دوشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۳
۱۰:۳۳ - ۱۶ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۳۷۰۶
فیلم و سینمای جهان

گفتگو با هیو جکمن درباره «لوگان»

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان,هیو جکمن
هیو جکمن که بازیگر اصلی فیلم «لوگان» است و همچنین شخصیت اصلی سری فیلم های «ایکس من» در هفت فیلم قبلی نیز بوده است این بار برای آخرین بار در نقش ولورین ایفای نقش می کند.

 او و سر پاتریک استوارت که تاکنون در نقش چارلز اگزیویر در «ایکس من»ها حضور داشته اند درباره تجربه فیلم آخرشان «لوگان» با اسکرین صحبت می کنند.

 

خب هیو، این بزرگ ترین سوالی است که امروز از تو می پرسیم، «کیت و لیوپولد ۲»، آیا ساخته می شود.

 

- (می خندد) این فیلمی است که همسرم از من می خواهد در آن« بازی کنم. بله قطعا، با همان کارگردان.

 

در ۱۷ سال این نهمین بار بوده است که تو لوگان ولورین را به تصویر کشیدی، وقتی ابتدا با فاکس قرارداد می بستی، فکر می کردی ۱۷ سال بعد هنوز این شخصیت را بازی کنی؟

 

 -اصلا نمی دانستم. به هیچ وجه. خیلی سده بودم رفیق. وقتی مدیر برنامه هایم زنگ زد که بگوید دارد برایم قرارداد را می بندد – راستی قرارداد را باید قبل از تست می بستم، چون آنها نمی خواستند بعد از انتخاب بازیگر تازه وارد مذاکره شوند – او به من زنگ زد و گفت: «سلام رفیق، خبرهای خوب، از یک قرارداد سه فیلمی برایت قرارداد دو فیلمش را می بندم.» و من گفتم: «چی؟ آنها می خواستند به من سه کار پیشنهاد دهند؟ سه کار رفیق! چرا تو... چرا؟» و او گفت: «خودت درستش می کنی.» من خیلی ساده بودم. اصلا نمی دانستم. فیلم های کامیک بوک آن موقع واقعا وجود نداشتند.

 

بله، «ایکس من» واقعا در همان زمان به وجود آمد و ما حالا اینجاییم. بهترین فسمت بازی نقش ولورین به نظر خودت کدام بود؟

- این فیلم، برای من بیشتر از همه شخصی بود. به نظرم سه یا چهار سال پیش نمی توانستم این فیلم را بازی کنم. عقیده دارم این به دلیل قسمتی از تکامل و رشد من است. درک کردن شخصیت، احساس اعتماد به نفس از این که که هستم و در این کار چه جایگاهی دارم. من در این فیلم از ابتدا دید بسیار واضحی داشتم.

 

یک روز من چهار صبح یک یادداشت در مورد این فیلم نوشتم. من با نیل بلامکمپ بیرون بودیم و شام می خوردیم و کمی نوشیدنی خوردیم و او گفت: «مرد، اگر می توانستی به عنوان لوگان هر کاری کنی، چه می کردی؟» و من در این باره با او صحبت کردم. چهار صبح بیدار شدم و به خودم گفتم من باید اینها را ثبت کنم و آن ایده ها را یادداشت کردم. متوجه شدم که تاریخ یادداشت آن ایده ها دقیقا دوم مارچ ۲۰۱۵ بوده است که می شود دقیقا دو سال قبل از روز اکران این فیلم.

 

چقدر جالب.

- بله. خیلی برایم احساس نزدیک و شخصی دارد. این بهترین قسمت بازی لوگان برای من است.

 

قطعا همین طور است. یک دنیای بی نقص را تصور کن، قوانین فیلم ها را نیز کنار بگذاریم. اگر به تو پیشنهاد بازی در یکی از فیلم های انتقام جویان می شد، قبول می کردی؟ به نظرت برایش هیجان زده می شدی؟

 

- اگر زمانی که تصمیمم را گرفتم پیشنهادش وجود داشت قطعا درنگ می کردم. قطعا همین طور است چون همیشه ایده ولورین در بین افراد و هیجان شان را دوست داشتم. برای مثال رابطه اش با هالک و آیرون من.

 

آیا این آخرین باری است که نقش لوگان را بازی می کنی؟

- بله.

 

مطمئنا؟

- همین طور است.

 

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان,هیو جکمن

 

سلام به شما سر پاتریک استوارت. از دیدن تان خوشحالم.

- سر پاتریک استوارت: سلام راب.

 

فیلم فوق العاده است. باید بپرسم، ابتدا کی بود که متوجه شدید قرار است در این فیلم باشید و اولین واکنش تان به داستان و فیلمنامه چه بود؟

- کلمات به راحتی مرا مجذوب خود کردند و این را به تیم خوب ایکس من مدیونیم و البته باید بگویم من خود به بازی در این فیلم علاقه داشتم زیرا سری فیلم های ایکس من نقش مهمی در زندگی من داشتند، نه در حرفه بازیگری ام بلکه لذت خود فیلم برایم دوست داشتنی بود. خیلی زود فیلمنامه مجذوبم کرد. البته با خودم فکر کرم باید هر چه از فیلم های ایکس من در ذهنم به یاد دارم پاک کنم، زیرا این فیلم به سمت و سوی کاملا متفاوتی می رفت.

 

آیا بازی کردن نقش یک پروفسور چارلز اگزیویری که عصبانی و کمی دیوانه است و به لوگان فحش می دهد، برای تان جذاب بود؟

- اوه، بله! (می خندد) بسیار جالب بود. وجود تنوع و کنتراست برای من همیشه در کارم مهم بوده است. به این که یک کاری را بارها پشت سر هم تکرار کنم علاقه ای ندارم. اینکه همیشه یک نوع شخصیت را بازی کنم برایم جذاب نیست. داشتن تاریخچه ای با یک شخصید در پنج یا شاید شش فیلم از قبل و پس از آن تصویری متفاوت از چارلز اگزیویر در لوگان برایم هیجان انگیز بود.

 

همچنین می توان گفت کمی چالش برانگیز نیز بود. زیرا ما با جیمز منگولد زمان زیادی را روی شخصیت کار کردیم که ببینیم چگونه این تغییرات در چارلز اگزیویر مشخص و بدیهی می شود. تا چه اندازه می توانیم تغییر ایجاد کنیم. چه زمانی او به خودش باز می گردد و چه زمان هایی، حتی برای لحظه های کوتاهی، او به چارلز اگزیویری تبدیل می شود که ما می شناختیم و دوستش داشتیم.

 

آیا به شما داستان پیشین جدیدی برای شخصیت داده شد؟ زیرا فضای این فیلم بسیار متفاوت است. جهش یافته ها تقریبا نابود شده اند و اگزیویر متفاوت است...

- یک داستان پیشین قابل توجه به هر حال وجود دارد که نمی توان نادیده اش گرفت. اتفاق هایی پس از آخرین زمانی که ایکس من و لوگان را دیدیم اتفاق افتاده است که داستان این فیلم مربوط به همان زمان بود.

 

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان,هیو جکمن

 

این فیلمی است که به تنهایی ایستاده است. در زمان و جهان خودش. آیا داستان های دیگری در مورد چارلز اگزیویر شما و مگنیتوی ایان مک کلن وجود دارد؟

- او، به او اشاره کردید ... (می خندد). من و ایان به تازگی تجربه شش ماه حضور روی صحنه تئاتر را تمام کردیم و به نظرم ایان از این که در این فیلم نبود، بسیار عصبی بود. من هم دلم برایش تنگ شده است. در یک فیلم چند قسمتی مثل این فیلم، به جز هیو جکمن که این را گرفته، به نظرم واقعا نمی شود هرگز گفت هیچ وقت دیگر در آن بازی نخواهم کرد. من دوست دارم در آینده باز نقش چارلز اگزیویر را بازی کنم.

 

سوال آخرم از شما، این فیلم سه گانه ولورین را به خوبی تمام می کند؛ اما فیلم های ایکس من دیگری نیز در دست تولید هستند. آیا هیچ کدام شان هست که شما به عنوان بیننده برای دیدنش هیجان زده باشید؟

- حقیقتش من هرگز به کامیک بوک ها علاقه نداشتم برای همین در رابطه با داستان های بعدی هر چه باشند من نسبت به آنها بی اطلاع خواهم بود. اما اگر اشاره ای به چارلز اگزیویر داشته باشند، به نظرم خیلی خوب است.

 

گزیدهی نقدهای «لوگان»

«لوگان» فیلمی است که هم توانسته مخاطب ها را به سمت خود جلب کند و هم منتقدان را. فروش بسیار خوب این فیلم تاکنون موجب شده است این فیلم جزو پرفروش ترین فیلم های ۲۰۱۷ شود. منتقدان شهامت کارگردان و متفاوت بودن فیلم را تحسین کردند. همچنین لازم به ذکر است فیلم لوگان جزو معدود فیلم های ابرقهرمانی است که تا این حد مورد ستایش منتقدان قرار گرفته است.

 

تلگراف: بهترین فیلم برای جهش یافته هیو جکمن

رابی کالینز

 

تعداد زیادی از فیلم های ابرقهرمانی که به عنوان «برای مخاطب بالغ» به فروش می رسند دقیقا برعکس آن هستند؟ دلیلش هر چه باشد با تاکید می توان گفت که در مورد لوگان این صدق نمی کند. سومین و با فاصله قابل توجه، بهترین فیلم برای جهش یافته هیوجکمن.

 

شاید فکر کنید که فیلم جیمز منگولد در ادامه دو تک فیلم دیگر ولورین می باشد. (یکی ساخته شده در سال ۲۰۰۹ با نام مبدأ ولورین و یکی در سال ۲۰۱۳ به نام ولورین) اما وقتی فیلم را می بینید این فکر به ذهن شما خطور می کند که این فیلم می تواند در دنیایی ساخته شده باشد که دو فیلم قبلی صرفا فیلم هستند این فیلم شدیدا خشن پارانوییدی وسترن، حقیقت اصلی و یک فیلم شات گانی و برنده واقعی است.

 

لوگان از جکمن استفاده بهتری از تمام فیلم های قبلی سری ایکس من می کند. اگرچه شخصیت واضحا پیر شده و این را خیلی خوب در گریمش می بینیم اما کاریزما و جذابیت جکمن سر جای خود است.

 

 

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان,هیو جکمن

 

بازیگر ۱۱ ساله، که به تازگی آغاز به فعالیت در عرصه فیلم کرده است، بازی تاثربرانگیزی در نقش کم حرف خود (دختری کم حرف در عین حال دختری که از سکوت بسیار دور است.) ارائه می دهد. همچنین جکمن شانس این را که عمیق تر و بیشتر از تمام فیلم های قبلی وارد شخصیت ولورین شود، در این فیلم پیدا می کند.

 

اینکه طرفداران ایکس من چه واکنشی نشان خواهند داد مشخص نیست اما لوگان فیلمی است برای مردم، برای افرادی مثل من، که فکر می کنند تنها قسمت خوب فیلم ایکس من آخرزمان گریه کردن مایکل فسبندر در جنگل است و وقتی از سینما بیرون می آمدند آرزو داشتند کاش همان تکه تمام فیلم بود. این فیلم چیزی است که هیچ کس انتظارش را نداشت. یک فیلم ریسکی خلاقانه ابرقهرمانی و لیاقتش را دارد که موفق شود. 

 

گاردین: سومین و آخرین فیلم ولورین مطالعه ای تلخ از سالخوردگی و ناتوانی

پیتر برادشاو

 

ابرقهرمان ها یک چیزاند اما هیچ وقت هیچ کس نگفت که آنها نامیرا هستند. وقتی ابرقهرمان ها پیر می شوند چه اتفاقی می افتد؟ در واقع، چه اتفاقی می افتد وقتی کسانی که ابرقهرمان هستند به اواخر سن میانسالی خود می رسند و هیچ همراهی ندارند و سلامت شان در خطر است و پدر یا مادری مریض احوال و پیر دارند که از او مراقبت کنند؟ یا کسی شبیه پدر و مادر. شما در حالی که این فیلم فوق العاده درگیر کننده، اما ناراحت کننده و به شدت خشن را می بینید، این سوال را از خود می پرسید.

 

این فیلم که از کمپانی مارول بیرون آمده است بیشتر شبیه یک فیلم تریلر نجات یافتنی است تا یک فیلم بارقهرمانی. همچنین اسم فیلم نیز بسیار خوب انتخاب شده و کشش خاصی به مخاطب می دهد. انگار فیلمی با اسم بنر، پارکر یا کنت ساخته شود. با نزدیک شدن مرگ به دنیای این ابرقهرمان ها و شخصیت ها، شاید ابرقهرمانی از میان می رود. قدرت های ابرقهرمانی به نظر در این فیلم کم کم کنار می روند و جای خود را به قدرت های «معمولی» می دهند.

 

قلب فیلم درباره رابطه دور از انتظار تلخ لوگان و پروفسور اگزیویر است. دوست دارم آنها را کشیش و پسر دنیای جهش یافته ها بدانم. لوگان فیلمی متفاوت و مردانه و وسترنی است که کمال گرایی هیجان انگیز و عجیب فیلم های ایکس من را نیز در خود دارد.

 

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان,هیو جکمن

 

نیویورک تایمز: تبدیل یک فیلم ابرقهرمانی کامیک بوکی به وسترن

مانولا دارگیس

 

لوگان آنقدر خوب است که شما ممکن است فراموش کنید که یک فیلم کامیک بوکی می بینید. فیلم دیگری است از سری فیلم های ایکس من اما به نظر تکراری نمی آید و مثل تبلیغی برای فیلم های بعدی اش نیست. به جای آن کاملا مثل یک فیلم عمل می کند. قدیمی و جدید با هم برخوردارند و در آن نشانه های واضحی از مرگ و میرا بودن و همچنین خشونت خام و خشک وجود دارد. یک بار دیگر هیو جکمن خودش را برای بازی در نقش ولورین آماده کرده است.

 

جهش یافته ای که به نام لوگان او را می خوانند و همیشه راضی کننده ترین شخصیت در فیلم های ایکس من بوده است. بازی خوب و جذاب آقای جکمن مثل نوری است که تاریکی فیلم را کمی روشن می کند اما برای کسانی که کامیک بوک دوست ندارند جاذبه اصلی فیلم عدم تمایل لوگان برای درگیر شدن است که می تواند برای تماشاگرانی که از جنگیدن در همین راه بسیار خسته اند قابل درک و همذات پنداری باشد.

 

این نهمین باری است که آقای جکمن در نقش لوگان ظاهر می شود. در حالی که پنجه های شخصیت ولورین مثل همیشه دوباره بیرون می آید، فیلم تغییر بزرگی در روایت و سبک در دنیای مجموعه های ایکس من داشته است. فیلم توسط جیمز منگولد کارگردانی و فیلمنامه همراه با اسکات فرانک و مایکل گرین نوشته شده است.

 

فیلم لوگان همانند یک فیلم ژانر خوب ساخته شده است. قسمتی وسترن و قسمتی نئونوار است. از آن دسته فیلم هایی است که یک غریبه از سایه ها بیرون می آید و تنهایی اش را کنار می زند. این غریبه زمان زیادی سختی ها و مشکلات را تحمل کرده است و حالا می خواهد تمام خطاهایی که لازم است درست شوند را درست کند.

 

لوگان فیلمی است که به سینمای تخیلی پیشنهاد می دهد فیلم های ابرقهرمانی می توانند کمی به حالت معمول نزدیک شوند. در فیلمنامه داستانی رئالیستی می بینیم که از قدرت زیادی برخوردار است و فیلم از جلوه های ویژه فوق العاده گران و تکان دهنده برای جذب مخاطب استفاده نمی کند. در این فیلم، مخصوصا وقت هایی که لوگان و لارا را می بینید، شما را متوجه می سازد که این جهش یافته ها هرگز کمتر از انسان نیستند.

 

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان,هیو جکمن

 

تایم اوت لندن: ورودی عمیق تر و تاریک تر به درون این فیلم ابرقهرمانی آخرزمانی

تام هادلستون

 

جکمن تاکنون چند بار خاطر نشان کرده است که لوگان خداحافظی او با شخصیتی است که ۱۷ سال در هفت فیلم به ایفای نقشش پرداخته. نقشی که به زندگی او گره خورده است. به نظر انتخاب این فیلم برای وداع بسیار قابل قبول و شایسته می آید. برخلاف فیلمی که سال پیش از سری ایکس من اکران شد و به نظرم فیلم بیهوده ای بود (ایکس من آخرزمان) در فیلم لوگان رنگ ها مرده اند و به سمت قهوه ای و خاکستری می روند.

 

درونمایه فیلم پر از اندوه است: از دست دادن، کهولت، تاسف عمیق و غیرقابل تحمل. فیلم هرگز تصویری کامل از این که چگونه دنیا اینقدر آشفته شده به ما نمی دهد، فقط ریزنگاه هایی به قدرت ظالمانه و مردم عادی است که تحت نظر سیستمی که هیچ چیز برایش مهم نیست زندگی می کنند.

 

با این که فیلم تولید قبل از حوادث نوامبر ۲۰۱۶ شروع به ساخت کرد به نظر بسیار هولناک و بسیار شبیه همان وقایع ناخوشایند می آید. همچنین به استثنای واچمن، یکی از خشن ترین فیلم های ابرقهرمانی است که تا به حال ساخته شده: گلوهایی که بریده می شوند و جمجمه هایی که خورد می شوند و دست و پاهایی که شکسته می شوند و خونریزی هایی که توسط لوگان و لارا در قلب آمریکا انجام می پذیرد.

 

زد و خوردها تا جایی حتی کمی غیر منطقی می شود. در واقع چیزی که تا به حال ندیدیم را به ما نشان نمی دهند. فیلمنامه هم شاید اشکالاتی دارد. بسیار سعی می کند شبیه فیلم شینآلن لد که فیلمی وسترن است که در سال ۱۹۵۰ ساخته شده باشد.

 

اما به صورت کلی لوگان فیلمی متفاوت و خاص است با داستانی تاثربرانگیز از سوگواری در طول زندگی و مرگ در آخر خط.

 

 

.bartarinha.ir
  • 12
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش