سه شنبه ۱۱ دی ۱۴۰۳
۱۹:۲۰ - ۲۰ فروردین ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۱۰۲۹۳۶
فیلم و سینمای جهان

دست به یکی شدن خلافکارهای آمریکایی با داعش

 سری جدید «فرار از زندان» و ایده‌ای غافلگیرکننده

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان,فرار از زندان
بالاخره طی چهار فصل سریال متوجه شدیم که مایکل یکی از باهوش‌ترین آدم‌های روی زمین است و حالا این نابغه به داعش پیوسته است.

به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ آلفونسو گنزالس ایناریتو را همه می‌شناسند. همان ایناریتویی که مثلاً «بیست و یک گرم» و «بابل» را ساخته بود و چشم دنیا را به هنرش خیره کرد. او اصلا یک فیلمساز ورشکسته نیست و اگر از مراسم لالالند، یعنی اسکار آخری، یک سال به عقب‌تر برگردیم، «از گور برخاسته» او را به یاد خواهیم آورد که جایزه بهترین کارگردانی را گرفته بود. این البته تمام دلیلی نیست که برای ورشکسته نبودن ایناریتو وجود دارد و او سال قبل‌ترش هم برنده همین جایزه شد و جزو دو کارگردانی در تاریخ سینما به حساب می‌آید که دو سال پیاپی اسکار گرفته‌اند. ایناریتو ورشکسته نیست و وقتی یک کارگردان سرپا و از همه موفق‌تر بگوید دیگر دوره سریال‌سازی و کوچ به تلویزیون‌ها فرا رسیده، اگرچه این حرف شاید کمی غلو یا شتاب‌زدگی داشته باشد‌، اما جدی شدن بحث را کاملا ثابت می‌کند.

سریالهای طولانی و بزرگ حالا دیگر همه جهان را غرقه و مبهوت کرده‌اند چنان که اگر سینما یکی از تفریحات دسته‌جمعی و جاافتاده بیرون از منزل است و اگر ما همچنان به تفریحات آسان و داخل منزل هم نیاز داریم، سریال‌هایی که با کیفیت و در مدیوم سینما ساخته می‌شوند را باید پاسخی به همین نیاز دانست. سینما شوک می‌دهد و سریال‌ها اعتیاد می‌آورند. این یک تقسیم کار جالب بین آن‌هاست.

پاول شیورینگ یک نویسنده بود که در سال ۲۰۰۰ برای پایان نامه تحصیلی‌اش در رشته سینما، فیلم کوتاهی بنام «۳۶ کیلوگرم» ساخت. او سه سال بعد توانست نویسنده فیلمی به نام «یک مرد غریبه» باشد و در ۲۰۰۵ هم نویسنده سریالی بنام «گل رشتی و گریورز» بود. 

 

همان ایام بود که دو سریال «لاست» و«۲۴» توانسته بودند خیلی عظیمی از مخاطبان را به سمت خودشان جلب کنند و این قض

یه باعث شد تا شیورینگ پیش مدیران کمپانی فاکس برود و بتواند آ‌ن‌ها راقانع کند تا یکی از ایده‌های بایگانی شده‌اش را که قبلا برای ساخت تأیید نشده بود، دوباره به جریان بیندازد. این ایده درباره مردی بود به نام لینکلن باروز که به اتهام قتل برادر معاون رئیس جمهور ترنس استیدمن، به مرگ محکوم شده، در حالی که واقعاً این کار را انجام نداده‌ است.

 

او در زندان ایالتی فاکس ریور، منتظر فرارسیدن روز اجرای حکمش نشسته اما برادر او مایکل اسکافیلد که یک نابغه و مهندس سازه است، نقشه‌ای برای فرار لینکلن طراحی می‌کند. مایکل این نقشه فرار را بدون اینکه کاملاً معلوم شود چه چیزیست، روی بدنش خالکوبی می‌کند و دست به یک جرم می‌زند تا به زندان فاکس ریور برود. در زندان او برای راه پیدا کردن به درمانگاه، ادعا می‌کند که دیابت نوع یک دارد و با دکتر سارا تانکردی آشنا می‌شود.

 

هم‌زمان وکیل و معشوقهٔ سابق لینکلن، یعنی ورونیکا داناوان، دوباره تحقیقاتش را برای اثبات بی‌گناهی لینکلن شروع می‌کند و طی همین تحقیقات مشخص می‌شود که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا برای لینکلن پاپوش درست کرده‌ است.

 

پدر لینکلن و مایکل، سال‌ها پیش برای همین سازمان کار می‌کرد و بعد از خروجش اکنون علیه آن‌ها فعالیت می‌کند؛ و حالا به همین دلیل سی.آی.ای برای انتقام، چنین پاپوشی را برای پسر او درست کرده است. مایکل و لینکلن به همراه شش زندانی دیگر؛ فرناندو سوکره، تئودور بگول، بنجامین مایلس فرانکلین، جان آبروزی، توئینر و هیوایر در قسمت آخر این داستان، می‌توانستند از زندان فرار ‌کنند...

تولید «فرار از زندان» در چهار فصل و تا ۲۰۰۹ میلادی ادامه پیدا کرد اما یکی از بازیگران اصلی آن تصمیم گرفت که دیگر استراحت کند. از طرفی معلوم نبود که بشود تولید این مجموعه را تا ابد ادامه داد و مخاطبان پر و پا قرص آن را حفظ کرد. برای همین پاول شیورینگ هم که لابلای تولید «فرار از زندان» یک فیلم سینمایی به نام «مکزیکی» را نویسندگی کرده بود، رفت تا فیلم دیگری به نام «آزمایش» را این بار و برای دفعه اول در سینما خودش کارگردانی کند.

 

«آزمایش» یک درام تریلر بود. او سپس در ۲۰۱۳ سریال «لحظه بحرانی» را کار کرد و بعد سراغ ساخت یک اکشن دزد و پلیسی به نام «دزد از دِن» رفت که سال آینده پخش خواهد شد. اما شاید عجیب به نظر برسد که بدانیم کمپانی فاکس به چه دلیلی بعد از هشت سال تصمیم گرفت «فرار از زندان» را ادامه بدهد. 

 

بالاخره ما در طول چهار فصل سریال متوجه شدیم که مایکل یکی از آب‌زیرکاه‌ترین و باهوش‌ترین آدم‌های روی زمین است و اگر بخواهد می‌تواند از مرگ هم برگردد و حالا چنین اتفاقی افتاده است. پنج سال بعد از «فرار از زندان»، میلر و دامینیک پرسل، بازیگر نقش لینکلن باروز دوباره در نقش‌های هیت‌ویو و کاپیتان کولد در سریال «فلش» هم‌بازی شدند و دیدار دوباره‌ی آن‌ها جرقه‌ی علاقه به ساخت فصل پنجم را زد.

 

ظاهراً علاقمندان «فرار از زندان» به خاطر بازگشت سریال باید قبل از شبکه، از این دو تشکر کنند؛ چون همان‌طور که پرسل در ماه آوریل ۲۰۱۶ توضیح داد، این او و میلر بوده‌اند که ایده‌ی ساخت ادامه‌ی سریال را نزد سران فاکس برده و متوجه می‌شوند که کمپانی همزمان در حال فکر کردن روی چیزی در همان شکل و شمایل بوده‌ و اگر این همه سال هیچ قدمی برای این کار بر‌داشته نمی‌شد، تقصیر میلر بود که برای مدت زیادی خودش را به صورت موقت از بازی کردن بازنشسته کرد. از آنجایی که «فرار از زندان» سریال بسیار پرطرفداری بود، فاکس به محض مطرح شدن ماجرا، وقت تلف نکرد و به‌طور رسمی خبر ساخت ۱۰ اپیزود جدید را اعلام کرد که البته بعداً به ۹ اپیزود کاهش پیدا کرد. 

 

برای شروع پاول شیورینگ، خالق سریال اصلی به عنوان نویسنده‌ی اصلی اپیزود اول فصل پنجم بازگشت و در کنار این کار، نقشه‌ی کلی ادامه‌‌ی فصل را هم طراحی کرد. سارا وین کالیز (بازیگر سارا تانکردی) اگرچه در مصاحبه‌ای گفته بود که شیورینگ تمام ۹ اپیزود را خواهد نوشت، اما در حقیقت معلوم شد که وان ویلموت، خالق سریال «قلمرو» (Dominion)  و مایک هوروویتس، یکی از نویسندگان و تهیه‌کنندگان سریال «مهره سوخته» (Burn Notice) در این کار به او پیوسته‌اند. 

 

اما در پیشنهادی که به صاحبان کمپانی فاکس داده شد چه چیز جالبی وجود داشت که آن‌ها را به این سرعت ترغیب کرد تا ۹ اپیزود دیگر جلوی دوربین برود؟ چه چیزی بعد از هشت سال تا این حد همه را برای ساخت دنباله‌هائی مفصل بر «فرار از زندان» ذوق‌زده می‌کرد؟

باید پرسید که مایکل و دار و دسته‌اش این بار باید به مصاف چه چیزی بروند و او چگونه سر از پشت میله‌های زندان در آورده است؟ جدا از این حقیقت که اسکافیلد استادِ فرار از زندان است و بیرون از زندان هوش و قابلیت‌هایش بی‌استفاده می‌ماند، دامینیک پرسل در ماه ژوئن ۲۰۱۶ در این باره گفت: [روشن است که مایکل در پایان سریال اصلی به نظر مُرده بود، اما او نمرده، بلکه کارش به کار کردن برای یک سازمان کشیده است] اولین چیزی که با شنیدن اسم (سازمان) به ذهن‌مان می‌رسد، یک سازمان جاسوسی/اطلاعاتی مثل همان چیزی است که در فصل چهارم داستان حول و حوش آن می‌چرخید.

 

اما اگر تریلرهای سریال را با دقت تماشا کرده باشید، حتما می‌توانید حدس بزنید که منظور از این سازمان، یک گروه تروریستی است و بله، این گروه تروریستی، گروهی نیست جز داعش. اگر در دورانی که سریال اصلی پخش شد، فعالیت‌های مخفیانه‌ی سازمان‌های اطلاعاتی به خاطر حوادث یازده سپتامبر داغ بود، این روزها کارهای داعش روی بورس است و همین مساله انگیزه اصلی برای ساخت سیزن جدید سریال را به صاحبان فاکس و عوامل فیلم داده. حالا اینکه نتیجه کار چطور از آب در آمده را باید به زمان اتمام هر نُه فصل سریال واگذاشت اما تا همین جا هم نظراتی داده شده که می‌تواند مقداری فضا را برایمان روشن می‌کند. 

 

یکی از کسانی که آغازِ فصل جدید را دوست داشته منتقد سایت فوربس است که در نقدش می‌آورد: [همان‌طور که تریلرهای اپیزودهای جدید روشن کردند، مایکل در حالی که در زندانی در خاورمیانه حبس شده، پیدا می‌شود. کسانی که انتظار دارند اپیزودهای جدید حال‌ و‌هوای فصل اول سریال را داشته باشد، سخت در اشتباه‌اند.

 

فصل جدید نسخه‌ی تازه‌ای از فصل سوم است. جایی که همه در زندانی در پاناما محبوس شده بودند که توسط مجرمان اداره می‌شد. پس، تنظیمات اولیه‌ی داستان یادآور آن زمان است. این در حالی است که سریال با قدرت به ریشه‌های داستان‌های توطئه‌محورش وفادار است. تی‌بگ اسباب‌بازی‌های جدیدی به دست می‌آورد، لینکلن با فرانکلین راهی یمن می‌شود، سارا صحبت‌هایی با مامور فدرال انجام می‌دهد و خلاصه همه ‌چیزها بوی توطئه می‌دهند.

 

 

با توجه به چیزی که از سریال اصلی به یاد داریم، سوال اصلی این است که آیا فصل جدید هنوز هم مفرح است؟ جواب بله است. اگر بی‌خیال رویاهایتان برای بازگشت بهترین روزهای سریال از فصل اول شوید، «فرار از زندان» جدید تمام چیزهایی را ارائه می‌دهد که طرفداران می‌خواهند. بالاخره «فرار از زندان» همیشه سریالی دیوانه‌وار بوده است و اینجا هم همه دیوانه هستند].

 

 

 

 

 

 

  • 12
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش