«قصبه» فیلمنامهای است اثر فیلمساز شهیر اهل ترکیه که او را در ایران با فیلم تحسینشده «روزی روزگاری آناتولی» میشناسند. نوری بیلگه جیلان فیلمساز و عکاس، متولد به سال ۱۹۵۹ در استانبول ِترکیه که با مدرک مهندسی برق به دانشگاه هنر رفت و دو سالی را سینما خواند، پس از طی دورانی ۱۰ساله در دهه ۸۰د میلادی که به عکاسی مشغول بود، نخستین فیلم خود را به نام پیله در سال ۱۹۹۵ ساخت که در جشنواره کن همان سال به نمایش درآمد.
او سه سال بعد فیلم سیاه و سفید قصبه را که فیلمنامه آنرا از نظر خواهیدگذراند، نویسندگی و کارگردانی کرد. جیلان در این سالها هفت فیلم دیگر ساخت که آخرین آنها در حالیکه این متن در حال نگارش است پس از اکران در جشنواره کن ۲۰۱۸ هماکنون در سینماهای ترکیه به روی پرده رفته است.
فیلمهای این فیلمساز ترکیهای که به کندی در نماهای طولانی، تقابل سنت و مدرنیسم در قالب تضاد فضاهای زندگی شهری و روستایی و همچنین پرداخت به وجوه فردمحورانه انسانِ گیرافتاده در روزمرگیهایِ زندگیِ مدرن مشهور است، به شدت تحت تاثیر فیلمسازان موردعلاقهاش تارکوفسکی، آنتونیونی و برگمان است. او در همه فیلمهایاش ترس، جداافتادهگی و عقیم ماندن در روابط شخصی و اجتماعی انسانها را به نمایش میگذارد.
شخصیتهای او تو گویی در بحرانی اگزیستانسیالیستی در مواجهه با جهان بیرون مدام در حال دست و پنجه نرم کردن با شکستهایشان اند و بدون آنکه آگاهیای از خود و شرایطشان داشته باشند، در عین تلاش برای زیست بهتر همواره گیج و مبهوت و سرخورده به دور خود میچرخند.
آدمها در فیلمنامه قصبه هرچه بیشتر در تعارض با دوگانهی امر کهنه و امر نو قرارگرفته و میگیرند، بیشتر دچار تناقض در خود و تنازع با یکدیگر میشوند. فقط کافیاست به این مواجهه در بستر تفاوت نسلها که در این متن به ملموسترین شکلش مشهود است، بنگرید تا به عمق آن پی ببرید. این دست چالشها در وضعیت امروزه روز ما ایرانیها نیز که در کوچک و بزرگمان طنینانداز است و خود ریشه در گذشته ما و پدران ما دارد، مترجمان را بر آن داشته تا این متن را برگردان کنند که فارغ از فیلمِ ساخته شده بر این اساس، متنی جذاب، خواندنی و جالبتوجه است که به خودیِ خود تنه به تنه رمانی کوتاه میزند که گویی در قالب فیلمنامه به رشته تحریر درآمده است.
- 10
- 1