸ تا الان در دنیا و صنعت سینما ایجاد شده، هالووین اولی هنوز هم جادوی خودش را از دست نداده و مخاطب را تحت تأثیر قرار میدهد. طی این سالها با تمام حقهها و شگردها و کلکهای فیلمسازان ژانر وحشت آشنا شدهایم، ولی هنوز هم فیلم کارپنتر جایگاه ویژهای در ذهن همه دارد.
همه چیز به ذات و ماهیت سادهی فیلم برمیگردد. ایدهی اولیهی عجیبوغریبی ندارد – چند پرستار بچه که شب هالووین قربانی یک قاتل نقابدار میشوند – ولی اجرایش جوری است که لرزه بر اندام مخاطب میاندازد. مایکل مایرز فریاد نمیکشد، نمیدود، عصبانی هم نمیشود. یک نیروی خستگیناپذیر است که هیچچیز جلودارش نیست. یک جانور غیرانسانی بدون ذرهای حس انسانی. همیشه به جلو حرکت میکند و تمام موانع سر راهش را برمیدارد.
همین باعث شده مایکل مایرز این قدر ترسناک باشد. او مثل طبیعت بیرحم و بیاحساس است. ما نمیتوانیم با طبیعت و نیروی مهارناپذیر آن مبارزه کنیم، فقط میتوانیم سر راهش نباشیم و دعا کنیم دیرتر سراغ ما بیاید. این نکتهای است که اکثر دنبالهها درکش نکردند و فرنچایز را سمت و سوی دیگری بردند. اصلا یک بخش مهم مایکل مایرز، ابهام و معمای حول اوست و هرچه بیشتر در موردش توضیح بشنویم، ترسمان هم کمتر میشود و مایکل مایرز از این حالت دستنیافتنی بیرون میآید.
- 15
- 3