«حاصل همکاریهای ما با همایون شجریان موجب آشتی مردم با موسیقی ایرانی شد. سال ۱۳۹۰ تیراژ آلبومهای موسیقی ایرانی در مرز ۱۵ و ۲۰ هزار آلبوم بود. ما در همان سالها آلبوم «نه فرشتهام نه شیطان» را منتشر کردیم که آهنگساز آن تهمورس پورناظری بود. یادم هست که آقای حسینخانی (ناشر آلبوم) پس از انتشار این اثر گفت که خیلی از فروشگاههای فروش کاستهای موسیقی در حال تعطیلی و ورشکستگی بودند، اما انتشار «نه فرشتهام نه شیطان» توانست به کسبوکار آنها رونق بدهد. «نه فرشتهام نه شیطان» تیراژ آلبومهای موسیقی ایرانی را از ۱۵ و ۲۰ هزار نسخه، به تیراژ میلیونی رساند».
این جملات کلیدی کسی است که در چندین آلبوم و اجراهای داخلی و خارجی در کنار همایون شجریان نوازندگی و با او همکاری کرد؛ یعنی سهراب پورناظری. او در نشست خبری «سیصد» در غیاب همایون شجریان این کلمات را بیان کرده بود.
اصولا در همه جای دنیا با وجود نوازندگان زبردست، حضور خواننده کاربلد و پرطرفدار بر رونق و توجه مخاطبان گروه موسیقی تأثیر بسزایی میگذارد که نمونه موفق و امروزی چنین گروهی، همکاری همایون شجریان و برادران پورناظری -سهراب و تهمورس- در ایران است. آنها چه در آلبومهای موسیقی و چه در اجراهایشان، جوانان و طیف وسیعی از مخاطبان را به سوی خود جلب کردند و حتی در موسیقی فیلمها هم خوش درخشیدند و در حقیقت باید گفت کاربلدی همراه با عشقی که به کارشان داشتند، توانست چنین موفقیتهایی را برای هر دو به ارمغان آورد.
شاید این عکس دونفره آینه تمامنمای مخاطبان نسل جدید موسیقی باشد که خندههایشان بر چهره همایون و سهراب نقش بسته است. این همکاری میتوانست ادامهدار شود، اما پروژه «سیصد» شروعی شد برای جدایی این دو نفر. البته در این جهان هیچ چیزی قابل پیشبینی نیست. شاید این دو بار دیگر در کنار هم قرار گیرند و شروع دیگری رقم بزنند. باید دید که در آینده این دو باز به هم میپیوندند یا نه.
شاید کسی فکر نمیکرد کنسرت «سیصد» با وجود مضمون ایرانی آن، دچارحواشیاش بیشتر از متن شود. امیر جدیدی، بازیگر مطرح سینمای ایران که تا آن زمان تجربه کارگردانی نداشت، پروژه جاهطلبانهای در دست گرفت. او کنسرت-نمایش «سیصد» را با حضور رضا بهرام، خواننده، خرداد و تیرماه ۱۴۰۱ در مجموعه تاریخی سعدآباد تهران کارگردانی کرد. «سیصد» توسط محمد رحمانیان بر اساس نوشته «ری بردبری» طراحی و تدوین شد و با آهنگسازی تهمورس پورناظری به موضوع کتابسوزی و نسلکشی مغولها در نیشابور پرداخت. این اثر را میتوان به نوعی پاسخی به فیلم ضد ایرانی «سیصد» دانست.
در این اثر با شعار اهمیت شاهنامه، از اشعار مولانا، خیام، سیمین بهبهانی، حسین منزوی، شیوا فضلعلی و پوریا سوری استفاده شد. حضور موزیسینهای معروف در کنار بازیگران مطرح سینما و با متنی از محمد رحمانیان میتوانست برای تماشاگران جذاب و دلربا باشد، اما وقتی نام سهراب پورناظری بدون همایون شجریان –یار دیرین او- مطرح شد، این پرسش پیش آمد که چرا؟ غیبت همایون شجریان موضوع بیاهمیتی نبود که بتوان بهراحتی از کنار آن گذشت. اما اصل ماجرا چه بود؟
هرچند دلیل جدایی همایون و سهراب تا امروز هم مشخص نشد و شاید موضوعی کاملا خصوصی است که ربطی به دیگران ندارد، اما به هر حال حتما اتفاقی افتاده که این دو در کنار همدیگر نبودند.
در تورهای اروپا و آمریکا، همایون دیگر کنار سهراب نبود و به جایش در آن زمان سحر محمدیبروجردی به عنوان خواننده در گروه سهراب پورناظری حضور پیدا کرد. غیبت همایون به عنوان خواننده که همیشه در کنار پورناظریها خوشایند مخاطبان بود و او هم با عنوان بزرگ «شجریان» دل مخاطبان را به محمدرضا شجریان گره میزند، آنقدر مهم بود که نتوان بهراحتی از کنارش گذشت، اما شاید دلیل مهم آن به نام تهیهکننده گره خورده باشد؛ محمدحسین توتونچیان. باز هم شاید این تهیهکننده پرآوازه خواسته استعداد جوان دیگری را وارد گود کند؛ رضا بهرام جوان را.
هرچند رضا بهرام در عرصه موسیقی پاپ طرفداران زیادی دارد، اما حالا در این فرصت مهم و اجرا در کنسرت-نمایش «سیصد» میخواست با ورود به عرصه سنتی آینده خوبی برای خود رقم بزند. همین تلاقی و همزمانی برای یک تهیهکننده حواسجمع قابل چشمپوشی نیست و اصلا چه چیزی بهتر از اینکه روی یک «استعداد» سرمایهگذاری کند. با همه این حرفها قیمت بلیتهای «سیصد» با ارقام بالایی همچون ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان برای تماشاگران بهتآور بود. آیا همه اقشار جامعه توانایی خرید این کار هنری را داشتند؟ قطعا پاسخ نه بود. اما همایون در آن سوی ماجرا نهتنها قیمت بلیتهای کنسرت خود را گران نکرد، بلکه با بلیتهای ۴۰۰ هزار تومانی، به دانشجویان امکان حضور در ردیف VIP رایگان را هم داد.
به هر روی همیشه در موسیقیهای دنیا چنین قطع همکاریهایی وجود داشته و این جدایی هم موضوع جدیدی نیست. مهم این است که تأثیرگذاری این اجراها روی مخاطبان چگونه است و چقدر در گسترش کیفیت فرهنگ موسیقایی موفق خواهد بود. در نهایت قطعا زمان در این زمینه قضاوت نهایی را خواهد کرد.
- 13
- 3