یکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳
۲۳:۰۶ - ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۲۰۴۵۵۳
فیلم و سینمای جهان

زنده از پشت صحنه:

اندرو لینکلن با کارت‌هایش بازمی گردد

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان,ریچارد کرتیس
۱۴ سال پیش، ریچارد کرتیس فیلمی ساخت که حالا محبوب ترین فیلم کریسمس بریتانیا لقب گرفته است. حالا او دوباره مجموعه‌ای پرستاره از جمله هیو گرانت، لیام نیسون، کالین فرت، روآن اتکینسون، اندرو لینکلن بازیگر «واکینگ دد» و کایرا نایتلی را گرد هم آورده تا دنباله آن را به نفع خیریه «کامیک ریلیف» بسازد.

به گزارش بانی فیلم به نقل از گاردین، بودن سر صحنه فیلم‌های ریچارد کرتیس، مثل حضور داشتن در فیلم‌های ریچارد کرتیس است. در این خانه شهری در لندن که این کارگردان ۶۰ ساله در آن مشغول فیلمبرداری ادامه فیلم به یادماندنی اش «در واقع عشق» در قالب یک فیلم کوتاه است، همه خوش تیپ و پرانرژی و باهوش هستند.

کرتیس این فیلم کوتاه که ادامه «Love Actually» است را برای کمک کردن به بنیاد خیریه «کامیک ریلیف» و «روز دماغ قرمز» می سازد، اهدافی که خودش آن ها را در دهه هشتاد بنا گذاشت.

 

بسیاری از بازیگران معروف فیلم اول قبول کردند برای این پروژه بازگردند که از جمله آن ها می توان به هیو گرانت، کالین فرت، کایرا نایتلی، بیل نایی و لیام نیسون اشاره کرد؛ هدف کمک کردن به خیریه و کشورشان باعث شد آن ها بعد از ۱۴ سال دوباره سر صحنه فیلم کرتیس برگردند، کارگردانی که سه فیلم کمدی رومانتیک به شدت مشهور ساخته است: «چهار عروسی و یک خاکسپاری» سال ۱۹۹۴، «ناتینگ هیل» سال ۱۹۹۹ و «در واقع عشق» سال ۲۰۱۳٫ «در واقع عشق» از همه پرطرفدارتر شد و حتی همین حالا هم شبکه های تلویزیونی بریتانیا آن را پشت سر هم و مثل فیلم های جیمز باند روی آنتن می‌برند. فقط در یک هفته در زمستان گذشته، بیش از یک میلیون نسخه از این فیلم در قالب دی‌وی‌دی در ایالات متحده به فروش رفت. همان موقع، «در واقع عشق» در بریتانیا توسط رادیو تایمز لقب «فیلم محبوب کریسمس کشور» را از آن خود کرد.

 

جایی در کنار «اشک‌ها و لبخندها»

سر صحنه دنباله فیلم، کالین فرت درباره مخاطبان قابل توجه مدرن فیلم صحبت می کند و آن را از نظر فرهنگی جایی کنار «اشک ها و لبخندها» قرار می دهد. در فیلم جدید، هیو گرانت دوباره نقش نخست‌وزیری مانند تونی بلر را بازی می کند که در فیلم اصلی یک شب وظایف کشوری‌اش را کنار گذاشت تا عشق خود را نسبت به منشی اش مارتین مک کاچون اظهار کند. در بیشتر صحنه های فیلم جدید کرتیس، اشاره‌ای به صحنه های فیلم اصلی می شود و اتفاق هایی که برای شخصیت ها با گذشت تقریبا یک دهه و نیم افتاده، به نمایش درمی‌آید.

 

در نکته ای که قابل توجه است، در دنیای ایده آل کرتیس در سال ۲۰۱۷، شخصیت خوش سخن و میانه روی نخست وزیر هیو گرانت هنوز هم در مسند قدرت است. این کمی خیال پردازی خوش بینانه بدون خجالت است که با توجه به این حتی جالب تر هم می شود که سر صحنه و جایی که قرار است نمایانگر داونینگ استریت باشد، عکس‌های نخست وزیرهای واقعی از جمله تونی بلر و گوردون براون روی دیوار است، اما اثری از دیوید کامرون و «ترسا می» دیده نمی شود، انگار نخست وزیری آن ها (و البته سقوط اقتصادی جهان و ریاضت و رفراندوم و جدایی) هرگز به وقوع نپیوسته است.

 

از دست رفتن بریتانیای شیرین

شاید این سوگواری کارگردان برای زمانی در گذشته باشد که در مقایسه با زمان حال، بسیار معصوم تر بود. آن بریتانیای شیرین و دوست داشتنی «چهار عروسی» و «ناتینگ هیل» و «در واقع عشق» دیگر وجود ندارد، البته اگر از اول وجود داشت. با این حال کرتیس با این ایده موافق نیست. موهایش خاکستری شده اما هنوز پسرگونه است و چشم هایی آبی، بزرگ و بی گناه بود. می گوید: «مطمئن نیستم با این نظریه موافق باشم. با وجود اینکه دنیا الان ناآرام است، این ها مشکلاتی هستند که امیدوارم برای مدتی طولانی فراگیر نخواهند بود.»

 

کرتیس در مورد «کامیک ریلیف» و این صحبت می کند که چقدر مردم از آن حمایت کرده اند تا بتواند به فعالیت‌های خیرخواهانه اش ادامه دهد. «راستش، به نظرم ایده فیلم این است که همه باید خودشان را کنترل کنند. چون حتی با وجود اینکه به نظر می رسد همه چیز در حال حاضر بسیار پرهرج و مرج باشد، مردم از نظر بنیادی، در برخوردهای آدم با آدم، وقتی در مقابله با نیاز برای همدردی قرار می گیرند، در حقیقت بسیار مهربان هستند و همذات پنداری دارند.»

وقتی صحنه بعدی که یک کنفرانس خبری است را ضبط می کنند، کریس به گرانت می گوید جمله‌ای مثل همین را بگوید. از شخصیت نخست وزیر خیالی او می پرسند تا دیدگاهش را در مورد آینده روابط جهانی بگوید و با یک ساده نگری جذاب اما قابل قبول (که همان مخلوط خاص کرتیس است)، گرانت می گوید: «خوبی پیروز می شود، راستش در این مورد اطمینان دارم.»

 

آدم فکر می کند که بعد از تیتراژ چه اتفاقی برای شخصیت ها در فیلم اصلی می افتد. شخصیت کالین فرت که در فیلم قبلی پرتغالی یاد گرفت تا بتواند از نامزدش خواستگاری کند، احتمالی نخستین مکالمه اش را با او به زبان مشترک شان برقرار می کند. آیا این پایه خوبی برای یک رابطه است؟ بعضی از بازیگران هم همین سوال ها را داشتند. گرانت می گوید «همیشه فرض می کردم که شخصیتم دچار یک رسوایی بزرگ می شود و بعد از چند سال در زندان، به بطری پناه می آورد. بله، مارتین او را ترک می کند. ظاهرا در نهایت معلوم می شود که دختر خیلی جالبی نبود.»

 

اما فروید، شریک کرتیس و تدوین گر فیلمنامه فیلم اصلی «در واقع عشق» که همچنین رییس سازمان «کامیک ریلیف» هم هست، نظرهایی در مورد ازدواج شخصیت های الن ریکمن و اما تامپسون دارد. مدتی پیش فروید و کرتیس برای تماشای دوباره «در واقع عشق» به نیویورک رفتند. فروید می گوید «آنجا از یکدیگر پرسیدیم که فکر می کنی در پایان از هم طلاق گرفتند؟ مکالمه جالب و تازه ای برای مان بود.» فروید به نتیجه ای رسید که آن را در توییتر هم به اشتراک گذاشت که شخصیت های این دو «با هم می‌مانند، اما خانه به شادی گذشته نیست.»

بین فروید و کرتیس، فروید کسی است که از رسانه های اجتماعی استفاده می کند و همیشه سر صحنه دنباله فیلم مشغول عکس گرفتن و پست کردن در مورد پروژه در توییتر است. آیا او مقاله های انتقادی که در مورد فیلم در اینترنت و مجله ها هست را خوانده؟ فروید می گوید «مثلا اینکه شخصیت اندرو لینکلن افتاده دنبال آن دختر و از این جور چیزها؟»

 

آیا شخصیت های زن فیلم به حق‌شان می رسند؟

هم این مسئله، و هم چیزهای دیگر، مثلا اینکه فقط مردهای فیلم هستند که دنبال زن ها می کنند و خانم‌ها بیشتر صبر می کنند تا کسی سراغ شان بیاید. حدود یک سوم شخصیت های زن هم در نهایت حقوق شان را از مردی که با او هستند دریافت می‌کنند. فروید به نشانه تایید سر تکان می دهد و می گوید قبلا نمی‌دانست «در واقع عشق» تا این حد آنالیز شده است. «خوشحالم که این را فهمیدم. کاملا این انتقادها را قبول می کنم. اما فکر می کنم وقتی ریچارد فیلمنامه را می نوشت… ۱۰ داستان داشت که می خواست تعریف کند. و نسبت به این ایده شک دارم که آن داستان ها قرار بود نمایانگر یک «مکتب تفکر» باشند.»

 

کار گرانت تمام است. قول می دهد اگر دفعه بعد کرتیس از او خواست کاری برای خیریه بکند، خیلی ساده پول اهدا می کند. «راه خروجم را می خرم، حتی اگر چک خیلی بزرگی باشد.» بعد هم برای اسکی کردن از لندن فرار می کند. کالین فرت صحنه هایش را تمام می کند، نیسون هم با پسرخوانده اش فیلمبرداری می کند. نایی و روآن اتکینسون قسمت های کوتاه شان را ضبط می کنند.

 

در یک عصر زیبا، آن هم تنها یک روز پس از اینکه در دنیای واقعی دونالد ترامپ یک دستور ممنوعیت سفر دیگر را امضا کرد و تنها چند ساعت از زمان بحث مسئله برگزیت در پارلمان بریتانیا گذشته، کرتیس و بازیگرانش یک بار دیگر در یک جاده مسکونی در لندن گرد هم می آیند. برای آخرین بار دارند صحنه را درست می کنند تا یک قسمت جدید بین لینکلن و نایتلی فیلمبرداری کنند. ادامه ای بر صحنه ای که شاید یکی از به یادماندنی ترین صحنه های فیلم اول بود و در آن لینکلن (که حالا سال هاست به خاطر «واکینگ دد» معروف شده) دم در خانه نایتلی می رود و با بالا نگه داشتن چند کارت بزرگ، نسبت به او ابراز احساسات می کند.

 

نایتلی پیژامه پوشیده و دم در می آید. لینکلن که روی پله ها ایستاده، دوباره تعدادی کارت به دست می‌گیرد. کرتیس هم نزدیک است و توضیح می دهد که خلق کردن یک داستان جدید برای بازسازی این صحنه، چطور پیش رفت. این کارگردان می دانست که باید دوباره لینکلن را جلوی خانه نایتلی بیاورد. اما چطور باید این کار را می کرد بدون اینکه «غیرمنطقی و عمیقا زشت» به نظر نرسد؟

 

کرتیس می گوید همیشه چیزی در مایه های این را در ذهن داشت که مثلا شخصیت لینکلن این بار با فرزندانش دم خانه او بیاید که هر کدام کارت های خودشان را به دست گرفته اند؟ می گوید فقط وقتی این ایده را رها کرد که ایده بهتری به ذهنش رسید. سر صحنه، همه ساکت شده اند. دوربین حرکت می کند. نایتلی در را باز می کند و لینکلن را می بیند که جلوی در ایستاده و کارت های جدید به دست گرفته است. کارتی را بالا می گیرد که رویش نوشته «با همسرم آشنا شو!» و زنی به او ملحق می شود که خودش هم کارتی در دست گرفته و رویش نوشته «سلام!»

زنش کیست؟ لو نمی دهیم. بازیگران از این سورپرایز حسابی خوشحال می شوند، بعضی ها لبخند می‌زنند، بعضی آه می‌کشند، کت شان را دورشان می پیچند، می خندند و ظرف های غذا را دست به دست می کنند. فیلمبرداری تمام می شود. کرتیس اصرار می کند که همه بروند داخل تا گرم شوند.

 

دنباله جدید «در واقع عشق» را می توان در «روز دماغ قرمز» مصادف با جمعه بیست و چهارم مارس از شبکه بی بی سی۱ تماشا کرد. شبکه ان بی سی آمریکا هم آن را روز بیست و پنجم مه پخش می کند.

 

 

 

 

 

 

  • 18
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش