سلطان بالیوود شاهرخخان بهندرت در نقش یک تبهکار ایفای نقش میکند. شاهرخخان که میتوان به جرات او را مشهورترین بازیگر هندی حال حاضر جهان نامگذاری کرد، تخصص زیادی در ایفای نقش شخصیتهای عاشقپیشه و مثبت دارد. اما در فیلم «رئیس» اثر راهول دولاکیا این شرایط تغییر کرده است.
تازهترین نقشآفرینی شاهرخخان شاید یکی از متفاوتترین آثار کارنامه وی را رقم زده باشد زیرا او در قالب یک شخصیت شریر در قلب فیلم «رئیس» ایفای نقش میکند. رئیس، قاچاقچی مشهوری است که میان مردم شهرش از شهرت زیادی برخوردار است. رئیس قلبی از طلا دارد و سعی دارد با درآمدی که از راه قاچاق نوشیدنیهای الکلی دارد برای اهالی شهر فقیرنشین خود اعمال مثبتی انجام دهد.
او که از کودکی کار خود را در عالم قاچاق و زیر نظر رئسای بیرحم و قدرتمندی آغاز کرده است بهمرور زمان شهرتی به دست میآورد که وارد عرصه سیاست میشود. بیتردید «رئیس» با موضوع جالبی که در هسته مرکزی قصه خود دارد میتواند توجه مخاطبان سینما، حتی اشخاصی که علاقه زیادی به آثار بالیوود ندارند را نیز به خود جلب کند.
ماجراهای اثر تازه شاهرخخان در دهه ۸۰ تا ۹۰ اتفاق میافتد، جایی که فساد پلیس، سیاستمداران و دیگر ارگانهای دولتی شهرهای کوچک و بزرگ تمام هندوستان را در بر گرفته است و نزاع میان هندوها و مسلمانان در اوج بحرانهای خونین خود قرار دارد.
در چنین شرایطی شرافت دزدان در اعمال خلاف قانونی که انجام میدهند بیشتر به چشم میآید، زیرا افرادی چون رئیس با نقشآفرینی شاهرخ خان از دل مردم فقیر شهری چون گجرات سربرآوردهاند و در کنار سود شخصی که از اعمال شریرانه خود میبرند به شدت طرز تفکری ناسیونالیستی دارند و رشتههای بسیاری از عواطف خود را در گرو مردم فقیر و بیگناه شهر خود میبینند.
رئیس با این جهان بینی کار خود را بهعنوان یک قاچاقچی خرده پا آغاز میکند، او که کودکی با چشمهایی ضعیف است، عینکی به اصطلاح تهاستکانی به چشم زده و بجای دفتر و کتاب شیشههای نوشیدنیهای الکلی را در کیف مدرسه خود جا به جا میکند. این شیوه با مرور زمان حالتی جدیتر به خود میگیرد زیرا رئیس که دیگر به دوران بزرگسالی پا گذاشته است تمام پیچوخم کار قاچاق را آموخته است و مسئول اصلی باجدهی به افسران مفسد پلیس گجرات شده است.
او که فردی بلند پرواز است تصمیم میگیرد کاروکاسبی خود را به راه انداخته و درآمد بیشتری بهدست آورد. این تصمیم مشخصا با مخالفت روئسای دیگر قاچاق در شهرش مواجه میشود ولی رئیس موفق میشود نظر یکی از سران مافیای بمبئی را به خود جلب کند و با کمک او بهصورت مستقل کار قاچاق در گجرات را آغاز کند. یکی از نکات جالب توجه در قصه فیلم «رئیس» رویکرد پوپولیستی یا عوام فریبانه شخصیت اصلی این اثر است.
در این که او علاقه زیادی به مردم فقیر شهرش دارد شکی نیست ولی نگاه سیاستمدارانه رئیس در حقیقت باعث به شهرت رسیدن و ماندگار شدن وی در این منطقه میشود، او از همان ابتدای کار با تمام پلیسها و سیاستمداران فاسد شهر پیمان دوستی میبیندد و بهمرور زمان با کمکهای بسیار زیاد و قابل توجهی که به مردم شهرش میکند در دل تمام آنها جا باز میکند.
این دلیلی است که قانون شکننده هندوستان و تمام افرادی که قصد سرنگونی این قطب بزرگ قاچاق نوشیدنیهای الکلی در هند را دارند هیچگاه توان نزدیک شدن و دستیابی به او را نداشته باشند. فلسفه رئیس که بارها در فیلم بیان میشود این است که؛ انجام هرکاری تا زمانی که به مردم آسیب نرساند مجاز است و انسان نباید از آن رویگردان باشد.
شخصیت رئیس در طول یک دهه حکومت غیر رسمیاش در گجرات دست به قتلهای زیادی زد و حتی صاحبکار پیشین خود و رئیس مافیای بمبئی را با خونسردی به قتل رساند این اعمال در تناقض کامل با اعمال خیرخواهانه وی قرار میگیرد، زیرا از سویی دیگر رئیس باعث اشتغال بسیاری از مردان و زنان فقیر شهرش شد و حتی کمپانی کوچکی برای خیاطی زنان پا به سن گذاشته این منطقه بهوجود آورد.
یکی دیگر از کارهای قابلتوجه رئیس مربوط به ساخت شهرکی بسیار بزرگ و بخشیدن خانه به تمام افراد تهی دست است. رویایی که با دخالت سیاستمداران فاسد شهر به سرانجام نرسید و همین اتفاق باعث گردید که او تصمیم بگیرد وارد عرصه سیاست شود. تصمیمی که با حمایت بیسابقه مردم شهرش مواجه شد و او را به فاتح کارزار انتخاباتی گجرات مبدل کرد.
یکی از سکانسهای بهیادماندنی فیلم «رئیس» مربوط میشود به حمله شخصیت رئیس به مدیر کارخانهای که نسبت به عاقبت کارگردانش بیتفاوت است. این سکانس در مکانی رخ میدهد که مردم در ماشینهای خود در حال تماشای فیلمی از آمیتاباچان در سینمایی سرباز هستند و تدوینگر کار بهخوبی موفق شده خشم و خونخواهی جوانان عصیانگر هندی را در دو اثر متفاوت و با فاصله زمانی نزدیک به نیم قرن با همدیگر تطبیق بدهد.
فیلم تا حد و اندازهای که سینمای بالیوود اجازه میدهد جرم و تباهی را در سطح کشور هند در سالهای مذکور به نمایش میگذارد؛ از این منظر که شاید مخاطبان سینمای هند کمتر اثری را بهخاطر میآورند که شخصیت محوری آن کاراکتری شریر است و اعمال خلافکارانهاش بیشتر از هر مسئول دولتی دیگری به درد مردم فقیر این کشور میخورد. شخصیت رئیس که بهخوبی توسط شاهرخخان ایفا شده است با وجود اعمال عوام فریبانهاش کمک شایانی به وضعیت اقتصادی شهر فقیرنشینی چون گجرات کرده است.
او جبر جغرافیایی گرفتار آمده در آن را نمیپذیرد و حاضر است با توسل به هر عمل غیرقانونی وضعیت محیط زندگی خود را تغییر بدهد. رئیس باتوجه به اینکه یک مسلمان است از انجام خلافهای شخصی برای خود و خانوادهاش روگردان است و نیازهای مردم شهرش را با مبلغی که از راه قاچاق به دست میآورد برآورده میکند.
او برای مدت مدیدی که بر سر قدرت بود وعدههای غذایی تمام مردم شهرش را بهصورت رایگان در اختیار آنها قرار میداد. چنین رویکردی در فیلم باتوجه به عاقبت شومی که در پایان اثر شاهد آن هستیم وجوه سیاسی اثر را بسیار پررنگ کرده است زیرا پیش از هر تحلیلی بر اثری هنری باید توجه داشته باشیم که فیلمها بازتابدهنده وضعیت یک خطه خاص در برههای خاص هستند و وجود صداقت لازم در این پیغامرسانی اولین نکته مثبتی است که «رئیس» را از دیگر همتایان هندیاش متمایز میکند.
یکی از نکات مهمی که باید در مورد این اثر به آن اشاره داشت بازمیگردد به ترکیب بازیگرانی که در کنار شاهرخخان به هنرنمایی پرداختهاند، سانی لئون که از عالم آثار مستهجن به شهرت رسیده است بهصورت عجیبی و مشخصا با هدفی خاص در این اثر هندی ظاهر شده است و ترانهای کوتاه را اجرا میکند.
این تصمیمگیری عجیب مدیران بالیوودی میتواند جنبههای مختلفی داشته باشد، برای مثال بالیوود سالهاست که درحال رقابت با محصولات هالیوود است و این عمل را میتوان تقلیدی از عملکرد هالیوود در سالهای اخیر به حساب آورد.
اما در نقطه نظری دیگر بالیوود قصد دارد مرزهای بسته و سیاستزده هندوستان را شکسته و با شرایط بحرانی منطقهاش مبارزه کند؛ در این مورد میتوان دیگر گزینش بازیگر سئوال برانگیز فیلم «رئیس» را مثال زد، ماهیرا خان؛ بازیگر پاکستانی که نقش همسر شاهرخخان را در فیلم ایفا میکند با وجود تمام ممنوعیتهایی که پاکستان در سال گذشته برای سینمای هند بهوجود آورد حاضر به انجام این عمل شده است.
این در حالی است که مسئولان پاکستانی پس از اکران فیلم نیز حاضر به همکاری با پخشکنندههای اثر نشده و پس از مدتی اکران فیلم در پاکستان را ممنوع اعلام کردند. اتفاقی که بیربط به پیام اصلی فیلم «رئیس» نیست و متاسفانه قدرت سیاست را همچنان برتر از کالای فرهنگی نشان میدهد.
درنهایت باید گفت فیلم «رئیس» شاید اثری قابل مقایسه با آثار قدرتمند سینمای روز جهان نباشد ولی تماشای آن باتوجه به پیامهای سازندهای که در دل روایت خود دارد و رویکردهای هدفمند تولیدی که سازندگان اثر در ذهن داشتهاند، خالی از لطف نیست و میتوان آن را نمونه شرافتمندانهای از سینمای صادق در سینمای صنعتی رو به پیشرفت بالیوود به شمار آورد. اثری که میتواند آغازگر راهی جدید برای آثار بالیوودی و حتی سلطان آن شاهرخخان باشد.
آرش واحدی
- 9
- 2