روزیاتو | جنگ مقوله پیچیده ای است. جنگ دلایل ژئوپلیتیکی گسترده ای دارد، اما این مردان و زنان روی زمین هستند که در مرکز این درگیری ها قرار دارند. جنگ خشن، زشت و بی رحم است و اغلب زخم های روانی قابل توجهی، به بزرگی هر گونه زخم فیزیکی دیگری بر روح و روان و جسم فرد بر جای می گذارد. جنگ همیشه با بازگشت سرباز از میدان نبرد به خانه، پایان نمی یابد و این سربازان به تنهایی به حال خود رها می شوند تا با تروماهایشان روبرو شوند. بسیاری از سربازان از اختلال استرس پس از حادثه رنج می برند که معمولاً با نام PTSD شناخته می شود.
جنگ هرگز به طور واقعی تمام نمی شود و میلیون ها نفری که از میدان نبرد باز می گردند از اختلاف استرس پس از حادثه و کابوس ها رنج می برند و باید خود را با دنیایی که بسیار متفاوت از جنگ است، وفق دهند.در نتیجه، فراموش کردن دوران جنگ و سازگاری با زندگی بدور از خونریزی، فوق العاده دشوار بوده و باعث می شود که گروهی از افراد در کشور خود مطرود می شوند تنها به این خاطر که مجبور بوده اند وظیفه قهرمانانه خود را در برابر کشورشان انجام داده و برای دفاع از آن به میدان نبرد بروند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۲ مورد از بهترین فیلم ها در مورد کهنه سربازان و اختلال استرس پس از حادثه آشنا کنیم.
۱۲- Combat Shock (1986)
این فیلم بسیار شوکه کننده خشن، تلخ و ساخته شده با بودجه اندک، هم با جنگ ویتنام و هم با اثرات پس از آن سر و کار دارد، چرا که ما در این فیلم داستان یک سرباز سابق را دنبال می کنیم که از اختلال شدید استرس پس از حادثه رنج می برد. او با سرگیجه از این طرف به آن طرف می رود، کار نمی کند، در واقع کاری جز راه رفتن و مشاهده دنیای وحشتناکی که در آن زندگی می کند، انجام نمی دهد. این کهنه سرباز نمی تواند صورت حساب هایش را بپردازد، و نمی تواند از همسر و بچه عجیب و غریبشان که شبیه بچه فیلم Eraserhead است پشتیبانی مالی کند. در فیلم Combat Shock، او شاهد جرم و جنایت، خشونت، فحشا، سوء مصرف هروئین (در یکی از آزاردهنده ترین صحنه های فیلم) و رذالت و وحشیگری بسیار بیشتری است.
او در نهایت گروهی از گانگسترهای سطح پایین محلی را می کشد با توجه به اینکه متوجه می شود که هیچ امیدی برای بهبود این شخصیت ها و راهی برای خروج از وضعیت کنونی شان وجود ندارد. فیلم Combat Shock فوق العاده ترسناک است و یکی از نهیلیستی ترین فیلم هایی که تا به حال در مورد اثرات ناخوشایند جنگ بر روح و روان شکننده انسان ساخته شده است. کل فیلم تراژیک و زشت است، جایی به نظر می رسد که قهرمان داستان در جهنم به دام افتاده و خاطرات وحشتناکی از جنگ دارد؛ در اینجا طنزی وجود ندارد و کورسویی از امید نیز دیده نمی شود.
۱۱- Rolling Thunder (1977)
در Rolling Thunder، چارلز لین (ویلیام دوین) پس از هفت سال خدمت به عنوان سرباز در جنگ ویتنام به خانه باز می گردد، در حالی که بخش زیادی از این دوران را به عنوان اسیر حنگی در کمپ اسرای جنگی شکنجه شده است. به محض بازگشت، چارلز شروع به منزوی کردن خود می کند و تنها با دوست و رفیق دوران خود، جانی (تامی لی جونز) صحبت می کند. همسرش، که فکر می کرده چارلز مرده است، به سراغ مرد دیگری رفته ، اما لین همه چیز را با شکیبایی می پذیرد، یا ظاهراً اینطور به نظر می رسد.
زمانی که مراسمی بزرگ برای لین به عنوان یک بازمانده از کمپ اسرای جنگی برگزار می شود و یک بانک محلی مبلغ زیادی پول به او می دهد ظاهراً شانس به لین روی می آورد، اما یک مشت شیاد بی وجدان به خانه او حمله کرده و همه پول ها را به سرقت می برند. آن ها حتی به لین شلیک کرده و دست او را قطع می کنند، دستی که بعدها آن را با یک قلاب جایگزین می کند، و پسرش را در مقابل چشمانش به قتل می رساند. بعدتر وقتی لین پاتوق این سارقان را پیدا می کند، همراه با جانی به آنجا می روند تا حقشان را کف دستشان بگذارند. لین دوان مرد خوبی در دنیایی مملو از فساد و شر است، و رنج هایی که در ویتنام متحمل شده او را از لبه پرتگاه به سمت گرفتن یک انتقام سخت سوق می دهد. فیلم نامه این فیلم را پل شریدر نوشته است که نویسندگی فیملنامه فیلم های راننده تاکسی و گاو خشمگین با بازی رابرت دنیرو و کارگردانی مارتین اسکورسیزی را نیز بر عهده داشته است.
Rolling Thunder مانند بسیاری از فیلم هایی که با جنگ ویتنام یا PTSD سر و کار دارند، داستانی تاریک دارد؛ آنقدر تاریک که به گفته ویلیام گلدمن در کتاب Adventures in the Screen Trade، در هنگام نمایش های اولیه ” تماشاگران در واقع از جایشان بلند شدند و سعی کردند با کارمندان استودیو سازنده که در میانشان بودند درگیر شوند”. دوین حتی گفته است که در یک نمایش خصوصی فیلم، تماشاگران سعی کردند سالن سینما را به آتش بکشند. حتی مدیران استودیو سازنده این فیلم را برای روانپزشکان نمایش دادند تا دریابند که چرا واکنش تماشاگران نمایش خصوصی تا به این اندازه خشن بوده است و اگر تیم سازنده آن را از استودیو فاکس نگرفته و به جای دیگری نمی بردند، این استودیو قصد داشت بخش زیادی از فیلم را حذف کند.
۱۰- Jacob’s Ladder (1990)
در حین خدمت در جنگ ویتنام، یک جوخه مقداری ماری جوانا را با نسخه ای از LSD دود می کند که باعث خشونت و پرخاشگری مصرف کنندگان می شود و این ویرانی است که در فیلم Jacob’s Ladder شاهد آن هستیم؛ فیلمی که یکی از اتمسفریک ترین فیلم های ترسناک تمام دوران است. فیلم در ادامه به حدود ۲۰ سال بعد و زمان حال منتقل می شود، دورانی که تمام اعضای بازمانده جوخه کابوس هایی درباره یک قتل عام را می بینند. تیم رابینز در این فیلم نقش جیکوب را بازی می کند که پس از جنگ به آمریکا باز می گردد و در سازگاری با دنیای پساجنگ، دوران سختی را پشت سر می گذارد.
او مرده ها و تصاویر عجیب و غریبی را همه جا می بیند و بدین ترتیب سلامت عقلش را از دست می دهد. هیولاهای بی صورت همه جا او را تعقیب می کنند و جیکوب دائماً خود را در سردرگمی و جنون می یابد. به همین خاطر جیکوب سعی می کند هم قطاران سابقش را پیدا کند اما هنوز نمی تواند بفهمد آن شب که آن ها سیگارها را کشیدند و همه به قتل رسیدند و سلاخی شدند دقیقاً چه اتفاقی افتاد. آیا او قربانی یک داروی آزمایشی است؟ آیا او مرده؟ آیا می خواهند او را شکار کنند یا تعقیب می شود؟ این فیلم هیجان انگیز و ترسناک حاوی تصاویری شگفت انگیز و نمایی کابوس وار از جهان است که ترسناک ترین فیلم های روانشناختی نیز در برابر آن عادی جلوه می کنند. نردبان جیکوب از هر نظر فیلم بی نقص و تاثیرگذاری است و پس از پایانی که همه چیز را تغییر می دهد، ارزش بارها تماشا کردن را دارد. این فیلم از نظر بصری و روانی فیلمی ترسناک است و به شکلی واقعی با جنبه های روانی آسیب های ناشی از جنگ سر و کار دارد.
۹- Born on the Fourth of July (1989)
فیلم Born on the Fourth of July توسط الیور استون ساخته شده که خود از کهنه سربازان جنگ ویتنام است. این فیلم براساس داستان واقعی ران کوویچ ساخته شده که به عنوان یک داوطلب مشتاق و وطن پرست به ویتنام می رود اما پس از اینکه از کمر به پایین فلج شده و دچار اختلال در عملکرد قوه جنسی اش می شود، خسته و درمانده به خانه باز می گردد. در یکی از بهترین فیلم های تام کروز، او اولین نامزدی اسکار خود را برای بازی در نقش کوییچ دریافت کرد. تحول شخصیتی کوویچ جذاب است؛ او همیشه برا دفاع از آنچه که به آن اعتقاد دارد می ایستد، اما وقتی متوجه می شود که یک سری دروغ درباره آمریکا، کمونیسم، جنگ ویتنام و به اصطلاح اثر دومینویی به او آموخته شده، دیدگاه هایش را تغییر می دهد. کوویچ پس از بازگشت نمی تواند با خانواده اش کنار بیاید، و بحث های شدیدی بین اعضای خانواده در می گیرد، در شرایطی که مادرش همچنان از جنگ ویتنام حمایت می کند اما خواهر و برادر کوچک ترش باورهایشان را تغییر داده اند.
به این ترتیب کوویچ سفری جاده ای به مکزیک را در پیش می گیرد و در آنجا ظاهراً هویت جدیدی پیدا می کند. او درگیر ایجاد تغییرات اجتماعی می شود که منجر به اخلال در نشست حزب جمهوری خواه در ۱۹۷۲ می شود، جایی که در آن نیکسون به راحتی برنده می شود. در یکی از تلخ ترین داستان های کهنه سربازان، کوویچ با این حقیقت مواجه می شود که او یکی از نیروهای خودش را در یک موقعیت آتش خودی مورد هدف قرار داده است، در شرایطی که نمی توانست ببیند چه کسی دوست و چه کسی دشمن است، تمثیلی مناسب برای یک حامی میهن پرست و سابق جنگ که اکنون آمریکا، مجموعه صنعت نظامی و اینکه چه کسانی متحدان و دشمنان واقعی هستند را به چالش می کشد. کوویچ در نهایت در صحنه ای تاثیرگذار از یک فیلم قدرتمند، برای طلب بخشش به دیدار خانواده سرباز آمریکایی می رود که نادانسته به او شلیک کرده است.
۸- Saving Private Ryan (1998)
نجات سرباز رایان یک فیلم جنگی نمادین است که توسط استیون اسپیلبرگ و با بازی تام هنکس، تام سایزمور و مت دیمون ساخته شده است. در این داستان پرتنش ، سه برادر از چهار برادر یک خانواده در جریان حمله به نرماندی در مواجهه با نبردهای هولناک کشته می شوند. وزارت جنگ ایالات متحده آمریکا از ماجرا آگاه شده و یک ژنرال ارتش درخواست می کند که رایان به عنوان تنها پسر بازمانده این خانواده، پیدا شده و به خانه بازگردانده شود.
در نتیجه، هشت سرباز برای پیدا کردن او به ماموریتی خطرناک فرستاده می شوند. این فیلم در زمینه به تصویر کشیدن واقع گرایانه جنگ یکی از معتبرترین و بهترین فیلم های جنگی تاریخ سینماست، فیلمی که بسیاری از کهنه سربازان تماشای صحنه های به شدت واقعی آن را به خاطر یادآوری خاطرات ترسناک جنگ برایشان، غیرممکن می دانند. صحنه ابتدایی فیلم به تنهایی یکی از جذاب ترین و خشن ترین صحنه های تاریخ سینما است.در حالی که نجات سرباز رایان یک فیلم برجسته، بی نقص و شناخته شده در مورد جنگ است، اما به افکار و احساسات هر شخصیت نیز می پردازد و روایتی غنی از وضعیت روحی انسان تحت چنین شرایط سختی را به خوبی نشان می دهد. نجات سرباز رایان در کل برنده پنج جایزه اسکار شد.
۷- First Blood (1982)
در فیلم First Blood، جان رمبو به عنوان یک کهنه سرباز به شدت رنج کشیده و آسیب دیده جنگ ویتنام به خانه باز می گردد، کسی که برای زنده ماندن، کشتن و انجام ماموریت تحت هر شرایطی و مانند یک ماشین جنگی آموزش دیده است. وقتی شخصیت رمبو با بازی سیلوستر استالونه در غرب میانه ظاهر می شود و به دنبال دوستش دوران جنگش می گردد، به او به عنوان یک فرد بیکار و دردسر ساز در یک شهر ظاهراً عاری از جرم و جنایت نگاه می شود. رمبو پس از درگیری خشن با چند پلیس بد و یک فلش بک دردناک از جنگ ویتنام، در جنگل ناپدید می شود و تعقیب و گریز آغاز می شود.
ده ها مرد در تعقیب او هستند و تنها یک جان رمبو وجود دارد، و وقتی آن ها «اولین خون را ریختند»، رمبو به جنگ با کل شهر می رود، کسانی که متوجه می شوند لقمه ای بزرگ تر از دهانشان برداشته و از دولت فدرال کمک می خواهند. در پایان فیلم، رمبو در مورد اینکه مردم پس از بازگشت از خدمت به کشورش چگونه به او تف می اندازند و با او مانند آشغال رفتار می کنند، سخنرانی تکان دهنده ای ایراد می کند. فیلم First Blood یکی از بهترین فیلم ها در مورد بقا است که در به تصویر کشیدن کلیشه اکشن «یک نفر در برابر یک ارتش» عملکرد بی نقص و فوق العاده ای دارد.
۶- When the Tenth Month Comes (1984)
فیلم When the Tenth Month Comes یک فیلم ویتنامی با بازی ون لو، لو ویت بائو دانگ، و ین هوانگ است که بر شرایط دشوار کسانی که با کهنه سربازان جنگ در ارتباط هستند تمرکز دارد. این فیلم داستان دوین را روایت می کند، زنی که متوجه می شود شوهرش در جنگ کشته شده است اما تصمیم می گیرد به خاطر سلامت روانی شان، این موضوع را از پسر کوجک و پدرزنش مخفی نگه دارد.
گذشته از اثرات مخرب جنگ بر روی کهنه سربازان، این موضوع می تواند برای هر کسی که مجبور به دیدن مرگ یا رنج عزیزانش به خاطر جنگ می شود، نیز به همان اندازه دردناک باشد. در این تصویر سازی شکننده و تاثیرگذار، ما شاهد این هستیم که مرگ تا چه اندازه می تواند یک بار سنگین بر دوش افراد باشد که باعث می شود زندگی کردن بدون شریک زندگی به شدت دشوار باشد و همچنین قضاوت های ناخوشایندی که با انتخاب مسیری متفاوت با زندگی تان، می توانید با آن ها روبرو شوید. این فیلم به زیبایی فیلم برداری جذاب و بازی بی نقص را با هم ترکیب می کند که به شکلی عمیق به بررسی احساسات انسانی و فرهنگ ویتنامی می پردازد.
۵- Brothers (2009)
Brothers فیلمی درام به کارگردانی جیم شریدان و بازسازی یک فیلم دانمارکی با عنوان Brødre به کارگردانی سوزان بایر است. این فیلم داستان سم (توبی مگوایر)و برادرش تامی (جیک جیلنهال) را روایت می کند که به دلیل جنگ رابطه پرتنشی بینشان شکل می گیرد. سم به عنوان یک تفنگدار نیروی دریایی در جنگ افغانستان حضور دارد که هلیکوپتر حامل وی و همرزمانش در جریان یک عملیات مورد هدف موشک نیروهای طالبان قرار گرفته و همسرش گریس (ناتالی پورتمن) و فرزندانش فکر می کنند او کشته شده است. در این شرایط، تامی فردی بیکار و آواره است که به تازگی از زندان آزاد شده و اکنون وظیفه خود می بیند که از خانواده برادرش مراقبت کند.
با این حال، وقتی سم ناگهان به خانه بر می گردد، همه چیز از کنترل خارج می شود. این فیلم، آسیب های واقعی جنگ بر روح و روان برخی از کهنه سربازان را به تصویر می کشد، رنجی که در ادامه به خانواده هایشان نیز سرایت کرده و می تواند وارد قلمرویی بسیار تاریک شود. جنگ می تواند کسانی را که برای مدتی طولانی از آن جان سالم به در برده اند، را خرد کند. در این درام شخصیت محور، توبی مگوایر و جیک جیلنهال بازی های فوق العاده ای ارائه می دهند که واقعاً بیننده را در تنگنایی که هر شخصیت در آن گرفتار شده، قرار می دهد.
۴- The War (1994)
The War یک فیلم کم تر شناخته شده است که به طرزی تلخ و ترسناک، تلاش برای غلبه بر آشفتگی های درونی انسان را به تصویر می کشد. در روستایی در می سی سی پی، استفان سیمونز (کوین کاستنر)، یک کهنه سرباز جنگ ویتنام، پس از خدمت در این جنگ به خانه باز می گردد اما سازگاری دوباره با این جامعه برایش دشوار است. او از اختلال وسواس پس از حادثه رنج می برد که هر جا می رود او را دنبال می کند. به موازات آن، فرزندان او نیز در حال تجربه جنگ خودشان هستند، جایی که بر سر مالکیت یک خانه درختی در نزدیکی خانه شان با اذیت و آزار رقبا مواجه می شوند.
این فیلم به زیبایی تراژدی زندگی را به تصویر می کشد و در عین حال نشان می دهد که با وجود همه اینها، برخی چیزها هنوز ارزش جنگیدن دارند. این فیلم خانوادگی قصیده ای بی نقص در مدح پدر بودن است، فیلمی که در آن کوین کاستنر و الیجا وود بازی های خیره کننده ای ارائه کرده اند. همچنین این فیلم با حساسیت به موضوعی می پردازد که بسیار چند لایه تر از آن چیزی است که به نظر می رسد. این فیلم برنده جایزه صلح از انجمن فیلم سیاسی آمریکا شد.
۳- The Deer Hunter (1979)
شکارچی گوزن یکی از تاثیرگذارترین فیلم ها در زمینه به تصویر کشیدن تاثیرات جنگ بر روان انسان هاست. این فیلم که در سال ۱۹۶۸ ساخته شده، روایتگر واقعیت تلخ سرنوشت سه دوست قدیمی به نام های نیک (کریستوفر واکن)، مایکل (رابرت دنیرو) و استیون (جان سوج) است که تجربه تروماتیک جنگ به شدت آن ها را آزار می دهد. این فیلم تا حدودی بر اساس یک رمان آلمانی به نام Three Comrades نوشته اریش ماریا رمارک در سال ۱۹۳۷، ساخته شده است. فیلم شکارچی گوزن از آن دست فیلم هایی است که فقط یک بار تماشا خواهید کرد، از این نظر که فیلم از لحاظ احساسی به شدت تکان دهنده و ویرانگر است.
این فیلم با ارائه سه بخش، یکی قبل از جنگ، یکی در دوران جنگ و یکی تاثیراتی که جنگ بر کهنه سربازان داشته، به طور منحصر به فردی به موضوع جنگ می پردازد که باعث می شود این موضوع را به طور جامع مورد پوشش قرار داده باشد. شکارچی گوزن درباره شرافت، وفاداری و بیماری های روانی است که تصویری جسورانه و صادقانه از این موضوعات ارائه می دهد. این فیلم از نظر بصری خوش ساخت و با بازی های فوق العاده است و ۵ اسکار، برای بهترین کارگردانی، بهترین بازیگری، بهترین صدا، بهترین تدوین فیلم و بهترین فیلم سال را به دست آورده است.
۲- Lioness (2008)
Lioness داستان واقعی گفته نشده اولین گروه از سربازان زن در آمریکا را روایت می کند که برای جنگ در عراق فرستاده شده بودند و این نقض کامل سیاست رسمی کشور بود. داستانی دلهره آور و تکان دهنده از طریق مصاحبه های صمیمی، مطالب آرشیو شده و گزیده هایی از سرنوشت این گروه روایت می شود که باعث می گردد ارتباطی عمیق با داستان این زنان سرباز برقرار کنید.
فیلم های زیادی در مورد حوادث وحشتناک جنگ و تاثیرات مخرب طولانی مدتی که می تواند برای بازماندگان خانواده هایشان داشته باشد، ساخته شده است. از سوی دیگر، فیلم های بسیار کمتری وجود دارند که زنانی را به تصویر می کشند که در جنگ ها خدمت کرده اند. در این مستند منحصربفرد و نادر، ما به بررسی تاثیرات جنگ از دیدگاه زنان می پردازیم، که برای درک روایت کامل تاثیرات جنگ بر افراد حیاتی است.
۱- Taxi Driver (1976)
تراویس بیکل (با بازی بی نقص رابرت دنیرو) مردی خطرناک و آشفته است که زندگی اش در یکی از کثیف ترین محله های نیویورک در فیلم راننده تاکسی ساخته مارتین اسکورسیزی، ناخوشایندتر و بدتر از قبل می شود. او شرایط خود را با تنهایی و ناتوانی اش در ارتباط با دیگران در سطح شخصی تعریف می کند. این حقیقت که او یک کهنه سرباز بازگشته از جنگ ویتنام است، تنها زمانی به صورت خلاصه بیان می شود که تراویس در ابتدا برای شغل تاکسی رانی درخواست پر می کند، اما این پیشینه، عاملی ضمنی برای غرق شدن تدریجی او در خشونت است، و البته یک نشانه خاموش وجود دارد که زخم هایی که روی تمام پشت او دیده می شود نتیجه شکنجه فیزیکی هستند.
او به استتار، غذای سالم تر و ورزش منظرم روی می آورد تا خود را به چیزی تبدیل کند که برای زمانه ما یک قهرمان تلقی می شود. تراویس نامه هایی به والدینش می نویسد که پر از دروغ درباره کار سری است که برای دولت انجام می دهد. او خود را به عنوان یک جنگجو آموزش می دهد و دست به تروری می زند که طبق نقشه پیش نمی رود و منجر به یکی از پرتنش ترین سری قتل هایی می شود که تا به حال جلوی دوربین رفته است. این فیلم روایتی از زندگی افرادی است که با PTSD و مشکلات دیگر از ویتنام بازگشته اند و البته یکی از بهترین مدیتیشن های سینمایی در مورد اثرات ویرانگر بدتر شدن سلامت روانی و خشونت.
- 22
- 3