تقریبا همه ما به این دلیل پای تماشای فیلم مینشینیم تا لحظاتی هرچند کوتاه از زندگی روزمره فاصله بگیریم. به سینما میرویم تا در فضایی متفاوت، در دل داستانی تازه زندگی کنیم به امید اینکه سرگرم شویم. اما بعضی از فیلمهایی که تماشا میکنیم حسابی ما را به فکر فرو میبرند و در حالی که تیتراژ پخش میشود، همچنان روی صندلی خود نشستهایم و به آن میاندیشیم. وقتی به خانه برمیگردیم، دستبهکار میشویم و با گشتوگذار در اینترنت به دنبال توضیحی برای پایان یا معنای بخشهایی از قصه هستیم تا مطمئن شویم که همهچیز را درست فهمیدهایم. این فیلمها تاملبرانگیز و پیچیدهاند و گاهی نیاز است تا دوباره و چندباره آنها را بازبینی کنیم تا به جواب برسیم. در ادامه ۱۰ فیلم مهیج گیجکننده تمام دوران را نام بردهایم که ذهن شما را تا مدتها به خود مشغول میکنند.
۱۰. یادگاری (Memento)
کارگردان: کریستوفر نولان
بازیگران: گای پیرس، کری ان ماس، جو پانتولیانو
محصول: ۲۰۰۰
امتیاز متاکریتیک: ۸۳ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۴ از ۱۰
«یادگاری» یکی از مهیجترین و گیجکنندهترین فیلمهای دهه ۲۰۰۰ به کارگردانی کریستوفر نولان است. این فیلم که بر اساس داستان کوتاهی از جاناتان نولان، برادر کریستوفر ساخته شده است، مردی به نام لئونارد (با بازی گای پیرس) را دنبال میکند که با وجود از دست دادن حافظه کوتاهمدت خود در تلاش است تا قاتل همسرش را بیابد و انتقام بگیرد. برای جبران حافظهی ضعیفش، او با دوربین پولاروید از افراد، مکانها و چیزهای مهم عکس میگیرد، اطلاعات مهمی را روی بدنش خالکوبی و بعضی از یافتههایش را هم در دفترچهای یادداشت میکند.
چیزی که باعث میشود این فیلم منحصربهفرد و گیجکننده شود، ساختار روایی نولان است. او میخواست مخاطب در ذهن لئونارد باشد. برای انجام این کار، او تصمیم گرفت فیلم را به دو روایت جداگانه تقسیم کند. قسمت اعظم فیلم که به صورت رنگی به تصویر کشیده شده است، گذشتهی او را نشان میدهد. از آنجایی که هر صحنه به ترتیب زمانی معکوس روایت میشود، نولان و تدوینگرش آن را به گونهای ترتیب دادند که پایان صحنه بعدی با ابتدای صحنه قبلی مطابقت داشته باشد. بقیه فیلم که در زمان حال اتفاق میافتد به رنگ سیاه و سفید دیده میشود. سکانسهای رنگی از انتهای داستان، و سکانسهای سیاه و سفید از ابتدا شروع و هر دو روایت به هم نزدیک میشوند و تا پایان فیلم به هم میرسند.
«یادگاری» فیلمی است که تماشایش توجه کامل مخاطب را میطلبد. با این وجود حتی ممکن است جزییات زیادی را از دست بدهید و مجبور به تماشای دوباره شوید. «یادگاری» یکی از آن فیلمهایی است که هر بار که آن را تماشا میکنید بهتر و جذابتر میشود.
۹. جزیره شاتر (Shutter Island)
کارگردان: مارتین اسکورسیزی
بازیگران: لئوناردو دیکاپریو، مارک رافلو، بن گینگزلی
محصول: ۲۰۱۰
امتیاز متاکریتیک: ۶۳ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
یکی از پیچیدهترین آثار دو دههی اخیر، «جزیره شاتر» یک تریلر روانشناختی به کارگردانی مارتین اسکورسیزی است که بر اساس رمانی به همین نام نوشتهی دنیس لیهان ساخته شده. ما داستان پیچیدهای از دو مارشال آمریکایی به نامهای تدی دانیلز (با بازی لئوناردو دیکاپریو) و چاک آول (با بازی مارک روفالو) را دنبال میکنیم که در حال بررسی ناپدید شدن یک بیمار در بیمارستانی مخصوص جنایتکارانی با اختلالات روانی در جزیره شاتر هستند. از همان ابتدای فیلم هنگامی که دو محقق با قایق به قلعه قدیمی بازمانده از دوران جنگ داخلی نزدیک میشوند تنش شدت میگیرد. مه غلیظ است و با رسیدن به بیمارستان احساس ناامنی و دلهره شما را فرا میگیرد. نیازی به وجود خفاش و موجودات خیالی نیست تا از شوم بودن این مکان مطمئن شوید.
«جزیره شاتر» عمیقتر از یک فیلم جنایی عادی است که از یک راوی غیرقابل اعتماد برای محو کردن خطوط واقعیت و توهم استفاده میکند. ما عمیقا در ذهن تدی غوطهور میشویم و با ادامه فیلم، شروع به زیر سوال بردن حقیقتی میکنیم که از درک آن اطمینان داشتیم. جزیره شاتر با پیچوخمها، دستکاریهای روانی و ابهامش یکی از گیجکنندهترین فیلمهای هیجانانگیز تمام دوران را به مخاطبان تقدیم کرده است.
۸. متصرف (Possessor)
کارگردان: برندون کراننبرگ
بازیگران: آندرهآ ریسبرو، کریستوفر ابوت، روسیف ساترلند
محصول: ۲۰۲۱
امتیاز متاکریتیک: ۷۲ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
برندون کراننبرگ، پسر کارگردان مشهور دیوید کراننبرگ، با سینمای تجربی غریبه نیست و این موضوع با دومین فیلم بلند او «متصرف» قابل اثبات است. «متصرف» یک فیلم علمی-تخیلی ترسناک محصول ۲۰۲۰ است که داستان قاتلی به نام تاسیا ووس (با بازی آندرهآ ریسبرو) را روایت میکند. روش او برای کشتار، کمی نامتعارف است. او از شکل جدیدی از فناوری استفاده میکند که به او اجازه میدهد بدن افراد نزدیک به هدف را برای انجام قتلها کنترل کند و هیچ اثری از دخالت او باقی نماند.
طرح اصلی این فیلم مهیج گیجکننده زمانی شروع میشود که تاسیا به بدن کالین (با بازی کریستوفر ابوت)، دوستپسر دختر هدف بعدی تاسیا، جان پارس (با بازی شان بین) نفوذ میکند. وقتی او در اعماق ذهن کالین فرو میرود، همهچیز نسبتا پیچیده میشود و کنترل بدن میزبان را به طور غیر مشخصی دشوار مییابد، در حالی که همزمان با هدف و هویت خود میجنگد. «متصرف» برداشتی هیپنوتیزمکننده، ترسناک و از نظر بصری خیرهکننده از معنای هویت است، زیرا تاسیا تلاش میکند در کنار مخفی کردن ماهیت شغل خود، هویت شخصیت بیرحم و سیاهش را هم پنهان کند.
۷. دشمن (Enemy)
کارگردان: دنی ویلنو
بازیگران: جیک جیلنهال، ملانی لوران، ایزابلا روسلینی
محصول: ۲۰۱۳
امتیاز متاکریتیک: ۶۱ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
«دشمن» یک فیلم مهیج روانشناختی به کارگردانی دنی ویلنوو است که بر اساس رمان «همزاد» (The Double) نوشته خوزه ساراماگو ساخته شده است. جیک جیلنهال نقش دو همزاد را بازی میکند؛ آدام بل، استاد دانشگاهی که متوجه بازیگری به نام آنتونی کلر میشود که دقیقا شبیه او است. پس از کشف این همزاد، آدام به زندگی خصوصی آنتونی علاقمند میشود و هر کجا که میرود او را دنبال میکند تا در مورد زندگیاش بیشتر بداند. بعد از ملاقات، این دو نفر جای خود را با هم عوض میکنند.
این فیلم مهیج گیجکننده با یک سکانس فوقالعاده مبهم به پایان میرسد و مخاطب را در بهت و حیرت رها میکند و باعث میشود از خود بپرسیم که آیا این برداشتی از ضمیر ناخودآگاه است، هویتی دوگانه در روان یک فرد یا حلقهای بینهایت از تجارب تکراری مداوم. مفهوم اصلی و حقیقی «دشمن» از زمان انتشار در سال ۲۰۱۳ بسیار مورد بحث قرار گرفته است.
۶. اولدبوی (Oldboy)
کارگردان: پارک چان ووک
بازیگران: چوی مین شیک، یو جی ته، کانگ هیه جونگ
محصول: ۲۰۰۴
امتیاز متاکریتیک: ۷۸ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۴ از ۱۰
یک فیلم کلاسیک اکشن هیجانانگیز که محال است بعد از پایانش در گوگل به جستوجوی مفهوم پایانبندی آن نپردازید. این فیلم مهیج گیجکننده به کارگردانی پارک چان ووک، ماجرای انتقام مردی را پس از ۱۵ سال زندانی و شکنجه شدن توسط گروهی ناشناس دنبال میکند. در اوج فیلم، با اطلاعات زیادی مواجه میشوید که شاید دلیل گیجشدنتان باشد. قهرمان فیلم او دی سو به طور مرموزی زندانی شده، مطمئن نیست که چه کسی او را دستگیر کرده، چرا اسیر شده، یا حتی کجاست. به دی سو یک اتاق خواب کوچک هتلمانند داده میشود که او نمیتواند از آن خارج شود. او از اوقات اسارتش برای تمرین و تکمیل هنرهای رزمی استفاده میکند به این امید که بتواند از آن برای فرار و ردیابی اسیرکنندگان خود استفاده و خشم بیامان انتقام و عطش پیدا کردن جواب سوالهایش را در خود تقویت کند.
«اولدبوی» داستانی هیجانانگیز درباره معنای واقعی آزادی و دیدگاههای مختلف پیرامون انتقام است. شامل یکی از باشکوهترین و حماسیترین سکانسهای مبارزه در فیلمهای اخیر است و با چند چرخش به پایان میرسد که بیننده را مجبور میکند دوباره پای تماشای آن بنشیند.
۵. پرستیژ (The Prestige)
کارگردان: کریستوفر نولان
بازیگران: هیو جکمن، کریستین بیل، مایکل کین
محصول: ۲۰۰۷
امتیاز متاکریتیک: ۶۶ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۵ از ۱۰
«پرستیژ» دومین فیلم جادویی و پیچیده کریستوفر نولان در این فهرست است. نولان این اقتباس را در وقفه بین دو فیلم اول سهگانه «شوالیه تاریکی» (Dark Knight) آغاز کرد. این داستان دو شعبدهباز به نامهای آلفرد بوردن (با بازی کریستین بیل) و رابرت آنژیر (با بازی هیو جکمن) را دنبال میکند که در یک رقابت حرفهای شدید که تمام زندگی آنها را تحت شعاع قرار میدهد افراط میکنند. پس از چندین سال دوستی و همکاری، اختلافات آنها به ناچار این دو کمالگرا را از هم جدا میکند. آنها به طور مداوم سعی میکردند در کارهای خود از یکدیگر سبقت بگیرند و ترفندهای عملی و فنی شعبدهبازی را آزمایش کنند. آنها سعی میکردند نقشههای یکدیگر را خراب کنند، اسرار دیگری را یاد بگیرند و از منابع بیرونی برای تقویت کارهای خود استفاده کنند.
ساختار غیرخطی نولان فیلمی بسیار گیجکننده را شکل میدهد که مانند تمام فیلمهای او نیاز به تماشای مجدد دارد. نولان با استفاده از عناصر داستانی فراوان که هوشمندانه یکدیگر را تکمیل میکنند، تماشاگران را تا اوج فیلم روی صندلیهایشان نگه میدارد.
۴. جاده مالهالند (Mulholland Drive)
کارگردان: دیوید فینچر
بازیگران: نائومی واتس، لورا هرینگ، جاستن ثرو
محصول: ۲۰۰۲
امتیاز متاکریتیک: ۸۶ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
«جاده مالهالند» یک فیلم رویاگونهی پیچیده و نئو-نوآر است که توسط دیوید لینچ در سال ۲۰۰۱ ساخته شد. این فیلم مهیج گیجکننده داستانی سورئال از وجه تاریک هالیوود را روایت میکند و فداکاریهایی را که در صنعت سرگرمی لازم است نشان میدهد. مانند بسیاری از فیلمهای پیچیده، «جاده مالهالند» یک ساختار روایی دوگانه دارد. یکی از خطوط داستانی بتی (با بازی نائومی واتس) و ریتا (با بازی لورا هرینگ) را دنبال میکند. بتی یک هنرپیشه مشتاق و امیدوار برای ورود به هالیوود است که اخیرا به لس آنجلس نقل مکان کرده.
ریتا زنی مبتلا به فراموشی است که از یک تصادف رانندگی تقریبا مرگبار در جاده مالهالند جان سالم به در میبرد. آنها با هم ماجرایی برای کشف هویت ریتا آغاز میکنند که مرزهای بین رویا و واقعیت را در هم میآمیزد. روایت دیگر آدام کشر (با بازی جاستین تروکس) کارگردان فیلم بود که هنگام انتخاب بازیگر برای پروژه آیندهاش، در میان ستارگان هالیوود تحت فشار قرار میگیرد.
«جاده مالهالند» یکی از آثار جذاب و محبوب تاریخ سینما است که تفاسیر مختلفی را ارائه میکند. محبوبترین آنها تئوری رویا است که اساسا بیان میکند که کل فیلم یک سکانس رویایی طولانی است که میخواهد کارخانه رویایی صنعت فیلمسازی هالیوود را نشان دهد. این فیلم میخکوبکننده قطعا ارزش دیدن دارد و بعد از پایانش شما را مجبور به دنبال کردن ویدیوهای تحلیلی در یوتیوب و گوگل میکند.
۳. آغازگر (Primer)
کارگردان: شین کاروث
بازیگران: شین کاروث، دیوید سالیوان
محصول: ۲۰۰۴
امتیاز متاکریتیک: ۶۸ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
چه کسی میگوید برای ساختن یک فیلم جذاب به بودجه زیادی نیاز است؟ فیلمهای زیادی نیستند که مثل اثر مستقل پروژه سفر در زمان «آغازگر» (۲۰۰۴) شین کاروث باشند. «آغازگر» درباره چهار دوست مهندس به نامهای آرون، آبه، رابرت و فیلیپ است که روی اختراع جدیدی در داخل گاراژ آرون کار میکنند. یک روز آنها متوجه میشوند که اختراع جدیدشان میتواند به طور بالقوه به عنوان ماشین زمان مورد استفاده قرار بگیرد.
فیلم مهیج و گیجکننده «آغازگر» این ایده به ظاهر واقعگرایانه را به تصویر میکشد که اگر گروهی از دوستان به یکی از بزرگترین شاهکارهای علمی تاریخ بشریت برسند، چه میشود. طرح علمی این فیلم بسیار پیچیده است و هر استفاده آزمایشی از دستگاه، جدول زمانی منحصربهفرد دیگری را باز میکند، که کارآفرینان را به پارادوکسی سوق میدهد که ممکن است نتوانند از آن خارج شوند.
۲. حیوانات شبزی (Nocturnal Animals)
کارگردان: تام فورد
بازیگران: جیک جیلنهال، ایمی آدامز، آرون تایلر جانسون
محصول: ۲۰۱۶
امتیاز متاکریتیک: ۶۷ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
«حیوانات شبزی» اقتباسی از رمان «تونی و سوزان» (Tony and Susan) نوشته آستین رایت است که در آن ایمی آدامز و جیک جیلنهال به ایفای نقش میپردازند. این فیلم مهیج و به شدت گیجکننده همچنین یک محصول روایی دوگانه با پایانی مبهم است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر و مجبور به تجزیه و تحلیل و بازبینی میکند. این فیلم دو روایت درهم تنیده را روایت میکند؛ یکی که در دنیای واقعی اتفاق میافتد و دیگری که در درون یک رمان اسرارآمیز رخ میدهد.
سوزان مورو (با بازی ایمی آدامز) صاحب گالری هنری سطح بالا است که یک رمان دستنوشته از همسر سابقش ادوارد (با بازی جیک جیلنهال) مربوط به ۲۰ سال قبل دریافت میکند. داستان بین زندگی روزمره و خواندن رمان تکرار میشود. قسمت دیگر فیلم شامل داستان در داستان است که در آن به درون رمان سفر میکنیم. این رمان درباره مردی به نام تونی هستینگز (همچنین با بازی جیک جیلنهال) است که تعطیلات خوش خانوادگیاش به خشونت و مرگ ختم میشود.
این رمان قرار است به عنوان استعارهای از نحوه نگرش ادوارد به ازدواج ناموفق آنها باشد. زندگی گذشته سوزان و زندگی فعلیاش در ملغمهای از درد، پشیمانی و گناه در این داستان انتقامی هیجانانگیز غوطهور میشود.
۱. دانی دارکو (Donnie Darko)
کارگردان: ریچارد کلی
بازیگران: جیک جیلنهال، مگی جیلنهال، جنا ملون
محصول: ۲۰۰۳
امتیاز متاکریتیک: ۸۸ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
فیلمی گیجکننده اما در عین حال مهیج با طرفداران فراوان! «دانی دارکو» یک تریلر روانشناختی درجهیک است که اغلب بهترین ساختهی ریچارد کلی در نظر گرفته میشود. جیلنهال نقش شخصیت دانی دارکو را بازی میکند، یک نوجوان که از عدم سلامت روان و راه رفتن در خواب رنج میبرد. دانی به واسطه اسکیزوفرنی پارانوئید، شروع به دیدن یک خرگوش بزرگ و ترسناک به نام فرانک میکند که به او میگوید جهان در بیستوهشت روز و شش ساعت و چهلودو دقیقه و دوازده ثانیه دیگر به پایان میرسد. سپس فرانک دانی را هیپنوتیزم میکند تا مرتکب یک سری جنایات شود.
«دانی دارکو» که یکی از فیلمهای سوررئالیستی دهه ۲۰۰۰ است، به مفاهیم جذابی مانند سفر در زمان و جهانهای موازی میپردازد. اگر از آثار سینمایی تفکربرانگیز لذت میبرید، پس «دانی دارکو» انتخاب مناسبی برای شماست.
- 18
- 6